جمهوری اسلامی چگونه با طالبان برخورد کند؟
رویداد۲۴ سیدمحمود صدری دیپلمات بازنشسته وزارت امور خارجه در یادداشتی، رابطه جمهوری اسلامی با طالبان را بررسی کرده و دلایل اینکه چرا این رابطه به سمت تنش رفته را تحلیل کرده است. صدری در این یادداشت چنین نوشته است:
چرا مشکلات مرزی ایران و افغانستان منجر به تیراندازی میشود؟
۱) دلایل متعددی برای درگیری مرزی دو کشور وجود دارد، ولی صرفنظر از هر دلیلی این نکته اهمیت دارد که چرا بعضی مشکلات در مرز ایران و افغانستان بلافاصله به تیراندازی و درگیری بین مرزبانان منجر میشود؟ این امر نشان از عدم آموزش طرف افغانی و روحیه جنگی آنها و عدم نگاه مثبت و بهخصوص حاکم بودن فضای امنیتی دارد.
روشن است با توجه به فرهنگ حاکم بر طالبان تغییر این وضعیت از طرف افغانستان کمتر مورد انتظار است. از اینرو بر طرف ایرانی فرض است مکانیسمی تعریف کند که هر گونه تنش در مرز منجر به تیراندازی و درگیری مسلحانه نشود. در این رابطه ارگانهای ذیربط با کمک وزارت خارجه باید مذاکرات و گفتگوهای تنگاتنگی را بهمنظور تعیین فرمول و توافقات مشخص در دستور کار قرار دهند تا وقوع هر گونه درگیری مسلحانه از برنامه دو طرف حذف شود.
۲) نظام ایران اگرچه اشتباه راهبردی را در روی کار آوردن طالبان داشت، اما پس از پیروزی این نیروی متحجر با وجود جوسازیها و فشارهای سیاسی و تبلیغات روانی برای ایجاد جنگ و تشدید اختلافات، مدیریت خوبی داشته و اجازه نداده سوءتفاهمات و مسائل منفی و مشکلات فرا رو، به تنش ودرگیری بینجامد.
اصولا انتظار و تفکر کاملا غلطی بر جامعه حاکم است که منازعه و اختلاف با طالبان را از دریچه جنگ نگاه میکند. درست است که طالبان چندان به موازین مدنی و قوانین بینالمللی روی خوش نشان نمیدهد اما باید بهعنوان یک حاکمیت در نظر گرفته شود. در این صورت گفتگو و مذاکره تنگاتنگ و مستمر برای حل وفصل مشکلات نگاه مسلط خواهد بود و جنگ و تنش، جایی در معادلات پیدا نمیکند. مسئولین کشور باید تلاش کنند همین دیدگاه در طرف افغان نیز بهوجود آید.
آیا ایران باید با طالبان بجنگد؟
۳) هر جنگی با طالبان تبعات جبرانناپذیری را در بر دارد. به علت نارضایتی مردم از حکومت، درگیری با طالبان بسیار هزینهبر خواهد بود و گسست بیشتر را با حاکمیت سبب خواهد شد. طالبان نیروی جنگنده و جاهلان جهادی دارد. نیروی چریکی طالبان چیزی برای از دست دادن ندارد. مردم افغانستان هم سالیان دراز است که از اولیات زندگی محروم هستند و در این شرایط هزینههای جنگ بر کشورمان که وضعیت ناگوار اقتصادی دارد باعث نارضایتی بیشتر مردم وتعمیق شکاف خواهد شد.
طالبان نیز شرایط سخت و ناگواری خواهد داشت، اما برای آنها و برای جامعه افغانستان شرایط سخت بیشتر قابل تحمل است. طالبانیها هم اکنون مردم خود را در بدترین شرایط اجتماعی و اقتصادی نگهداشتهاند.
بیشتر بخوانید: چه کسانی مشکل بزرگ آب هیرمند را در رابطه ایران و افغانستان درست کردند؟
۴) طالبان گرایشهای مختلفی را دارد. گروهی از آنها با سلفیها و تکفیریها چندان میانه خوبی ندارند. بخشی از آنها از نظر تفکر با عربستان و پاکستان در تضاد هستند. جنگ سبب از دست رفتن گرایشهای مثبت و سر ریز شدن تمام این بحرانها و خصومتها و تضادها علیه ایران خواهد شد؛ لذا احتمال دارد عناصری از طالبان که نظر منفی به ایران دارند و با کشورهای مخالف ایران همگام و در تماس هستند، در ایجاد درگیریها و تمرکز بحرانهای افغانستان با کشورمان و شعارهای تند و تحریکآمیز نقش داشته باشند.
۵) فراموش نشود آمریکا و غرب و تمام دشمنان ایران برای درگیری تمام عیار طالبان با کشورمان روز شماری میکنند، از اینرو شرط عقل آن است که همه اقدامات لازم و ضروری برای اجتناب از این امر به عمل آید.
