بحرین چگونه از خاک ایران جدا شد؟
رویداد ۲۴: سرزمین بحرین در دوران باستان جزوی از امپراطوری ایران بود؛ اما در اغلب دورانهای تاریخ حکومتی محلی و خودمختار داشت. پرتغالیها یک بار در قرن نوزدهم بحرین را اشغال کردند و پس از آنها نیز آل خلیفه مدتی بر این سرزمین حکمرانی میکردند. با بیرون رفتن آلخلیفه نیز بحرین حکومتی محلی داشت و با نظارت امپراطوری بریتانیای کبیر اداره میشد.
آغاز ماجرا
در دوران قاجار و در اوایل حکومت پهلوی، دولت انگلستان تبعیت بحرین را به ایران واگذار کرد و ایران پس از آن تلاش کرد بحرین را رسما به خاک خود ضمیمه کند. در واقع دولت ایران تا سال ۱۲۹۹ یازده بار تلاش کرد بحرین را رسما تحت حاکمیت خود درآورد. حتی در زمان نخست وزیری مصدق، یک صندلی خالی در مجلس شورای ملی به نمایندگی بحرین معین شد که به صورت نمادین سیادت ایران بر سرزمین جنوبی را اعلام کند و بحرین در نقشههای جغرافیایی به عنوان چهاردهمین استاد ایران معرفی میشد. اینها همه در حالی بود که بحرین حکومتی مستقل داشت که پیوند سیاسی و دیپلماتیکی با ایران نداشت.
چند سال بعد و در سال ۱۳۳۶، مجلس شورای ملی طرح الحاق بحرین به ایران به عنوان استان چهاردهم را رسما تصویب کرد و ایران بر حاکمیت خود بر این جزیره رسما تاکید گذاشت. دولت عربستان نیز در صدد تاسیس اتحادیهای بود که در آن بحرین نیز به عنوان کشوری مستقل شناخته میشود. منوچهر اقبال، نخستوزیر وقت، در جواب یکی از نمایندگان مجلس درباره این شایعه گفت: «ما روابط سیاسی خود را با هر دولتی که سعی میکند پیمانی با بحرین ببندد تا ابد قطع خواهیم کرد. اینگونه اقدامات را روشی خصمانه نسبت به خود شناخته و تجاوزی علیه حق حاکمیت خویش میدانیم و تا آخرین قطرهی خون خود با آن مبارزه خواهیم کرد.» با وجود این اظهارات، دولت عربستان در همان زمان توافقی را با حاکم بحرین امضا کرد که عربستان را در نفت بحرین شریک میکرد. وزارت خارجه ایران نسبت به این موضوع اعتراض کرد و آن را تجاوز به حقوق ایران و غیر معتبر خواند. در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد و تا سال ۱۳۴۰ چند بار سخن از حمله نظامی برای گرفتن بحرین بود که هیچ گاه عملی نشد.
استقلال بحرین
بریتانیا در سال ۱۳۴۳ مذاکراتی پنهانی با دولت ایران انجام داد و پیشنهاد واگذاری سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی را که نظامیان بریتانیایی در آنها حضور داشتند در مقابل استقلال بحرین به او داد و شاه را متمایل به این کرد از ادعای تعلق بحرین به ایران دست بردارد.
بیشتر بخوانید:تاریخ رابطه ایران و عربستان از قاجار تا جمهوری اسلامی / رقابت بر سر رهبری جهان اسلام
در سال ۱۳۴۷، عربستان سعودی از امیر بحرین به عنوان رئیس یک کشور استقبال کرد. محمدرضا شاه در اعتراض به این اقدام سفر خود را به عربستان لغو کرد. ولی این اعتراض به نتیجه نرسید و شاه در همان سال و بهطور رسمی به عربستان سفر کرد. شاه پس از انجام مذاکراتی با دولت سعودی، برای نخستین بار و در سال ۱۳۴۷ اعلام کرد ایران حاضر است از ادعای مالکیت بر بحرین دست بردارد.
همزمان سازمان ملل نیز وارد موضوع شد و میان مردم بحرین یک نظرسنجی برگزار کرد. مردم بحرین با اکثریت آرا به نفع استقلال این کشور رای دادند و سازمان ملل متحد گزارشی مبنی بر خواست استقلال بحرین از ایران تهیه کرد. شورای امنیت بر اساس این گزارش استقلال بحرین از ایران را تصویب کرد و بحرین در ۲۳ مرداد ماه سال ۱۳۴۹ از ایران جدا شد. محمدرضا پهلوی نخستین کسی بود که استقلال بحرین را به مردم و دولت آنها تبریک گفت و سازمان ملل متحد بحرین را به عنوان کشوری مستقل به رسمیت شناخت.
