رویداد۲۴ هدی کاشانیان: امام علی النقی (ع)، که به عنوان امام هادی (ع) نیز شناخته میشود، دهمین امام از ائمه دوازدهگانه شیعه است. دوران امامت امام هادی با خلافت چند تن از خلفای عباسی از جمله متوکل همزمان بود. او بیشتر سالهای امامتش را در سامرا تحت نظارت حاکمان عباسی گذراند. علم و دانش امام هادی (ع) همانند آباء و اجداد گرامیاش، علم لدنی بود؛ یعنی مستقیماً از طریق غیب و همچنین از علوم و معارف قرآن و سنت رسول الله (ص) و پدران بزرگوارش دریافت میکردند.
علی بن محمد مشهور به امام هادی (ع) یا امام علی النقی (ع) در ۱۵ ذی الحجه سال ۲۱۲ ق در منطقهای به نام صریا در نزدیکی مدینه متولد شده است. پدر ایشان امام جواد (ع) و مادرش کنیزی به نام سمانه مغربیه بود. نام مبارک ایشان، علی است و از القابشان هادی، نقی، عالم، فقیه، امین، موتمن، طیب و متوکل است. کنیه آن حضرت نیز ابوالحسن بوده و به ایشان «ابوالحسن ثالث» میخواندند.
همسر امام هادی (ع) حُدیث یا سلیل نام داشت، او کنیزی از اهالی «نوبه» بود و او مادر امام حسن عسکری (ع) است. اکثر علمای شیعه چهار فرزند پسر برای امام هادی (ع) ذکر کردهاند، اما در تعداد دختران او اختلاف است. خصیبی مینویسد: فرزندان امام هادی (ع) عبارتند از: امام حسن عسکری (ع)، محمد، حسین و جعفر (مدّعی امامت و معروف به جعفر کذاب) شیخ مفید در مورد فرزندان او مینویسد: جانشین آن حضرت ابامحمد حسن (ع) است که امام بعد از اوست و حسین و محمد و جعفر و دختری به نام عایشه، و این شهرآشوب دختری به نام علیه برای او نام میبرد. البته با توجه به قرائن و شواهد امکان دارد امام هادی (ع) فقط دارای یک دختر بوده باشد که نامهای متفاوتی داشته است. از سخنان علمای اهل سنّت نیز برمیآید که وی چهار فرزند پسر و یک دختر داشته است.
امام دهم شیعیان، امام هادی (ع) دارای قامتی متوسط، گونههایش اندکی برآمده و سرخ و سفید و چشمانی درشت بود. لباس امام جبهای خشن بود و او زیر پای خود حصیری پهن میکرد و زندگی سادهای داشت. ایشان انگشتری به انگشت داشتند که نقش انگشتر «اللّه ربّی و هو عصمتی من خلقه؛ خداوند پروردگار من است و حامی ام از شر آفریدگانش» گزارش شده است. همچنین نقش انگشتر دیگر وی، «حفظ العهود من أخلاق المعبود؛ پایبندی به پیمانها از خُلق خداوند است» ثبت شده است. امام هادی (ع) بسیار بخشنده بودند و همیشه بر لبانش تبسم بود، به طوری که هر غمگینی که بر وی مینگریست، شاد میشد. امام دارای شکوه و هیبتی بودند که همه افراد از جمله حاکمان آن زمان به ایشان احترام زیادی قائل بودند.
امام هادی (ع)، در سال ۲۲۰ق، در هشت سالگی به امامت رسید. اما سن پایین امام هادی (ع) در آغاز امامت، منجر به تردید شیعیان نشد، چراکه امامت امام جواد پدر او نیز در سن کم آغاز شد. به نوشته شیخ مفید، شیعیان پس از امام نهم، به استثنای عده اندکی، امامت امام هادی (ع) را پذیرفتند. آن عده موسی مُبَرقَع را امام میدانستند. با این حال پس از مدتی از اعتقاد خود برگشتند و به عموم شیعیان پیوستند. سعد بن عبدالله اشعری، بازگشت آن عده به امام هادی (ع) را در پی بیزاریجستن موسی مبرقع از آنان دانسته است. شیخ مفید و ابنشهرآشوب، اتفاقنظر شیعیان بر امامت امام هادی (ع) و عدم ادعای امامت از سوی کسی جز وی را دلیل محکمی بر اثبات امامت وی دانستهاند. محمد بن یعقوب کُلینی و شیخ مفید، نصوص مربوط به اثبات امامت وی را در آثار خود برشمردهاند. بنا به گفته ابنشهرآشوب، شیعیان از طریق نصوص امامان پیشین، بر امامت علی بن محمد آگاه شدند؛ نصوصی که توسط راویانی از جمله اسماعیل بن مهران و ابوجعفر اشعری نقل شدهاند. امام هادی (ع) در زمانی به امامت رسیدند که عباسیان در اوج قدرت خود بودند. ایشان در سن جوانی پس از شهادت پدرشان به امامت رسیدند و در دوران خلافت خلفای عباسی همچون متوکل، منتصر، مستعین، و معتز زندگی کردند. دوران امامت امام هادی (ع) با فشارها و محدودیتهای سیاسی زیادی همراه بود، به طوری که ایشان بیشتر دوران امامت خود را در سامرا تحت نظر خلیفه عباسی گذراندند.
