سردار احمدرضا رادان کیست و چرا به عنوان فرمانده نیروی انتظامی انتخاب شد؟
رویداد۲۴ رایان حسینی: ساعاتی پیش با حکم آیتالله خامنهای فرمانده کل قوا، سردار احمدرضا رادان به عنوان هشتمین فرمانده نیروی انتظامی انتخاب شد. در حکم رهبری خطاب به رادان به چند نکات مهمی از جمله «جلب رضایت مردم در حراست از امنیت و تأمین آسایش عمومی»، «ارتقاء توانائیهای نیروی انتظامی»، «صیانت از شأن کارکنان» و «پرورش پلیس تخصصی برای بخشهای گوناگون امنیت» اشاره شده است.
سردار رادان پیش از فرماندهی فراجا، به عنوان رئیس مرکز مطالعات راهبردی فرماندهی انتظامی کشور فعالیت میکرد؛ پستی احتمالا تشریفاتی که پس از گذراندن دوران پر فراز و نشیب و حتی بازجوییهایی متعدد به خاطر بررسی نقشش در ماجرای انتخابات ۸۸ و مخصوصا حوادث کهریزک به او رسید. با این حال صبر بلند مدت رادان نتیجه داد و با پایان دوره فرماندهی اشتری، او به عنوان فرمانده جدید انتخاب شد.
۱) سردار رادان؛ فرماندهی که از سپاه به نیروی انتظامی آمد
رادان پیش از این نیروی بسیج و سپاه بوده اما به نیروی انتظامی منتقل شده است. رادان سال ۱۳۵۹ به صورت نیروی داوطلب عضو بسیج شده و در دوران جنگ ایران و عراق، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتقل شده است. خودش گفته وقتی بازنشست شدم هم میخواهم به بسیج برگردم: «دوست دارم وقتی بازنشسته شدم در یک پایگاه بسیج باشم و بتوانم دغدغههای پدر و مادر جوانان را درک کنم، آنها را هدایت کنم و یک لشکری از بچههای حزب اللهیها تشکیل بدهم.»
البته حضور فرماندهان سپاه به عنوان فرمانده نیروی انتظامی، اتفاق تازهای نیست و تقریبا در تمام ادوار تکرار شده است؛ چنانچه پس از سال ۷۰ که شهربانی به نام نیروی انتظامی (ناجا) و سپس به نام فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) تغییر نام داد، به جز سرتیپ سهرابی، سایر گزینهها عموما از سپاه به فرماندهی نیروی رسیدند. از این منظر مهمترین ویژگی سردار رادان این بود که یک سپاهی تمامعیار است که فعالیتش در سپاه را از همان شروع انقلاب آغاز کرده است. با توجه به یکدستی قدرت در دوران کنونی، این موضوع یک مزیت به شمار میرود.
به گزارش رویداد۲۴ رادان پس از جنگ، از نیروی انتظامی به فرماندهی انتظامی منتقل شد و از ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ فرماندهی انتظامی کردستان بوده است. رادان همچنین از ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳ فرماندهی انتظامی سیستان و بلوچستان بوده است. او سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۵ فرمانده انتظامی خراسان بوده است و سال ۱۳۸۵ به پایتخت منتقل شد و فرمانده انتظامی تهران بزرگ شد و تا سال ۱۳۸۷ نیز در همین سمت مشغول بود. رادان اوایل دهه ۹۰ جانشین فرمانده نیروی انتظامی کشور بود اما ۵ خرداد ۱۳۹۳ از سِمت جانشین فرمانده پلیس کشور کنار گذاشته شد و به سمت ریاست مرکز مطالعات راهبردی ناجا منصوب شد.
۲) سردار رادان و طرح امنیت اجتماعی
سردار رادان مدتی مسئول طرح «امنیت اجتماعی» بوده است. یکی از وجوه مهم طرح امنیت اجتماعی مربوط به «پوشش زنان»، «بازرسی از کارگاهها و فروشگاههای لباس» و «بازرسی از آرایشگاههای مردانه»، «نظارت و سرکشی به عکاسیها» و «نظارت به خانههای افراد مجرد» بود که تمامی این موارد و مخصوصا «پوشش زنان» هماکنون یکی از بزرگترین چالشهای حاکمیت به شمار میرود و احتمالا قرار است با حضور سردار رادان کار نکرده سردار اشتری انجام شود. در پیام تبریک رئیسی به رادان هم به همین نکته اشاره شده و گفته شده امیدوار است «طرح امنیت اجتماعی» به سرانجام برسد: «امید است با توجهات الهی، توانمندیها و روحیه جهادی شما، بهرهگیری مطلوب از توان و ظرفیت نیروهای فداکار انتظامی و تعامل نزدیکتر با مردم و افکار عمومی، شاهد تقویت و استحکام بیش از پیش امنیت اجتماعی و استقرار نظم و انضباط عمومی و حرکت در مسیر گسترش عدالت در سراسر کشور باشیم.»
