آمریکا به این زودیها به دنبال یک ماجراجویی نظامی جدید علیه ایران نخواهد رفت
موضوعات متعددی در دستور کار نشست بنت و بایدن قرار داشت. از آن جمله میتوان به ایران و احتمال بازگشت مجدد ایالات متحده به برجام، مسئله فلسطین، همه گیری و سیاست واکسیناسیون، تغییرات آب و هوایی و چین اشاره کرد.
رویداد۲۴ آلون پینکاس در هاآرتص در مطلبی نوشت: اولین ملاقاتها بین یک رئیس جمهور آمریکا و یک نخست وزیر اسرائیل همواره تعیین کنندهی یک سری نگرشها بوده است. منظور این نیست که نشستهای مورد بحث طوری طراحی شده اند که اختلافات را برطرف کنند، قاطعانه درگیر منافع متفاوت یا موضوعات بحث برانگیز شوند، یا نتایج چشمگیری به وجود آورند. آنچه آنها قصد دارند به آن دست یابند، ایجاد یک رابطه کاری مطمئن، قابل اعتماد و مبتنی بر اعتبار است. به این ترتیب، اولین ملاقات بین رئیس جمهور بایدن و نخست وزیر بنت دقیقاً به این نتیجه رسید.
شیمون پرز یک بار قبل از اولین ملاقات با بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت و ال گور، معاون وی به من گفت: زمان و فرصتهای زیادی برای مخالفت و بازی سیاسی وجود خواهد داشت. تنها چیزی که در اینجا اهمیت دارد این است که اعتماد ایجاد کنیم، فعال باشیم و مواضع خود را با نهایت حساسیت نسبت به درک آمریکاییها از مسائل اعلام کنیم.
بیشتر بخوانید: بایدن: اولویت ما دیپلماسی است؛ اگر دیپلماسی درباره ایران موفقیت آمیز نباشد ما گزینههای دیگری را در بررسی میکنیم
اگرچه ممکن است ارزیابی عمیق جلسهی روز جمعه بین بنت و بایدن زود باشد، اما به نظر میرسد که بنت موفق به انجام این کار شده است.
لازم به ذکر است که با توجه به اهمیت مسائل جاری، به ویژه موضوع ایران، بنت باید پیشنهاد میکرد که این نشست به دلیل حمله به کابل که توجه کامل کاخ سفید را به خود جلب کرد، چند روز یا چند هفته به تعویق بیفتد.
بایدن که به شدت حواسش پرت بود و بر افغانستان، کووید -۱۹ و چین تمرکز داشت، با نخست وزیر جدید اسرائیل که ریاست یک دولت ناهمگن، متنوع و نوپا را بر عهده دارد، ملاقات کرد.
موضوعات متعددی در دستور کار نشست بنت و بایدن قرار داشت. از آن جمله میتوان به ایران و احتمال بازگشت مجدد ایالات متحده به برجام، مسئله فلسطین، همه گیری و سیاست واکسیناسیون، تغییرات آب و هوایی و چین اشاره کرد. به نظر میرسد به همهی مسائل مهم پرداخته شد.
همه مسائل قابل پیش بینی مطرح شد، بیانیهها و اعلامیههای عظیمی اعلام شد، شعارهایی گفته شد و کلیشهها هم مثل اینکه صفحه جدیدی در روابط ایالات متحده و اسرائیل گشوده میشود، جریان داشت. همچنین در این نشست مسائلی همچون تعهد بی دریغ آمریکا به امنیت اسرائیل و حفظ لبه نظامی کیفی تل آویو، خطرات تروریسم افراطی و همکاری مشترک علیه آن، ضرورت صلح و امنیت اسرائیل و فلسطینیان، کووید ۱۹ و لغو روادید برای ورود اسرائیلیها به ایالات متحده مورد بحث قرار گرفت.
اینکه همه موارد مهم پوشش داده شد و تنها به یک موضوع خاص در این نشست پرداخته نشد، گواه موفقیت این بازدید است. در واقع بنت مهمان رئیس جمهوری بود که طی ۲۰ سال گذشته میزبان چهار نخست وزیر قبلی اسرائیل شامل ایهود باراک، آریل شارون، ایهود اولمرت و بنیامین نتانیاهو بوده است. این موضوع برای بنت اهمیت زیادی داشت و دقیقاً همان چیزی بود که میخواست آن را نشان دهد.
