خلازیر؛ محله دردهای فراموششده/ شهرداری منطقه ۱۹ کجای ماجراست؟ +فیلم
رویداد۲۴ شادی مکی: از اتوبان آزادگان که میگذری، نزدیکی خروجی اتوبان شهید کاظمی کورههای آجرپزی به خوبی معلوم است؛ کورههایی که سالهاست تعطیل شده اما شرایط خاص آنها و تونلهای زیر زمینی آن باعث شده که زمینها و طبقات زیرین آنها به مامنی برای افراد بیسرپناه و معتادان تبدیل شوند.
محله خلازیر واقع در منطقه ۱۹ به مدد وجود این کورهها و البته زمینهای برهوت اطراف آن به یکی از پرآسیبترین نقاط پایتخت تبدیل شده است در حالیکه کمترین خدمات کاهش آسیب در بطن آن در جریان است. شاید یکی از مهمترین علل این معضل، بیتوجهی منطقه ۱۹ شهرداری تهران به آسیبهای موجود در محلات و بیتوجهی به نیازهای فعالان اجتماعی حاضر در این منطقه باشد.
تعلل شهرداری منطقه ۱۹ تهران در رسیدگی به یک درخواست ساده
سپیده علیزاده مدیرعامل موسسه کاهش آسیب نورسپید هدایت درباره مشکلاتی که برای ادامه فعالیتهای او در خدماتدهی به آسیب دیدگان از اعتیاد منطقه خلازیر تهران پیش آمده، به رویداد۲۴ میگوید: ما مجری ایستگاه کاهش آسیب در این منطقه بوده و در راستای فعالیت خود کانکسی را برای ارائه خدمات کاهش آسیب در پاتوق خلازیرمستفر کردهایم. ماجرای کانکسهای مستفر در شهر از این قرار است که سازمان بهزیستی در راستای اجرای برنامههای پیشگیری از اچ.آی.وی، این کانکسها را در اختیار موسسات مجری گذاشته تا به معتادان بیسرپناه بهویژه معتادان تزریقی خدمات کاهش آسیب به صورت رایگان ارائه شود. ایستگاه کاهش آسیب ما نیز یکی از همین کانکسهاست.
وی ادامه میدهد: به دلیل بالا بودن اجارهها، ایده کانکسهای سیار بسیار خوب است، زیرا باعث میشود موسسات مجری مشکل کرایه برای ساختمان نداشته باشند. فایده دیگر کانکسها آن است که میتوانیم برای ارائه خدمات کاهش آسیب این کانکسها را به داخل پاتوقهای افراد دارای اعتیاد ببریم زیرا هر قدر به مصرف کننده بیخانمان نزدیکتر شویم میتوانیم با آنها تعامل بیشتری برقرار کرده و با جلب اعتماد آنها خدمات بیشتری ارائه دهیم.
مدیرعامل موسسه کاهش آسیب نورسپید هدایت عنوان میکند: پاتوقی که برای ارائه خدمات انتخاب و به سازمان بهزیستی پیشنهاد دادم، کورههای آجرپزیهای خلازیرواقع در منطقه ۱۹ تهران بود. موافقت شهرداری منطقه را نیز جلب کرده بودم و کانکس را آنجا مستقر کردیم.
وی درباره علت انتخاب این منطقه برای ارائه خدمات کاهش آسیب توضیح میدهد: منطقه ۱۹ بسیار وسیع بوده و مناطق بیدفاع شهری و بیابانی در آن زیاد است. از سوی دیگر این منطقه محل آمد و شد فروشندگان و خریداران مواد، ضایعات فروشها و حتی فروشندگان اموال دزدی در بازارهایی موسوم به «شیطون بازار» است، لذا با توجه به شرایط جغرافیایی منطقه و افرادی که آنجا رفت و آمد میکنند، تعداد معتادان آن قابل توجه است اما برنامههای کاهش آسیب و پیشگیری از اعتیاد و ایدز قابل توجهی در این مناطق اجرا نمیشود.
علیزاده خاطرنشان میکند: با توجه به آسیبهای اجتماعی موجود در این منطقه خانوادههای ساکن در آن، خود در معرض انواع آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد قرار دارند. با این حال خدمات پیشگیرانه مناسبی برای آنها در این منطقه ارائه نمیشود. در منطقه ۱۹ تنها یک مددسرا (سرپناه شبانه) مردان وجود دارد که با توجه به وسعت منطقه و فاصله زیاد این مددسرا از پاتوقها، عملا خیلی از افراد معتاد مسیر طولانی را برای استفاده از خدمات این مرکز طی نمیکنند.
