تنش بین ایران و اسرائیل افزایش مییابد؟
رویداد۲۴ «آیا تنشها میان ایران و اسراییل افزایش مییابد؟» عنوان یادداشت محمد بیات برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: آوریل ۲۰۲۴ را میتوان ماه تبدیل رقابت ژئوپلیتیکی میان ایران- اسراییل به «بحران امنیتی» در منطقه خاورمیانه دانست. پیش از این دو بازیگر در محدوده منطقه خاکستری با دنبال کردن راهبردهایی همچون بازی حاصل جمع صفر، جنگ سایهها، هزار خنجر، حلقه آتش و در نهایت دکترین اختاپوس سعی میکردند در زیر آستانه خط جنگ مستقیم حرکت کرده و وارد حوزه ممنوعه نبرد مستقیم نشوند. طی یک دهه اخیر ایران و رژیم صهیونیستی در این دایره زیست کرده و سعی داشتند تا بدون وارد شدن به جنگ فراگیر ضربات جدی به طرف مقابل وارد کنند.
به عنوان مثال پس از سال ۲۰۱۸ رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت تا برای عقب راندن عمق استراتژیک ایران براساس راهبرد «قورباغه پخته» نیروها و افراد وابسته گروههای مقاومت و یگانهای مستشاری ایران را هدف قرار دهد. در آن دوران ایران به دلیل عدم آسیب راهبردی از سوی صهیونیستها، سیاست «صبر استراتژیک» پیشه و موقعیت خود در سرزمین شام را تثبیت کرد.
حمله یکم آوریل جنگندههای اف- ۳۵ رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق و به شهادت رسیدن سرداران شهید زاهدی و رحیمی به معنای فرا رفتن درگیری میان تهران- تلآویو از محدوده منطقه خاکستری بود. در این اقدام غیرقانونی و تروریستی رژیم صهیونیستی بدون توجه به حقوق بینالملل و قوانین ابتدایی جنگ، خاک ایران را مورد هدف قرار داد. از نظر نمادین حمله دمشق میزانی بر افکار عمومی و حتی مقامات تصمیمگیر در تهران تاثیر گذاشت که پاسخ مستقیم به اسراییل تبدیل به امری اجتنابناپذیر شد. با وجود تماسهای پیاپی دیپلماتهای ارشد کشورهای اروپا و همسایگان ایران در منطقه، اما جمهوری اسلامی ایران با اشاره به جنایت صهیونیستها، بر پاسخ همسطح به این جنایت تاکید کرد. سرانجام شامگاه سیزدهم و بامداد چهاردهم آوریل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جریان عملیات وعده صادق بیش از ۳۰۰ موشک- پهپاد به سمت اهداف از پیش تعیین شده در سرزمینهای اشغالی شلیک کرد. پایگاه استراتژیک نواتیم و ایستگاه جاسوسی شلاگیم واقع در بلندیهای جولان از جمله اهداف مورد نظر نیروهای مسلح ایران بود.
بیشتربخوانید: خاورمیانه در آستانه سقوط | حسین موسویان: زمان معامله بزرگ فرارسیده است؟
نمایش اراده ایران برای تسخیر آسمان فلسطین اشغالی، سیگنالی قوی برای رژیم صهیونیستی بود که برای در امان ماندن از این حمله گسترده دست به دامان سیستم پدافندی و جنگندههای امریکایی، انگلیسی، فرانسوی و اردنی شد. با وجود ضربه محکم ایران، اما اعضای کابینه جنگ اسراییل راهی جز نمایش اقتدار و تهدید ایران نداشتند. از چهاردهم تا نوزدهم آوریل (حادثه اصفهان) مقامات ارشد نظامی- سیاسی صهیونیست سعی کردند تا با راه انداختن کارزار عملیات روانی، ضمن ایجاد تشویق ذهنی در میان مخاطبان ایرانی، پروژه امنیتیسازی ایران را در محیط بینالمللی با هدف تشدید تحریمهای اقتصادی علیه تهران دنبال کنند. اجماع در میان اعضای گروه هفت و وضع تحریمهای جدید علیه نیروهای مسلح، بخش فولاد و برخی دستگاههای تاثیرگذار در حوزه ساخت پهپاد را میتوان یکی از تاثیرات کارزار سیاسی اسراییل دانست. در پرده آخر خبرگزاریهای داخل ایران از حمله محدود رژیم صهیونیستی به پایگاه شکاری اصفهان و فعالیت موفق پدافند هوایی این منطقه خبر دادند. البته رسانهها و اکانتهای وابسته به رژیم مدعی شدند که در حمله دوربرد به وسیله موشک سیستم پدافندی نظنز نیز هدف قرار گرفته شده که این خبر هنوز از سوی منابع داخلی تایید یا تکذیب نشده است.
ناظران و تحلیلگران خارجی با مقایسه پاسخ ایران و رژیم صهیونیستی با یکدیگر از اشتباه محاسباتی تلآویو سخن میگویند. اسراییلیها بر این تصور بودند که تهران به ترور فرماندهان ارشد خود در دمشق پاسخ نخواهد داد و همچنان به سیاست «صبر راهبردی» ادامه خواهد داد، اما پاسخ مشروع ایران به اقدام تروریستی رژیم سبب شد تا اسراییل در دو راهی عقبنشینی یا تشدید تنش قرار بگیرد. به عبارت دیگر تحولات روزهای آتی نشان خواهد داد که صهیونیستها بار دیگر به محدوده منطقه خاکستری باز خواهند گشت یا آنکه قصد دارند تا با استفاده از اصل غافلگیری حمله جدی علیه پایگاههای نظامی- اتمی یا زیرساختهای حیاتی کشور ترتیب ببینند.
هم اکنون موازنه قدرت در میان تهران- تلآویو بار دیگر به نفع ایران تغییر کرده و حال این اسراییل است که باید با اقدامات سنجیده ضمن برقراری توازن قوا با تهران، از حمله مجدد ایران به خاک سرزمینهای اشغالی جلوگیری کند. با توجه به بیانیه شورای عالی امنیت ملی اگر اقدامی خارج از قاعده از اسراییل سر بزند دامنه حمله تلافیجویانه ایران ده برابر افزایش خواهد یافت و احتمالا این بار از اصل غافلگیری استفاده خواهد شد.