آیا ایران به حقآبهاش با افغانستان خواهد رسید؟/ طالبان، طالبان است!
رویداد۲۴ لیلا فرهادی: زمانی که طالبان قدرت را بار دیگر در افغانستان در دست گرفت و جمهوری اسلامی افغانستان را به امارت اسلامی تبدیل کرد، انتظار میرفت ایران برای شناسایی این رژیم جدید، دست کم عجلهای نداشته باشد. جمهوری اسلامی ایران در مبارزه نیروهای مجاهدین افغانستان علیه طالبان در دوره قبل نقش پررنگی داشت و خودش هم زخم خورده طالبان بود. نیروهای طالبان مرداد ماه ۱۳۷۷، ده دیپلمات ایرانی و یک خبرنگار را در کنسولگری ایران در مزارشریف به شهادت رسانده بودند و به لحاظ ایدئولوژیک، زاویه قابل توجهی با مذهب شیعه که مذهب رسمی جمهوری اسلامی است دارند.
با این وجود، عرصه بین الملل دوست دائمی و دشمن دائمی ندارد. بهمن ۹۹ محمد جواد ظریف وزیر خارجه وقت ایران از هیات طالبان در تهران استقبال کرد تا هم گزارش آنها از روند صلح و گفتگوهای بین الافغانی را بشنود، هم پیام آشتی ایران با طالبان را مخابره کند. سفارتخانه افغانستان در تهران نسبتا زودتر از سایر نقاط جهان محل استقرار نیروهای طالبان شد و دیپلماتها و وزیر خارجه ایران بارها با همتایان طالبانیشان دیدار کردند.
اما طولی نکشید که دستان فولادین طالبان از زیر دستکش نه چندان مخملی بیرون آمد. اولین رویارویی جمهوری اسلامی ایران و دولت طالبان، آذرماه ۱۴۰۰ در ولسوالی کنگ ولایت نیمروز در مرز ایران و افغانستان رخ داد و نیروهای مرزبانی ایران با نیروهای طالبان درگیر شدند. اما از آنجایی که رابطه جدید تازه شکل گرفته بود، ایران این خبر را در سطح پایین تکذیب کرد و به سرعت از کنار آن عبور کرد. اردیبهشت و مرداد ۱۴۰۱ هم چند بار دیگر حوادث مشابهی رخ داد و مرزهای دو کشور را برای مدتی تعطیل کرد.
بیشتر بخوانید:اختلافات مرزی ایران و افغانستان بر سر چیست؟/ رابطه ایران و طالبان به دشمنی ختم میشود؟
به جز اختلافهای مرزی، ایدئولوژیک و حافظه تاریخی مردم ایران از قتل عام سرکنسولگری ایران در مزار شریف، یک نگرانی از روز نخست وجود داشت؛ اختلاف تاریخی آبی بین ایران و افغانستان که حالا بار دیگر مدیریت آن دست طالبان افتاده بود.
در فرآیند ری-برندینگ طالبان (بازآفرینی شناسه یا فرآیندی که یک برند طی می کند تا تعاریف سابق از خود را تغییر داده و تعاریف جدیدی را جایگزین کند)، چندین ماه قبل از بازگشت طالبان به قدرت، وزارت ارشاد و شورای عالی امنیت مای در نامههای مکرر به رسانهها تاکید کردند که از واژه «تروریست» برای توصیف طالبان استفاده نکنید. بارها در توصیهنامه به رسانهها تاکید شد که طالبان آن طالبان سابق نیست و برای حفظ منافع ملی، باید گذشته تلخ آنها را فراموش کرد. رسانههای دولتی و حاکمیتی در همین راستا، در ماههای نخست دست به خبرسازی زد. آبان ۱۴۰۰ مقامهای ایران اعلام کردند طالبان دریچههای سد کمالخان را باز کرده است و آب هیرمند به زودی به ایران میرسد. یک ماه بعد سخنگوی وزارت آب و برق طالبان اخبار منتشر شده مبنی بر باز شدن دریچههای سد کمال خان به روی ایران را تکذیب کرد. دو سال بعد مشخص شد این مناقشه چقدر جدی است.
