تاریخ انتشار: ۰۱:۳۸ - ۲۳ خرداد ۱۴۰۰
تعداد نظرات: ۳ نظر
رویداد‌۲۴ گزارش می‌دهد؛

تهدید کن، اما تحریم نکن!/ چه زمانی تحریم انتخابات جواب می‌دهد؟

تقریبا تمام انتخابات‌ها در ۴ دهه اخیر با خطر تحریم مواجه بوده‌اند. دلیل رای دهندگان برای تحریم همواره ثابت است؛ غیر رقابتی بودن و رد صلاحیت‌های فله‌ای ناشی از نظارت استصوابی شورای نگهبان. قبل از اینکه به آثار سو تحریم انتخابات بپردازیم لازم است به دلایل بین المللی تحریم انتخابات‌ها در وهله نخست اشاره کنیم.

تحریم انتخابات

رویداد۲۴   بعد از جنگ سرد تحریم انتخابات‌ها به یک ابزار روتین برای احزاب اپوزیسیون در کشور‌های مختلف تبدیل شد. افزایش تعداد دموکراسی‌ها در اروپای شرقی، آمریکای لاتین، آفریقا و خاورمیانه هم منجر به افزایش استفاده از این ابزار شده است. این درحالی است که بر اساس تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۰ توسط اندیشکده بروکینز انجام شده بود، تا سال ۱۹۸۹ تنها چهاردرصد انتخابات‌ها در جهان تحریم می‌شدند. در سال ۲۰۰۲ این رقم به ۱۵ درصد افزایش پیدا کرد.

موسسه بروکینز در گزارشی که سال ۲۰۱۰ تحت عنوان «تهدید کن، اما مشارکت کن؛ چرا تحریم انتخابات فکر بدی است» منتشر کرده نوشت: به طور تاریخی مطالعات نشان داده که احزابی که اقدام به بایکوت انتخابات کرده‌اند، کمترین حمایت را از جامعه بین المللی گرفته‌اند. برای مثال احزاب اپوزیسیون در اتیوپی در سال ۱۹۹۴ انتخابات مجلس را با وجود اعتراض متحدان غربی اتیوپی تحریم کردند. جبهه مردم انقلابی دموکرات اتیوپی پیروز انتخابات شد و به سرعت توسط جامعه جهانی به رسمیت شناخته شد.

در انتخابات ۱۹۹۲ نیز اپوزیسیون غنا تصمیم گرفتند انتخابات پارلمان را در اعتراض به انتخاب مجدد جری رولینگز رییس جمهورری که اول سال پیروز شده بود تحریم کنند. شعار تحریم‌کنندگان برگزاری مجدد اتخابات ریاست جمهوری بود. انتخاباتی که نتیجه آن توسط جامعه جهانی نیز محکوم شده بود، اما احزاب اپوزیسیون اشتباه محاسباتی کردند. انتخابات بدون حضور آن‌ها برگزار شد، جامعه جهانی رولینگز را تا سال ۲۰۰۱ به رسمیت شناخت و حزب او در انتخابات ۱۹۹۲ به لطف تحریم کنندگان برای مدت چهار سال بر مجلس سیطره پیدا کرد.

در مالی نیز شاهد اتفاق مشابهی بودیم. احزاب اپوزیسیون انتخابات عمومی سال ۱۹۹۷ را در اعتراض به تقلب گسترده دولت «آلفا عمر کناره» تحریم کردند. حزب کناره به راحتی ۱۲۳ کرسی از ۱۴۷ کرسی مجلس را از آن خود کرد. با اینکه گزارش‌ها نشان می‌داد کمتر از ده درصد در انتخابات مشارکن کرده‌اند، آمریکا نتیجه انتخابات را به رسمیت شناخت و مدلاین آلبرایت وزیر خارجه وقت آمریکا، مالی را بعد‌ها یکی از نمونه‌های خوب دموکراسی در غرب آفریقا معرفی کرد. همین اتفاق در سال ۲۰۰۳ در آذربایجان نیز رخ داد. احزاب اپوزیسیون آذربایجان انتخابات ریاست جمهوری را در اعتراض به بی‌قانونی‌هایی که منجر به پیروزی الهام علی‌اف شده بود تحریم کردند و با وجود بایکوت انتخابات، آمریکا نتیجه را به رسمیت شناخت.

