در جستجوی نامزد انتخابات در عصر تحریم/ گزینه اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰
رویداد۲۴ شهریور داغ ۹۹ چند روز دیگر شروع میشود، اصولگرایان یکی یکی برگهای آس خود را رو میکنند و فعلا رقیب اصلاح طلب هیچ تحرکی ندارد. تابستان ۹۹ بی شباهت به تابستان ۹۱ نیست. آن زمان هم در جبهه اصولگرا دهها صف برای نامزدی انتخابات تشکیل میشد، اما اصلاح طلبان در تعطیلات اجباری بودند. این بار، اما تعطیلات اجباری نیست. بلکه تصمیمی خودخواسته است.
گروههای مدرنتر اصلاح طلب یا مثل جنبش دانشجویی فعلا از این میگویند که در این انتخابات نباید شرکت کرد و گروههای دیگر مثل جریان نزدیک به جبهه مشارکت هم فعلا سکوت را به حضور ترجیح میدهند . احزاب میانهرو هم که در انتخابات مجلس کف رای ۲۸۰۰ رایی داشتند، فعلا سعی میکنند در سکوت محسن هاشمی را مطرح کنند و کمی از اسحاق جهانگیری بگویند.
پس از دولت خاتمی، احزاب و گروههای اصلاح طلب، هر جا توانستند از ظرفیت قانونی انتخابات، برای به میدان آوردن بدنه اجتماعی و حضور مجدد در ساختار قدرت استفاده کردند. از واگذاری انتخابات ۸۴ به اشتباهات و رقابتهای داخلی خودشان گرفته تا انتخابات سال ۸۸ و اعتراضات و بازداشتها و حاشیههای پرتأمل پس از آن، از تلاش حداکثری برای پیروزی روحانی در انتخابات ۹۲ و ۹۶ با شعار رفع حصر و بهبود وضعیت اقتصادی گرفته تا برجام نافرجام و انتخابات مجلس و شوراها و ...، همه به امید ایجاد تغییر و پیشبرد شعارها و برنامههایی که قرار بود صندوقهای رأی زمینهساز تحقق آنها باشد و چرخهای اصلاحات را به ریل قدرت بازگرداند. اما در عمل، نه تنها هزینهها با نتایج برابر نبود بلکه با افزایش فشارهای اقتصادی و به بنبست رسیدن برجام، اصلاحطلبان اینک علاوه بر مشکلات داخلی، جوابگوی عملکرد دولت و مجلسی میشدند که با وجود اتکایشان به حمایت اصلاحطلبان، در عمل روی دیوار دیگران یادگاری مینوشتند.
بیشتر بخوانید: رویای پاستور، کابوس رد صلاحیت/ چه کسانی در انتخابات ۱۴۰۰ رد صلاحیت میشوند؟
کاندیداهای احتمالی اصلاح طلبان
به گزارش رویداد۲۴ هرچقدر به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نزدیک میشویم، اسامی چهرههایی که به عنوان کاندیدای احتمالی مطرح میشوند بیشتر میشوند. برخی از عارف حمایت میکنند و البته منتقدان عارف میگویند «اگر اصلاحطلبان این اشتباه تاریخی را مرتکب شوند و از آقای عارف حمایت کنند، ایشان رأی بسیار کمی کسب خواهد کرد و این نه تنها به شخصیت آقای عارف لطمه و آسیب میرساند بلکه به حیثیت و اعتبار چندین ساله اصلاحطلبان هم خدشه وارد خواهد کرد.»
برخی دیگر معتقدند اسحاق جهانگیری در شرایط کنونی بهترین گزینه است؛ این گزینه البته منتقدان بسیاری دارد؛ آنها که معتقدند نه جریانهای سیاسی و نه مردم هیچکدام به چهرههای نزدیک به دولت روحانی اعتماد نخواهند کرد و معرفی جهانگیری بزرگترین اشتباه اصلاح طلبان خواهد بود.
در این میان عدهای طرح برهم زدن بازی را مطرح کردهاند و معتقدند اصلاح طلبان با گزینه حداکثری خودشان به انتخابات وارد شوند و تمام مطالباتشان را از زبان او بیان کنند و اگر شورای نگهبان این گزینه را رد صلاحیت کرد، این دیگر مشکل اصلاح طلبان نیست و مشکل حاکمیت است. چهرههایی مثل محمدرضا خاتمی گزینه این گروه است.
برخی دیگر از کاندیدای حزبی صحبت میکنند. علی شکوری راد در نشست خبری اخیر خود گفته است «ما از حضور کاندیداهای حزبی استقبال میکنیم، در مورد این افراد هم به نظرم برای کارگزاران آقای محسن هاشمی مناسب هستند، چون از نظر چارچوب فکری و... مناسب است و الان موقعیت ریاست شورای شهر را دارد و به نظر من میتواند کاندیدای حزبی آنها تقلی شود. اما اگر بخواهند سراغ لاریجانی بروند اگر بعضیها بخواهند از کاندیدای نیابتی استفاده کنند به خودشان ربط دارد، اما در مجموع اصلاح طلبان از کاندیدای نیابتی عبور کردهاند.»
به نظر میرسد اصلاحطلبان در غیاب حمایت بدنه اجتماعی تعریف وجودیشان از مرز صحبتها و مقالههای روشفکری و موضعگیریهای غالبا کممخاطب سیاسی فراتر نمیرود. حالا از گوشه و کنار نامهای دیگری مثل محمدرضا خاتمی و مصطفی معین هم مطرح میشود. اما همچنان همه منتظر نتایج انتخابات آمریکا هستند تا تصمیم بزرگ گرفته شود یا لااقل فرایند آن آغاز شود.