بایدن در مورد ایران دو اظهارنظر مهم داشت. اولین مورد در رابطه با برجام بود که گفت: اگر دیپلماسی شکست بخورد، گزینهها و مسیرهای دیگر مورد بررسی قرار میگیرد. بنت خوشحال بود و این موضع بایدن را تکرار کرد. مورد دوم این بود که ایران سلاح هستهای نخواهد داشت. بایدن وعدهی پیشینیانش را مبنی بر اینکه ایران از نظر من به قدرت هستهای تبدیل نخواهد شد، تکرار کرد و به تل آویو در این باره اطمینان خاطر داد.
در مورد اولین موضوعی که بایدن مطرح کرد مبنی بر اینکه گزینههای غیر از دیپلماسی را علیه تهران بررسی خواهد کرد، باید بگوییم هرکسی که منطق و تغییر پارادایمی را که بر خروج از افغانستان تاکید کرده است دنبال کند، میفهمد که ایالات متحده به این زودیها به دنبال یک ماجراجویی نظامی جدید علیه ایران نخواهد بود. با این حال، در صورت عدم توافق و اگر ایران در پروژه هستهای خود پیشرفتهای تحریک آمیز و داشته باشد، ممکن است بایدن دوباره با اکراه وارد خاورمیانه شود.
موضوع دوم از دیدگاه اسرائیل مشکل سازتر است. "ایران سلاح هستهای نخواهد داشت" به این معنی است که ایران به عنوان یک دولت در آستانهی دستیابی به سلاح هستهای قابل قبول است، یعنی دارای دانش، فناوری، اجزا و اورانیوم غنی شده است، اما تولید واقعی خود را متوقف میکند.
چنین تحولی مستلزم چندین جلسه دیگر و ایجاد یک مکانیزم سطح بالای مشورت ایالات متحده و اسرائیل است که معیارهای پیشرفت ایران را تعیین کند و گزینهها و پاسخها را مورد بررسی قرار بدهد.
شاید این واقعیت که بایدن تحت تأثیر حوادث افغانستان بود، باعث شد که بنت از برخی سوالات ناراحت کننده در مورد فلسطینیها صرف نظر کرده باشد. آخرین چیزی که باید در دستور کار سیاست خارجی بایدن قرار گیرد، حضور مجدد در عرصهی بی پایان "روند صلح اسرائیل و فلسطین" است. بایدن همچنین میداند که اولویت اصلی اسرائیل، ایران است. به همین دلیل است که اظهارات بنت در مصاحبهای با نیویورک تایمز قبل از سفر به واشنگتن مبنی بر اینکه "اسرائیل یک کشور فلسطینی ایجاد نخواهد کرد" به طرز عجیبی بی موقع به نظر میرسید. با وجود اینکه بنت قبل از سفرش به آمریکا در مورد مسئلهی فلسطین صحبت کرد، اما در دیدار بنت و بایدن اول به موضوع ایران پرداخته شد، حال این سوال پیش میآید که هدف از این کار چه بود؟
اسرائیل یکی از امضاکنندگان چندین توافقنامه است که شامل ایده دولت فلسطین در آینده است. معاهده اسلو، نقشه راه ۲۰۰۴، سخنرانی نتانیاهو در "بر-ایلان" در سال ۲۰۰۹، توافقنامه آبراهام ۲۰۲۰ همه به نوعی در مورد فلسطین است و به تعهد اسرائیل در مورد تأسیس دولت فلسطینی اشاره دارد. این سوال وجود دارد که آیا بنت از تعهدات اسرائیل سر باز میزند؟ البته امکان سنجی تأسیس یک کشور فلسطینی بحث دیگری است که باید به آن پرداخته شود.
سوم، گفته میشود که تأسیس یک دولت فلسطینی در دستور کار نیست. در واقع، این موضوع الان واقعاً در دستور کار نیست، اما چرا اصلاً این بحث را مطرح میکنید، پس احتیاط دیپلماتیک کجاست؟ الان کسی انتظار ندارد که بنت در مورد این موضوع اظهارنظر کند و مثلاً اعلام کند که تأسیس دولت فلسطینی در دستور کار قرار گرفته است.
چهارم، در بخش چهارم بایدن را وادار میشود تا پاسخ دهد و شفاف سازی کند و چشم انداز آمریکا در مورد مدل "دو دولت" را دوباره مورد تأکید قرار دهد.