تهدید به تحریم می‌تواند موثر باشد؟

شاید در مورد مالی، اتیوپی، غنا و آذربایجان، تحریم‌کنندگان انتخابات حاصلی نداشته باشند، اما در کشور‌هایی که از نظر ژئوپلتیک اهمیت بالاتری دارند، تهدید به تحریم می‌تواند یک تاکتیک مهم تلقی شود. با اینکه تاریخ نشان داده حزب حاکم نباید از تحریم نگران باشد، اما تهدید به تحریم می‌تواند توجه جامعه بین المللی را به خود جلب کند و گا‌ه هزینه‌های حزب حاکم را بالا ببرد.

یکی از بهترین نمونه‌ها انتخابات‌ها در سال ۱۹۹۲ در آفریقای جنوبی بعد از دوران آپارتاید است. با اینکه تقریبا همه یقین داشتند که حزب کنگره ملی آفریقا به ریاست نلسون ماندلا رای می‌آورد، اما هم به لحاظ داخلی هم بین المللی فشار زیادی روی ماندلا بود که انتخابات را رقابتی برگزار کند.

یکی از احزاب مقابل ماندلا حزب اینکاتا به رهبری بوتلزی بود که همزمان رهبری منطقه کوازولو آفریقای جنوبی را نیز در دست داشت. او ماندلا را تهدید کرد که در صورت غیر رقابتی بودن انتخابات، آن را تحریم کرده و ادعای جدایی‌طلبی خواهد کرد. یکی از درخواست‌های او این بود که سیستم یک تعرفه‌ای انتخابات را که عملا رای تعرفه رای برای همه مناطق را یکسان صادر می‌کرد باید باطل می‌کردند. با درخواست او موافقت شد و بلافاصله با حزب حاکم مصالحه کرد.

تحریم انتخابات در بوسنی

آفریقای جنوبی تنها نمونه بارز جواب دادن تهدید به تحریم انتخابات نیست. اولین انتخابات در بوسنی بعد از پیمان صلح دیتون، مسلمانان و کروات‌ها تهدید به تحریم کردند. جامعه بین المللی در نتیجه این تهدید به دولت صرب رادوان کاردزیک فشار آورد که انتخاباتی رقابتی برگزار کند. در سال ۱۹۹۸ چهار حزب کامبوج انتخابات پارلمانی را تحریم کردند و دولت وقت را مجبور کردند مجوز کاندیدا شدن شاهزاده نورودوم رانارید را که در جریان کودتای ۱۹۹۷ برکنار شده بود صادر کند.

با وجود این دستاورد‌های پراکنده در طول تاریخ، تحریم انتخابات‌ها اغلب با شکست مواجه شده‌اند و علاوه بر حذف کامل حزب تحریم کننده از همه ارکان حکومتی، گروه‌های بایکوت کننده نیز به حاشیه رانده شده‌اند.

به حاشیه رانده شدن مخالفان

نخستین اثر منفی تحریم انتخابات، به حاشیه رانده شدن گروه‌های تحریمکننده است. در بسیاری از کشور‌های در حال توسعه در دست گرفتن دولت و وزارتخانه‌ها به منزله در دست داشتن همه مراکز حساس ادارۀ کشور است.

از طرف دیگر تصمیم به عدم مشارکت در انتخابات‌ها اغلب به تنش داخلی منتهی می‌شود. در سال ۱۹۹۶ اپوزیسیون مقابل دولت زامبیا در حزب موسوم به حزب مستقل اتحاد ملی به ریاست کنت کواندا تصمیم به تحریم انتخابات سراسری گرفت. تحریم انتخابات کشور را به لبه نابودی سیاسی کشاند. در زیمبابوه تحریم انتخابات سال ۲۰۰۵ منجر به چند پاره شدن اپوزیسیون رابرت موگابه شد.

در کامرون سال ۱۹۹۷، احزاب مخالفی که ۵ سال قبل موفق شده بودند با همکاری هم ۵۶ درصد پارلمان را اشغال کنند تصمیم گرفتند انتخابات ریاست جمهوری را تحریم کنند. در نتیجه «پائول بیا» رییس جمهور وقت یک بار دیگر انتخاب شد.

