تاریخ انتشار: ۱۵:۴۲ - ۳۱ خرداد ۱۴۰۰
تعداد نظرات: ۱ نظر
حق شناس در گفت‌وگو با رویداد۲۴:

یکدست‌سازی ارکان قدرت آرزوی بخشی از حاکمیت بود/ سرمایه اجتماعی خاتمی مثل کوه یخ در حال ذوب شدن است

محمدجواد حق شناس عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی با اشاره به نتیجه انتخابات ۱۴۰۰ می‌گوید: برای اولین بار شاهد هستیم بیش از ۵۰ درصد از واجدین شرایط، در انتخابات شرکت نکردند یا رتبه دوم به آرا باطله رسید. این موارد نشان‌دهنده هزینه بالای این انتخابات است

محمد جواد حق شناس

رویداد۲۴ نتیجه انتخابات ریاست جمهوری همانطور که پیش‌بینی می‌شد با پیروزی ابراهیم رئیسی به پایان رسید و همتی که مستقل، اما با حمایت برخی از احزب اصلاح‌طلب حضور پیدا کرده بود، چیزی کمتر از ۳ میلیون رای به دست آورد.

نهاد اجماع‌ساز اصلاح طلبان بعد از رد صلاحیت گزینه‌هایشان از سوی شورای نگهبان اعلام کردند که در این انتخابات هیچ گزینه‌ای ندارند. آن‌ها بعد از درخواست برخی از فعالین سیاسی مبنی بر حمایت از همتی، باز هم راضی به حمایت نشدند و قاطعانه اعلام کردند که در این انتخابات گزینه‌ای ندارند و احزاب می‌توانند به صورت جداگانه خودشان از همتی حمایت کنند.

این عدم حمایت مورد قبول سیدمحمد خاتمی نیز واقع شد. جواد امام نیز به رویداد۲۴ توضیح داد که که خاتمی حامی مصوبات نهاد اجماع ساز است. بسیاری، اما با این تصمیم مخالفت کردند و اعلام کردند که در شرایط موجود باید از همتی حمایت کرد. اما ناسا زیر بار این تصمیم نرفت. برخی دیگر نیز انتظار داشتند که خاتمی یا حتی نهاد اجماع‌ساز حضور در انتخابات را تحریم کنند، اما اینطور نشد و خاتمی در انتخابات شرکت کرد و برخی از اصلاح طلبان اعلام کردند که خاتمی در این انتخابات به همتی رای داده است. این رای دادن و مشارکت در انتخابات را نمی‌توان موضع حزبی و جریانی اصلاح طلبان دانست.

با موضع نگرفتن نهاد اجماع ساز در انتخابات، بسیاری از مردم نیز به تبعیت از این جریان و در انتقاد به مهندسی شدن انتخابات و نابسامانی وضع موجود، با هشتگ رای بی رای، در این انتخابات حضور پیدا نکردند. اما برخی سعی کردند تا این را نشانه‌ای از پایان و مرگ جریان اصلاحات بدانند. اصلاحاتی که هر زمان مردم پای صندوق آمدند، آن‌ها پیروز میدان بودند.

یکدست‌سازی ارکان قدرت آرزوی بخشی از حاکمیت بود

محمدجواد حق شناس عضو حزب اعتماد ملی به رویداد ۲۴ می‌گوید: قطعا کشور وارد شرایط جدیدی شده و ما طبق قاعده شاهد یک انسجام و یکدستی در اجزای حاکمیت شده‌ایم. این وضعیت یک آرزوی بلندمدت برای دیدگاهی بود که خود را صاحب حق می‌دانست که با تکیه بر خوانش خاصی که از آرمان‌های انقلابی برگرفته بود، بتواند با یکدست کردن حوزه حاکمیتی، تمام امکانات و منابع را برای تحقق اهداف و خواسته‌های خود بسیج کند. در گام اول با توجه به اینکه نهاد‌های انتصابی هماهنگی داشتند، این تلاش را داشتند که بتوانند نهاد‌های انتخابی را هم با خود هماهنگ کنند. اما در بسیاری از برهه‌ها با توجه به تکثری که در کشور وجود داشته و دارد و عدم همراهی و پذیرش اکثریت جامعه، برای به کرسی نشاندن این تفکر، سعی کردند به نحوی عمل کنند که این نگاه را بر جامعه مستولی کنند.


