کمربندها را ببندید، داریم میمیریم!/ ماجرای حادثه اتوبوس خبرنگاران چه بود؟
رویداد۲۴ شادی مکی: عصر دیروز چهارشنبه دوم تیرماه حوالی ساعت ۱۸ اتوبوس حامل خبرنگاران حوزه محیط زیست که از تهران به نقده اعزام شده بود تا از طرح تونل انتقال آب از رود زاب به دریاچه ارومیه بازدید کنند، واژگون شد. در این حادثه دو تن از خبرنگاران جوان حوزه محیط زیست مهشاد کریمی خبرنگار ایسنا و ریحانه یاسینی خبرنگار ایرنا جان خود را از دست دادند و ۱۷ تن دیگر هم مصدوم شدند.
در لحظه واژگونی اتوبوس چه بر خبرنگاران گذشت؟
آسیه اسحاقی خبرنگار محیط زیست خبرگزاری پانا که در این حادثه از ناحیه کتف و گردن دچار کوفتگی شدید شده درباره واژگون شدن اتوبوس حامل خبرنگاران به جامعه ۲۴ گفته قرار بود که از پروژه انتقال آب رود زاب و تونل و سد کانی سیب بازدید کنیم. حول و حوش ساعت ۵ بعد از ظهر بود که بازدید تمام شد و ما برای صرف ناهار حرکت کردیم. حین حرکت بودیم که به جادهای یک طرفه و پر پیچ و خم رسیدیم، اتوبوس هم کهنه و قدیمی بود.
آسیه و تعدادی دیگر از خبرنگاران در حال گپ و گفت بودند همه هیجانزده و خوشحال از اینکه روز یکشنبه قرار است دوستشان مهشاد کریمی خبرنگار حوزه محیط زیست ایسنا لباس عروسی به تن کند. مهشاد هم خوشحال از برنامههای روز عروسیش میگوید.
کمربندها را ببندید!
رفقا گرم خوش و بش هستند که ناگهان شاگرد راننده خطاب به سرنشنیان فریاد میزند «سریع کمربندها را ببندید، داریم میمیریم.» این جملهای است که آسیه به خوبی به یاد میآورد. خبرنگاران متوجه میشوند که اتوبوس ترمز بریده است. ۳۰ ثانیه هم طول نمیکشد خبرنگاران فرصتی برای بستن کمربند نمییابند. اتوبوس ابتدا با سرعت تمام به سمت گارد ریل حائل میان جاده و دره و بعد از آن به سمت کوه کشیده شده و در یک لحظه واژگون میشود. تنها خاطره خبرنگاران باران خرده شیشه و سنگ ریزه بر سرشان است.
آنهایی که انتهای اتوبوس نشستهاند به بیرون از اتوبوس پرت میشوند. ریحانه یاسینی خبرنگار محیط زیست ایرنا و یکی از خبرنگاران محلی خبرگزاری تسنیم زیر اتوبوس میمانند. ریحانه گویا در دم جان میسپارد. تنها خاطره آسیه از او جسم بیحرکتی است که آرام گرفته، نه نالهای نه فریادی در طلب کمک. اما خبرنگار دیگر پاهایش زیر اتوبوس مانده و از درد فریاد میزند. او گمان میکند که پاهایش را از دست داده، اما خوشبختانه چنین نمیشود و سه شکستگی یادگار او از این سفر پربلاست.
آسیه، مهشاد و تعدادی دیگر از خبرنگاران در ردیفهای وسط نشستهاند. آسیه دستش را به جایی بند میکند که آسیب بیشتری نبیند، اما مهشاد جایی برای گرفتن دست ندارد و به بیرون از اتوبوس پرت میشود. برای نوعروس تیم خبری زندگی همان جا و در چند ثانیه تمام میشود. آسیه گیر افتاده در میان صندلیها و دردمند از جاخوش کردن خردهشیشهها در تن کوفتهاش میتواند مهشاد را ببیند. او شاهد آخرین نفسهای دختر جوان است، اما کاری از دستش ساخته نیست. مهشاد ۲۵ ساله در نفسی از دنیا میرود.
بنزین از اتوبوس نشست میکند، خطر آتش گرفتن در کمین مسافران حادثهدیده است، در نبود اینترنت و موبایل کمک از راه میرسد، اما نه به فوریت. مردم محلی به کمک حادثهدیدگان میشتابند. اورژانس را خبر میکنند، جرثقیل نمیآید و مردم محلی و حاضران در صحنه با دست خالی اتوبوس غول پیکر را از جا بلند و به حادثه دیدگان کمک میکنند.