در افغانستان نیز چندپاره شدن احزاب مخالف در اثر سیاست تحریم انتخابات نتیجه مشابهی داشت. بعد از کنفرانس بن در سال ۲۰۰۱ عبدالستار سیرت یکی از رقبای حامد کرزای بود. او در اعتراض به دولت غیر مشروع کرزای در سال ۲۰۰۴ انتخابات را تحریم کرد. با اینکه انتظار می‌رفت همه ۱۴ کاندیدای مقابل او نیز انتخابتت را تحریم کنند، اما احزاب مخالف کرزای چند پاره شدند و کرزای یک بار دیگر با ۵۵ درصد آرا انتخاب شد. بعد از آن سیرت از سمت خود در وزارت دادگستری استعفا داد و از عرصه سیاسی افغانستان محو شد.


بیشتر بخوانید: تجربه جهانی در مواجهه با صندوق‌های رای/ آیا تحریم انتخابات استراتژی مفیدی است؟


قدرت بخشیدن به قدرت حاکم

به گزارش رویداد‌۲۴ تحریم انتخابات علاوه بر تاثیر منفی که بر احزاب تحریم‌گر می‌گذارد، حزب حاکم را نیز به طور غیر قابل باوری تقویت می‌کند. غیبت اپوزیسیون در عرصه رقابت زمین را برای حزب حاکم خالی می‌گذارد و اجازه می‌دهد به طور لجام‌گسیخته‌ای دست به دستکاری در قانون اساسی بزنند.

یکی از نمونه‌های قدرت گرفتن حزب حاکم در غیاب احزاب اپوزیسیون، نمونه ونزوئلا در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ است. در سال ۲۰۰۵ چهار حزب اپوزیسیون در اعتراض به سرکوب‌های هوگو چاوز انتخابات را تحریم کردند. در نتیجه این انتخابات چاوز تمام کرسی‌ها را اشغال کرد و قوانینی تصویب کرد که تنها یک فقره از آن سرنوشت ونزئلا را تغییر داده است. او قانون محدودیت تکرار مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری را برداشت و به رییس جمهور مستقر اجازه داد به طور نامحدود رئیس جمهور باشد.

تحریم انتخابات در لبنان

در بسیاری از موارد تحریم انتخابات وضعیتی ایجاد می‌کند که احزاب مخالف دیگر قادر نخواهند بود که خلا‌ءها را پر کنند. یکی از بهترین نمونه‌ها انتخاابت پارلمانی ۱۹۹۲ لبنان است. در این انتخابات مسیحیان مارونی به دخالت سوریه در کشور خود اعتراض کردند. غیبت آن‌ها از صحنه انتخابات، به تقویت گروه‌های هوادار سوریه انجامید. باید افزود که پیشتر مسیحیان و مسلمانان به تساوی در ۱۲۸ کرسی مجلس شریک بودند. قابل ملاحظه‌ترین آن‌ها گروه اسلامی شیعه و تازه سربرآورده‌ای به نام حزب الله بود که امروزه مهم‌ترین نیروی سیاسی کشور است. حزب الله ابتدا با کسب ۱۶ کرسی، جای پای خود را در سیستم سیاسی بازکرد.

آیا مشارکت به جای تحریم ثمربخش است؟

موارد بالا همگی نتایج منفی ناشی از تحریم انتخابات را نشان می‌داد، اما گاهی تصمیم به عدم تحریم تاثیرات مثبتی به دنبال داشته است. در برخی موارد احزاب اپوزیسیون پیروزی‌های عجیبی در تهدید به تحریم و سپس مشارکت در انتخابات کسب کرده‌اند.

در انتخابات پارلمانی سال ۱۹۹۷ آلبانی، تهدید به یک تحریم از سوی سوسیالیست‌ها دولت «سالی بریشا» را وادار به تغییر قانون انتخاباتی مسئله‌ساز کرد. سپس سوسیالیست‌ها تصمیم به شرکت گرفتند و موفق به شکست دادن حزب دموکراتیک در انتخابات شدند. بریشا که اکثریت پارلمانی را از دست داده بود، یک ماه دیگر به زیر کشیده شده شد.

