چرا ایران نیازی به دادن امتیاز، برای بازگشت آمریکا به برجام ندارد؟
رویداد۲۴ القدس العربی، چاپ لندن نوشت: از چند ماه پیش، ایران برای مذاکرات در مورد برنامههای هستهای خود آماده میشود و این مهم، پس از چهار سال تنشهای مکرر، ترور سردار سلیمانی، محاصره اقتصادی ایران و کاهش قدرت اقتصادی اش برای حمایت از هم پیمانان منطقهای صورت گرفت. ایرانیها میدانند که دولت بایدن میخواهد توافق هستهای سابق احیا شود و اروپاییها در وین نیز شتاب زیادی برای این بازگشت دارند تا با رفع تحریمها، مسیر برای سرمایه گذاری شرکتهایشان در ایران هموار شود. ایرانیها همچنین میدانند که بازگشت واشنگتن از تمام تحریمهایش علیه ایران، با موافقت کنگره و در کوتاه مدت حاصل نمیشود و هر توافق جدیدی نمیتواند جدای از شرایط برخی جبهههای ایران در منطقه باشد.
در ادامه این مطلب آمده است: این در حالی است که شرایط داخلی و خاورمیانهای ایران، کار را برای تیم مذاکره کننده، دشوار میکند، از یک سو نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری، به روحانی و دولتش فشار وارد میکند تا قبل از رسیدن زمان انتخابات در مذاکرات به نتیجهای برسند و از سوی دیگر، لابی اسرائیل در آمریکا تمام تلاش خود را برای سخت کردن شروط توافق آینده به خرج میدهد، همانطور که در جریان حمله به تاسیسات هستهای ایران و ترور دانشمندان هستهای آن، شاهد آن بودیم.
این در حالی است که تحولات در عراق، لبنان و یمن، تا کنون ضرورتی برای امتیازدهی ایران ایجاد نکرده است.
در جبهه اول، عراق، امور پس از چالشهایی که این کشور در دو سال اخیر پشت سر گذاشته، از جمله چالش انقلاب مردمی که با خشونت، کشتار و کرونا محاصره شد، به دنبال ترور سردار سلیمانی و بمباران پایگاه آمریکایی، تا حدی به سمت آرامش رفت. اما این آرامش میتواند بسته به رفتار حکومت عراق با حشد الشعبی، تغییر کند. در این میان، ایران در قبال هر آنچه که باعث تضعیف نفوذش در عراق شود، سخت گیری نشان میدهد و دلیلی برای عقب نشینی در برابر آمریکاییها یا دشمنان منطقهای اش ندارد.
بیشتر بخوانید: عراقچی: با خروج نام اکثر افراد، اشخاص و نهادها از فهرست تحریمها موافقت شده
در جبهه دوم، سوریه، به نظر نمیرسد تغییرات اساسی مورد نظر باشد. ایران با قاطعیت تلاش میکند تا حضور میدانی گسترده تری در سوریه داشته باشد و همکاری محکم آن با روسیه، به معنای تسلیم شدن در برابر خواست مسکو نیست و هر مذاکرهای در مورد سوریه، علاوه بر روسیه، باید با ایران نیز هماهنگ باشد. بنابراین، سوریه یک گذرگاه ایرانی به سمت لبنان و میدانی است که از طریق آن، امکان پاسخ به حملات اسرائیل وجود دارد. به همین دلیل است که ایران به راحتی از منطقه نفوذ خود در سوریه دست نمیکشد.
در اینجا به جبهه سوم ایران، یعنی لبنان میرسیم، جایی که نفوذ ایران در معرض تهدید نیست و نیاز به تلاش استثنایی برای دفاع از آن ندارد، چرا که هم پیمان ایران، یعنی حزب الله، از قدرت نظامی عظیمی برخوردار بوده و ائتلافهای سیاسی در دولت دارد.
یمن باقی میماند که تنها جبهه فعالی است که با کمترین هزینه برای ایران، به محلی برای به فرسایش بردن عربستان و هم پیمانانش به لحاظ نظامی و رسانه ای، تبدیل شده است، به نحوی که در هر راه حلی برای یمن، مشارکت حوثیها در حکومت، ضروری خوانده میشود، یعنی تهران نیازی به مذاکره در این باره ندارد، چرا که در تمام سناریوها، یمن به مکانی برای نفوذ ایران به دریای سرخ تبدیل شده است.
به همه این دلایل، بعید است که ایران مجبور به ارائه امتیاز در این جبههها شود. به عقیده اغلب تحلیلگران، انگیزههای اقتصادی و مساله تحریمها، تنها عاملی است که میتواند شرایط داخلی در ایران را به نفع «مذاکره کنندگان» یا «اعتدال گرایان» تعدیل کند، زیرا دولت بایدن تمایلی به مقابله با ایران در سوریه، عراق، یمن و لبنان ندارد.
به این ترتیب، منطقه به احتمال زیاد به سمت مرحله تقریبا آرامی پیش میرود که در آن بازیگران قدرتمند، منتظر روشن شدن پاسخ برخی سوالات و اولویتهای آمریکا هستند.