گزارشی از وضعیت اسفناک روستاهای تحت محاصره فوعه و کفریا (تصاویر)
فوعه و کفریا دو روستای شیعه نشین هستند که در عمق مواضع گروه های مسلح مخالف دولت و تروریست های جبهه النصره محاصره ای 2 ساله را تحمل می کنند.
رویداد۲۴-فوعه و کفریا دو روستای شیعه
نشین هستند که در عمق مواضع گروه های مسلح مخالف دولت و تروریست های جبهه
النصره محاصره ای 2 ساله را تحمل می کنند.
نزدیک به 20 هزار ساکن این دو شهر از فراموش شدگان جنگ سوریه اند؛ به گواهی اسناد و شواهد، با وجود این که اوضاع انسانی در هیچ نقطه ای از سوریه به اندازه ی این دو شهر بحرانی نیست، کوچکترین نامی از فوعه و کفریا در محافل رسانه ای و دیپلماتیک بین المللی به میان نمی آید.
عملیات پاکسازی حلب شرقی و فشارهای بین المللی برای نجات مخالفان مسلح
فرصتی برای مطرح کردن فوعه و کفریا پیش آورد. به اصرار حزب الله لبنان
اجازه خروج تروریست ها از حلب شرقی منوط به خروج اهالی فوعه و کفریا شد تا
این مردم غیرمسلح بعد از 2 سال محاصره بتوانند از میان مخالفان بیرون آیند و
به مناطق تحت تسلط دولت بروند.
با این حال، فشارهای بین المللی و تمامی اعضای دائم شورای امنیت مانع از این رویداد انسانی شد و در کمال تعجب با خروج این غیرنظامیان از محاصره نظامیان،موافقت نشد.
سرانجام با مقاومت حزب الله، سرانجام تروریست ها و دولت های حامی آن ها تنها با خروج 2500 نفر از اهالی فوعه و کفریا موافقت کردند. 2500 نفر زن و کودک و مجروح در مقابل 40 هزار نفر از تروریست ها به همراه خانواده هایشان.
آن 40 هزار نفر از حلب شرقی که اینک تحت سیطره دولت است، خارج شدند و به همقطاران خود در ادلب پیوستند؛ بیمارانشان هم با آمبولانس های مجهز به سمت بیمارستان ها حرکت کردند.
اما در این سو، در دور اول نزدیک به 1000 نفر از مردم فوعه و کفریا از این دو شهر خارج شدند. تمامی مجروحین در کف اتوبوس ها جابجا شدند و مسیر چند ساعته را در 3 روز طی کردند. البته مسلحین ابتدا اتوبوس های خالی که به قصد فوعه و کفریا در حال حرکت بودند را به آتش کشیدند. ولی نهایتاً با فشار حزب الله اتوبوس ها وارد دو شهر شدند و 1000 نفر در مرحله ی اول از فوعه خارج شدند.
حدود 2 هفته ی پیش 21 اتوبوس برای تخلیه ی 1000 شخص دیگر وارد فوعه شدند ولی دیگر دیر شده بود. تمامی 40 هزار نفر طرف مقابل از حلب شرقی خارج شده بودند و مسلحین با نقض توافق، اجازه خروج این اتوبوس ها را ندادند. این اتوبوس ها ( در می بینید) اکنون در انتظار دریافت مجوزهای مسلحین برای خروج از این دو روستا هستند. رانندگان این اتوبوس ها در تماس هایی که با بیرون از منطقه دارند، می گویند که خودشان هم دارند از گرسنگی از بین می روند.
بدین ترتیب اولین قربانی عجله روس ها برای تخلیه حلب، مردم بی دفاع فوعه و کفریا شدند.
اهمیت فوعه و کفریا
فوعه و کفریا کوچک ترین مزیت نظامی برای طرفین درگیر در سوریه ندارد. چرا که برای گروه های معارضه و تروریست ها، این دو روستا کاملاً سقوط کرده محسوب می شود و هر زمان که اراده کنند خواهند توانست وارد فوعه و کفریا شوند. از نظر دولت سوریه هم امکان آزاد سازی این دو شهر در شرایط کنونی بسیار سخت است ز یرا باید از بین استحکامات فشرده مخالفان مسلح عبور کنند که این امر در شرایط کنونی، تقریباً ناممکن است.