متوکل عباسی در سال ۲۳۳ق امام هادی (ع) را وادار کرد از مدینه به سامرا برود. دلیل این کار متوکل، بدگوییهای عبدالله بن محمد کارگزار حکومت عباسی در مدینه و بریحه عباسی امام جماعت منصوب خلیفه در مکه و مدینه، علیه امام هادی و همچنین گزارشهایی از میل مردم به امام دهم شیعیان بوده است. به گزارش مسعودی، بریحه، در نامهای به متوکل، به وی گفت: «اگر مکه و مدینه را میخواهی، علی بن محمد را از آنجا بیرون کن؛ زیرا او به سوی خود دعوت میکند و شمار زیادی را دور خود جمع کرده است.» بر همین اساس، یحیی بن هَرثَمه از سوی متوکل، مأمور انتقال امام هادی به سامرا شد. امام هادی (ع) در نامهای به متوکل، بدگوییها علیه خویش را رد کرد؛ اما متوکل در پاسخ، با احترام از او خواست به سوی سامرا حرکت کند. متوکل برنامه انتقال امام هادی (ع) به سامرا را به گونهای طراحی کرده بود که حساسیت مردم برانگیخته نشود و مسافرت اجباری امام، پیامدی به دنبال نداشته باشد؛ اما سبط بن جوزی از علمای اهلسنت گزارشی از یحیی بن هرثمه نقل کرده است که براساس آن مردم مدینه بسیار ناراحت و برآشفته شدند و ناراحتی آنان به حدی رسید که ناله و شیونی به راه انداختند که مدینه تا آن زمان چنین وضعی به خود ندیده بود. امام هادی (ع) پس از خروج از مدینه، وارد کاظمین شد و در آنجا با استقبال مردم مواجه گردید. در کاظمین، به خانه خزیمة بن حازم رفت و از آنجا به سوی سامرا حرکت داده شد.
امام هادی (ع) به عنوان یکی از دانشمندان برجسته و فقیهان زمان خود شناخته میشدند. ایشان در زمینههای مختلف علمی، فقهی، و اخلاقی به ارشاد و هدایت مردم پرداختند. بسیاری از احادیث و روایات اسلامی از ایشان نقل شده است که همچنان در منابع دینی مورد استناد قرار میگیرند.
یکی از اقدامات مهم امام هادی (ع)، تأسیس و تقویت شبکه وکالت بود. این شبکه از نمایندگان و وکلای امام تشکیل شده بود که وظیفه داشتند امور دینی، اجتماعی، و مالی شیعیان را در نقاط مختلف سرزمینهای اسلامی مدیریت کنند. این سیستم به عنوان یک راهکار مؤثر برای ارتباط امام با پیروانشان در دوران فشارهای سیاسی عمل میکرد.
بر پایه گزارشی که در اثباتالوصیه نقل شده است پس از شهادت امام جواد (ع)، از سوی حکومت عباسی شخصی به نام ابوعبدالله جُنَیدی که متعصب و در دشمنی با اهلبیت زبانزد بود، مأمور شد تا امام هادی (ع) را تعلیم دهد و او را زیر نظر داشته باشد و از ارتباط شیعیان با او جلوگیری کند؛ اما پس از چندی این شخص تحت تأثیر علم و شخصیت امام شیعه شد.
امام هادی (ع) در سال ۲۵۴ هجری قمری در سامرا به شهادت رسیدند. امام هادی (ع) در شهر سامرا در سال ۲۵۴ هجری قمری به شهادت رسیدند. در مورد روز شهادت ایشان شیخ کلینی در کتاب اصول کافی به دو روایت اشاره میکند که در یکی، چهار روز مانده به آخر ماه جمادی الآخر و در دیگری ماه رجب (بدون ذکر روز آن) بهعنوان تاریخ شهادت آن حضرت بیان شده است. علامه مجلسی نیز در بحارالانوار دو روایت در مورد شهادت آن حضرت نقل میکند که در یکی، سه روز مانده به آخر رجب (یعنی روز ۲۶ یا ۲۷ رجب) و در دیگری، روز سوم ماه رجب به عنوان تاریخ شهادت آن حضرت ذکر شده است. در تقویم ایران روز سوم رجب به عنوان تاریخ شهادت آن حضرت مشخص شده است.
علامه مجلسی در مورد نحوه شهادت آن حضرت میگوید: «بنا بر قول ابن بابویه و جماعتى دیگر، معتمد (به دستور معتز عباسى خلیفه وقت) آن حضرت را با زهر شهید کرد، و در وقت شهادت آن امام غریب، به غیر از امام حسن عسکرى (ع) کسى نزد آن جناب نبود.» پس از شهادت، امام حسن عسکری (ع) بر پیکر پدر خویش نماز گزارد و پس از تشییع جنازه، ایشان را در منزل خویش به خاک سپردند.