پایان لاریجانی و پایان راست میانه/ محافظه کاران ایران به آخرین ایستگاه رسیدند
رویداد۲۴ میثم سعادت: علی لاریجانی هفته گذشته تیتر یک رسانههای ایران بود. رئیس سابق مجلس شورای اسلامی به خاطر انتشار نامهای که خطاب به شورای نگهبان نوشته بود مورد توجه رسانهها قرار گرفت. اما آیا این نامه یکی از تحولات مهم سیاست ایران است یا یک اتفاق سیاسی و حزبی و بیاهمیت در کنار هزاران تحول دیگر؟ به نظر میرسد، این نامه، یکی از تصمیمات مهم جریان تندروی اصولگرایان را مشخص کرده است. آن هم حذف رسمی جریان سنتی اصولگرایان یا به اصطلاح راست میانه از عرصه تصمیمگیری سیاسی کشور است.
راست میانه کدام جریان است؟
بعد از پیروزی سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶، جناح راست جمهوری اسلامی به مرور در موقعیت رو به نزولی قرار گرفت. این جریان به رهبری چهرههایی مثل ناطق نوری، حسن روحانی، علی لاریجانی و البته هاشمی رفسنجانی سعی داشت جایگاه خود را در جامعه احیا کند اما در این امر موفق نبود و بعد از شکست در انتخابات ریاست جمهوری، در مجلس و شورای شهر تهران هم عرصه را به اصلاحطلبان مدرن و سنتی واگذار کرد. آنها که نتوانسته بودند حتی از جایگاه هاشمی برای رسیدن به صندلیهای قدرت استفاده کنند، تصمیم به استفاده از چهرههای رادیکالتر گرفتند و در انتخابات ۸۱ احمدی نژاد را به شهرداری تهران و در سال ۸۲، حداد عادل را به ریاست مجلس هفتم رساندند. اما همین جوانان به مرور سهم بیشتری طلب کردند تا جایی که برخلاف نظر پدرخواندهها که لاریجانی را برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری ۸۴ مناسب میدیدند (و بسیاری هم با هاشمی رفسنجانی عهد اخوت بسته بودند) احمدی نژاد و قالیباف مورد علاقه جریان جدید اصولگرایی بودند.
اصولگرایان ریشسفید البته آموخته سیاست بودند. به مرور با استفاده از نفوذ سیاسی در شهرهای ایران، با لیست اصولگرایان، لاریجانی را به ریاست مجلس رساندند و در سال ۹۲ هم اکبر هاشمی رفسنجانی و سپس حسن روحانی را برای نامزدی انتخابات معرفی کردند و در این بازی نیز، برنده شدند.
عامل اصلی موفقیت پدرخواندههای راست سنتی دو عامل بود: اول، اعتمادسازی سطح بالا با حاکمیت. تا جایی که حتی زمانی که هاشمی رفسنجانی رد صلاحیت شد، لب به شکایت باز نکرد و بلافاصله از حسن روحانی حمایت کرد. به جز روحانی، سایر نامزدهای این جریان هم بدون هیچ حاشیهای در انتخابات مختلف تایید صلاحیت میشدند. دومین عامل موفقیت، میانهروی آنها بود که اصلاح طلبان را تحریک میکرد زمانی که نامزدی در صحنه ندارند، به حمایت از آنها بپردازند.