این دو روستا دارای اهمیت روانی و اعتقادی بسیار زیادی برای ایران و حزب الله هستند. تعداد زیادی از شهدای ایرانی و حزب الله در مسیر رسیدن به این دو شهر جان خود را از دست داده اند؛ نمونه رسانه ای شده آن شهدای "خانطومان" هستند.
علاوه بر خمپاره باران روزانه این دو روستا توسط مسلحین «احرارالشام» و «جبهه النصره»، تک تیراندازانی که به کمین مردم فوعه و کفریا نشسته اند، با قصد تقرب(!) ماشه ها را می چکانند. روش کار نیز بسیار خاص است: شلیک به مردان و جوانانی که در لنز دوربین تک تیراندازان قرار می گیرند به قصد کشت و شلیک به کودکان و زنان عمدتاً به قصد مجروح سازی و وارد کردن فشارهای روحی و روانی انجام می شود.
جدول زیر لیست کودکانی را نشان می دهد که اخیراً مورد هدف قرار گرفته اند:
تروریست ها و حامیانشان می دانند که 20 هزار گروگان در این شهر ذخیره بسیار خوبی برای روزهای سخت شان هستند.
معاهده ۴ شهر
هنگامی که 2 سال پیش استان ادلب سقوط کرد و اعضای جبهه النصره به پایکوبی این فتح بزرگ پرداختند، دو شهر فوعه و کفریا تنها مناطقی بودند که هنوز به چنگ مسلحین نیفتاده بودند. مسلحین آماده حمله نهایی به این دو شهر شده بودند و در دروازه های آن شعار «لذبح جیناکم» (برای بریدن سرهایتان آمدیم) سر می دادند. درست در آن لحظات حساس و سرنوشت ساز، حزب الله لبنان عملیات مضایا و زبدانی را در حومه دمشق آغاز کرد و در فرصت کوتاهی موفق به شکست مقاومت تروریست ها در این دو شهر و محاصره آنها شد.
این عملیات یک پیام داشت: اگر شما به فوعه و کفریا وارد شوید، ما نیز وارد مضایا و زبدانی خواهیم شد.
توافقی شکل گرفت با نام «توافق چهار شهر» بر این اساس امنیت چهار شهر به یکدیگر گره زده شد. هیچ کمکی به مضایا و زبدانی ارسال نخواهد شد مگر آنکه به همان مقدار به فوعه و کفریا ارسال شود. با این حال به تدریج تروریست ها این توافق را نقض کردند و به یک معنای دیگر ارزش فوعه و کفریا برای مسلحین بیشتر از مضایا و زبدانی شد.
اوضاع انسانی
تلفاتی که حملات خمپاره ای و تک تیراندازان از مردم این دو شهر می گیرند بسیار کمتر از آمار آسیب دیدگان ناشی از کمبود مواد غذایی و دارویی در فوعه و کفریا است.
نه غذای مناسبی در فوعه و کفریا برای خوردن وجود دارد و نه آب سالمی برای آشامیدن. نه سوختی برای گرم شدن و نه داروی کافی و مناسبی برای درمان. کمک های اندکی که در سایه توافق چهارشهر به صورت گاه و بیگاه به این دو شهر می رسد نیز جز چند هفته دوام نمی آورد. مردم برای فرار از سرمای زمستان رو به سوزاندن لوازم منزل خود آورده اند و لباس کافی برای گذراندن سرما را ندارند.
بیماری های مختلف به دلیل عدم مصرف آب و غذای نا سالم در این دو شهر شایع شده و بیمارستان کوچک فوعه نیز به دلیل عدم وجود امکانات اولیه، از درمان مردم عاجز است. حتی سرم کافی برای کنترل علایم اولیه بیماری وجود ندارد.
کمک ها نیز ناکافی و نامناسب است. برخی تصاویر نشان می دهند که کمک های ارسالی چیزی جز گندم و مواد غذایی گندیده نبوده است!
بر اساس اخبار دریافتی از داخل فوعه، جیره غذایی هر فرد برای چهار روز، یک و نیم قرص نان است! کودکان هم در این دو شهر بسیاری از میوه های و غذاها را فراموش کرده اند.