بیشتر بخوانید: آرای باطله ؛ بیان اعتراضات سیاسی مردم یا شوخی با انتخابات؟


نخستین تلاش برای یکدست‌سازی قدرت

وی ادامه داد: این عملیات در چند دوره زمانی سعی می‌شد که به نتیحه برسد. اولین تلاش سیستماتیک را در دهه ۷۰ و با حذف بخش زیادی از نمایندگان مجلس سوم، دیدیم. عملا می‌توان گفت نقشی که شورای نگهبان در تمام این سوال‌ها گرفت، یک رویکرد سازمان‌یافته بود که به عنوان یک نهاد پیشینی و در جبهه اول این رویکرد، مسئولیت این همسان‌سازی را به عهده گرفت و ما شاهد همراه‌سازی ساختاری و نهادی بودیم که چه در نهاد انتخابی مجلس، ریاست جمهوری و مجلس خبرگان رهبری بودیم و همچنین نهاد شورا‌ها را نیز به طور غیرمستقیم تحت تاثیر این رویکرد قرار دادند.

حق شناس با بیان اینکه مردم در سال ۷۶ با این خوانش همراهی نکردند، تصریح کرد: ما شاهد رویکرد اصلاح طلبی در نیمه دوم سال ۷۶ و نیمه اول دهه ۸۰ بودیم. این تلاش در آغاز شکل‌گیری مجلس هفتم، دوباره استارت خورد؛ بعد از آن گام بعدی را برای انتخابات سال ۸۴ برداشتند و ما عملا شاهد روی کار آمدن دولت احمدی نژاد بودیم. در این مقطع اتفاقی که رخ داد این بود که از سال ۸۴ تا ۸۷ یک یکدستی در حال ایجاد شدن بود، اما یک سال مانده به انتخابات سال ۸۸، احمدی نژاد و یارانش از هسته سخت قدرت جدا می‌شوند و این پروژه متوقف می‌شود. این ماجرا به سال ۸۸ می‌رسد و چالش‌های جدی در سیاست کشور بروز و ظهور پیدا می‌کند. در سال ۹۲ با انسجام جریان اصلاح طلب و معتدل خردگرا، حسن روحانی روی کار می‌آید و بار دیگر پروژه یکدست شدن حاکمیت به تعویق می‌افتد. این جریان بالاخره توانست در انتخابات ۱۴۰۰ به خواسته و هدف ۲۵ ساله خود مبنی بریکدست شدن حاکمیت و هماهنگی نهاد‌های انتخابی با نهاد‌های انتصابی دست پیدا کند.

حق شناس ادامه داد: امروز این آروزی دیرینه با روی کار آمدن ابراهیم رئیسی و مجلسی با ریاست قالیباف در حال محقق شدن است، البته با هزینه بسیار بالا! برای اولین بار شاهد هستیم بیش از ۵۰ درصد از واجدین شرایط، در انتخابات شرکت نکردند یا رتبه دوم به آرا باطله رسید. این موارد نشان‌دهنده هزینه بالای این انتخابات است و به هرحال به نظر می‌رسد که حاکمیت تصمیم خود را اینگونه گرفته است.

فرصت بازخوانی سیاست‌های اصلاح‌طلبی است

این فعال سیاسی با بیان اینکه جریان اصلاحات باید به یک بازخوانی در قالب سیاست‌های خود دست بزند، گفت: من فکر می‌کنم مهمترین اتفاقی که باید رخ دهد، این است که کار مطالعاتی و آسیب‌شناسی از وضعیت موجود صورت بگیرد. طبق قاعده باید بتوانند به درک واقعی‌تر و دقیق‌تری از جامعه و واقعیت‌های قدرت برسند؛ این نیازمند زمان و فاصله گرفتن از هسته سخت قدرت است. آن‌ها نیازمند یک بازسازی در درون نیرو‌های خود که امکان مطالعه و کار‌های پژوهشی دارند هستند تا بتوانند با رویکرد پژوهش محور، راهی برای برون رفت از وضعیت موجود را پیدا کنند.

عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه دوره پیش‌رو به ریاست رئیسی با دوره ۸ ساله احمدی‌نژاد برای جریان اصلاحات متفاوت است، گفت: این دوره با دوره احمدی‌نژاد ممکن است متفاوت باشد. فکر می‌کنم هم وضعیت بین‌المللی و هم وضعیت اقتصادی و هم مباحث مربوط به قدرتی که فضای مجازی گرفته و تغییر بافت نیرو‌های فعال اجتماعی، باعث ایجاد تفاوت‌های جدی با دهه ۸۰ شده است. ما در قرن جدید و با حوادث جدیدی همچون کرونا روبه‌رو هستیم و در همه حوزه‌ها نیازمند یک بازتعریف جدیدتری از کنش ایرانیان در آغاز سده جدید و دهه جدید هستیم.

