آیا تاریخ مصرف شعار نه شرقی نه غربی به پایان رسیده است؟
رویداد۲۴ شعار نه شرقی نه غربی بحث داغ این روزها در رسانهها است و تعبیرهای متفاوتی درباره رویکرد جمهوری اسلامی ایران نسب به این شعار مطرح میشود؛ به خصوص آنکه دولت سیزدهم نگاه ویژهای به گسترش روابط به همسایگان و به شرق از جمله روسیه و چین دارد. برخی معتقدند که دیگر توازنی در این شعار وجود ندارد و از آن تنها یک اسم باقی مانده برخی هم معتقدند که منظور از مفاهیم غرب و شرق؛ جهتهای جغرافیایی نیست بلکه این شعار ناظر بر جهان دو قطبی در آن روزگار بوده است. خبرگزاری خبرآنلاین این موضوع را با چهار کارشناس و دیپلمات اسبق کشورمان مطرح کرده است که در ادامه آن را میخوانید:
محسن پاک آیین سفیر اسبق ایران در باکو در تشریح جنجالهای اخیر بر سر شعار نه شرقی و غربی گفت: این شعار به معنای استقلال ایران و عدم وابستگی کشور به قدرتهای جهانی است که شعار دائمی بوده و مرتبط با زمان خاصی نیست. این شعار از اصول انقلاب اسلامی و از یادگارهای حضرت امام (ره) است. این شعار بدان معناست در عین روابط با کل کشورهای دنیا زیر سلطه هیچ کشوری نرویم؛ خواه این قدرت شرقی باشد و یا اینکه غربی باشد. در واقع استقلال ایران در سایه عدم تعهد به قدرتهای بزرگ است. گسترش روابط ایران به کشورهای دنیا به استثنای آمریکا از اصولی است که در نظرات حضرت امام (ره)، مقام معظم رهبری مستتر بوده و در قانون اساسی نیز بر آن اشاره شده است. تاکید اصلی بر آن است که این روابط نباید ایران را وابسته به کشوری کند و اجازه دهد که کشورهای بزرگ دیدگاههای خود را به ایران دیکته کنند؛ بنابراین شعار نه شرقی نه غربی همواره اصلی پایدار بوده و مورد تاکید مسئولین نظام نیز خواهد ماند.
در ادامه قاسم محبعلی مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه نیز گفت: شعار نه شرقی نه غربی نمادی از سیاست موازنه منفی بود که در زمان محمد مصدق اعلام شد که طی آن ایران نه به شرق وابستگی داشته باشد و نه به غرب. یعنی نه به بلوک شرق یعنی شوروی و نه بلوک غرب که منظور ناتو بود. بعدها غیرمتعهدها نیز بر اساس شعار مصدق تشکیل شد که سیاست عدم تعهد شکل گرفت. مبنای انقلاب اسلامی ایران نیز بر آن بود که به دو طرف جنگ سرد وابسته نشود. البته باید در نظر داشت که شرق و غرب به آن مفهوم سیاسی و ایدئولوژیک دیگر وجود ندارد. بلکه رقابتی است بین غرب به معنای اروپا و آمریکا و کشورهایی که به لحاظ اقتصادی مشابه هستند مانند روسیه و چین. به نظر میرسد تخاصم ایران با غرب و روابط با روسیه و چین این هم ترازی را برقرار نمیکند. اگر مبنا سیاست موازنه مثبت نیز باشد ایران در حال تخاصم با غرب است و به دنبال روابط راهبردی با روسیه و چین است. این مساله نشان میدهد که نوعی عدم توازن در سیاست خارجی ایران به وجود آمده که شعار نه شرقی و نه غربی به آن مفهومی که در ابتدای انقلاب اسلامی شاهد بودیم دیگر وجود ندارد. آنچه که میتوان گفت این است که این عدم توازن میتواند در نهایت منجر به وابستگی شود.
