رویداد ۲۴| عباس عبدی در یادداشت امروز خود نکاتی را درباره مفهوم وفاق و تفاوت آن در حدود اخلاق و سیاست ذکر کرده است. او خطاب به رئیس جمهور نوشته: «اگر قدرت داشتید، دوست و دشمن تابع وفاق با شما خواهند شد و اگر قدرت نداشته باشید، دوست هم به وفاق شما پشت میکند، چه رسد به دشمن.»
او در توضیح سخن خود آورده است: «مساله وفاق در ایران، دو وجه متمایز و ضمنا مرتبط با هم دارد؛ اول وفاق درون ساختار قدرت است. شما، چون نماینده مجلس و از نزدیک شاهد امور بودهاید بیش از مردم از تنش درون حکومت و چوب لای چرخ یکدیگر گذاشتن آنان اطلاع دارید. پس حل این شکاف و حرکت به سوی وفاق درون قدرت شرط لازم موفقیت شماست.»
عبدی ادامه داده: «وجود مخالفتهای تندرو در جامعه مشکلی نیست. بدترین و قدرتمندترین آنها مجاهدین خلق بودند که از عرصه عمومی حذف شدند. مساله اصلی که مغایر با وفاق عمل میکند، مخالفت تندروها با اتکا به منابع و نهادهای قدرت است. برای نمونه تندروهای مخالف که در جریان انتخابات سه شکست سخت خوردند، خطری برای شما ندارند که مفید هم هستند، ولی وابستگیهای آنان به منابع عمومی و روابط قدرت مساله اصلی است. نمونه آن کیهان است که از منابع عمومی برای مخالفت با دولت استفاده میکند. یا رفتارهای صدا و سیما که نسبت به آن باید حساس باشید. نکته دیگری که این مخالفتها را حساستر میکند، بهرهمند بودن آنان از تبعیضهای نظارتی است. اگر در دولت پیش کسی کوچکترین تعریضی به دولت و رییس آن میکرد که شائبه نادرست بودن آن وجود میداشت، فوری با احضار یا دادگاه و تذکر مواجه میشد (نمونه آقای محمد مهاجری)، ولی اکنون وجود چنین تبعیضهایی به شکل معکوس و علیه دولت میتواند خطرناک باشد.»
این تحلیلگر اصلاحطلب نوشته: «مساله اصلی برای تحقق وفاق در سطح حکومت، اجازه ندادن به عوامل تخریبگر وفاق در پوشش منابع عمومی و بیتالمال و نیز بهرهمند از رانت و تبعیضهای نظارتی است و این وظیفه اصلی شماست که مبادا در برابر آن سکوت کنید. سکوت شما این بحران را تشدید میکند و درک اخلاقی از این رفتار نمیشود، ضمن اینکه جلوگیری از آن جز با موازنه قوا و برخورد حقوقی و سیاسی ممکن نیست. اگر دولت بپذیرد که افراد و گروههایی با استفاده از منابع عمومی (مستقیم یا غیرمستقیم) علیه دولت کارشکنی کنند و همچنین از مصونیت رسیدگی برخوردار باشند، بدون تردید در ماجرای وفاق بازنده است. با اولین اقدامها در این زمینه باید اعتراض جدی، هر چند نه لزوما علنی نمود. آنچه مهم است، علنی بودن اعتراض نیست، بلکه نتیجهبخش بودن آن است. این بخش از وفاق درون ساختاری بسیار مهم و ضروری است. بدون آن نمیتوان هیچ گام مفیدی را برداشت. فقدان این وفاق، انرژی دولت را مستهلک میکند، امکان تصمیمگیری را از میان میبرد و مهمتر از همه مانع ایجاد وفاق مهمتر یعنی وفاق با مردم میشود.»