اصولگرایان معتقدند برخورد ضربتی رادان برای اجرای «طرح ارتقای امنیت اجتماعی» جواب داده و حالا هم همان مسیر موفق باید تکرار شود. روزنامه جوان نزدیک به سپاه نوشته «در آن برهه با برخورد قاطع و قانونی پلیس میزان جرایم از حیث کمیت و کیفیت به شدت کاهش یافت؛ به نحوی که قانونگذاران به دلیل کاهش چشمگیر جرایم به فکر کاهش مجازات جرایم تعزیزی افتادند و در نهایت در سال ۱۳۹۲ در تغییرات اساسی قانون مجازات اسلامی مجازات بخش اعظمی از جرایم را کاهش دادند.»
۳) نگاه سردار رادان به حجاب
رادان میگوید وقتی به تهران آمده، مردم به او گفتهاند که اولویت اول در تهران باید حجاب باشد: «در یک زمان بد حجابی مسئله اول مردم بود که با آن برخورد کردیم.» در بخش دیگری از خاطرات سردار رادان چنین میخوانیم: «تهران را که رصد میکردیم چهره زیبایی نداشت و هنجار شکنی زیاد بود، مردم از دیدن این صحنه رنج بسیار میبردند، آن زمان نگاه نکردم که قانون حجاب و عفاف یک قانون قابل توجه است، بلکه نگاه کردم که جوانان ما را با بی قیدی و بی حجابی از ما میگیرند، بنابراین احساس تکلیف کردم، سردار طلایی و فرماندهان قبلی هم تلاشهای زیادی داشتند و ما بررسی کردیم که ببینیم کدام راهکار از همه بهتر است، به یک عده تذکر اخلاقی میدادیم، یک عده را هم با حکم قضایی میبردیم و از خانوادهها میخواستیم لباس مناسب برای فرزندانشان بیاورند. با لباس فروشیها هم برخورد کردیم فروشندگان میگفتند تقاضا زیاد است و مردم هم میگفتند که عرضه زیاد است، بنابراین تصمیم گرفتیم که با تولید کنندهها نیز برخورد کنیم و حلقهها را به وصل کردیم، من معتقدم اگر کارشکنیها انجام نمیشد، ذائقه مردم نیز به گفته مسئول صنف پوشاک عوض میشد و یک مقدار دیگر لازم بود تا این حرکت اجرا شود که نگذاشتند و باید در آخرت نیز جوابگو باشند.این کار از سمت دشمن بود و هجمه فرهنگی بیصدایی بود، بنابراین برخی از مسئولان چشم و گوش خود را میبستند و بی تفاوت عمل میکردند و معتقد بودند که نباید دید و بیتفاوت بود.»
در دوره سردار رادان، موضوع حجاب نه تنها برای زنان که برای مردان هم اجرا میشد و با مردانی که موی بلند داشتند و پلیس آن را «آرایش منحرف موهای سر پسران» مینامید، برخورد میشد. طرح سردار رادان آن زمان این چنین بود که «با پسرانی که از مدلهای منحرف مو دارند، برخورد انتظامي میشد و پسران به مركز انتظامی پليس امنيت منتقل میشدند.»
نکته عجیبتر آنکه آنجا پسران باید اعتراف میکردند که موهایشان را کجا کوتاه کردهاند تا با آرایشگر هم برخورد شود. سردار رادان در این باره گفته بود: «در پليس امنيت نشانی واحد صنفی كه مبادرت به آرايش موی به سبكهای منحرف كرده اخذ و سپس از خانواده وی دعوت میشود تا با مراجعه به مقر انتظامی و اخذ تعهد، وی را تحويل گرفته و بلافاصله با آرايش مو به شكل معقول برای رويت پليس دوباره مراجعه كند.»
۴) تجربه رادان در خراسان
سردار رادان مدت زیادی در خراسان بوده و از این منظر در هماهنگی کامل با تیم خراسان است که هماکنون قدرت را در دست دارد و رئیس جمهور نیز از همان خطه است. دیدگاههای ایدئولوژیک فعلا از حلقه خراسان و با محوریت حجت الاسلام علم الهدی ارائه میشود و از این منظر سابقه رادان در استان خراسان از بخشهای مهم رزومه اوست.
۵) فرماندهی انتظامی سیستان و بلوچستان
سردار رادان مدتی در استان سیستان و بلوچستان به عنوان فرمانده نیروی انتظامی است. احتمالا با توجه به چالش موجود در جنوب شرق کشور و دغدغهای به نام مولوی عبدالحمید برای حاکمیت، تجربه رادان در آن منطقه برای انتخاب او بیتاثیر نبوده است.