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران صبح روز پنجشنبه در جریان سفر به استان سیستان و بلوچستان خطاب به «حاکمان افغانستان» به آنها «اخطار» داد که حق مردم سیستان را هر چه سریعتر بدهند. او تاکید کرد که «برخی میگویند که سد آب آنچنانی ندارد یا بخشی از آن لجنی است. باید سریع اجازه بدهند که کارشناسان ما بروند و ببینند. اگر کارشناسان ما تایید کردند، بسیار خب، در نبودن آب که ما بحثی نداریم. اما اگر آب وجود دارد، حق مردم باید داده شود و اجازه نمیدهیم که ضایع شود.»
او در پایان لحن هشدار آمیزتری گرفت و گفت: «این عرض بنده را جدی بگیرند تا بعدا گله نکنند که به ما گفته نشد که مثلا با دیپلماسی و گذشت ایام این مسئله حل میشود.»
دفتر سخنگوی «ریاست الوزراء امارت اسلامی افغانستان» همان روز یعنی پنجشنبه بیانیهای در واکنش به اظهارات رئیس جمهور ایران درباره حقآبه هیرمند صادر کرد و گفت: «خواست مکرر ایران برای آب و اظهارات نامناسب در رسانهها را زیانآور میدانیم.»
در این بیانیه طالبان مدعی شده در سالهای اخیر در افغانستان و منطقه خشکسالی رخ داده و سطح آب پایین آمده است تعداد زیادی از ولایات و مناطق افغانستان از خشکسالی رنج میبرند و آب کافی وجود ندارد. از طرفی این آب باید صدها کیلومتر مسیر را طی کند تا به ایران برسد در حالی که اکنون در بند کمال خان هیچ آبی وجود ندارد و اگر آب بند کجکی در آن جاری شود تا ایران نمیرسد.
این بیانیه میگوید که مقامات ایرانی باید اطلاعات خود را درباره آب هلمند [هیرمند]تکمیل کنند و بعد «با الفاظ مناسب» خواست خود را مطرح کنند.
سخنگوی طالبان افزود: «اگر واقعیت درست مطالعه نشود و چنین اظهاراتی مطرح شود میتواند به فضای سیاسی مردم و کشورهای دو ملت مسلمان آسیب بزند که به نفع هیچ طرفی نیست و باید تکرار نگردد.»
همزمان «ژنرال مبین»، از فرماندهان طالبان با انتشار ویدئویی به تمسخر ابراهیم رئیسی پرداخت. او با پر کردن یک دبه آب برای رئیسی، مدعی است که آبی برای دادن حقابه ایران وجود ندارد و همین یک دبه را باید برای ایران ببرند.
بیشتر بخوانید:فیلم واکنش تند و عجیب طالبان به سخنان رئیسی
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در واکنش به بیانیه طالبان در توییتی نوشت: «در ماههای اخیر مکررا از ملامتقی سرپرست وزارت خارجه افغانستان خواستم طبق عهدنامه هیرمند، به تعهدات خودشان عمل کنند و امکان بازدید هیاتهای فنی و سنجش میزان آب را فراهم کنند، که نکردند. سیستان از خشکسالی رنج میبرد. ملاک بود و نبود آب، بازدید فنی و عینی است و نه صدور بیانیه سیاسی.»
وزیر خارجه به طرف افغانستانی هشدار داده و گفته «گر لازم باشد از ابزار فشار هم برای وادار کردن آن بخش از هیئت حاکمه افغانستان که همراهی نخواهند کرد با اعطای حقآبه ایران استفاده خواهد شد.»
ظاهرا نیازی به بازدید هیاتهای فنی و سنجش میزان آب از نزدیک هم وجود ندارد. کاوه مدنی رئیس اندیشکده آب سازمان ملل متحد عکسهای ماهوارهای از وضعیت ذخایر دو سد کجکی و کمالخان در افغانستان در سال گذشته و امسال منتشر کرده و گفته «در حال حاضر، حجم آب ذخیره شده در هر دو سد کمال خان و کجکی از پارسال بیشتر است.»
