وزیر میراث فرهنگی با میراث فرهنگی چه کرد؟/ مجلس یازدهم مونسان را استیضاح میکند؟
رویداد۲۴ شادی مکی: میراث ملی سرمایه هر سرزمین و ملتی است. ایران نیز از جمله کشورهایی است که به دلیل تمدن و تاریخ طولانیمدت خود بیش از بسیاری از کشورها از موهبت عظیم داشتن انواع آثار و ابنیه تاریخی برخوردار است. میراثی که توسط نیاکان ما طی قرون و اعصار ساخته و پرداخته شده و به دست ما رسیده و نگهداری و حفظ آن بر عهده دولت و ملت در کنار هم است تا به سلامت به دست آیندگان برسد.
برای دستیابی به این مهم نه تنها ضروری است فردی متخصص و متبحر بر مسند وزارت، وزارت میراث فرهنگی بنشیند بلکه باید مردم نیز میراث نیاکانمان را ارج نهاده و این موضوع را از نسلی به نسل بعد منتقل کنند. موضوعی که گویی مدتهاست نزد مردم ما رنگ باخته و نیاز به فرهنگسازی و آموزش دارد. سیاوش آریا کنشگر میراث فرهنگی دراین باره به رویداد۲۴ میگوید: سازمان میراث فرهنگی که مدتی قبل تبدیل به وزارتخانه شد، در گذشته سازمانی بود که رییس آن مستقیم از سوی ریاست جمهوری پیشنهاد داده میشد و به نوعی وابسته به نهاد ریاست جمهوری بود و رئیس آن موظف به پاسخگویی به مجلس نبود. در نتیجه بر عملکرد این سازمان نظارت درستی صورت نمیگرفت. با تبدیل این سازمان به وزارتخانه هرچند معجزهای رخ نخواهد داد، اما مهمترین بحث حقوقی آن که پاسخگویی وزیر به مجلس است، رقم زده شد.
وی ادامه میدهد: با وزاتخانه شدن این سازمان شرایط به گونهای شد که در حال حاضر اگر وزیر میراث فرهنگی عملکرد نتیجهبخشی نداشته باشد مجلس میتواند وی را استیضاح و در صورت لزوم برکنار کند.
این پژوهشگر میراث فرهنگی و گردشگری با تاکید براینکه وقتی سازمانی تبدیل به وزارتخانه میشود قدرت اجرایی و عملکرد آن بیشتر میشود، خاطرنشان میکند: با چنین تغییری قدرت سازمان افزایش یافته و عملکرد و تعامل آن با سایر ارگانها نیز بهتر میشود. هدف ما از طرح این موضوع نیز افزایش قدرت اجرایی وزارتخانه و وزیر بود.
وی با تاکید براهمیت تخصص و کارآمدی وزیرمنتخب میراث فرهنگی، عنوان میکند: اگر شخصی که به لحاظ علمی ناکارآمد بوده به عنوان وزیر میراث فرهنگی انتخاب شود، کاری از پیش نمیرود. حتی مدیران ادارات میراث فرهنگی در ۳۱ استان کشور نیز باید از میان کارشناسان میراث فرهنگی یا یکی از رشتههای مرتبط انتخاب شوند اما در بسیاری موارد این اتفاق نمیافتد و بدتر اینکه در راس وزارتخانه کسی گمارده شده که تخصصی در حوزه میراث فرهنگی ندارد به همین علت نیز فعالان و دلسوزان وزارت میراث فرهنگی مخالف تصدی وی بر این وزارتخانه بودند.
به گزارش رویداد۲۴ انتقادها از وزیر میراث فرهنگی در حدی بود که حتی یکی از نمایندگان مجلس گفته بود: «در دوره مونسان برخی آثار باستانی به مرغداری و دامداری تبدیل شدهاند و افزایش سرقت آثار و عدم اقدام قاطع در اجرای قانون مجازات سارقان فرهنگی و آثار باستانی، سهل انگاری در صدور مجوزهای معادن در جوار آثار تاریخی که آلایندگی آنها میتواند آثار مخرب بر آثار باستانی داشته باشد.»
پروانه سلحشوری نیز گفته بود سه مدیرکل (تهران، قزوین و هرمزگان) در دوران تصدی مونسان تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند و این یعنی مدیریتی در این حوزه وجود نداشته است.