سرانجام، فلسطینیها را مجبور میکند واکنش نشان داده و ناراحتی خود را ابراز کنند. آنها درباره محدود شدن درگیری توسط بنت با سرمایه گذاری اقتصادی و محدود کردن روابط اسرائیل و فلسطین شنیده اند، پس چرا با چنین بیانیهای دوباره به مشکلات دامن میزنید؟
مسئله اصلی، یعنی ایران، بدیهی است که در ملاقات خصوصی و رو در رو مورد بحث قرار گرفت. آنها به احتمال زیاد در مورد دو نتیجه احتمالی بحث کردند: توافق ایالات متحده برای ورود مجدد به برجام یا عدم توافق با آن به این دلیل که بر اساس برآورد آمریکا ایران به طور جدی به توافق علاقهای ندارد و مذاکرات بیهودهای را ترجیح میدهد که به آن امکان میدهد تا وضعیت آستانه خود را تحکیم کند.
شیمون پرز یک بار قبل از اولین ملاقات با بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت و ال گور، معاون وی به من گفت: زمان و فرصتهای زیادی برای مخالفت و بازی سیاسی وجود خواهد داشت. تنها چیزی که در اینجا اهمیت دارد این است که اعتماد ایجاد کنیم، فعال باشیم و مواضع خود را با نهایت حساسیت نسبت به درک آمریکاییها از مسائل اعلام کنیم.
بیشتر بخوانید: بایدن: اولویت ما دیپلماسی است؛ اگر دیپلماسی درباره ایران موفقیت آمیز نباشد ما گزینههای دیگری را در بررسی میکنیم
اگرچه ممکن است ارزیابی عمیق جلسهی روز جمعه بین بنت و بایدن زود باشد، اما به نظر میرسد که بنت موفق به انجام این کار شده است.
لازم به ذکر است که با توجه به اهمیت مسائل جاری، به ویژه موضوع ایران، بنت باید پیشنهاد میکرد که این نشست به دلیل حمله به کابل که توجه کامل کاخ سفید را به خود جلب کرد، چند روز یا چند هفته به تعویق بیفتد.
بایدن که به شدت حواسش پرت بود و بر افغانستان، کووید -۱۹ و چین تمرکز داشت، با نخست وزیر جدید اسرائیل که ریاست یک دولت ناهمگن، متنوع و نوپا را بر عهده دارد، ملاقات کرد.
موضوعات متعددی در دستور کار نشست بنت و بایدن قرار داشت. از آن جمله میتوان به ایران و احتمال بازگشت مجدد ایالات متحده به برجام، مسئله فلسطین، همه گیری و سیاست واکسیناسیون، تغییرات آب و هوایی و چین اشاره کرد. به نظر میرسد به همهی مسائل مهم پرداخته شد.
همه مسائل قابل پیش بینی مطرح شد، بیانیهها و اعلامیههای عظیمی اعلام شد، شعارهایی گفته شد و کلیشهها هم مثل اینکه صفحه جدیدی در روابط ایالات متحده و اسرائیل گشوده میشود، جریان داشت. همچنین در این نشست مسائلی همچون تعهد بی دریغ آمریکا به امنیت اسرائیل و حفظ لبه نظامی کیفی تل آویو، خطرات تروریسم افراطی و همکاری مشترک علیه آن، ضرورت صلح و امنیت اسرائیل و فلسطینیان، کووید ۱۹ و لغو روادید برای ورود اسرائیلیها به ایالات متحده مورد بحث قرار گرفت.
اینکه همه موارد مهم پوشش داده شد و تنها به یک موضوع خاص در این نشست پرداخته نشد، گواه موفقیت این بازدید است. در واقع بنت مهمان رئیس جمهوری بود که طی ۲۰ سال گذشته میزبان چهار نخست وزیر قبلی اسرائیل شامل ایهود باراک، آریل شارون، ایهود اولمرت و بنیامین نتانیاهو بوده است. این موضوع برای بنت اهمیت زیادی داشت و دقیقاً همان چیزی بود که میخواست آن را نشان دهد.
بایدن در مورد ایران دو اظهارنظر مهم داشت. اولین مورد در رابطه با برجام بود که گفت: اگر دیپلماسی شکست بخورد، گزینهها و مسیرهای دیگر مورد بررسی قرار میگیرد. بنت خوشحال بود و این موضع بایدن را تکرار کرد. مورد دوم این بود که ایران سلاح هستهای نخواهد داشت. بایدن وعدهی پیشینیانش را مبنی بر اینکه ایران از نظر من به قدرت هستهای تبدیل نخواهد شد، تکرار کرد و به تل آویو در این باره اطمینان خاطر داد.