بیشتر بخوانید: فیلم وضعیت سد کجکی و اثبات دروغ طالبان درباره حقآبه هیرمند
او از عدم «برنامهریزی و سرمایهگذاریهای راهبردی» جمهوری اسلامی در جهت گرفتن حقابه ایران از رودخانه هیرمند انتقاد کرده و گفته «ابعاد این مناقشه پیچیدهتر از کلکلهای دوربینی و توییتریست.»
البته جمهوری اسلامی امیدوار بود بتواند با طالبان همکاری کند. سال ۱۳۹۵ فرمانداران استان های جنوبی و غربی افغانستان مدعی شدند که ایران از روابط نزدیک با طالبان افغانستان برای هدف قرار دادن پروژه های برق و آب استفاده میکند.
حیات الله حیات، والی جنوب استان هلمند در آن سال با استناد به گزارشهای محرمانه استخبارات افغانستان مدعی شده بود که جمهوری اسلامی از طالبان می خواهد که برخی از سدهای افغانستان را از کار بیاندازد تا تهران بتواند سهم بیشتری از آب رودخانه هیرمند به دست آورد.
همین رابطه هم شاید باعث شده بود در ماههای نخست روی کار آمدن طالبان، جمهوی اسلامی خیال کند مساله مناقشات آبی با افغانستان تمام شده و دیگر خیالش از بابت آب سیستان و بلوچستان راحت است. غافل از اینکه مناقشه آب بین ایران و افغانستان، فقط بر سر آب نیست. افغانستان به لطف جغرافیای خود ابزاری به دست آورده که در دوره های خشکسالی بیش از هر زمانی به کار می آید. استفاده از این ابزار برای چانهزنی هم مختص این دولت و آن دولت نیست.
در دولت اشرف غنی، افغانستان به امید سد کردن آب جاری به سمت ایران، سدهای متعددی روی رودخانه مرزی احداث کرد و همان زمان مطالبه «آب در برابر نفت» را مطرح کرد. اما این مطالبه هم مربوط به دولت قبلی افغانستان است که به مراتب منطق و سیاست قابل درکتری نسبت به طالبان داشت. به گفته جلیل رحیمی جهانآبادی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، طالبان برای اینکه دست ایران به آب نرسد حاضر است آب را به شورهزار بریزد.
از سوی چانهزنی هنر دیپلماتها و دستگاه دیپلماسی است؛ مهارتی که دولت ابراهیم رئیسی فاقد آن است. اکثر دستورکارهای دیپلماتیک در دولت رئیسی، یا بایگانی شدها یا به نهادهای دیگر سپرده شدهاند. مذاکرات احیای برجام که چهار ماه مانده به روی کار آمدن رئیسی، رسما به پایان رسیده بود، در یک سال و نیم اخیر به طور کامل شکست خورده و هیچ امیدی به از سرگیری آن نیست. مذاکرات ایران وعربستان که در دولت روحانی توسط وزارت خارجه ظریف دنبال میشد، در دولت رئیسی توسط شورای عالی امنیت ملی به سرانجام رسید و مذاکره با امارات و یمن هم در همین راستا به شورای عالی امنیت ملی سپرده شد.
ماجرای مناقشه آبی ایران و افغانستان چیست؟
اسدالله علم بعد از امضای قراداد در مجلسین طرفین و در آستانه تبادل قرارداد ۱۳۵۱ حق آبه هیرمند در سال ۵۶ در یادداشتهای خود در کتاب «شاه و من» نوشته «این خبر مثل پتک بر سر من فرود آمد.»
ظاهرا علم در آستانه تبادل قرارداد بین ایران و افغانستان درباره حقآبه هیرمند، از طریق سفیر وقت ایران در کابل متوجه میشود در این قرارداد مسئله سیلابها لحاظ نشده و این میتواند به زیان ایران باشد چرا که افغانستان میتواند جلوی سیلابها را بگیرد.
