این یک مطلب طنز نیست/ همکاری استخر تلاش و حوزههای علیمه و وزارت کار برای پیشبرد تحولات فرهنگی!
رویداد۲۴ اگر این روزها به خاطر گرفتاری ناشی از دهکبندی خانوارها به اخبار سایت رسمی وزارت کار را نگاه کرده باشید به یک خبر جالب بر میخورید که در نگاه نخست شاید یک مطلب طنز به نظر برسد اما باور کنید این مطلب طنز نیست و کاملا رسمی است.
روز گذشته جلسهای در باشگاه تلاش با حضور نخبگان و روحانیونی از حوزههای علیمه (که معلوم هم نیست کدام حوزههای علیمه) و مدیر عامل باشگاه برگزار شده تا به زعم خودشان در راستای «برنامهریزی آرمانهای انقلاب»، «دورنگاه آتی مجموعه فرهنگی ورزشی تلاش» ترسیم شود و از این به بعد استخر تلاش، بر پایه «نظامنامه فرهنگی ۵ ساله» فعالیت کند!
در آن خبر که شاید اول فکر کنید یک تئورسین فرهنگی در حال سخن گفتن است، از زبان فردی به نام داود سالمی که به عنوان مدیر استخر تلاش منصوب شده، چنین میخوانیم: «لزوم تبیین موضوعات فرهنگی با در نظر گرفتن مقتضیات روز امری انکارناپذیر است که نیازمند استقرار ساختار نوین فرهنگی خواهد بود. بنابراین اصلاح ساختار مجموعه فرهنگی ورزشی تلاش با پردازش و جهتگیریهای برنامهریزی شده مبتنی بر آرمانهای انقلاب اسلامی از جمله اقداماتی است که در دستور کار مجموعه قرار گرفته است که برای ترسیم دور نگاه آتی آن، به کمک اعضای شورای عالی فرهنگی نظامنامه فرهنگی ۵ ساله تلاش را ترسیم و تدوین خواهیم کرد.»
در ادامه هم سه ضلعی «وزارتخانه تعاون»، «حوزههای علمیه» و «مجموعه تلاش» قرار است بستری «پویا و خلاق» برای پیشبرد تحولات فرهنگی کشور ایجاد کنند!
اگر تا کنون متوجه طنز ماجرا نشدهاید، بهتر است درباره باشگاه تلاش این را بدانید که کل مجموعه تلاش ۱۷ نیرو دارد که جز چند نفر، مابقی نگهبان مجموعه هستند که به استثنای سه نفر الباقی آنها همگی با تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم مشغول فعالیت هستند. این مجموعه شامل «یک استخر»، «یک سالن همایش»، «یک رستوران» و «یک مهمانسرا کوچک» است. طنز ماجرا اینجاست که همان استخر هم برای دو سال اجاره داده شده است و رستوران هم غیرفعال است؛ این یعنی تا اینجای کار برای پیشبرد تحولات فرهنگی کشور، استخر و رستوران را باید کنار گذاشت بنابراین کل بار پیشبرد تحولات فرهنگی کشور قرار است با یک سالن همایش و چند اتاق مهمانسرا و نیروهای خدماتی آن انجام شود!
تولید چنین محتواهایی اگر اغراق نباشد، یا در اثر نافهمی یا جهالت است یا فریب مخاطب. یعنی مدیران روابط عمومی وزارت کار که چنین خبری را به عنوان دستاورد «وزارت مردم» منتشر کردهاند، یکبار از خود نپرسیدهاند که با چند اتاق مهمانسرا و یک سالن همایش، چگونه قرار است قطب فرهنگی ایجاد شود؟ این مطلب نشان میدهد دست مدیران وزارت کار برای ارائه دستاوردهای بزرگترین وزارتخانه دولت آنقدر کوتاه است که مجبور است جلسه مضحک مدیر یک استخر با چند روحانی بینام و نشان، آنهم برای تبیین تحولات نوین فرهنگی! را به خورد مخاطبان خود میدهد.
همچنین در یک خبر دیگر از مدیر استخر مجموعه وزارت کار که در یک سایت رسمی دیگر مربوط به وزارتخانه پوشش داده شده است میخوانیم که میان «مجموعه تلاش و صندوق ذخیره بسیجیان تفاهمنامه امضا شده است.» هر کس نداند فکر میکند که ماجرا چه دستاورد بزرگی بوده که نیاز به انتشار خبر هم داشته است. اما کل ماجرا این است که بسیجیان عضو صندوق ذخیره بتوانند مثلا هفتهای دو بار استخر بروند! واقعا چنین تصمیمی چه نیازی به امضای تفاهمنامه با حضور خبرنگاران و گرفتن عکس یادگاری مدیران مجموعه داشت؟
نکته دردناک اینکه مدیران ناکارآمد در ایران اتفاقا در همین بستر و ساختار رشد میکنند؛ با خبرسازیهایی اینچنینی جوری فضا میسازند که گویی یک نخبه علمی در راس یک سازمان قرار گرفته و از این به بعد سازمان به گونهای رشد میکند که چشم حسودان بترکد! در حالیکه کل ماجرا بر پایه توهم است؛ همان توهماتی که البته باعث انتخاب خود عبدالملکی به عنوان وزیر کار شد! شنوندگان صحبتهای ساخت لامبورگینی و هر یک میلیون یک شغل گمان میکردند چه استعداد انقلابی بزرگی در یک ساختار کوچک در حال هدر رفتن است و برای حفظ این سرمایه عظیم باید او را به وزارت رساند تا شاهد تحولات کشور باشیم! که البته نتیجه این دستاورد نه تنها باعث اعتراضات گسترده مردمی در مقابل وزارتخانه شده است بلکه باعث اعتراض بیسابقه کارکنان وزارت کار در حیاط مجموعه و درست در مقابل درب محل تردد وزیر نیز شده است.
نمونه چنین خبرسازیهایی در دولت کم نیست. با آنکه موضوعی مثل همین خبر که تهی و بیمایه از هرگونه ارزش خبری است، اما روابط عمومی وزارت تعاون چنین خبری که حتی در اندازه انتشار در یک گروه خانوادگی نیست را در سایت و پیج رسمی یک وزارتخانه قرار داده، دقیقا تفکر حاکم بر ساختار دولت را نشان میدهد که چگونه متوهمانه آمارسازیهایی از این دست انجام میشود؛ نمونه همان کاری که در شهرداری تهران انجام شده و در خبری اعلام کردهاند که طی ۲۰۰ روز ۱۲۵۰ هکتار بوستان جنگلی ایجاد است. این در حالی است که در کل تاریخ شهرداریهای تهران از دوره قاجار تا کنون کل بوستان جنگلی تهران ۶ برابر این آمار ادعایی است؛ این یعنی طبق ادعای شهرداری، طی ۲۰۰ روز به اندازه یک ششم کل تاریخ ایران بوستان ساخته شده است. اما اینجا ایران است و به قول معروف کنتور نمیاندازد و هر چیزی میتوان گفت بدون آنکه کسی از شما بابت انتشار این خزعبلات توضیح بخواهد.
گاهی بد نیست یک سوزن به خودمان بزنیم یک جوالدوز به دیگران !
خدایا مددی