بازرسان سازمان ملل تا کنون چندین بار برای ارزیابی اوضاع وارد مضایا و زبدانی شده اند؛ در حالی که حتی یک بار هم تا کنون مسلحین اجازه چنین کاری را به عوامل سازمان ملل نداده اند.
جالب اینجاست که تقاضای اعزام بازرسان سازمان ملل به فوعه و کفریا، در گزارش های دوره ای این سازمان به ISSG (گروه بین المللی حمایت از سوریه)دیده نمی شود. با این حال درخواست مجوز ورود به مضایا و زبدانی در بیشتر گزارش های دفتر امور انساندوستانه سازمان ملل در سوریه به چشم می خورد.
آنچه مسلم است این است که جامعه ی بین المللی چشم خود را بر روی این دو روستای بزرگ بسته است حال آن که در فوعه و کفریا جرم بین المللی «نسل کشی» در جریان است. بر اساس مصاحبه های منتشر شده توسط سران تروریست ها در سوریه، هدف اصلی برای گروه های محاصره کننده، از بین بردن مردم فوعه و کفریا به جرم عقایدشان است. در حقوق بین الملل نسل کشی به معنی «هرگونه اقدام و مبادرت به نابودی و حذفِ فیزیکیِ بخش یا کلیتِ گروهی نژادی، قومی، ملی، مذهبی یا ایدئولوژیکی است.» یعنی همان چیزی که در فوعه و کفریا در جریان است.
عصر ایران سعی خواهد کرد که به انتشار گزارش های دقیق و مستند در خصوص اوضاع فوعه و کفریا پرداخته و بدون کوچکترین مصلحت اندیشی، عوامل بین المللی دخیل در اوضاع این شهر ها را معرفی نماید. ترکیه، قطر و روسیه، ۳ ضلع اصلی مثلثی هستند که باید اراده جدی خود را برای ایفای نقشه مثبت در جلوگیری از وقوع فاجعه ی انسانی در فوعه و کفریا نشان دهند و الا یک کشتار جمعی و ننگی دیگر بر پیشانی بشریت دور از انتظار نیست.
نزدیک به 20 هزار ساکن این دو شهر از فراموش شدگان جنگ سوریه اند؛ به گواهی اسناد و شواهد، با وجود این که اوضاع انسانی در هیچ نقطه ای از سوریه به اندازه ی این دو شهر بحرانی نیست، کوچکترین نامی از فوعه و کفریا در محافل رسانه ای و دیپلماتیک بین المللی به میان نمی آید.
با این حال، فشارهای بین المللی و تمامی اعضای دائم شورای امنیت مانع از این رویداد انسانی شد و در کمال تعجب با خروج این غیرنظامیان از محاصره نظامیان،موافقت نشد.
سرانجام با مقاومت حزب الله، سرانجام تروریست ها و دولت های حامی آن ها تنها با خروج 2500 نفر از اهالی فوعه و کفریا موافقت کردند. 2500 نفر زن و کودک و مجروح در مقابل 40 هزار نفر از تروریست ها به همراه خانواده هایشان.
آن 40 هزار نفر از حلب شرقی که اینک تحت سیطره دولت است، خارج شدند و به همقطاران خود در ادلب پیوستند؛ بیمارانشان هم با آمبولانس های مجهز به سمت بیمارستان ها حرکت کردند.
اما در این سو، در دور اول نزدیک به 1000 نفر از مردم فوعه و کفریا از این دو شهر خارج شدند. تمامی مجروحین در کف اتوبوس ها جابجا شدند و مسیر چند ساعته را در 3 روز طی کردند. البته مسلحین ابتدا اتوبوس های خالی که به قصد فوعه و کفریا در حال حرکت بودند را به آتش کشیدند. ولی نهایتاً با فشار حزب الله اتوبوس ها وارد دو شهر شدند و 1000 نفر در مرحله ی اول از فوعه خارج شدند.
حدود 2 هفته ی پیش 21 اتوبوس برای تخلیه ی 1000 شخص دیگر وارد فوعه شدند ولی دیگر دیر شده بود. تمامی 40 هزار نفر طرف مقابل از حلب شرقی خارج شده بودند و مسلحین با نقض توافق، اجازه خروج این اتوبوس ها را ندادند. این اتوبوس ها ( در می بینید) اکنون در انتظار دریافت مجوزهای مسلحین برای خروج از این دو روستا هستند. رانندگان این اتوبوس ها در تماس هایی که با بیرون از منطقه دارند، می گویند که خودشان هم دارند از گرسنگی از بین می روند.