از یادداشتهای علم معلوم است که طرف ایرانی میدانسته که قرارداد در مجموع به نفع افغانستان است، ولی به دلیل ممانعت از نزدیک شدن افغانها به شوروی کمونیست، خواسته بوده که «سخت نگیرد»
اسدالله علم در خاطراتش به نعیم خان وزیر خارجه افغانستان لعنت فرستاده و گفته «مردکه مثل شیر آمد و تهدید کرد که اگر میخواهید کمک به ما را در گروی آب هیرمند نگاه دارید ما کمک نمیخواهیم.» او در ادامه میگوید دولت مردان ایرانی هم «انقدر از چپ گرایی افغانستان ترسیدند که همه شرایط را قبول کردند». او حتی از این فراتر رفته و گفته «کسی چه میداند؟ شاید هم از اربابهای نامرئی دستور ارتکاب این خیانت را داشتند.»
او در یادداشت هایش گفته حتی به این دلیل قصد استعفا داشته و چندین دفعه استعفا از خدمت را نوشته و باز پاره کرده است، چون فکر میکرده کار گذشته و «به شاهنشاه و کشور خیانت بزرگی شده که دیگر جبرانپذیر نیست.» با این حال اسدالله علم نزد شاه رفته و به او التماس کرده و حتی به گریه افتاده که قراداد را تبادل نکنند، اما شاه گفته «نمیخواهیم بین ما بهم بخورد.»
علم در ادامه نوشته که از شدت تاثر به شراب پناه میبرد. در یادداشتهای فردای آن روز (۱۵خرداد۵۶) هم علم به شدت به دولت هویدا حمله کرده و نوشته که دولت مدعی است «سیستان که ارزش اقتصادی ندارد، حداکثر سالی ۴۰ میلیون تومان عایدی میدهد.» بعد از مبادله قراداد علم به صراحت گفته «البته این خیانت ده تا ۱۵ سال دیگر ظاهر میشود که من مُردهام.»
اسدالله علم درگذشته و ماجرای قراداد آبی ایران و افغانستان همچنان بحث برانگیز است. کار به جایی رسیده که ایران خواستار اجرای همان قراداد ۱۳۵۱ است که سهم آب ایران از هیرمند را به شدت کاهش داده و مدیریت شیر آب را به افغانستان اعطا کرده است.
در معاهده ۱۳۵۱ ایران و افغانستان درمورد رود هیرمند تصریح شده است که سالانه ۸۵۰ میلیون متر مکعب از آب هیرمند به ایران تعلق دارد. با این حال، افغانها معتقدند که سهم ایران از آب با احتساب طغیانهای بهاری است، ولی ایران این مسأله را رد میکند. مساله اینجاست که در طرف افغانستان سهم آب ایران توسط جریانهای خودسری که در آب کانال ایجاد میکنند و برای آبیاری مزارع خشخاش استفاده میکنند، دزدیده میشود.
از طرفی مطابق قوانین بینالمللی مرتبط با رژیم قانونی رودخانههای بینالمللی، کشورهای رودخانهای حقوق مسلمی دارند که باید در نظر گرفته شود. کشورهای بالای رودخانه موظفاند که از رسیدن آب به کشور پایین رودخانه جلوگیری نکنند.
در دورههای مختلف ایران از دولتهای افغانستان خواسته به تعهداتشان در قراداد ۱۳۵۱ پایبند بمانند. بعد از سقوط طالبان و آغاز دولت حامد کرزای، ایران در دولت محمد خاتمی امیدوار بود که مناقشه حل شود، اما این اتفاق نیافتاد و مناقشه همچنان ادامه دارد.
اخه توقع چیو از کی دارن بعضیا؟
اگه این پخمه ها عرضه داشتن که اوضاع مملکت این نبود
اینا فقط برای اذیت ما زرنگن وگرنه بی عرضه تر ازشون هی خودشونن