ترامپ چه در سر دارد؟
رویداد۲۴ تصمیم نابخردانه و بی ضابطه کاخ سفید برای گنجاندن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سازمان های تروریستی با وجود آنکه طی روزهای اخیر موجی از نگرانی و اما و اگرهای بی پایان را در داخل و خارج دامن زده چندان هم نباید شگفت آور باشد. حقیقت آن است که از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ نوعی ستیزه جویی رو به فزونی و غیر قابل مهار در قبال ایران سیاست خارجه آمریکا را فرا گرفته است. تروریستی خواندن نهاد نظامی یک کشور اقدامی خلاف عرف بین المللی و مغایر با اصول پذیرفته شده جهانی و به نوعی نقض آشکار اصل حاکمیت ملی محسوب می شود. با این حال این تصمیم یکجانبه رییس جمهور ماجراجوی آمریکا اولین تصمیم از این دست نبوده و قابل انتظار است که آخرین آن هم نباشد. ساکن این روزهای کاخ سفید طی مدتی که از زمامداری اش می گذرد نشان داده برای دستیابی به خواسته هایش آماده گذشتن یکباره از هر قانون ، عرف یا اصل پذیرفته شده ای در عرصه بین الملل است. تروریستی اعلام کردن سپاه هم پس از تصمیم های خارج از عرف دیگری نظیرخروج از برجام ، انتقال سفارت امریکا از تلاویو به بیت المقدس ، به رسمیت شناختن حق حاکمیت اسراییل بر بلندی های جولان و ... تازه ترین قطعه از پازل نقشه ای است که ترامپ خوابش را برای منطقه آشفته خاورمیانه دیده است. البته پنهان کاری ها و پیچیدگی های رفتاری مقامات کاخ سفید مانع از آن شده که بتوان به روشنی تصمیم بعدی نومحافظه کاران امریکایی برای ایران و خاورمیانه و یا به طور کلی طرحی که آنها برای منطقه ما در سر دارند را دریافت. در کنار مساله شفاف نبودن طرح مقامات کاخ سفید برای آینده خاورمیانه ، نداشتن تصویری روشن از دورنمای تنش در روابط ایران و ایالات متحده و پیامدهایی که دامنگیر جامعه ایرانی خواهد شد نگرانی ها در حوزه امنیت ملی را دو چندان می کند. بدیهی است که طرح صلح ترامپ برای خاورمیانه یا آنچه که رییس جمهور نومحافظه کار امریکا از آن به عنوان "معامله قرن" یاد می کند فضایی برای ادامه سیاست های منطقه ای ایران در نظر نگرفته باشد. اما درباره اینکه نظام سیاسی ایران به طور دقیق در کجای طرح خاورمیانه ای ترامپ قرار داده خواهد شد فعلا تنها می توان به گمانه هایی نامطمئن بسنده کرد. بنا به تصور مقام های کاخ سفید به بار نشستن محصول "معامله قرن" تنها با خشکاندن ریشه های نفوذ و سیطره ایران در منطقه ممکن می شود. چرا که ایران تنها کشور منطقه است که با بهره گیری از توان و نفوذ خود دست به کار خنثی سازی سیاست های نظم جویانه امریکا برای منطقه خاورمیانه است. موثرترین ابزار ایران برای پیش بردن سیاست آمریکا ستیزانه اش هم سپاه پاسداران و شاخه برون مرزی آن یعنی سپاه قدس است که نقش آفرینی های اخیرش در تار و مار کردن بنیادگراهای موسوم به داعش در جبهه عراق و سوریه بر حجم کارآمدی اش افزوده است و بیم آن می رود که ادامه حضور منطقه ایش به استقرار پایگاهی دایمی آن هم در نزدیک ترین موقعیت به اسراییل بیانجامد . ضمن اینکه از کمک های موثر ایران برای تقویت جریان های مبارزی همچون حزب الله و حماس و نیز توان و ظرفیت قابل توجهش برای ایجاد و سازماندهی گروه ها و سازمان های مشابه در دیگر نقاط حساس منطقه نباید گذشت. اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود. نقش آفرینی های داخلی سپاه هم از چشم دستگاه حاکمیتی ایالات متحده دور نمانده است. بی علت نیست که کلیت نهاد سپاه و نه فقط شاخه بین المللی اش _ سپاه قدس_ در فهرست سازمان های تروریستی قرار گرفته است. در موازنه جویی های داخلی نیز نقش سپاه به عنوان اهرمی توانمند و برخوردار از منابع اصلی قدرت و ثروت برای تغییر موازنه قدرت به زیان جریان های معتدل شناسایی می شود. درواقع سپاه پاسدارانی که دولت ترامپ تصویر کرده با اتکا به گفتمانی رادیکال و ستیزه جویانه و با دسترسی هایش به ابزارهای اساسی قدرت و ثروت نقش اصلی را در بقای سیاست های آمریکا ستیزانه ایران بازی می کند و به اصلی ترین مانع برای تغییر در شرایط موجود نظام سیاسی ایران تبدیل شده است. از این حیث دولت آمریکا سپاه را نه صرفا یک نهاد نظامی بلکه مجموعه امنیتی _ اقتصادی _ ایدئولوژیکی پرتوان و تهدیدزایی می بیند که مهار سر رشته های حکمرانی در ایران را در اختیار خود گرفته است. پس برخورد و مقابله جدی با چنین نهادی به منظور زدودن توان و تهدیدزایی اش به اولویتی مهم در سیاست خاورمیانه ای آمریکا تبدیل می شود. اتفاقی که احتمال ایجاد خط تعاملی دوباره میان نظام سیاسی ایران با دستگاه حاکمه ایالات متحده را بسیار دور از دسترس می سازد. حال البته برای کامل تر شدن چشم انداز موجود باید منتظر نوع واکنش های نظام جمهوری اسلامی و نیز نحوه اقدام و عمل گروه ها و جناح های سیاسی و مدنی ایران هم باشیم
" ذبیح الله سعیدی کارشناس مسائل خاورمیانه"
خبر های مرتبط