سرمایه اجتماعی خاتمی مثل کوه یخ در حال ذوب شدن است

محمدجواد حق شناس با اشاره به جایگاه سیدمحمدخاتمی بعد از انتخابات ۱۴۰۰ گفت: قطعا آقای خاتمی یک سرمایه‌ بوده و همچون یک کوه یخی که در تمام این سال‌ها با فاصله‌ای که از سال ۷۶ گرفته شد، مدام در حال ذوب شدن است. معتقدم جریان اصلاح‌طلبی در سطح رهبران و هم در سطح نظریه پردازان و کنش‌گران نیازمند زایش و تولد است. اصلاح‌طلبان باید بتوانند در نگاهشان نسبت به سیاست ایران تجدیدنظر کنند؛ سیاست ورزی در فضا و نگاه جدید تا حدودی نیازمند تغییر است. البته این بحث به آقای کروبی هم تعمیم داده می‌شود.

حق شناس می‌گوید: شاید حرف درستی نباشد که اصلاح طلبان اطلاع داشتند که همتی رای ندارد، ولی باز از او حمایت کردند و برخلاف آگاهی‌هایشان تصمیم گرفتند! گزینه درست‌تر این است که تحلیل و اطلاعاتشان درست نبوده یا حداقل دسترسی آن‌ها به اطلاعات با مشکل روبرو بوده است.

حاکمیت هیچ صدای متفاوتی را برنمی‌تابد

این فعال سیاسی معتقد است که حاکمیت هیچ صدای متفاوتی را برنمی‌تابد، او می‌گوید: حاکمیت سعی می‌کند صدا‌ها را خودش مدیریت کند؛ با احمدی نژاد به یک شکل، با موسوی و کروبی به یک شکل و با خاتمی و هاشمی رفسنجانی نیز به یک نوع دیگر. اما به هرحال همه در نتیجه یک نگاه است و آنهم علاقمند بودن به رسیدن به یک یکدستی در قدرت و حاکمیت که امروز هم به آن رسیده‌اند و تکلیف نیرو‌های سیاسی را مشخص کردند. اما اتفاقی که ممکن است رخ دهد این است که از امروز احتمال دارد در درون خود هسته سخت قدرت، یک شکاف از درون ایجاد شود، شکافی مهیب و پرهزینه هم برای کشور و هم برای حاکمیت.

جامعه دیدگاه خود را از مسیر جریان اصلاح طلبی جدا کرده است

عضو حزب اعتماد ملی می‌گوید: جامعه به هر حال بعد از این انتخابات نشان داده که دیگر مانند گذشته فکر نمی‌کند. ما یک نیروی بزرگی در تمام این سال‌ها داشتیم که به جریان اصلاح‌طلبی تمایل داشتند. اما سعی می‌کردند به خاطر نزدیکی دیدگاه و منافع با آنها همراه باشند، اما همانطور که انتظار می‌رفت این دیدگاه خود را از مسیر جریان اصلاح طلبی جدا کرد که به خودی خود یک دیدگاه اعتراضی بود که از گذشته نیز از موضع اعتراضی در کنار اصلاح طلبان قرار گرفته بودند. اما در حوزه ایجابی و همراهی، طبیعتا بسیار همراه نبوده است. در انتخابات ۱۴۰۰ این دیدگاه سعی کرد نیروی خود را آزاد کند و برای حاکمیت و اصلاح طلبان تعیین تکلیف کند.

اصلاح طلبی فایده نداشته باشد، مردم طرفدار شورش و انقلاب می‌شوند

عضو شورای شهر تهران با تاکید بر اینکه بعد از انتخابات ۱۴۰۰ بحث اصلی این است که کسانی که طرفدار وضع موجود نیستند و خواهان تغییر هستند، همواره به دو جریان بزرگ تقسیم می‌شوند، تصریح کرد: دسته‌ای که خواهان تغییر وضع موجود با نگرش‌های اصلاح‌طلبانه هستند و دسته دیگر که خواهان تغییر وضع موجود هستند، اما معتقدند این تغییر از مسیر آرام و اصلاح‌طلبانه عبور نمی‌کند. بلکه از طریق رویکرد‌های خلاف قاعده و شاید مبتنی بر خشونت سعی دارند به خواسته‌های خود برسند. آنهم در قالب شورش‎ها، انقلاب یا با پیام‌های ملی و منطقه‌ای سعی دارند به خواسته‌هایشان برسند. طبیعی است که این دو گروه همواره در کنار هم کار کرده‌اند و مردم هم به خاطر هزینه‌های که به خاطر این خشونت‌ها پرداخت کرده‌اند، از این خوانش استقبالی نمی‌کنند. اگر فضا به سمت تغییر از طریق رویکرد اصلاح‌طلبانه به نتیجه نرسد، قدرت این گروه شورشی و طرفدار انقلاب بیشتر می‌شود و در این شرایط جریان اصلاحات مجبور به انزوا می‌شود.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Germany
|
۲۳:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۴/۰۳
0
0
حق نشناس،باز خودت وجناحت رای نیاوردین مردمو به شورش وانقلاب فرا میخوانی
نظرات شما