سیاوش آریا کنشگر میراث فرهنگی میگوید: اگر تا کنون تحولی درحوزه میراث فرهنگی رخ نداده، یکی از دلایل آن عدم تخصص وزیر فعلی است. شاید این شخص خوب باشد و کارهای ارزنده زیادی نیز در سایر حوزهها انجام داده باشد، اما از آنجاییکه کار مدیریتی در حوزه میراث فرهنگی انجام نداده و با این حوزه آشنا نیست نتیجه قابل قبول ایجاد نشده و نمیشود.
آریا میافزاید: مجلس قبل حتی اتفاقات پیش آمده در وزارت میراث فرهنگی را پیگیری نکرد و فقط یکبار خانم سلحشوری پرسشی درباره مرمت گنبد مسجد شیحلطفالله اصفهان از وزیر کرد که آنهم اصلا پیگیری نشد اما فرهنگی امیدواریم که در این مجلس از حق مردم در این زمینه دفاع شود و کمکاریهای حوزه میراث فرهنگی به وزیر گوشزد شود زیرا براساس قوانین ما اثری که ثبت ملی میشود یعنی متعلق به همه مردم ایران است و این یعنی همه مردم ایران نیز مسئول حفظ و نگهداری آن بوده و این کار تنها بر عهده سازمان یا وزارت میراث فرهنگی نیست، بلکه این ارگان تنها یک متولی است که از سوی دولت اختیاراتی به وی محول شده و بودجهای هم برای آن در نظر گرفته شده است.
آریا توضیح میدهد: وقتی یک اثر ثبت ملی میشود وزیر میراث فرهنگی نامهای به استاندار شهر محل اثر ارسال کرده و از طریق استاندار نامه به اداره کل میراث فرهنگی در مرکز استانها رفته و یک رونوشت هم برای تمامی نهادها از جمله شهرداری، فرمانداری، آموزش و پرورش، محیط زیست، راه و شهرسازی و ... ارسال میشود مبنی بر این که این اثر به عنوان اثر ملی ثبت شده است.
وی اضافه میکند: براساس قوانین هر نهادی که قصد انجام کار عمرانی داشته باشد باید این موضوع را بررسی کند که آیا اثری ثبت شده در کنار آن قرار دارد و در صورتی که جواب مثبت بود باید برای ادامه فعالیت خود مجوز بگیرد. در این زمان کارشناسان میراث فرهنگی استان بر اساس مقررات موجود تصمیم میگیرند که آیا این فعالیت میتواند ادامه داشته باشد یا خیر؟
او تصریح میکند: در کشور ما هیچ نهادی خود را موظف نمیداند که برای اقدامات توسعهای و ... از محیط زیست و میراث فرهنگی اجازه یا استعلام بگیرد و تنها در صورتی به موضوع پرداخته میشود که موضوع توسط رسانهها فاش شود. در این زمان تازه سازمان میراث فرهنگی یا محیط زیست مطلع میشوند. در این شرایط میراث فرهنگی یا محیط زیست مقصر نیستند، زیرا نمیتوانند یکایک حوادث منجر به آسیب دیدن میراث فرهنگی را در استانی بزرگ را پیشبینی کنند بلکه در اینجا تخلف از سوی نهادهایی دیگر انجام میشود.
این پژوهشگر میراث فرهنگی و گردشگری تاکید میکند: شهرداریها با توجه به اینکه مسئول توسعه و عمران شهرها هستند، بیشترین تخلفات را در حوزه میراث فرهنگی انجام میدهند. آنچنانکه چند سال پیش زهرا احمدیپور رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی در رسانهها اعلام کرد که «عملکرد شهرداریها چنین شده که یک لودر برمیدارند و به جان آثار تاریخی میافتند. این درحالی است که آنها مکلفند از ما استعلام بگیرند گرچه نامه مربوط به ملی بودن اثر نیز قبلا از سوی استانداری به این نهادها ارسال میشود.» البته این ضعفی است که نمیتوان به میراث ربط داد بلکه ضعف اصلی در سایر نهادهاست.