انتخابات ۱۴۰۰ اما به نظر میرسد آخرین سکانس این سناریو بود. لاریجانی گرچه شانس زیادی برای پیروزی نداشت، اما با دو مانع جدی مواجه شد. اول اینکه اصلاح طلبان حاضر نشدند نام او را حتی در میان ده نامزد اصلی خود قرار دهند. به گزارش رویداد۲۴ دومین مانع (که مشخص نیست متاثر از اتفاق اول بود یا نبود، گرچه احتمال تاثیرگذاری آن بسیار پایین است) رد صلاحیت لاریجانی در شورای نگهبان بود. شورای نگهبان ید طولایی در رد صلاحیت چهرههای مشهور دارد. از بازرگان در دهه ۶۰ تا ابراهیم یزدی در دهه هفتاد و از مصطفی معین در دهه ۸۰ تا پزشکیان و البته مرحوم هاشمی رفسنجانی در انتخابات ۹۲ و احمدی نژاد در انتخابات ۹۶
اصولگرایان میانهرو بعد از انتخابات ۱۴۰۰
با این حال، همه ساختار سنتی شورای نگهبان را میشناسند. سال ۹۶ که اکثر رقیبان اصولگرای رئیسی و قالیباف رد صلاحیت شدند که عرصه رقابت فقط بین ژنرالها شکل بگیرد، باز هم رفاقتهای قدیمی سنتیها کمک کرد که مصطفی میرسلیم تایید صلاحیت شود. چنانچه سال ۹۲ حسن روحانی و ولایتی در زمره نیروهای سنتی بودند که مجوز حضور در انتخابات را میگرفتند. علی لاریجانی هم که گل سرسبد سنتیها بود، شانزده سال قبل برای ریاست جمهوری تایید صلاحیت شده بود و در این شانزده سال، دو سال دبیر شورای عالی امنیت ملی و دوازده سال ریاست مجلس را عهدهدار شده بود و اتفاقا در سالهای آخر دوران ریاست مجلس، با عارف رقابت کرده بود و با رای اصولگرایان صندلی ریاست را حفظ کرده بود! اتفاق دیگر این بود که برادر او هم حالا در میان فقیهان شورای نگهبان حضور داشت و اختلافی هم بین دو برادر نبود.
عباس عبدی در تحلیلی درباره حضور لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ مینویسد «بهطور کلی آخرین شانس لاریجانی برای حضور در عرصه سیاسی ایران، حضور در این انتخابات بود تا با اعلام صلاحیت او برای حضور در انتخابات، نه فقط او، بلکه جناح اصولگرای سنتی بتواند خود را نشان دهد، زیرا نداشتن نامزد انتخاباتی برجسته از سوی این جناح به منزله پایان حضور آنان بود.» اما اتفاق عجیب رقم خورد و لاریجانی رد صلاحیت شد. اتفاقی که آنقدر باورنکردنی بود که در این چند ماه کمتر سیاستمداری پرسیده چرا جهانگیری و شریعتمداری و پزشکیان و آخوندی و غیره، رد صلاحیت شدند!
بیشتر بخوانید: رویارویی جنجالی علی لاریجانی و شورای نگهبان / کدام نهاد امنیتی برای لاریجانی پرونده درست کرد؟
آخرین تلاشهای علی لاریجانی در عرصه سیاسی
صادق لاریجانی، تنها چهره عضو شورای نگهبان بود که اعتبارنامه ابراهیم رئیسی را امضا نکرده است و بعد از مدتی هم از عضویت در این نهاد استعفا کرد. این استعفا به معنای بیشتر در حاشیه رفتن برادران لاریجانی بود. اما آیا انتشار نامهنگاریهای لاریجانی و اعضای شورای نگهبان، آخرین سکانس سناریوی لاریجانی در جمهوری اسلامی است؟
کریمی اصفهانی از چهرههای رسانهایتر جریان راست میانهرو از افرادی است که گمان دارد میشود چهره لاریجانی را احیا کرد. او معتقد است «بعضی از دوستانی که خود را دوستدار ولایت میدانند بر آقای لاریجانی هجمههای سنگینی وارد میکنند که این کار درست نیست. از سوی دیگر شورای نگهبان هم باید بکوشد خواسته رهبری یعنی جبران جفای صورت گرفته را جامه عمل بپوشاند. مشخص بود که مقام معظم رهبری درباره آقای لاریجانی و خطاب به شورای نگهان سخن فرمودند؛ پس باید تلاش شود تا خواسته ایشان به سرعت انجام شود»
نامه نیوز رسانه منتسب به جریان راست میانه نیز در تحلیلی درباره آینده سیاسی لاریجانی مینویسد «در آینده نزدیک او به جای چالش با شورای نگهبان به سمت چالش با دولت و مجلس خواهد رفت تا سطح اصطکاک او با برخی نهادهای حاکمیتی کمتر شود که البته این رویکرد تحت تاثیر بازتاب منفی انتشار عمومی نامه به شورای نگهبان در سطح حاکمیتی قابل تحلیل است. او تلاش خواهد کرد به اپوزیسیون اصلی دولت و مجلس تبدیل و در این مسیر حمایت اصلاح طلبان را هم جلب کند تا در دو انتخابات ۱۴۰۲ و ۱۴۰۴ بتواند محوریت ائتلاف «راست میانه - اصلاح طلبان» را به دست بگیرد. ریسکهای اصلی این پروژه سیاسی لاریجانی کم شدن اعتماد حاکمیت و عدم اجماع اصلاحطلبان برای حمایت از اوست. به تعبیری عدم تناسب میان «هزینه» و «عایدی»، آینده سیاسی لاریجانی را به چالش خواهد برد. او قمار بزرگی کرده است.»