آسیه در ادامه به جامعه ۲۴ میگوید: ما نمیخواستیم از محل حادثه برویم میخواستیم از وضعیت دوستانمان باخبر شویم با این حال ما را سوار خودرو کردند و به بیمارستان امام خمینی نقده اعزام شدیم. در آنجا هم فرماندار و تعدادی دیگر از مسئولان منطقه آمدند بازدید کردند و رفتند. در بیمارستان ما را ویزیت کردند. ۴ نفر از همکارانمان نیاز به اقدامات درمانی جدیتر داشتند که به درخواست سازمان محیط زیست با هلیکوپتر به بیمارستان امام خمینی ارومیه منتقل شدند. من و ۳ نفر دیگر از همکارانم را هم با اتوبوس آمبولانس به ارومیه آوردند.
خبرنگاران شوکه هستند، میدانند که دو تن از همکاران جوانشان پر کشیدهاند. استرس بعد از حادثه هم که امانشان را بریده، برخی دچار حملههای عصبی شدهاند، گریه میکنند و فریاد میکشند با این حال حتی یک روانشناس و مددکار هم نیست که به آنها خدمات روانشناسی ارائه کرده و آرامشان کند. پرستاران هم کار زیادی از دستشان برنمیآید جز آنکه بگویند خدا به شما رحم کرده که زنده ماندید.
بیشتر بخوانید: مرگ گاهی ریحان میچیند +فیلم
واژگونی اتوبوس خبرنگاران در آذربایجان غربی
حسن ظهوری خبرنگار محیط زیست عصر ایران یکی از ۴ نفری است که برای قرار گرفتن تحت عمل جراحی عازم بیمارستان امام خمینی ارومیه میشود. برادر او محسن ظهوری خبرنگار همین رسانه در توییتر خود نوشت: با برادرم حرف زدم، دندهاش شکسته، ریه را سوراخ کرده و بردنش آیسییو. ۶ ساعت از تصادف گذشته و گفتن تیم پزشکان اومده بالای سر خبرنگاران، تازه فهمیدن ریهاش سوراخ شده؟ روابط عمومی محیط زیست ارومیه هم گفت بهترین راننده و بهترین اتوبوس رو براشون گرفته بودیم!
آیسان زرفام خبرنگار حوزه محیط زیست روزنامه پیام ما که در این حادثه دچار مصدومیت شده نیز شب گذشته به جامعه ۲۴ گفته بود: در این حادثه دو نفر از همکاران ما جان خود را از دست دادند، در حال حاضر مصدومان از شکستگی و کوفتگی رنج میبرند، اما خوشبختانه کسی در شرایط کما نیست.
آیسان هم تاکید کرد که خبرنگاران به شدت به خدمات روانشناس و مددکار نیاز دارند، زیرا حادثه دیدگان مرتب دچار حملههای عصبی میشوند، اما متاسفانه چنین خدماتی در دست نیست.
او شب گذشته در صفحه اینستاگرامی خود نوشت: «رسیدیم هتل، به ما میگویند بمانید داخل لابی تا استاندار بیاد. من توان نداشتم گفتم فقط میخواهم بروم داخل اتاق. الان کلانتری و استاندار تو لابی نشستهاند. باز هم اصرار میکنند که برویم داخل لابی. هنوز خرده شیشه و سنگ از سر و رویمان میریزد».
آیسان صبح امروز هم نوشت «ما داریم برمیگردیم. دکتر به ۴ نفری که عمل کردند اجازه پرواز نداده و باید بیمارستان بمانند. ریحانه و مهشاد رو هم با خودمان میاریم.»
به گزارش جامعه ۲۴ در همین دیدار اجباری خبرنگاران با عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست، اما گفتگویی تلخ صورت میگیرد که ویدئوی آن در فضای مجازی هم منتشر میشود. در این فیلم زینب رحیمی دیگر خبرنگار محیط زیست عصر ایران خطاب به عیسی کلانتری فریاد میزند: «دوتا بچه مردهاند، این انصاف هست؟ ۳ روز دیگه عروسیش بود چجوری جنازه زنش رو تحویلش بدیم؟ پدر و مادرش میآیند. مگر ما گفتیم به ارومیه بیایم؟ ستاد گفت بیایید. اینهمه هزینه کردید آقای کلانتری سهم خبرنگار این مملکت یک اتوبوس درست و حسابی نبود که ما را با یک بنز قراضه راهی کردید؟ آقای حاج مرادی میگوید من از صبح میدیدم که راننده تنها با دنده کار میکند و ترمز ندارد. چرا ما را از آن جاده میبرد؟ میخواستند ما را بکشند؟ مهشاد ۳ روز دیگه عروسیش بود، اما به خاطر عشقش به محیط زیست اومد، شرف داشت اومد». واکنش کلانتری به سخنان زینب، اما دردناکتر است، ساکت و با طرز نشستنی که در آن هیچ اثری از احترام، اندوه که هیچ، حداقل تاثر هم نیست.