۶) سرکوب معترضان در سال ۸۸
نکته دیگر درباره سردار رادان، برخورد نیروی انتظامی با معترضان در دوران اوست که گفته میشد دستور بسیاری از برخوردها توسط او صادر شده است. احتمالا بروز اعتراضات ۱۴۰۱ و تجربه پیشین رادان در مواجهه با معترضان انتخابات سال ۸۸ هم از دلایل دیگری بوده که رادان به عنوان فرمانده جدید انتظامی کشور منصوب شود. خود سردار رادان در مصاحبهای این تجربه را چنین توصیف میکند: «بچههای ناجا فشار و هجمه زیادی را از جاهای مختلف تحمل کردند و شرایط سختی را گذراندند، عملیات روانی زیادی روی آنها بود، در شرایط سختی بودند که انسان شرمنده میشود چون برخی از آنها ۸ ماه در خیابان خوابیده بودند، آن روزها غرور انگیز بود و تجربه ای رابه ما داد که حتما این تجربه به راحتی به دست نمیآمد؛ توانمندیهای زیادی را به ما داد، در زمینه سایبر، همافزایی با نیروهای بسیج و وزارتخانه خیلی بالا رفت و تجربههای زیادی را کسب کردیم.»
یکی از مواردی که در دوره رادان رخ داد، ماجرای کهریزک بود که رادان میگوید از ماجرا بیخبر بوده است. او در مصاحبه با تسنیم گفته «غیر از اراذل و اوباش هیچکس دیگری نباید به کهریزک میرفت. در زمان فتنه من از انتقال آن افراد به کهریزک بی خبر بودم، چون کهریزک جای آنها نبود.»
رادان به خاطر فاجعه کهریزک بازجویی هم شده بود اما ظاهرا نتیجهای نداشت و تبرئه شده است. خودش میگوید: «خانوادهام آمادگی و پذیرش زندان رفتن من را داشتند چراکه کارهای من برای حمایت از، ولی زمان بود، ابوذر وقتی که به ربذه رفت برای حمایت از، ولی رفت؛ اگر زندان هم میرفتم خودم و خانوادهام خوشحال بودیم، چون برای حمایت از، ولی زمان این کار را انجام داده بودم، در ایام فتنه ۸۸، روزها من میرفتم در خیابانها و با فتنه گران برخورد میکردم و شبها برای بازجویی و پاسخگویی میرفتم؛ این سبب شده بود که عزمم راسختر شود.»
فرماندهان نیروی انتظامی
به گزارش رویداد۲۴ تا کنون سرتیپ محمد سهرابی (۱۳۷۱–۱۳۷۰)، سردار رضا سیفاللهی (۱۳۷۵–۱۳۷۱)، سردار هدایت لطفیان (۱۳۷۹–۱۳۷۵)، سردار محمدباقر قالیباف (۱۳۸۴–۱۳۷۹)، سردار علی عبداللهی (سرپرست) (۱۳۸۴)، سردار اسماعیل احمدیمقدم (۱۳۹۳–۱۳۸۴) و سردار حسین اشتری (۱۳۹۳ تا ۱۴۰۱) و سردار رادان (از ۱۴۰۱) به عنوان فرماندهان نیروی انتظامی منصوب شدهاند.
پیش از سال ۱۳۷۰ نیز نیروی انتظامی به نام شهربانی کل کشور فعالیت میکرد که از پیروزی انقلاب تا سال ۷۰، فرماندهان مختلفی در آن حضور داشتند که عبارتند از: سپهبد محمدعلی نوروزی (سرپرست از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۲۸ بهمن ۱۳۵۷)، سرهنگ ناصر مجللی (از ۲۸ بهمن ۱۳۵۷ تا خرداد ۱۳۵۸)، سرتیپ سید مصطفی مصطفایی (از ۲۹ خرداد ۱۳۵۸ تا بهمن ۱۳۵۸)، سید مصطفی میرسلیم (سرپرست از ۲۸ بهمن ۱۳۵۸ تا اسفند ۱۳۵۹)، سرتیپ هوشنگ وحید دستجردی (از ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ تا ۱۴ شهریور ۱۳۶۰)، سرهنگ سید ابراهیم حجازی (سرپرست از ۱۸ شهریور ۱۳۶۰ تا دی ۱۳۶۱)، سرهنگ جلیل صمیمی (از ۲۳ دی ۱۳۶۱ تا تیر ۱۳۶۶)، سرتیپ سید رضا نیکنژاد (از ۱۳۶۶ تا ۹ تیر ۱۳۶۹) و سرتیپ دوم سید امانالله مرتضوی (۹ تیر ۱۳۶۹ تا ۱۲ فروردین ۱۳۷۰)
درجه منافقانه
هیچ و پوچ است
روشهای خوشنت امیز عکس العمل جامعه حهانی رو بیشتر میکنه.
