شنبه سیاه فوتبال؛ بنبست فرهنگ هواداری!
رویداد۲۴| دیدار پرسپولیس و تراکتور میتوانست بعد از مدتها یک نمایش فوتبالی جذاب باشد که هواداران داخل ورزشگاه و بینندگان تلویزیونی را به هیجان بیاورد و حس خوبی منتقل کند. مدتها بود چمن خوب، ورزشگاه پر از تماشاگر را تجربه نکرده بودیم؛ بازی داخل زمین هم حاشیه چندانی نداشت؛ اما اتفاقاتی که روی سکوها و قبل و بعد بازی رخ داد کام فوتبالیها را تلخ کرد و بار دیگر نشان داد فرهنگ هواداری ما در بسیاری از زمینهها تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد. درگیری و تنش روی سکوها که منجر به مصدومیت حدود ۳۰ هوادار شد، شعارهای نامناسب دو طرف به هم، استفاده جمعی از الفاظ نامناسب علیه یکی از بازیکنان که طی چند وقت اخیر حواشی زیادی داشته، درگیری روی سکوهای بانوان و استفاده از شعارهایی با محتوای نامناسب توسط آنها که روزی تصور میشد حضورشان در استادیومها میتواند باعث بهتر شدن فضا شود از جمله حواشی شنبه بود. بماند که متاسفانه در بسیاری از کلیپهای منتشر شده شاهد اتفاقاتی بودیم که نمیتوان توضیح داد. بعد بازی هم که بازار بیانیهها و تنشهای رسانهای داغ شد و در این بین تنها چیزی که وجود ندارد لذت بردن از یک بازی تماشایی و هیجان خوب فوتبال برای هوادارانی است که بهخاطر عدهای از تماشاگرنماهای داخل استادیوم، بعد بازی باید شاهد جنگ رسانهای دو باشگاه با هم باشند. مجموع این اتفاقات باعث نگرانیهای زیادی درباره فرهنگ هواداری شده است. در این پرونده از جنبههای مختلف زمینههای بروز چنین اتفاقاتی را بررسی کردیم و تلاش کردیم در کنار این بررسی، راهکارهایی هم ارائه کنیم.
پشت پرده اتفاقات شنبه؛ نگاهی به زمینههای مختلف بروز حواشی تلخ بازی تراکتور و پرسپولیس
قبل از آنکه به اتفاقات بازی تراکتور و پرسپولیس برسیم لازم است بدانیم این بازی نمایی از واقعیت تلخ پرحاشیه بودن فوتبال ما بود. همین سهشنبه هفته قبل بود که تنها طی چهار بازی شاهد انواع حواشی داخل زمین و روی سکوها بودیم؛ از درگیری بازیکنان نساجی و فولاد که به فحاشی ساکت الهامی کشید، تا تنش بین بازیکن و توپ جمعکن، درگیری بین دروازهبان و عکاسان پشت سرش، درگیری بین بازیکن سپاهان و هواداران رقیب که به اخراج بازیکن و بعد هم حمله به اتوبوس انجامید. همانموقع در پروندهای با عنوان «لیگ برتر حاشیهها» گفتیم که التهاب گاهی از روی سکو به زمین و بیشتر اوقات از داخل مستطیل سبز به سکوها و روی نیمکتها منتقل میشود. برای همین این که تیمها بتوانند روی تاب آوری و مهارتهای ذهنی و رفتاری بازیکنان شان کار کنند و فقط دنبال بدن سازی و کارهای تاکتیکی نباشند اهمیت زیادی دارد و در ادامه به این رسیدیم که کیفیت پایین بسیاری از تیمها و بازیکنان باعث شده آنها فقط با حاشیه دیده شده و محبوب سکوها شوند. به نقش فضای مجازی و کانالهای هواداری اشاره کردیم و به این نکته رسیدیم که وقتی مدیران باشگاه ها، هیئت مدیرهها و دیگر عناصر تفکر حرفهای در مصاحبه ها، در مواجه با هوادار و رسانه و در تقابل با رقیب را ندارند از بازیکنان چه انتظاری میتوان داشت. در انتها برخورد درست با حواشی قبلی را هم بهعنوان زمینه اتفاقات آن روز معرفی کردیم. اما آنچه شنبه و به فاصله چند روز از آن سهشنبه پرحاشیه شاهدش بودیم باردیگر گویای این بود که مشکلات فوتبال ما، بهویژه در بحث هواداری ریشهای است و ضرورت دارد برای حفظ و تداوم حضور سالم تماشاگران در ورزشگاهها، بهویژه بانوان زودتر فکری کنیم. حالا بهطور مصداقی زمینههای حواشی بازی روز شنبه را مرور میکنیم:
۱. کلیت پرحاشیه فوتبال ما
ورای پرسپولیس و تراکتور، حال فوتبال ما خوب نیست؛ همین بررسی اجمالی که به اتفاقات روز سهشنبه داشتیم نشان میدهد حاشیه بر متن فوتبال غلبه کرده و شرایط خوبی بر فوتبال ما حاکم نیست. در این بین فرهنگ هواداری در برخی شهرها بسیار عمومی و جذاب است؛ از مادربزرگها و پدربزرگها تا کودکان کم سنوسال تیم شهرشان را دوست دارند مثل انزلی و همین باعث میشود لذت فوتبال را ورای نتیجهگیری و کریهای سخیف هواداری تجربه کنند و اتمسفر هواداری هم دست تیفوسیها و هواداران دو آتشه نیفتاده است. در این فوتبال پرحاشیه، اما روی بازی پرسپولیس و تراکتور بیشتر از بقیه زوم شد، چون بعد از مدتها میزبانی در آزادی بود؛ البته که حواشی این مسابقه تلخ بود، اما نکته این است که مشکلات ریشهای در این زمینه محدود به این دو تیم و فقط این بازی نیست و باید فکری کلان کرد.
۲. دنیای بیرون از فوتبال
بسیاری از هوادارانی که شعارهای ناهنجار و رفتارهای نادرست دارند رفتارشان فقط و فقط محصول جو هواداری فوتبال نیست؛ نبود محصولات خوب و جذاب که نزدیک به دنیای نسلهای جدید باشد آنها را به سمت موسیقی زیرزمینی، محصولات فرهنگی سخیف و کلونیهایی در شبکههای اجتماعی سوق میدهد که با هنجارهای جامعه همخوانی ندارد و متاسفانه در آن چنین الفاظی بهراحتی بیان میشود. با این اوصاف سادهانگارانه است که تصور کنیم با صدور احکامی مثل محروم کردن تماشاگران یا کسر امتیاز این مشکلات حل میشود؛ در آنصورت باید منتظر بمانیم تا در یک موقعیت دیگر و با شدت بیشتری شاهد موارد مشابه باشیم، چون مشکل ریشهای حل نشده است.
۳. ارتباط بازیکنان با هواداران رقیب
در دنیای فوتبال شاهد انواع نقل و انتقالات بزرگ هستیم؛ بسیاری از بازیکنانی که روزگاری محبوب سکوهای خودی بودند به دلایل مختلفی از اختلاف با مدیریت و کادرفنی یا مباحث مالی، تیمهای رقیب میروند؛ اما عموماً درباره تیم قبلیشان و هوادارانش طوری رفتار میکنند که زمینه حواشی بعدی فراهم نشود. در آن صورت هواداران هم با آنها رفتار بهتری دارند. در همین تراکتور شاهد حضور نادری، ترابی، شیری، دانیال اسماعیلیفر و... هستیم که قبلاً تجربه حضور در پرسپولیس را داشتند؛ اما بیشتر حساسیتها روی بیرانوند و شجاع خلیلزاده است. بین این دونفر، اما بیرانوند نهایت تلاشش را میکند تا پرحاشیه باشد. او زمانی با رفتارهایش مثل سر بریدن و... هواداران استقلال را رنجاند؛ یکسال هم ناگهان تصمیم گرفت به همان استقلال برود و بحث پیشنهاد ۱۰۰ میلیاردی و... پیش آمد. او طی یکی دو فصل اخیر درخشش قبل را نداشته، تمرکز ندارد، راحت گل میخورد؛ علیه همه مصاحبه میکند؛ قهرمانیهای قدیم پرسپولیس را به نام خودش مصادره میکند؛ موضوعی که مربی بزرگی، چون برانکو یا بازیکن توانمندی، چون سید جلال ادعایش را نداشتند. هرچند هیچکدام از اینها دلیل بر بیاحترامی جمعی و شعارهای تند نمیشود؛ اما از این هم نگذریم که در تاریخ فوتبال بازیکنانی مثل عابدزاده، انصاریان و... کم نبودند که انتقالات بزرگتر و پرحاشیهتری را تجربه کردند، اما همیشه مورد احترام هر دو طرف بودند؛ اما بازیکنانی مثل هاشمینسب هم بودند که سالهاست بار حواشی گذشته و نفرتی عجیب را بردوش میکشند.