آنطور که خبرنگاران میگویند این تیم خبری داغدیده صبح امروز همراه با پیکر دو همکار از دست رفته خود به مقصد تهران حرکت کردهاند؛ خسته، مجروح و سوگوار. خانواده مهشاد به نقده رفتهاند و این مساله لحظات دردناکتری را رقم میزند. مراسم تشییع پیکر این دو خبرنگار جوان فردا برگزار و پیکر آنها در قطعه نامآوران بهشت زهرا به خاک سپرده میشوند.
مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی خبرنگاران در گذشته
اتوبوس مجوز فعالیت نداشته است!
با این حال ماجرا در همین نقطه به پایان نمیرسد، زیرا سازمان راهداری هم نسبت به این حادثه تلخ واکنش نشان داده و در بیانیهای اعلام کرده راننده اتوبوس «م. ش» بدون صورت وضعیت (بدون هماهنگی از طریق شرکت حملونقل) و خارج از برنامه شرکت حملونقل اقدام به مسافرگیری کرده است و احتمالا مسئول این تور، شخصا با راننده تماس گرفته است. هنگامی که این اتوبوس در منطقه دشت غوره واقع در ۱۸ کیلومتری شهر نقده در حال حرکت بوده است، به دلیل عدم توانایی در کنترل وسیله نقلیه، دچار سانحه میشود.
سازمان راهداری گفته مسلما با راننده متخلف برخورد خواهد شد. ساعتی پیش نیز رئیس کل دادگستری آذربایجان غربی نیز اعلام کرد که راننده در حال حاضر بازداشت است.
سعید شریعتی فعال سیاسی و روزنامهنگار هم در واکنش به این اطلایه نوشته است: «اطلاعیه سازمان راهداری توهین به شعور ماست. این همه خبرنگار را بردهاند بازدید پروژه وزارت راه، بعد اطلاعیه داده راننده اتوبوس گذری بوده و کارنامه و مجوز نداشته! یعنی این همه همکار ما سر جاده واستادن اتوبوس گذری سوار شدند؟»
به گزارش جامعه ۲۴ نکته آن است که راننده هر قدر هم تقصیرکار و متخلف آنکه باید پاسخگو باشد سازمان محیط زیست است که به چه علت مجوز راننده را مورد بررسی قرار نداده و از اتوبوسی فرسوده برای حمل و نقل خبرنگارانی که مسئولیت حفظ سلامتشان را داشته است استفاده کرده است.
سازمان محیط زیست هم در اطلاعیهای کاملا خنثی جزئیاتی از حادثه را منتشر میکند که همه از آن باخبریم. در این اطلاعیه هم تنها به گفتن اینکه علت حادثه نقص فنی بوده است اکتفا میشود، اما نمیگوید که چرا باید اتوبوس حامل خبرنگاران نقص فنی داشته باشد و آیا نباید اتوبوس در این شرایط به لحاظ سلامت و ایمنی کنترل شود؟
عیسی کلانتری پیشتر گفته بود که خرید هلیکوپتر مخصوص اطفای حریق جنگلها صرفه اقتصادی ندارد؛ آیا بر اساس نظرات مقتصدانه او، به کار گرفتن اتوبوسی سرپا و هزینهکرد بیشتر برای سفر خبرنگاران نیز صرفه اقتصادی نداشته است؟!
از سوی دیگر با انتشار خبر این حادثه تعدادی از شهروندان آذربایجان غربی که جاده خطرناک محل حادثه رفت و آمد داشته و آشنایی کامل با این جاده دارند به خبرنگار جامعه ۲۴ میگویند که این جاده بارها شاهد حوادثی چنین تلخ بوده است و جانهای بسیاری را گرفته، اما هرگز فکری برای بهسازی جاده نشده است. آنها میگویند که هرگز مرگ و میرهای این جاده خبری نشدهاند و شاید اگر مسافران این اتوبوس خبرنگار نبودند حادثه این چنین مورد توجه قرار نمیگرفت.
خرید اتوبوس سالم برای خبرنگار صرفه اقتصادی دارد یا نه؟