تجربه تحریم در بحرین

در بحرین نیز اتحادیه آشتی ملی شیعه در سال ۲۰۰۲ تصمیم به تحریم انتخابات مجلس گرفت. این اولین انتخابات پس از انحلال پارلمان در سال ۱۹۷۵ توسط امیر بحرین بود. در اثر تحریم، مجلس، میان سکولاریست‌ها و اسلام گرایان سنی دوپاره شد. در سال ۲۰۰۶ اتحادیه آشتی ملی شیعیان نه تنها تصمیم به شرکت گرفت، بلکه ۱۸ کرسی از ۴۰ کرسی را از آن خود ساخت و موجب شکست هر دو اسلام‌گرایان سنی و مستقل‌های سکولار شد.

چطور باید احزاب اقتدارگرای حاکم مواجه شد؟

برای تحریم‌کنندگان و احزاب مخالف، انتخاب بین تحریم انتخابات و شرکت در آن یک بازی دو سر باخت است. اگر حزب اپوزیسیون مشارکت کند به دلیل احتمال بالای تقلب یا قوانین انتخاباتی مشکل دارد، بسیار بعید است که برنده شوند. افزون بر آن از دید جهان شرکت اپوزیسیون در انتخابات به منزله مشروعیت بخشی به نظام حاکم است. از سوی دیگر تصمیم به تحریم هم به معنای تضمین برنده شدن حزب حاکم و تثبت جایگاه آن است.

استفان لیندبرگ در پژوهش خود درباره احزاب اقتدارگرا در آفریقا خاطرنشان می‌سازد که بخت آن‌ها وابسته به انتخاب شدن دوباره است. وقتی رژیم بر این مانع غلبه می‌کند، دیگر راه تاخت و تاز باز می‌شود. با همه این احوال در اکثر مواقع هیچ گزینه روشن و خوبی برای احزاب اپوزیسیون وجودندارد، ولی تحریم انتخابات نیز به هیچ رو گزینه‌ای درست نیست.

چه زمانی تحریم انتخابات مثمر ثمر است؟

در میان ۱۷۱ موردی که موسسه بروکینز در مطالعه خود مورد بررسی قرار داده تعداد بسیار کمی (قریب به چهار درصد) تحریم انتخابات‌ها نتیجه مثبت داشته‌اند. این موارد در دو دسته بسیار متفاوت قابل دسته‌بندی‌اند:

۱- مواردی که حزب اپوزیسیون از حمایت مردمی قابل ملاحظه برخوردار بوده و تحریم فقط یک بخش از کارزار اپوزیسیون برای بسیج مردم اعم از تظاهرات خیابانی، اعتصاب‌ها و دیگر اشکال ناآرامی‌های مدنی بوده است.

۲- مواردی که قوانین انتخاباتی ناظر بر رسیدن به یک حدنصاب برای شمار آراء بوده اند (مواردی که در آن تصمیم ائتلاف‌های اپوزیسیون برای تحریم، می‌تواند از رسیدن به حد نصاب جلوگیری کرده، انتخابات را ملغی سازد.)

سه مورد هست که در ردۀ مقولۀ اول می‌گنجند: بنگلادش در سال ۱۹۹۶؛ پرو ۲۰۰۰- ۲۰۰۱ و تایلند در ۲۰۰۶-۲۰۰۷. در هر سه مورد، حزب تحریم‌گر، از حمایت عمومی چشمگیری برخوردار بوده، نبردافزار‌های دیگری نیز در چنته داشته است.

در بنگلادش، ائتلاف عوامی Awami League و متحدان آن، تصمیم به تحریم انتخابات پارلمانی ۱۹۹۶ گرفته، خواستار استعفای نخست وزیر خالد ضیا شد. فراخوان به تحریم همراه بود با تظاهرات توده‌ای و اعتصاب‌های سراسری که در واقع، دو روز پیش از انتخابات، کشور را فلج ساخت. اقدام اپوزیسیون مولداوی در سال ۲۰۰۱ برای از نصاب انداختن انتخابات در مقوله دوم جای می‌گیرد.

چه باید کرد؟

نتایج پژوهش موسسه بروکینز حاوی درس‌های عمیقی، هم برای احزاب حاکم، هم اپوزیسیون و هم جامعۀ بین الملل در مقوله تصمیم‌گیری درباره تحریم انتخابات است.