یعنی حرف معترضان هیچ تاثیری در تصمیمات به نفع مردم ندارد.
رسانه مغز ادم را متلاشی کنه همین طوری میشه
انسانی عقده ای خودشیفته
امثال رادان
خدا خیلیها رو تا لبه پرتگاه میبره ولی به هیچکس قول پرواز نداده، ولی میدونیم طبق آیات و روایات هر هرزه گوی بدزبان امیدی به پروازش نیست. آرزوی موفقیت برای سردار رادان داریم. انشاالله
با این تفسیر شما یعنی حکومت به نیروهای خوده نیروی انتظامی اعتماد نداره؟ فرماندهان رو از سپاه پاسداران با حد اکثر درجه سرتیپ انتخاب میکنه.این عامل تبعیض نیست و نمیشه؟؟
و فرماندهان مجبور به استفاده از فرماندهان سوخته و تاریخ مصرف گذشته شدند،البته سردار به خوبی میداند یا امیدوارم بفهمد آن دوران گذشت امروز فاصله پلیس و نیروهای نظامی با مردم بسیار زیاد است
و اگر رادان هیزم این آتش را بیشتر کند مطمئنا دودش اول به چشم شخص خود رادان و بعد کل حکومت و جامعه خاکستری خواهد رفت.
انشالله سردار رادان به وظیفه انسانی . انقلابی واسلامی خودش عمل بکنه در کنارمجریه،مقننه و قوه قضاییه وسایر قوا آرامش وامنیت رو به جامعه برگردونه انشالله
آیا این نوع انتخاب ها ، به شأن کارکنان پلیس خدشه ای وارد نمی شود ؟؟!!!
مگر خود پلیس ، سرداران زبده ندارد که همیشه از سپاه انتخاب میکنند؟!
واقعا" این انتخاب ها یک نوع بی اعتمادی نسبت به کارکنان پلیس و سرداران رتبه بالای از بطن فراجا بزرگ شدند، هست .
عكس العملشون هم به درد خودشون ميخوره
راستى شما ايرانى هستى يا جامعه جهانى؟؟؟؟!!!!!
يه جو غيرت و حميت چيز خوبيه
دين ندارى آزاده باش!
منظورت صهيونيست هاى غاصب كودك كش يا امريكاى قاتل مردم يمن و سوريه و عراق و…. يا اروپاى جنايتكاره؟
چرا براى مردم مظلومى كه توسط اين وحشى هاى خونخوار جان و مال و همه زندگى خودشون رو از دست ميدن دلت نمى سوزه؟
يه لحظه مغز فندقيتو به كار انداختى كه اگر اقتدار رهبر و فداكارى سردار شهيد سليمانى ونيرو هاى مسلح ما نبود
الان وضعيتى مشابه افغانستان داشتيم ؟
رفتار داعش رو با زنان و دختران عراق و سوريه
وخونالود شدن اب دجله به علت بريده شدن سر صدها جوان عراقى توسط داعش رو جايى نخوندى؟
دمى تأمل….
جامعه جهانى دلشون برا ملت ماسوخته؟
قطعه قطعه شدن ايران هدف اصلى اونهاهست
به عنوال مثال مولوى عبد الحميد كه اجازه
نماز جماعت به خانم ها نميده در سيستان وبلوچستان و تحت الامر اربابان جنايتكار غربى
خود …….
كردستان، اذربايجان، خوزستان هم به همين صورت … وچه مى ماند از ايران؟
اينكه فكر كنيم با سلطه بيگانه بر ما اوضاع اقتصادى بهتر ميشه
ساده انديشى است زيرا مشكلات امنيتى و ساير گرفتارى ها هم به مشكلات اقتصادى اضافه ميشه مانندكشورهاى ليبى سوريه عراق
افغانستان و…
كمى مطالعه …
بی حجابی درایران روزبه روزدرحال افزایش است وامنیت ماهم درحال ازبین رفتن است وایران عزیزماهم توسط بی حجابهادرحال نابودی است بنابراین تابیشترازاین امنیت ایران مابه خطرنیافتاده،ازشماخواهشمندم ازگشت ارشادحمایت کنیدتامانندگذشته گشت ارشادجلوی بی حجابی هارابگیردومانیزازگشت ارشادحمایت وپشتیبانی می کنیم.
(باتشکرفراوان ازشما)
خدانگهدارشما.