بدین ترتیب اولین قربانی عجله روس ها برای تخلیه حلب، مردم بی دفاع فوعه و کفریا شدند.
اهمیت فوعه و کفریا
فوعه و کفریا کوچک ترین مزیت نظامی برای طرفین درگیر در سوریه ندارد. چرا که برای گروه های معارضه و تروریست ها، این دو روستا کاملاً سقوط کرده محسوب می شود و هر زمان که اراده کنند خواهند توانست وارد فوعه و کفریا شوند. از نظر دولت سوریه هم امکان آزاد سازی این دو شهر در شرایط کنونی بسیار سخت است ز یرا باید از بین استحکامات فشرده مخالفان مسلح عبور کنند که این امر در شرایط کنونی، تقریباً ناممکن است.
این دو روستا دارای اهمیت روانی و اعتقادی بسیار زیادی برای ایران و حزب الله هستند. تعداد زیادی از شهدای ایرانی و حزب الله در مسیر رسیدن به این دو شهر جان خود را از دست داده اند؛ نمونه رسانه ای شده آن شهدای "خانطومان" هستند.
علاوه بر خمپاره باران روزانه این دو روستا توسط مسلحین «احرارالشام» و «جبهه النصره»، تک تیراندازانی که به کمین مردم فوعه و کفریا نشسته اند، با قصد تقرب(!) ماشه ها را می چکانند. روش کار نیز بسیار خاص است: شلیک به مردان و جوانانی که در لنز دوربین تک تیراندازان قرار می گیرند به قصد کشت و شلیک به کودکان و زنان عمدتاً به قصد مجروح سازی و وارد کردن فشارهای روحی و روانی انجام می شود.
جدول زیر لیست کودکانی را نشان می دهد که اخیراً مورد هدف قرار گرفته اند:
ردیف |
نام و نام خانوادگی |
سن |
نوع شلیک |
1 |
محسن سمير قنديل |
13 سال |
شلیک به سینه |
2 |
شحود أحمد جواد |
15 سال |
شلیک به زانو |
3 |
مهدي أحمد قدور |
15 سال |
شلیک به سینه |
4 |
مريم حسين اسطيح |
12 سال |
شلیک به دست |
5 |
محمد حسين اسطيح |
13 سال |
شلیک به ساق |
6 |
ياسين أيمن شحادة |
7 سال |
هدف با شلیک مسلسل |
7 |
مطيع عبدو حاج أحمد |
1 سال و چند ماه |
شلیک به صورت |
8 |
حسن علي صوفان |
6 سال |
هدف با شلیک مسلسل |
9 |
مجد محمود |
16 سال |
شلیک به دست |
10 |
علي محسن رحال |
14 سال |
شلیک به شکم |
11 |
نصر حسين اليوسف |
16 سال |
شلیک به ستون فقرات |
12 |
ليث غياث حاج حسن |
5 سال |
شلیک به سر |
13 |
محمد غياث حاج حسن |
7 سال |
شلیک به گردن |
14 |
طلعت غزوان طربيخ |
14 سال |
شلیک به لگن |
15 |
حيدر عمار الحمود |
کمتر از 10 سال |
شلیک به شکم |
تروریست ها و حامیانشان می دانند که 20 هزار گروگان در این شهر ذخیره بسیار خوبی برای روزهای سخت شان هستند.
معاهده ۴ شهر
هنگامی که 2 سال پیش استان ادلب سقوط کرد و اعضای جبهه النصره به پایکوبی این فتح بزرگ پرداختند، دو شهر فوعه و کفریا تنها مناطقی بودند که هنوز به چنگ مسلحین نیفتاده بودند. مسلحین آماده حمله نهایی به این دو شهر شده بودند و در دروازه های آن شعار «لذبح جیناکم» (برای بریدن سرهایتان آمدیم) سر می دادند. درست در آن لحظات حساس و سرنوشت ساز، حزب الله لبنان عملیات مضایا و زبدانی را در حومه دمشق آغاز کرد و در فرصت کوتاهی موفق به شکست مقاومت تروریست ها در این دو شهر و محاصره آنها شد.
