تهرانیها ۶۰ سال قبل سیزدهبدر کجا رفتند؟
رویداد۲۴| روز جمعه ۱۳ فروردین ۱۳۴۴ صدها هزار نفر از مردم تهران و اغلب ساکنین شهرستانهای ایران، در هوایی فرحبخش و ملایم و آفتابی، نحوست سیزده را در دامن کوهستانها و در کنار چشمهسارها رودخانهها به در کردند. هواشناسی روز پنجشنبه ۱۲ فروردین اعلام کرده بود «هوای تهران فردا (روز سیزده) نیمهابری است و در بعضی ساعات توام با ریزش بارانهای پراکنده و رگبار در نقاط کوهستانی... همچنین احتمال میرود فردا باد نسبتا شدیدی در سطح زمین وجود داشته باشد...»، اما روز سیزده آن سال نهتنها در کوهستانها، که در سراسر شمال و تهران و اطراف آن بارانی نبارید بلکه در تمام طول ساحل دریای مازندران نیز لکه ابری دیده نمیشد!
با این همه مردم تهران تا نزدیک ظهر سیزدهم نگران بودند، که مبادا بساط سیزده به در را با زحمت به خارج شهر ببرند و بعد دچار «رگبارهای پراکنده شوند»! این بود که بعضی از خانوادهها تا نزدیک ظهر در تردید بودند و بعضی هم به استناد پیشبینی هواشناسی سیزده را در خانههاشان به در کردند.
در سیزدهم فروردین نیم قرن پیش سه عامل باعث شد که مردم کمتر از سالهای قبل برای سیزده به در از شهر خارج شوند. این سه عامل عبارت بود از باران شب سیزده، پیشبینی هواشناسی، باد روز سیزده. ولی با وجود این بیش از نیمی از مردم تهران روز سیزدهم در بیابانها و سبزهزارهای دور و نزدیک شهر، نحوست سیزده را از خود دور کردند.
خبرنگاران روزنامه اطلاعات که روز جمعه سیزدهم فروردین ۱۳۴۴ از سد کرج تا کشتزارهای شهرری از رودهن تا قاسمآباد شهرری همهجا را زیر پا گذاشته و شاهد مراسم سیزده به در مردم تهران بودند، گزارشی درباره این مراسم تهیه کردند که فردای آن روز در روزنامه یادشده منتشر شد. شرح گزارش را در پی میخوانیم:
نیاوران
برخلاف هر سال که ده درصد از مردم تهران به نیاوران میرفتند به علت ایجاد ساختمان و عدم کشت، امسال تنها در حدود یک هزار خانواده در زیر درختهای این محل جمع شده بودند.
در شمسآباد، حسینآباد و لویزان که در بالای مجیدیه قرار دارند، جمعیت انبوهی از مردم به چشم میخورد میتوان گفت که در این محل بیش از یکصد هزار تن از مردم تهران گرد آمده بودند. برخلاف سایر محلها در اینجا مردم از صبح خیلی زود بساط خود را پهن کرده بودند. بیشتر آنها از بیم باران با خود چتر آورده بودند. اغلب آنها با کامیون و وانت آمده بودند و فقط ۲۵ درصد آنها از خود اتومبیل داشتند که آنها هم بیشتر رانندگان تاکسی بودند. در میان کشتزارهای این محل دختران چادری گندمها را گره میزدند تا بختشان باز شود و در سال جاری به خانه شوهر بروند. کار و کاسبی ساربانان خوب بود و زن و مردم و کودک و بزرگ برای سرگرمی شترسواری میکردند. کشاورزان این حدود که ابتدا با ورود مردم به مزارع خود مخالف بودند وقتی رواج بازار ساربانان را دیدند، آنها نیز الاغهای خود را به میدان فرستادند و به مردم کرایه دادند!
در هر گوشهای از این سه محل صحنههایی از رقصهای محلی به چشم میخورد به درختها طناب بسته بودند و بزرگ و کوچک تاب میخوردند و بساط مشروب کمتر به چشم میخورد. اغلب در همین محل دیگ آش رشته بار گذاشته بودند ولی وزش باد شدیدی که در ساعت ۱۰ صبح آغاز شد باعث ناراحتی میشد.
در این محل همه مظاهری که از عهد کهن برای مراسم «سیزده به در» انجام میشد به چشم میخورد.
در اینجا خبری از ورقبازی نبود، مردها مشروب نمیخوردند و ساعت ۶ بعدازظهر نیز مردم بساط خود را جمع کردند و به خانههایشان برگشتند.
در شمیرانات
در ونک، اوین، کوی مکانیر، فرحزاد و درکه و کوههای پسقلعه نیز تمرکز زیادی دیده میشد. در این سه محل طبقات متوسط مردم تهران جمع شده بودند و میتوان گفت که نزدیک دویست و پنجاه هزار نفر در این محلها در کنار سبزهزارها دیده میشدند در اینجا برخلاف شمسآباد بساط مشروب رونق فراوانی داشت، ورقبازی میکردند و از تاب خوردن کمتر اثری دیده میشد.
شتری نیز برای سوار شدن نبود. در اینجا فقط میخوردند و میرقصیدند و شوخی میکردند. اما در کوههای پسقلعه و در ارتفاعات ونک و درکه جوانها با سازهای خود غوغایی به پا کرده بودند. مردمی که به این محلها آمده بودند با وجود وزش باد تا ساعت ۸ شب از جای خود تکان نخوردند و تازه بیشتر آنها تا جاده پهلوی [خیابان ولیعصر کنونی]پیاده رفتند و در حال پیادهروی نیز ساز میزدند و میرقصیدند. لباسهای رنگارنگ آنها منظره بدیعی به وجود آورده بود و در این منطقه هیچ زد و خورد یا اختلافی بین مردم روی نداد.
