پیشبینی علی ربیعی از سیاست کشور در ۴ سال آینده
رویداد۲۴ علی ربیعی در اختتامیه همایش ملی «ایران ۱۴: رفاه و تأمین اجتماعی» که به همت موسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی برگزار شد، با بیان اینکه مسئله سیاست رفاهی در کشورهای توسعه یافته و در کشورهای در حال گذار از تفاوتهای بنیادین برخوردار است گفت: سیاست رفاهی در کشورهای درحال گذار که ایران هم از جمله آنهاست ابعاد مختلفی دارد و دارای پیچیدگیهای خاصی است.
وی افزود: ابتدای شکل گیری نظام رفاهی در کشورهای توسعه یافته مقابله با سوسیالیسم رو به رشد در اروپا و اولین جرقههای رشد نظریههای بیسمارکی است. در همان دوران به نحوی نظریه اولیه تامین اجتماعی، نه به عنوان یک نظریه انسان دوستانه بلکه بر اساس نظریه ایجاد ثبات شکل میگیرد و نظریه رفاه بخشی از نظریه ثبات در نظام سرمایه داری است.
وی با بیان اینکه در ادامه کشورهای توسعه یافته از این مرحله تاریخی عبور میکنند و سیاست رفاهی به منزله بخشی از اداره و حکمرانی جامعه مورد تنازع گروههای فکری مختلف قرار میگیرد و یک سیر تطور سیاستهای رفاهی را در کشورهای در حال توسعه میبینیم گفت: در کشورهای در حال گذار از نظر تاریخی هنوز مرحله ثبات طی میشود منتها این بار نه در مقابل یک نظریه مارکسیستی شالوده شکن، بلکه در کشورهای در حال گذار نظریه رفاه را از چند جنبه مدنظر قرار میدهیم که یکی بحث ثبات است.
وزیر سابق رفاه و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری ادامه داد: حکمرانی در کشورهای جهان سوم برای ایجاد ثبات و امنیت خودش نیازمند نظریه رفاهی است. وجه دیگر وجه کنشهای سیاسی است یعنی بخشی از نظریههای رفاهی در کشورهای در حال گذار از جمله در کشور ما مبتنی بر بیسامانی سیاسی و رقابت در بیسامانی سیاسی است. در کشورهایی که بیسامانی سیاسی وجود دارد و ما هم از این دسته هستیم چالشها و رقابتهای سیاسی هم در این حوزه قرار میگیرد. در واقع سیاست رفاهی به عنوان کنش سیاسی درنظر گرفته میشود.
وی با تاکید بر اینکه «مهم است که بدانیم از چه منظری به سیاست رفاهی بنگریم؛ آیا از منظر امنیت مینگریم یا از منظر یک کنش سیاسی؟» گفت: آنچه باید ابتدا در سیاستگذاری رفاهی مشخص شود این است که بدانیم سیاستگذاری رفاهی بخشی از توسعه و رشد جامعه و دیدگاههای عدالت گونه در دل نظریههای توسعه است.
بیشتر بخوانید: ربیعی: دیگران بگویند در این ۸ سال جای دولت بودند چه میکردند؟ +فیلم
ربیعی افزود: به طور کلی وقتی سیاست رفاهی را به عنوان یک سیاست عدالت نگر میبینید که لازمه سیاستهای توسعه و حتی مقوم آن است، زاویه نگاهی است که حقوق و حق جامعه و بخشی از سیاستگذاری توسعه محسوب میشود. این جایگاه، جایگاه ورود درست به سیاستهای رفاهی است. باید بپذیریم که منهای سیاستهای رفاهی، اداره جوامع ممکن نیست و توسعه ها، توسعههای مصیبت باری خواهند بود.
وزیر سابق رفاه و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در ادامه به تبیین پیشینه سیاستگذاری رفاهی در ایران در سه دوره پرداخت و گفت: یک دوره، دوره اوایل انقلاب است که نمیتوان گفت در آن دوره دیدگاه و نظریه خاصی وجود داشته است؛ ریشه انقلاب، عدالت بوده است و اساسا همه دیدگاهها و نظریهها در دل نظریه انقلاب حل شده بود. یک گرایش عمومی هم وجود داشته که رسیدگی به مستضعفان است ولی حاوی برنامه و سیاست عملی نیست و یک آرمان است. سیاستهای رفاهی در اوایل انقلاب بیشتر آرمان است.
وی افزود: در دوران بعد از جنگ، جامعه مطالبهگر میشود و با نوعی سیاست رفاهی تور مواجه هستیم. نمیخواهم اسمش را سیاست رفاهی جبرانی بگذارم ولی لفظ تور را مخصوصا به کار میبرم. این تعبیر را از رئیس سازمان برنامه وقت، وام گرفتهام به این معنا که عدهای از کشتی توسعه به بیرون پرتاب شده بودند که قرار بود تور پهن کنیم و آنها را بگیریم.
