رایزنیهای منطقهای وزیر خارجه آتش جنگ را فرو مینشاند یا دیپلماسی دیرهنگام محکوم به شکست است؟
رویداد۲۴| عباس عراقچی در مقطع سختی وزیر خارجه شده و راه دشواری پیش رو دارد. او اهداف سیاست خارجی را از مسیر دیپلماسی در حالی باید دنبال کند که همه جا بوی جنگ میدهد.
سفرهای اخیر وی در سطح منطقه از بیروت گرفته تا قطر و عمان و ریاض همه در راستای برگرداندن دیپلماسی به محور پیگیریها است. درباره ثمربخشی این سفرها، اما حرف بسیار است.
همین چند روز پیش روزنامه اصولگرای جوان در شرح عواملی که سبب عدم حمله اسرائیل به ایران میشود، از «تفهیم عافیتجویان منطقه با دیپلماسی قوی به هزینههای گزاف هرگونه پاسخ به ایران است. هیچکس در منطقه نمیتواند از هزینههای احتمالی در امان باشد».
تلاش وزیر خارجه این روزها از این کشور به آن کشور میرود نیز در همین راستا است، اما برخی تحلیلگران معتقدند که فایدهای نداشته است. مثلا حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده پیشین مجلس و تحلیلگر سیاست خارجی در شبکه اجتماعی ایکس نوشته است: «مواضع عراقچی بعد از سفر به شش پایتخت منطقه، گواه شکست دیپلماسی دیرهنگام است. کشورها برای جنگی آماده میشوند که برای همه نتیجهای جز پشیمانی ندارد.»
کوروش احمدی، دیپلمات پیشین نیز در سرمقاله روزنامه شرق نوشته بود: «ایران در شرایطی به دیپلماسی روی آورده است که طرفهای مقابل همیشه دیپلماسی را در معنی ائتلافسازی، اعتمادسازی، گفتوگوی مستمر و کار روی راهحلهای دیپلماتیک در دستور کار داشتهاند. نتیجه کار مستمر این کشورها در حوزه دیپلماسی این است که هریک از آنها جزئی از یک ائتلاف هستند و مواضع دیپلماتیک آنها با سابقه چندساله یا چنددهساله موجب شکلگیری علقهها و درجاتی از اعتماد متقابل شده است. ایران با چنین موقعیتی فاصله زیادی دارد که دلیل اصلی آن اصالت قائلنبودن برای دیپلماسی و نداشتن پیوست دیپلماتیک برای طرحهای بزرگ در چند دهه اخیر است.»
وی البته نگاهی امیدوارانهتر از فلاحت پیشه دارد و نوشته است: «اما رسیدن به دیپلماسی با تأخیر، بهتر از هرگز به دیپلماسی نرسیدن است. اگر دیپلماسی را به اعلام موضع و تبادل نظر تقلیل ندهیم و به آن بهمثابه کاری مستمر و درازمدت و گامنهادن در مسیر اعتمادسازی و ائتلافسازی نگاه کنیم، حتما دیر یا زود نتیجه خواهیم گرفت. شروع یک روند مذاکراتی مانند آنچه آقای عراقچی شروع کرده است، خود بخشی از هدف است. مذاکره حتما نباید مشروط به نتیجهبخش بودن آن باشد. مذاکره محور اصلی دیپلماسی است و اگر یک روند مذاکراتی هیچ حاصل ملموسی نداشته باشد، نفس انجام آن و آشنایی کنشگران مربوطه با هم و تفهیم و تفاهم و آشنایی دقیق و دست اول با مواضع یکدیگر، خود یک پیروزی است.»