لاریجانی بسیار باهوش است و میداند وارد چه بازی پیچیدهای شده است. بازیای که یک لغزش، او را در کنار سیاستمدارانی قرار میدهد که از حداقل مواهب قدرت هم برخوردار نیستند. (چنانچه آذری قمی چنین کرده بود) اما لاریجانی سعی دارد با هوشمندی، هم روی خطوط قرمز پا نگذارد و هم از یک چهره حاشیهای خارج شود. چنانچه رسانهها نوشتهاند در روزهای اخیر، روحانی با علی لاریجانی در منزلش دیدار کرده و برخی دیگر از فعالیتهای سیاسی که در سکوت خبری دنبال میشود تا برند لاریجانی به عنوان نماد محافظهکاری همچنان حفظ شود.
فردانیوز سایت نزدیک به محمدباقر قالیباف به صراحت از لاریجانی میخواهد از فعالیت در عرصه سیاسی دست بردارد و مسیر هاشمی را دنبال نکند. این رسانه از قول محمدصادق کوشکی فعال سیاسی اصولگرا مینویسد «امیدوارم که چنین نباشد و آقای علی لاریجانی تصمیم نگیرد که به شکل آقای هاشمی رفتار کند. به این خاطر که همین الان هم همه کسانی که در فضای سیاسی کشور فعال و ناظر هستند میدانند که آقای هاشمی با وجود زحماتی که کشید، سرنوشتی در خور شأن خود پیدا نکرد و این به خاطر مسیر اشتباهی بود که طی کرد. به نظر من بهتر است که او از حوزه سیاست عملی قدر فارغ شده و به سوی سیاست نظری برود همانطور که برادر بزرگ ایشان آقای محمدجواد چنین کردند. بهتر است که از این پس تجربیات سالها فعالیت سیاسی خود را به جامعه عرضه کرده و از این طریق مفید باشند. پیشنهاد من این است که در همین مرحله خودش را بازنشسته کرده و در اوج خداحافظی کند، چون اگر افراد نخواهند در اوج خداحافظی کنند مثل آقای هاشمی خداحافظی جذابی نخواهند داشت.»
به نظر میرسد آخرین تلاشهای جریان راست میانه در ایران، به آخرین تلاشهای برادران لاریجانی گره خورده است. چه بسا ۴۰ سال تجربه سیاستورزی آنها را به این نتیجه رسانده باشد که گوشهنشین سفره انقلاب باشند یا شاید تحولات به سمتی برود که آنها بتوانند یک بار دیگر در عرصه سیاسی عرض اندام کنند. اما هرچقدر دایره نهادهای پرنفوذ پذیرای میانهروی نیستند، افکار عمومی دهها مرتبه بیشتر، از محافظهکاری عبور کرده است و ماجرایش را تمام شده میانگارد...