فریدون مجلسی دیپلمات پیشین و پیشکسوت کشورمان با اشاره به اینکه شعار نه شرقی نه غربی ناظر بر جهان دو قطبی گذشته بوده گفت: جهان دوقطبی گذشته بین سرمایه داری و کمونیسم تقسیم میشد که هر دو هدف مشترک تسلط بر جهان را داشتند. بدین معنا که ایدئولوژی کمونیسم مبتنی بر تصرف جهان بود و جهان سرمایه داری نیز هم در دفاع در برابر این خواسته خواهان تسلطی مشابه بود. در حال حاضر جهان شرقی و غربی به مفهوم ایدئولوژیک دیگر وجود ندارد و تنها اختلاف بین قدرتها را شاهد هستیم. به نظر میرسد برخی از کشورهای کوچک به دنبال متحد شدن با این قدرتها در چالشهای بین المللی و یا تحت الحمایه شدن هستند. اگر کشورها در مسائل سیاسی، اقتصادی و ... بتوانند هم تراز شوند قابلیت متحد شدن نیز دارند. اما در غیراینصورت طرف کوچکی که خود را در سایه حمایت طرفهای بزرگ قرار میدهد ناچار به پیروی از مسائلی نیز هست؛ بنابراین شعار گذشته آن برهه موضوعی منتفی است. ضمن اینکه در حال حاضر نیز به همین شکل است. در همین راستا جهان به سمت یک اقتصاد آزاد و یا نسبتا آزاد حرکت و توسعه پیدا میکند. اقتصاد نسبتا شرق نیز مختص شرق نیست بلکه مربوط به شمال اروپا و کشورهای سوسیال دموکرات است. وگرنه در شرق ژاپن به لحاظ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به همان اندازه غربی محسوب میشود که اروپا و کره جنوبی نیز به همان اندازه غربی محسوب میشوند. تایلند، تایوان، فیلیپین و سنگاپور نیز وضعیت مشابهی دارند.
در این بین دو قدرت باقی میمانند که شامل چین و روسیه هستند. سوال این است که چرا که کشور متوسطی مانند ایران به لحاظ اقتصادی، منابع و جمعیتی بخواهد تبعیت از چین، روسیه، آمریکا و یا دیگر قدرتها داشته باشد. چرا نباید حدی رعایت شود که با تمام کشورهای دنیا تجارت و مبادله داشته باشد. چرا باید کشوری را تبدیل به غول کنیم و تصور داشته باشیم بقیه کشورها در قامت حامی ایران ظاهر خواهند شد. ایران نیز کشوری ایدئولوژیک است که خواستار گستراندن ایدئولوژی خود به سراسر جهان است و حتی مطرح میشود که به دنبال حسینیه کردن کاخ سفید است. اینکه چنین ایدئولوژیهایی شدنی و یا نشدنی و اینکه معقول و یا غیرمعقول باشد بحث دیگری است. مساله این است که دشمنی ایران و آمریکا بر سر اسرائیل است. یعنی تهدید موجودیت اسرائیل از جانب جمهوری اسلامی و خطر قرمز حمایت از موجودیت اسرائیل از جانب آمریکا. موضوعی که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران از دوره صلح کمپ دیوید وجود داشت که در حال حاضر به شعار حیثیتی و حل نشدنی تبدیل شده است.
اما مساله اصلی اینجاست که آمریکا، روسیه و چین نیز اسرائیل را به جمهوری اسلامی ایران ترجیح میدهند. به این دلیل که ۲۰درصد جمعیت اسرائیل روس تبار هستند و بزرگترین روابط تجاری، بازرگانی و مبادلات مالی را با اسرائیل دارد. حتی روسیه نقش واسطه را بین اسرائیل وکشورهای دیگر بازی میکنند. چین نیز با متحدان اسرائیل از جمله عربستان، امارات، قطر روابط گسترده تری نسبت به ایران دارد. این چه اشتباهی است که برخی فکر میکنند گشودن یک پنجره تجارت دورزدنی تحریمها به سمت چین میتواند پکن را نسبت به تهران متعهد کند. یا اینکه اصرار بر این باشد که ایران در بال و پر حمایتی چین و روسیه قرار گیرد. میتوان گفت چنین سیاستی بر خلاف آرمان نه شرقی و نه غربی است. باید در نظر داشت که قدرتهای بزرگ نیز هم اکنون در حال رقابت هستند و برای ایران امکان بهره برداری از این وضعیت را ندارد. فرض محال بگیریم که روسیه با اوکراین وارد جنگ شود و آمریکا نیز از اوکراین حمایت کند؛ آیا در این صورت ایران متعهد به روسیه برای جنگ علیه اوکراین است؟ آنچه که مشخص بوده این است که در همه ادوار شوروی کمونیسیتی، روسیه تزاری و کنونی همواره نسبت به ایران طمع ارضی داشته است.