۴. مدیریت نابهسامان فوتبال ما
باشگاههای ما عنوان فرهنگی را یدک میکشند، اما نوعی رفتار آماتور در برخی مدیران، نوکیسگی در برخی دیگر موج میزند و فدراسیون فوتبال هم بهعنوان متولی فوتبال فقط برنامههای بازیها را مشخص میکند؛ کمیتهانضباطی آن هم شده محلی که بابت اتفاقات تلخ و حواشی فقط جریمههای میلیاردی وضع میکند. در این فوتبال انگار هیچ ایدهای برای تغییر معادلات به سمت فوتبالی با نشاط و بدون حاشیه نیست. انگار هر کسی از حواشی بهشکلی نفع لذت میبرد؛ بازیکن خودش را برای هواداران تیفوسی محبوب میکند؛ فدراسیون درآمدزایی میکند و مدیران باشگاهها هم با ایجاد حواشی، متهم کردن رقیب و خیلی چیزهای دیگر، انواع ناکارآمدی خود را مخفی میکنند. هرچند اتفاقات تلخی که شاهد آن بودیم به هیچ شکلی قابل توجیه نیست؛ اما وقتی در همین فصل که از نیمه رد شده مسئله فسخ بیرانوند با پرسپولیس هنوز حل نشده و از تمام شواهد مشخص است که قرار است این پرونده مشمول گذر زمان شود؛ در اتفاق بعدی بیرانوند بحث رشوه یا شیرینی به هیئت مدیره پرسپولیس را مطرح کرد و آنهم بلاتکلیف باقی ماند؛ با این اوصاف فقط و فقط این هوادار نیست که نقش خودش را به درستی اجرا نکرده است.
۵. ادمینها به جای پیشکسوتان
روزگاری هر تیم چند پیشکسوت و به اصطلاح بزرگتر داشت که قرار بود در صورتیکه حق تیم ضایع میشد مصاحبه کنند؛ پای کار باشند و حق تیم را بگیرند. الان همه کاره تیمها ادمینهای کانالها و پیجهای هواداری هستند که برای گرفتن ممبر و تبلیغ و در نتیجه درآمد بیشتر مدام بر آتش دشمنیها میدمند. عجیبتر اینکه در رفتار مدیران و بسیاری از قدیمیهای همین دو تیم هم میبینیم که چه مقدار متاثر از فضای مجازی هستند؛ انگار برخی از حرفها را فقط برای وایرال شدن در فضای مجازی میزنند. بهطور مثال زنوزی که باشگاهش به خیلی از بازیکنان قدیمی مثل دژاگه بدهی داشته خیلی راحت در برنامه تلویزیونی میگوید حاضر بوده سالها قبل پول فسخ قرارداد طارمی با ریزهاسپور را به پرسپولیس بدهد! در چنین اتمسفری هیجان و تنش غالب است و در نهایت به روی سکوها هم رسوخ پیدا میکند تا شاهد آن اتفاقات تلخ از جانب دوطرف باشیم. هرچند ذکر این نکته ضروری است که بدانیم در ورزشگاهی که چندین هزار نفر در آن حضور دارند حتی رفتار اشتباه و ناهنجار چند نفر با اینکه بسیار به چشم میآید، اما قابلیت تعمیم به همه آن هواداران را ندارد.