تحلیلگران یکی از دلایل خروج آمریکا از افغانستان را کشاندن بحران این کشور به ایران و کشورهای آسیای میانه و بلوک شرق میدانستند. انتظار آن نیست که این هدف آمریکا حتما در کوتاهمدت منظور نظر باشد. آنها در هر زمان که امکان یک درگیری فراگیر را بهوجود آورند به هدف خود رسیدهاند.
۶) جای تاسف است که جمهوری اسلامی از مهمترین کشورهایی ست که در پیروزی طالبان نقش داشته است. مقامات کشورمان هم علاقهمند بودند که آمریکا در افغانستان شکست بخورد و جناح فناتیک و مذهبی را بر جناح لائیک و غربگرای این کشور ترجیح میدادند. چنانچه جمهوری اسلامی با غرب برای مدرنیزاسیون افغانستان همکاری میکرد اولا نیروهای ترقیخواه در این کشور رشد میکرد و ثانیا گرایشهای فناتیک و متحجر مذهبی تضعیف میشد و ثانیا در اثر رشد و توسعه، مردم افغانستان از تندروی وفرهنگ و تفکر تروریستی دور میشدند و زمینه جذب افراد توسط طالبان و نیروهای تکفیری نیز به شدت کاهش پیدا میکرد.
ادامه حاکمیت سکولار در افغانستان سبب رشد زبان فارسی و تربیت ادبا و اندیشمندان علاقهمند به فرهنگ ایران میشد. از سوی دیگر با مشارکت اقوام، حکومت از تکثر برخوردار میشد. روشن است ایران در آن شرایط میتوانست از پشتیبانی شیعیان و فارسیزبانها برخوردار باشد و ظرفیت و وزن خود را در معادلات این کشور سنگین کند.
متاسفانه سیاست دگم و غیر منعطف نظام اسلامی نسبت به غرب بر منافع ملی کشورمان در سطح جهان و منطقه خاورمیانه و قفقاز و در رابطه با همسایگان، خسارت و زیانهای فراوان و بسیار سنگینی را وارد کرده است.
۷) موضع رئیسی نسبت به اقدامات غیرمنطقی و بدوی طالبان در رابطه با قطع آب، ناشیانه و بهدور از حکمت و غیرحرفهای بود. بهنظر میرسد گزارشها و نظراتی که به دست رئیس جمهور رسیده، او را به چنین موضعی هدایت کرده است.
متاسفانه بعضی مسئولان و نخبگان کشور هنوز درک واقعی از طالبان ندارند و از قدرت تخریبی آنها و تحریکاتی که سرویسها برای یک جنگ خانمانسوز در نظر گرفتهاند ارزیابی درستی به عمل نیاوردهاند. از اینرو برای نیروهای ملی ضروری است که اسیر احساسات نشوند و مسئولان را در مدیریت اوضاع و چارهاندیشی مدبرانه و دوری از هرگونه اقدام احساسی، هدایت و راهنمایی کنند.
اقدامات دیپلماتیک و گفتگو با طالبان و استفاده از مسیرهای بینالمللی و ابزارهای در دست برای نیل به حقابه، از تبلیغات تنشزا و تند شدن فضای بین دو کشور جلوگیری میکند. این اقدامات صلحآمیز و حقوقی به دو طرف یاد میدهد که بهشکل مدنی با یکدیگر بر خورد کنند و از تفکر درگیری و جنگ بهدور باشند.
۸) جمهوری اسلامی باید همزمان با روابط با طالبان در ترویج زبان فارسی و تقویت جامعه مدنی و اقوام نزدیک به ایران بدون اقدامات تحریکآمیز برنامه درازمدت و فعالیت جدی و گسترده داشته باشد. مقامات کشور باید بدانند حفظ پیوندهای تاریخی و فرهنگی اجازه نمیدهد که کلیت افغانستان در تضاد با ایران قرار بگیرد. متاسفانه غفلت ایران در منطقه باکو برای ترویج پیوندهای دو سوی رودخانه ارس دست الهام علیاف و ترکیه را برای گسستن حوزه باکو باز نگه داشته است.
۹) کشور ناچار است تدابیری را برای حفاظت از مرزها به عمل آورد. بهنظر میرسد علاوه بر نیروی نظامی رسمی، تشکیل نیروی مردمی از مرز نشینها و شهرها وروستاهای اطراف مرز وآشنایی آنها با چگونگی روبرو شدن با نیروی چریکی لازم و ضروری است. این امر هم امنیت کشور را در مرزها تقویت میکند وهم هزینهها و تلفات بر نیروهای مسلح رسمی را کاهش میدهد. مسلما نیروی مردمی مسلح وآشنا به منطقه راه هر گونه سوءاستفاده طلبان را مسدود یا محدود خواهد کرد.
رها بدون ترس و فوبیا بی روسری راه می روی
در کشور همسایه ،زنها همین عمل را با ترسی بسیار انجام می دهند،به آنها گفتم،از خدا تشکر کنید بسیار ...
بینوا هستند زنهای ایران،زنهایشان
شوهر روس خیلی
دوست دارند،به غیر از برکه که نه شوهر تاجیک می خواد
نه دوست پسر روسی hahaha
من گر جای برکه بودم ،از ایران فرار می کردم
هم اکنون hahaha