از منظر حزب اپوزیسیون روشن است که تحریم انتخابات به ندرت استراتژی درستی است؛ مگر اینکه اپوزیسیون از حمایت عمومی بالا و مقاومت قابل توجهی برای تغییر حزب حاکم برخوردار باشد.

در بیشتر موارد احزاب اپوزیسیون تصمیم گرفته‌اند در انتخابات شرکت کنند تا حتی شده سهم کمی از سیستم را داشته باشند. اگر دست به تحریم بزند، به جای داخل، چشم به بیرون دوخته‌اند؛ حال آنکه به گواه تاریخ جامعه بین المللی به ندرت از تحریم‌گران حمایت کرده‌اند. از این رو احزاب اپوزیسیون بهتر است تمرکز خود را بر راهبرد‌های انتخاباتی دیگر بگذارند، از جمله: تشکیل ائتلاف‌ها؛ تلاش برای ایجاد جبهۀ متحد برای جلوگیری از رقابت‌های درونی آسیب زننده؛ و در کشور‌های دارای اهمیت بسیار حساس، تهدید به تحریم برای رسیدن به توافق‌های انتخاباتی یا شکل‌هایی از معاهده‌های تقسیم قدرت.

فقدان سابقه تاریخی موفقیت‌آمیز برای تحریم‌ها، این سوال را برای جامعه بین المللی ایجاد می‌کند که آیا باید به دنبال ثبات بین المللی بود یا پیشبرد دموکراسی از راه انتخابات آزاد و عادلانه؟ به طور سنتی، ایالات متحدۀ آمریکا و سازمان‌های بین المللی، مشارکت بالا جهت ایجاد بهترین دموکراسی مشارکتی ممکن را توصیه می‌کنند. هدف این است که احزاب را به عدم تحریم انتخابات تشویق کنند. اما اگر تحریمی در یک انتخابات نسبتأ عادلانه پیش بیاید، جامعه بین الملل میان به رسمیت شناختن مشروعیت اعتراض تحریم‌گران از سویی و پذیرش نتایج انتخابات دچار دودستگی می‌شود. یک راه حل ممکن، افزایش نظارت بین المللی بر انتخابات جهت کاهش تقلب و تشویق مشارکت گسترده‌تر است.

موسسه بروکینز در نتیجه‌گیری خود به احزاب و گروه‌های سیاسی توصیه می‌کند که مشارکت را به جای تحریم انتخابات در پیش بگیرند. در مرحله دوم پیشنهاد می‌کند که فشار عمومی را افزایش دهد. جامعۀ بین الملل باید از تهدید‌های خود در صورت لازم استفاده کرده و کشور‌هایی که تنها اسم دموکراسی بر خود نهاده‌اند را محکوم کند.

این موسسه معتقد است باید به سرعت عمل کرد. با توجه به این که رژیم‌های اقتدارگرا با گذشت زمان مستقرتر می‌شوند، باید هر چه سریع‌تر، به ویژه در دوران‌های انتقال سیاسی، وارد عمل شد. اغلب موارد، احزاب اپوزیسیون آنقدر دیر تصمیم به شرکت در انتخابات می‌گیرند که قادر به بهره‌برداری از آن نیستند. تهدید به یک تحریم می‌تواند فوایدی داشته باشد، ولی احزاب اپوزیسیون برای بهره‌مندی کامل، باید در انتخابات شرکت کنند. تصمیم به بیرون نشستن از گود تقریبا همواره نتیجه‌ای جز شکست نداشته است.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
ناشناس
|
Belgium
|
۰۱:۵۳ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۴
0
7
با تشکر از نویسنده این مقاله ؛ من خیلی روشن و قانع شدم و نتیجه گرفتم که ؛ پنیر را آبکشی نکرده ؛ میخ را به دیوار نمیشه کوبید!
شرایط ایران خاص خودش هست و با کشورهای نامبرده خیلی تفاوت داره ‌!
رای بی رای. نه به اعتیاد !
شهروند
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۴
0
6
آسمون و ریسمون خوبی بود !!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۳/۲۴
0
5
حرف شما سرتا پا اشتباه است
نظرات شما