دست از پا درازتر
در قریه کن با باغفیض، حسنآباد و دهکدههای شمال جاده کرج، چون زارعین مانع ورود مردم به کشتزارهایشان بودند، جمیعت زیادی جمع نشده بودند و اغلب آنها هم که آمده بودند، دست از پا درازتر به نقاط دیگر رفتند!
بزرگترین اجتماع
بزرگترین محلی که مردم تهران برای به در کردن نحوست سیزده برای خود انتخاب کرده بودند آبادیها و سبزهزارهای جاده کرج بود. این منطقه از چیتگر شروع میشد و از یک طرف به سد کرج و از طرف دیگر به حصارک ختم میگردید. یک آمار دقیق نشان میدهد که ۲۸ هزار اتومبیل در این منطقه پارک شده بود و این رقم تاکنون بینظیر بوده است.
اشخاصی که به این منطقه آمده بودند برخلاف دیگران دیرتر حرکت کرده بودند. آنها از ساعت ۹ صبح راه افتادند و در ساعت ۵ بعدازظهر به گردش و تفریح خود پایان دادند. اغلب این اشخاص اتومبیل داشتند از کرج تا نزدیکی سد کمتر جایی بود که اتومبیل پارک نشده باشد. مردم به علت ورود به باغها کمتر دیده میشدند و فقط تعداد اتومبیلها کثرت جمعیت را نشان میداد.
۵ ساعت تمام طول کشید تا این مردم به شهر بازگشتند، و به عقیده خود آنها این تاخیر نیز یک نوع سرگرمی و تنوع محسوب میشد، زیرا برنامه سیزده به در را که ساز و آواز بود، داخل اتومبیلها ادامه میدادند. در این محل کسب و کار کسانی که باغ اجاره میدادند سخت گرم بود.
آب کمیاب بود
در دهکدههای شهریار نیز تنها کسانی که در این محل باغی یا بستگانی داشتند گرد آمده بودند و هیجانی به چشم نمیخورد، اما در اطراف جاده ساوه، وصفنار، ترکآباد و قاسمآباد بیش از سیصد هزار تن از مردم جنوب شهر گرد آمده بودند. همهجا بساط چای دیده میشد و سماورها میجوشید. بیش از تمام نقاط در این محل بچه دیده میشد.
مردها اغلب خوابیده بودند و زنها مراقب بچههایشان بودند بعضی چادر برپا کرده بودند بیشتر این جمعیت با گاری و درشکه و دوچرخه آمده بودند و اغلب سبزههای خود را نیز همراه آورده بودند! بچهها توپ بازی میکردتد و آب کمیاب در این منطقه بود.
جای بیسروصدا
کشتزارهای شهرری نیز دیروز مورد توجه مردم جنوب شهر تهران و خود اهالی محل قرار گرفته بود، بیشتر آنها در اراضی علیآباد، مجدالدوله، ابنبابویه، دامنه کوه بیبیشهربانو و باقرآباد باقراوف جمع شده بودند و تنها کارشان خوردن و صحبت کردن بود. تقریبا همه زنها چادر سر داشتند و از سر و صدا خبری نبود.
در فشم، اوشان و میگون نیز گروهی جمع شده بودند ولی تعداد جمعیت قابل ملاحظه نبود.
حاجی فیروزها و گداها
حاجی فیروزها امسال ابتکارات تازهای به کار برده بودند و علاوه بر سیاه کردن صورت خود و پوشیدن شلیته، خود را گریم کرده بودند و اشیای دیگری نیز بر خود بسته بودند و در همهجا به چشم میخوردند، بخصوص در جاده کرج و شمسآباد.
دیروز کسب و کار گداها نیز بد نبود و در همهجا دیده میشدند بخصوص جمعی «زن غربتی» دیده میشدند که با جام برنجی که روی آن دستی نصب شده بود گدایی میکردند!
وضع خوراک و آشامیدنی
از نظر خوراک و آشامیدنی، چون همه با خود آورده بودند گرانی به چشم نمیخورد ولی در بعضی جاها کمبود آب آشامیدنی سالم محسوس بود. میوهفروشهای دورهگرد نیز در اطراف بساط مردم فعالیت میکردند.
انتظامات خوب بود
وضع انتظامات خوب بود. مامورین پلیس و ژاندارمری با نهایت فعالیت مشغول کار بودند و بهخوبی نیز انتظامات را برقرار کردند. ژاندارمری مرکز در ۱۷ نقطه بهداری سیار دایر کرده بودند و در همهجا ژاندارمها مسلح و جیپهای مجهز به بیسیم در حرکت بود.
پاسگاههای سیار نیز دایر شده بود. تیمسار خسروانی فرمانده تاحیه یک ژاندارمری از بامداد تا شام به اتفاق معاونش آقایان سرهنگ اسعدی و سرهنگ دولتشاهی در جادهها و مراکز تجمع جمعیت در حرکت بودند. تیمسار خسروانی به خبرنگار ما گفت که علاوه بر افراد پاسگاههای محلی، افراد هنگ چهار احتیاط، افراد گروهان احتیاط هنگ یک و کلیه افراد آموزشگاههای ژاندارمری به حفظ انتظامات گماشته شده بودند تا مردم مراسم ملی خود را درنهایت آسایش و امنیت برگزار کنند.