عبدالرضا فرجی راد سفیر اسبق ایران در نروژ و استاد ژئوپلتیک دانشگاه گفت: هنوز سیاست مشخصی در قبال شرق و غرب وجود ندارد؛ علت آن هم این است که برخی معتقدند که ایران بایستی به سمت شرق حرکت کنند که در این راستا حرکت به سمت تقویت روابط با چین و روسیه بیشتر دیده میشود. همچنین وزیر خارجه کشورمان نیز چند روز پیش اعلام کرد که ایران علاوه بر توسعه روابط با شرق به دنبال سیاست خارجی متوازن است. نکته مهم در این بین به نتیجه رسیدن برجام است. در این صورت مشخص خواهد شد که در صورت باز شدن فضای اقتصادی و لغو تحریمها آیا با اروپا نیز همکاری خواهد شد و مانند گذشته علاوه بر اروپا به چین، روسیه و ... نیز روابط اقتصادی خواهیم داشت.
ضمن اینکه گسترش روابط با همسایگان نیز میتواند مقداری نگاه به شرق را تضعیف کند چرا که آنها جز شرق محسوب نمیشوند. همچنین باید توجه داشته باشیم که در خصوص راستی آزمایی ایران قرار است چه چیزی را از آمریکا دریافت کند؟ مشخص است که برجام در کنگره تصویب نمیشود و کاری از دست دولت آمریکا نیز در این باره بر نمیآید. همواره تاکید میکنم که بهتر است آمریکاییها نیز در اقتصاد ایران مانند اروپا، چین، روسیه و ... فعال شوند.
آن چیزی که هم اکنون در خصوص سیاست متوازن و نگاه به شرق مطرح میشود بیشتر شعاری است. تا گره مذاکرات وین باز نشود گشایشی حاصل نخواهد شد. روابط دوجانبه بر اساس صادارات نفت و واردات کالا صورت میگیرد، اما اینکه چین و روسیه در اقتصاد ایران به صورت گسترده شریک شوند و برنامههای توسعهای به جریان بیفتد هنوز اتقاق نیفتاده است. ضمن اینکه چین ملاحظهای خاصی به کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد و در حال ساخت شهرهای هوشمند برای آنان است. چین در خصوص غرب نیز چنین ملاحظاتی را دارد. وضعیت قرارداد ۲۵ ساله با چین و ۲۰ ساله با روسیه هنوز روشن نشده مشخص نیست تعلل از سمت کیست. قرارداد با روسیه بیشتر جنبه استراتژیک و تسلیحاتی دارد و به لحاظ تکنولوژی مسکو چیزی برای ارائه به تهران ندارد.
ضمن اینکه در خصوص صادرات غذایی و صنعتی روسها همیشه مقاومت کرده اند؛ بنابراین به لحاظ سیاسی میتوان گفت که ایران هماهنگی بیشتری با شرق دارد. در حال حاضر در موضوع افغانستان ایران همکاریهای خوبی با روسیه و چین داشته است، اما به لحاظ اقتصادی چنین نبوده است و بیشتر شبیه به حرف میماند. برجام باید احیا شود تا بتوانیم نتایج حاصل از آن را ببینیم. به عنوان یک دیپلمات معتقدم که ایران باید سیاست متوازن را در پیش بگیرد. ایران در این سالها به دلیل وجود تحریمها و برنامه ریزیهای اشتباه از نظر توسعه عقب هستیم و کشوری مانند چین میتواند گامهای مثبتی برای جبران این عقب افتادگیها بردارد.
پدر ملت رو درآوردن بخاطر چی؟؟؟ بخاطر جنایات آمریکا؟؟؟؟
نووووووووووچ !!!!
بخاطر برآورده شدن منافع یه عده و واریز تمام و کمال دلارهای نفتی به جیبشان
کشوری مثل ایران با این وسعت و کثرت و غنی بودن منابع طبیعی الان میبایس تبدیل به یه قدرت اقتصادی حداقل منطقه ای میشد کشورهای اطراف بایس دست نیاز تکنولوژیکی بهمون دراز میکردن این کشور باید مهاجر پذیر و نخبه پرور میبود
43 ساله اکثریت فدای منافع اقلیت دعاگو و روضه خوان شدن
بابا نه شرق دوست است نه غرب این شعار جمهوری اسلامی است .
منتها تعامل با شرق و با غرب. ربطی به شعار نه غربی نه شرقی جمهوری اسلامی ندارد
رابطه ایران هم با شرق تعامل نبود چون اگه بفهمی که تعامل ینی چی اینو نمیگفتی
تعامل بر مبنای منفعت دو طفه هستش ایران کی با شرق تعامل کرده؟؟؟
طوری مراوده داشتن که ایران بیشتر و بیشتر وابسته شرق بشه