اعتراض شدید حزب پان ایرانیست
این اقدامات باعث حملهور شدن احزاب پان ایرانیست به دولت شد. درواقع هنگام جدایی بحرین از ایران، نمایندگان مجلس قادر به اعتراض نبودند و تنها نمایندهی معترض کسی نبود جز رهبر حزب پان ایرانیست ایران، محسن پزشکپور. پزشکپور نطق پرشوری در مجلس ایراد کرد و که نوک حملهی آن نه محمدرضاشاه پهلوی، که دولت هویدا بود!
پزشکپور در جلسه ۱۸۲ مجلس شوروای ملی که در تاریخ ۹ فرودینماه ۱۳۴۹ برگزار شد طرح استیضاح دولت را مطرح کرد و پس از آن، یعنی از نخستین ساعتهای عصر روز نهم فروردینماه ۱۳۴۹، باشگاههای پانایرانیستها در سراسر کشور مورد هجوم پلیس و ساواک قرار گرفت و اشغال شد. همچنین حدود ۲۰۰ نفر از اعضای آن بازداشت شدند. با وجود اینکه اصل تصمیم جدایی بحرین از ایران توسط محمدرضاشاه گرفته شده بود، اعضای حزب پانایرانیست اعلام کردند که این جدایی را یک توطئه استعماری برای تضعیف شاهنشاهی ایران میدانند که توسط و فراماسونرها اجرا شده است.
هزینه چنگ تحمیلی رو هم حساب کنید
همان پخمه ای که میگویی بزرگترین دانشگاه خاورمیانه و بیمارستان خاورمیانه را زمانی ساخت که در کشورهای منطقه هیچ خبری از بیمارستان و دانشگاه نبود
وقتی آتاتورک برایش دختر در ترکیه هدیه داد قبول نکرد و گفت کدام دختر ایرانی را من باید به آتاتورک بدهم مگر غیرتم میپذیرد و ...
آن زمان فرد ۴۰ ساله خانه داشت و خودرو ، الان ۴۰ سالم شده فقط ۲۰ میلیارد از خانواده من رفته از ارث شرعی و ... و خودم بیکارم
ایرانی جماعت به هیچکس دینی نداره تنها بخودش یک حکومت دموکراتیک بخودش بدهکاره!
دست از ارباب سالاری بردارید. دوره شاح بازی و ارباب رعیتی گذشته!
گودن برو تاریخ خاورمیانه رو در ابتدای قرن بیستم سرچ کن .لازم نیست کتاب بخونی
سی سال قبل از احداث به اصطلاح اولین دانشگاه در خاورمیانه به زعم شما یعنی طهران تو کابل دانشگاه احداث کرده بودند.
تو مصر و عثمانی بیشتر از 4هزار کیلومتر خط اهن وجود داشت. تو پاکستان فعلی چند تا بیمارستان وجود داشت.
شدیم قیم همه کشورهای اسلامی
40 ساله جمهوری اسلامی از اموال مردم ایران داره خرج چند کشور رو میده و سالهاست خاک ایران رو با کشتی میبرن.
این کار 1000 بار از جدا شدن یک استان از کشور کثیف تره.
یک استان جدا میشه تماااااااااااااااااااااااااااااااام
ولی خرج دادن این کشورها تا ابد ادامه داره و مردم ایران بدبخت تر
-----------------------------------------------------------------------------------
عراق - سوریه - لبنان - فلسطین - یمن - + چند کشور آفریقایی
سالهاست بوسیله ی جمهوری اسلامی از ثروت مردم ایران استفاده میکنن و کوچکترین بازدهی برای ایران ندارن.
یکی یک میلیارد دلار کمک بلاعوض داد به مصر و اسرائیل به هم صلح کنن.!!! چند ده میلیون دلار کمک به گرومن کرد تا از وزشکستگی در بیاد.
به نروژ هم و انگلیس و. اتیوپی و چاد و....
به جهت کم کاری هایی که انجام داد.
اولا که نباید ایران را در دی 57 ترک میکرد.
یکی از اقداماتی که حتما باید انجام میداد این بود:
شهریور 1357 بعد از هیاهوی «میدان ژاله» باید همه سرکرده های اعتراضات که در ایران بودند را دستگیر میکرد.
مانند: هاشمی رفسنجانی – مسعود رجوی – ابراهیم یزدی – مرتضی مطهری – عبدالکریم سروش – هادی غفاری - کریم سنجابی – مهدی بازرگان - داریوش فروهر
سرکرده ها رو همان شهریور باید 10 سال زندان میداد (بدون ملاقات و عفو)
خانواده های سرکرده ها هم چند روز باید بازداشت میشدن. (کاری که الان انجام میشود)
چرا امثال مرتضی مطهری و کریم سنجابی پاییز 57 راحت با هواپیما بین ایران و فرانسه تردد میکردن ؟
این از ضعف عملکرد محمدرضا پهلوی بود.
کشور ایران رو دو دستی تحویل داد.