وی راهکار برونرفت از این مشکلات را آموزش، پالایش فرهنگ و سختگیری قوانین عنوان کرده و توضیح میدهد: در کشور ما قانون درباره حفاظت از میراث فرهنگی وجود دارد، اما به درستی اجرا نمیشود. مثلا وقتی یک نهاد درباره یک اثر تخلف میکند باید طبق قوانین سریعا محاکمه شده و مقصر یا مقصران را زندانی یا جریمه کنند حتی میتوانند مدیر را برکنار کنند. اگر یک بار سختگیری کنیم دیگر کسی تخلف نمیکند.
آریا با تاکید براینکه هیچ کس مخالف توسعه و عمران نیست، اما باید همراه با حفظ و پاسداشت آثار فرهنگی باشد، اظهار میکند: زمانی که میراث فرهنگی تنها یک سازمان بود زورش به سایر نهادها نمیرسید حالا که تبدیل به وزارتخانه شده است یا از بروز تخلفات آگاهی پیدا نمیکند یا آنقدر درگیرمسائل مختلف است که زمانی برای رسیدگی به این مسائل پیدا نمیکند. در حالیکه این وزارتخانه وظیفه دارد قوانین مربوط به حفاظت از میراث فرهنگی را به صورت جدی اجراکند تا از آسیب رساندن به آثار فرهنگی جلوگیری شود.
وی با بیان اینکه باید از دوره دبستان درسی به نام میراث فرهنگی و محیط زیست در دروس گنجانده شود، میگوید:ضروری است فرزندانمان از همان آغار با میراث فرهنگی و محیط زیست و ارزش آنها آشنا شوند. این در حالی است که با وجود پذیرش ضرورت این اقدام از سوی مسئولان، اما تا کنون چنین اقدامی انجام نشده است.
این فعال حوزه میراث فرهنگی با اشاره به اینکه در کشور ما تبلیغ برای چیپس و پفک انجام میشود، اما برای میراث فرهنگی نمیشود، عنوان میکند: در صدا و سیما هیچ برنامه جالبی که در عین حال آموزش دهد که وقتی شخص وارد یک بنای متعلق به میراث فرهنگی میشود باید چه مواردی را رعایت کند ساخته نمیشود.
وی با تاکید بر ضرورت انجام تبلیغات شهری در این حوزه تصریح میکند: هزینه چنین اقداماتی در بودجه وزارت میراث فرهنگی گنجانده نشده است و این سازمان باید برای پرداختن به این موضوع در رسانهها، صداو سیما و آموزش و پرورش رایزنی کند.
آریا با اشاره به تخریب آثار فرهنگی توسط مردم با انجام اقدامات آسیب رساننده به میراث فرهنگی مانند یادگاری نویسی اظهار میکند: در شرایطی که والدین و بزرگترها نیز با لزوم حفاظت از میراث فرهنگی آشنا نیستند آموزش این موضوع از دوران دبستان و از طریق تبلیغات در صدا و سیما و رسانهها میتواند این موضوع مهم را به صورت یک آرمان مطرح کند.
وی با بیان اینکه این آثار صدها و هزاران سال توسط مردم محلی حفظ شده تا به دست مارسیدهاند، عنوان میکند: درگذشته محلیها این آثار را میراث نیاکانی خود میدانستند، اما امروزه همان مردم بومی این آثار را مورد آسیب قرار میدهند یا با قاچاقچیها و سوداگران اموال فرهنگی همدست شده و به بهانه یافتن گنج اقدام به حفاری میکنند درخالیکه خود آن تپه، گوردخمه، بنا، محوطه و... گنج هستند.
این کنشگر میراث فرهنگی و گردشگری تاکید میکند: یکی از دلایل بروز چنین رفتاری نسبت به آثار فرهنگی شرایط اقتصادی بد مردم است و دیگری حرص و آز که ممانعت از آن نیاز به آموزش و تبلیغات دارد.
وی اضافه میکند: ضروری است دولت بودجه بیشتری را به میراث فرهنگی اختصاص دهد، زیرا با بودجه فعلی، میراث فرهنگی نمیتواند آثار را به درستی حفظ کند. پلها، کاروانسراها، خانههای تاریخی و... اینها همه در معرض خطرند چنانکه در سیل هرمزگان یک خانه تاریخی فرور ریخت، زیرا برای استحکام آن درست عمل نشده بود. یا تعدادی از پلهای تاریخی لرستان در سیل بهار ۹۸ آسیب جدی دیدند و کاری جدی برای مرمت آنها تا کنون نشده است.