این عملیات یک پیام داشت: اگر شما به فوعه و کفریا وارد شوید، ما نیز وارد مضایا و زبدانی خواهیم شد.
توافقی شکل گرفت با نام «توافق چهار شهر» بر این اساس امنیت چهار شهر به یکدیگر گره زده شد. هیچ کمکی به مضایا و زبدانی ارسال نخواهد شد مگر آنکه به همان مقدار به فوعه و کفریا ارسال شود. با این حال به تدریج تروریست ها این توافق را نقض کردند و به یک معنای دیگر ارزش فوعه و کفریا برای مسلحین بیشتر از مضایا و زبدانی شد.
اوضاع انسانی
تلفاتی که حملات خمپاره ای و تک تیراندازان از مردم این دو شهر می گیرند بسیار کمتر از آمار آسیب دیدگان ناشی از کمبود مواد غذایی و دارویی در فوعه و کفریا است.
نه غذای مناسبی در فوعه و کفریا برای خوردن وجود دارد و نه آب سالمی برای آشامیدن. نه سوختی برای گرم شدن و نه داروی کافی و مناسبی برای درمان. کمک های اندکی که در سایه توافق چهارشهر به صورت گاه و بیگاه به این دو شهر می رسد نیز جز چند هفته دوام نمی آورد. مردم برای فرار از سرمای زمستان رو به سوزاندن لوازم منزل خود آورده اند و لباس کافی برای گذراندن سرما را ندارند.
بیماری های مختلف به دلیل عدم مصرف آب و غذای نا سالم در این دو شهر شایع شده و بیمارستان کوچک فوعه نیز به دلیل عدم وجود امکانات اولیه، از درمان مردم عاجز است. حتی سرم کافی برای کنترل علایم اولیه بیماری وجود ندارد.
کمک ها نیز ناکافی و نامناسب است. برخی تصاویر نشان می دهند که کمک های ارسالی چیزی جز گندم و مواد غذایی گندیده نبوده است!
بر اساس اخبار دریافتی از داخل فوعه، جیره غذایی هر فرد برای چهار روز، یک و نیم قرص نان است! کودکان هم در این دو شهر بسیاری از میوه های و غذاها را فراموش کرده اند.
بازرسان سازمان ملل تا کنون چندین بار برای ارزیابی اوضاع وارد مضایا و زبدانی شده اند؛ در حالی که حتی یک بار هم تا کنون مسلحین اجازه چنین کاری را به عوامل سازمان ملل نداده اند.
جالب اینجاست که تقاضای اعزام بازرسان سازمان ملل به فوعه و کفریا، در گزارش های دوره ای این سازمان به ISSG (گروه بین المللی حمایت از سوریه)دیده نمی شود. با این حال درخواست مجوز ورود به مضایا و زبدانی در بیشتر گزارش های دفتر امور انساندوستانه سازمان ملل در سوریه به چشم می خورد.
آنچه مسلم است این است که جامعه ی بین المللی چشم خود را بر روی این دو روستای بزرگ بسته است حال آن که در فوعه و کفریا جرم بین المللی «نسل کشی» در جریان است. بر اساس مصاحبه های منتشر شده توسط سران تروریست ها در سوریه، هدف اصلی برای گروه های محاصره کننده، از بین بردن مردم فوعه و کفریا به جرم عقایدشان است. در حقوق بین الملل نسل کشی به معنی «هرگونه اقدام و مبادرت به نابودی و حذفِ فیزیکیِ بخش یا کلیتِ گروهی نژادی، قومی، ملی، مذهبی یا ایدئولوژیکی است.» یعنی همان چیزی که در فوعه و کفریا در جریان است.
عصر ایران سعی خواهد کرد که به انتشار گزارش های دقیق و مستند در خصوص اوضاع فوعه و کفریا پرداخته و بدون کوچکترین مصلحت اندیشی، عوامل بین المللی دخیل در اوضاع این شهر ها را معرفی نماید. ترکیه، قطر و روسیه، ۳ ضلع اصلی مثلثی هستند که باید اراده جدی خود را برای ایفای نقشه مثبت در جلوگیری از وقوع فاجعه ی انسانی در فوعه و کفریا نشان دهند و الا یک کشتار جمعی و ننگی دیگر بر پیشانی بشریت دور از انتظار نیست.
منبع: عصر ایران