چه باید کرد؟
چالشهای پیش روی فرهنگ هواداری در فوتبال ما چند معلولی است و برای همین هم جنس راه حلها فقط و فقط به بحثهای فوتبالی ختم نمیشود
شرایط حاکم بر فوتبال ما به دلایل متعددی نگران کننده است؛ اول این که با این حجم از حواشی لذتی چندانی از فوتبال نمیبریم؛ دعواهای فضای مجازی به روی سکوها کشیده میشود؛ گاهی حتی پیشکسوتانی که باید برای هواداران الگو باشند متاثر از این فضا وارد ماجرا شده و حجم تنشها را بالا میبرند؛ ادامه این وضع ممکن است منجر به راه حلهای سلبی و نادرستی شود که ناظر به حل موقت صورت مسئله و باقی ماندن اصل چالشها تا بروز بعدی شان است؛ بنابراین با توجه به این که تاکید فیفا روی حضور بانوان در ورزشگاه هاست باید با چند وجهی دیدن چالش در پی حل مشکلات باشیم. در ادامه برخی راهکارها را با هم مرور میکنیم:
۱. مسئولیت کانونهای هواداری
همیشه هزینههای زیادی برای کانونهای هواداری و لیدرها میشود؛ اما در بسیاری از اوقات این لیدرها یا در حالت خوش بینانه امکان کنترل شعارها و رفتارهای هواداران را ندارند یا در حالت بدبینانه خودشان از عوامل برهم خوردن جو ورزشگاه، درگیری و طرح شعارهای هنجارشکنانه و بی احترامیها محسوب میشوند. واقعیت این است که در فوتبال با این حجم از گردش مالی، سازماندهی بهتر و منطقی کانونهای هواداری، طوری که فقط اقدام به تشویق تیم خودی کرده و کاری به هواداران و بازیکنان حریف نداشته باشند چیز پیچیدهای نیست و زیرساخت و بودجه چندانی هم نمیخواهد. مگر این که خود باشگاهها چندان مایل به انجام آن نباشند.
۲. مدنظر قرار دادن جنبههای فرهنگی
نمیشود برخی از هوادارانی را که طی سالها شخصیت شان شکل گرفته را با چند اقدام فرهنگی ساده تغییر داد؛ اما میشود انرژی جو غالب ورزشگاهها را کنترل کرده و تخلیه کرد. برنامههای لازم را برای قبل بازی و حین دو نیمه تدارک دید. با کمک کانونهای هواداری، برخی فرهنگ سازیها را انجام داد و حتی سرودهای جذابی برای تیم خودی طراحی کرد تا شعارهای ناهنجار جذابیت شان را از دست بدهند و البته در بلندمدت به تغییر امیدوار بود.
۳. برخورد قاطع با تماشاگرنماها
نمیشود در یک جو چند هزارنفری عدهای رفتارهای ناشایست انجام دهند، اما کلیت یک تیم با کسر امتیاز یا از دست دادن میزبانی و جریمه نقدی سنگین مواجه شود. هنوز ما امکان و مکانیزم درست برای برخورد با همان معدود تماشاگرانی که رفتار ناهنجار دارند و کاملاً به چشم میآیند نداریم که هیچ، حتی گاهی زمینه تقابلها با تصمیمات غلط شکل میگیرد؛ به طور مثال در همین کلیپهای مربوط به بازی میبینیم که سرویس بهداشتی هواداران تراکتور در موقعیت نامناسبی نسبت به هواداران پرسپولیس است و همین باعث اتفاقات نامناسب و حواشی بدی میشود. درحالی که باید محل استقرار و تمام رفتارهای یک تماشاگر در ورزشگاه براساس شماره صندلی و چیزهای دیگر قابل رصد کردن باشد تا در صورت بروز مشکلی فقط خود او تنبیه شود.
۴. تنش زدایی باشگاهها و بازیکنان
رقابتهای فشرده، نتیجه گرایی و در مواردی تقابلهایی که بی دلیل حیثیتی میشوند چنان یک بازی را حساس میکنند که کمترین رفتار اشتباه از کادر فنی، مدیریت یا بازیکنان یک تیم میتواند جرقه زنجیرهای از اتفاقات تلخ را بزند. متاسفانه در جریان همین بازی اخیر رفتارهای بسیاری از بزرگان طرفین دقیق نبود و بعد هم که هر دو طرف کاملاً رفتار زشت هواداران خودی را نادیده و با اغراقی عجیب هواداران رقیب را متهم کردند؛ وقتی یک سمت ماجرا سهم خودش را نبینید نمیتواند درصدد اصلاح آن بربیاید و فقط از طرف دیگر انتظار دارد و در این شرایط است که رقابتی برای حاشیه بیشتر شکل میگیرد که به ضرر نفس فوتبال یعنی تجربه هیجانی سالم و پرنشاط است.