ربیعی با بیان اینکه «در دوره بعد، به سیاست رفاهی صدقهای میرسیم» عنوان کرد: در این دوره منزلت مردم را نگاه نمیکنیم بلکه تقویت سفره مردم سیاست رفاهی جدی میشود که هنوز هم کاربرد دارد و پیش بینی میکنم که در آینده سیاسی ایران و به طور غلیظی در چهار سال آینده به سیاست رفاهی صدقهای بازگشت خواهیم کرد و این سیاست به طور جدی در نیمه دوم ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ دنبال خواهد شد.
وی با طرح این پرسش که چه سیاست رفاهی را مطلوب میدانیم؟ گفت: سیاست رفاهی مبتنی بر دیدگاه ایجاد عدالت اجتماعی و برقراری فرصت برابر برای همه ایرانیان که باید منجر به توانمند کردن همه مردم شود مدنظر است. البته یک جدال نظری بود. آنچه امروز لازم است دنبال کنیم سیاست رفاهی مبتنی بر توانمندسازی است و در این مسیر باید سیاستگذاری چندبعدی را دنبال کنیم و آن را در کنار سیاستهای رشد کشور ببینیم. توسعه را باید طوری تعریف کنیم که رشد و رفاه هر دو در آن دیده شوند. در عین حال ما نمیتوانیم در کشورهای در حال گذار، ثبات را درنظر نگیریم.
وزیر سابق رفاه و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری افزود: چون سیاستهای رفاهی توانمندساز دراز مدت هستند دولتها ناچار میشوند به سیاستهای رفاهی ثبات ساز برگردند. اشکالی وجود ندارد اما باید آگاهانه بدانیم که سیاست رفاهی را تا چه اندازه در جهت اصلاحات ساختاری جلو ببریم ولی توانمندسازی را هم فراموش نکنیم.
وی با تاکید بر اینکه «الزامات سیاست رفاهی که مدنظر من است رشد فراگیر، اشتغال فراگیر و توانمندکردن است» اظهار کرد: رفاه، توسعه و ثبات سه ضلعی هستند که نیاز داریم. رشد و رفاه باید ذیل توسعه تعریف شوند. دادن فرصت برابر اجتماعی و توزیع عدالت در دراز مدت از ناامنی جلوگیری میکند.
ربیعی تصریح کرد: سیاست صدقه ای، شیرین است و جامعه به لایک و هورا میرسد. متاسفانه جامعه ما به شدت جامعه لایکی و هورایی شده است. هورایی بودیم، لایکی هم شده ایم. ما نیاز داریم که این سه ضلع رفاه، توسعه و ثبات را جلو ببریم. سیاست رفاهی پیچیده است زیرا ذینفعان متعدد دارد و سیاست رفاهی نمیتواند بخشنامهای باشد. سیاست رفاهی صدقهای که فرق میکند و پولپاشی است.
وی با بیان اینکه «دومین مسئله ما روش اجرای سیاست است» اظهار کرد: در حوزه سیاستگذاری رفاهی، تشخیص مسئله یک مولفه بسیار بنیادین است. شناخت مسئله شرط اساسی است و اولین گام آن برخورداری از یک پایگاه اطلاعات است. هیچ سیاست رفاهی بدون پایگاه اطلاعاتی جلو نمیرود. زحمت زیادی برای پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان کشیده شد و هنوز هم مقاومتهایی وجود دارد و نگرانم از مرداد امسال این پایگاه که این همه برایش زحمت کشیدیم دیگر دیده نشود.
ربیعی افزود: میان ساخت و ساز و سازوکار تفاوت وجود دارد. پروژههای فنسی و اجتماعی با همدیگر متفاوت هستند. در میدان انقلاب فنس میکشید و یک تندیس بالا میآید، در بیابان فنس میکشید و یک موشک شلیک میشود اما سیاستهای اجتماعی سیاست فنسی نیستند و دشوار و سخت است و ذینفعان متعدد دارد که باید رشد کنند. سیاست رفاهی صدقه ای، سیاست فنسی است. هیچ سیاست رفاهی را بدون درگیرکردن نخبگان سیاستگذاری و جامعه مخاطب نمیتوانیم به جلو ببریم.
وزیر سابق رفاه و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری با بیان اینکه با حرفهایی که الان در انتخابات میشنوم و انتخابات کمفروغی که خواهیم داشت یک نگرانی دارم گفت: ناچار به اتخاذ سیاستهای رفاهی صدقهای برای جبران نارضایتی خواهند بود. معتقدم در مباحث اجتماعی گشایشهایی ایجاد و سیاستهای رفاهی صدقهای به شدت گسترش مییابد. زیرا سیاست رفاهی توانمندساز نیازمند سرمایه اجتماعی بالا و اعتماد به این نوع سیاستهاست.