در مورد اولین موضوعی که بایدن مطرح کرد مبنی بر اینکه گزینههای غیر از دیپلماسی را علیه تهران بررسی خواهد کرد، باید بگوییم هرکسی که منطق و تغییر پارادایمی را که بر خروج از افغانستان تاکید کرده است دنبال کند، میفهمد که ایالات متحده به این زودیها به دنبال یک ماجراجویی نظامی جدید علیه ایران نخواهد بود. با این حال، در صورت عدم توافق و اگر ایران در پروژه هستهای خود پیشرفتهای تحریک آمیز و داشته باشد، ممکن است بایدن دوباره با اکراه وارد خاورمیانه شود.
موضوع دوم از دیدگاه اسرائیل مشکل سازتر است. "ایران سلاح هستهای نخواهد داشت" به این معنی است که ایران به عنوان یک دولت در آستانهی دستیابی به سلاح هستهای قابل قبول است، یعنی دارای دانش، فناوری، اجزا و اورانیوم غنی شده است، اما تولید واقعی خود را متوقف میکند.
چنین تحولی مستلزم چندین جلسه دیگر و ایجاد یک مکانیزم سطح بالای مشورت ایالات متحده و اسرائیل است که معیارهای پیشرفت ایران را تعیین کند و گزینهها و پاسخها را مورد بررسی قرار بدهد.
شاید این واقعیت که بایدن تحت تأثیر حوادث افغانستان بود، باعث شد که بنت از برخی سوالات ناراحت کننده در مورد فلسطینیها صرف نظر کرده باشد. آخرین چیزی که باید در دستور کار سیاست خارجی بایدن قرار گیرد، حضور مجدد در عرصهی بی پایان "روند صلح اسرائیل و فلسطین" است. بایدن همچنین میداند که اولویت اصلی اسرائیل، ایران است. به همین دلیل است که اظهارات بنت در مصاحبهای با نیویورک تایمز قبل از سفر به واشنگتن مبنی بر اینکه "اسرائیل یک کشور فلسطینی ایجاد نخواهد کرد" به طرز عجیبی بی موقع به نظر میرسید. با وجود اینکه بنت قبل از سفرش به آمریکا در مورد مسئلهی فلسطین صحبت کرد، اما در دیدار بنت و بایدن اول به موضوع ایران پرداخته شد، حال این سوال پیش میآید که هدف از این کار چه بود؟
اسرائیل یکی از امضاکنندگان چندین توافقنامه است که شامل ایده دولت فلسطین در آینده است. معاهده اسلو، نقشه راه ۲۰۰۴، سخنرانی نتانیاهو در "بر-ایلان" در سال ۲۰۰۹، توافقنامه آبراهام ۲۰۲۰ همه به نوعی در مورد فلسطین است و به تعهد اسرائیل در مورد تأسیس دولت فلسطینی اشاره دارد. این سوال وجود دارد که آیا بنت از تعهدات اسرائیل سر باز میزند؟ البته امکان سنجی تأسیس یک کشور فلسطینی بحث دیگری است که باید به آن پرداخته شود.
سوم، گفته میشود که تأسیس یک دولت فلسطینی در دستور کار نیست. در واقع، این موضوع الان واقعاً در دستور کار نیست، اما چرا اصلاً این بحث را مطرح میکنید، پس احتیاط دیپلماتیک کجاست؟ الان کسی انتظار ندارد که بنت در مورد این موضوع اظهارنظر کند و مثلاً اعلام کند که تأسیس دولت فلسطینی در دستور کار قرار گرفته است.
چهارم، در بخش چهارم بایدن را وادار میشود تا پاسخ دهد و شفاف سازی کند و چشم انداز آمریکا در مورد مدل "دو دولت" را دوباره مورد تأکید قرار دهد.
سرانجام، فلسطینیها را مجبور میکند واکنش نشان داده و ناراحتی خود را ابراز کنند. آنها درباره محدود شدن درگیری توسط بنت با سرمایه گذاری اقتصادی و محدود کردن روابط اسرائیل و فلسطین شنیده اند، پس چرا با چنین بیانیهای دوباره به مشکلات دامن میزنید؟
مسئله اصلی، یعنی ایران، بدیهی است که در ملاقات خصوصی و رو در رو مورد بحث قرار گرفت. آنها به احتمال زیاد در مورد دو نتیجه احتمالی بحث کردند: توافق ایالات متحده برای ورود مجدد به برجام یا عدم توافق با آن به این دلیل که بر اساس برآورد آمریکا ایران به طور جدی به توافق علاقهای ندارد و مذاکرات بیهودهای را ترجیح میدهد که به آن امکان میدهد تا وضعیت آستانه خود را تحکیم کند.
منبع: انتخاب