او میافزاید: اردیبهشت امسال کانکس کاهش آسیب را به خلازیرمنتقل کردیم. اما در شهریور ماه کابلهای برق و لولههای آب خارج کانکس که از ساختمان ناحیه شهرداری کشیده بودیم دزدیده شد. وقتی به شهرداری منطقه موضوع را اطلاع دادیم و درخواست کابل برق و لوله آب کردیم به ما گفتند که باید درخواست شود تا دوباره خریداری صورت گیرد و فعلا پول هم نداریم. تا شهرداری توانایی خرید پیدا کند و آب و برق کانکس دوباره وصل شود، به دلیل پرمخاطره بودن محل، تصمیم گرفتیم که تا چند شب کسی از همکاران در داخل کانکس بدون آب و برق نماند در حالیکه پیش از این ماجرا دو پرسنل خانم بهبود یافته از اعتیاد، ۲۴ ساعته در کانکس حضور داشتند. این عدم حضور پرسنل مرکز طی چند شب متوالی باعث شد که وسایل داخل کانکس نیز سرقت شود.
وی اضافه میکند: شهرداری منطقه مطلع شد، به آنها گفتم شما این نقطه را برای استقرار کانکس در نظر گرفتید و اعلام کردید که کانکس به دلیل نزدیکی به ساختمان ناحیه و ساختمان سرای محله شهرداری، همچنین به دلیل حضور نگهبان داخل ساختمانها، در امنیت قرار دارد، اما اینجا امنیت نبود. دوباره گفتند نامه بزنید و درخواست بدهید. تا فرآیند اداری طی و آب و برق کانکس تامین شود بار دیگر دزد به داخل کانکس زد و وسایلمان را برد. در واقع طی ۲ هفته کانکس ما اوراق شد. حتی سقف آن را هم بردند. این بار درخواست کردم که که کانکس به نقطه کمخطرتری منتقل شود که بازهم شهرداری تعلل کرد و جواب مشخصی نداد.
بیشتر بخوانید: پارک لاله، جولانگاه مرگهای دلخراش/ نقش شهرداری منطقه ۶ در بروز حوادث تلخ شهری چیست؟
وضعیت بیپناهان خلازیر اولویت شهرداری تهران نیست
این فعال اجتماعی تصریح میکند: با وجود چنین رفتارهایی به این نتیجه رسیدم که شهرداری منطقه ۱۹ به مساله کاهش آسیبهای اجتماعی اهمیت زیادی نمیدهد و این مساله و حتی سلامت افرادی که به صورت داوطلبانه در راستای کاهش آسیب در منطقه فعالیت میکنند نیز در اولویت شهرداری این منطقه قرار ندارد. ما به شدت مضطرب بودیم و طی چند روز نزدیک ۲۰ میلیون تومان خسارت دیدیم. متاسفانه شهرداری در همین مدت بیشتر به دنبال کارهایی مانند توزیع دستکش و ماسک نذری بین مردم به مناسبت محرم بود. اما به این موضوع اهمیت نمیداد که ما در کورههای آجرپزی با تمام خطراتی که به دنبال دارد خدمات رایگان کاهش آسیب به بیپناهترین و آسیبدیدهترین قشر جامعه ارائه میدادیم. متاسفانه غالبا حرکات نمایشی بیشتر برایشان اهمیت دارد.
وی اظهار میکند: هزینه جاری این کانکسها و مجوز فعالیت آنها را سازمان بهزیستی برعهده دارد و کانکس و اقلام آن را نیز بهزیستی در اختیار ما قرار داده بود، اما پرداخت حق الزحمه و بیمه کارکنان کانکس و هزینهها جاری مربوطه به ارائه غذا، سرنگ، سوزن و کاندوم به مراجعین دارای اعتیاد و افراد کارتنخواب برعهده خودمان به عنوان مجری است. تنها موردی که تامین آن را شهرداری بر عهده داشت اختصاص ۶ متر زمین و تامین آب و برق کانکس بود تا بتوانیم به افراد بیسرپناه خدمات رایگان ارائه دهیم.
مدیرعامل موسسه نورسپید هدایت با بیان اینکه در کورهپزخانههای خلازیر بیش از ۲۰۰ نفر معتاد و کارتنخواب به صورت گروهی و دور ازاجتماع زندگی میکنند، میگوید: تعداد زنان در این جمعیت حدود ۱۵ نفر است و مابقی اغلب مرد هستند. علت اینکه آمار این افراد را میدانم آن است که وقتی برای توزیع غذا و اقلام بهداشتی بین این افراد میرویم متوجه تعداد آنها میشویم. گرچه تمرکز ما روی زنان و کودکان است، اما برای ارائه خدمات به آنها ناچاریم به صاحب پاتوق و سایر مردانی که در کوره آجرپزی زندگی میکنند نزدیک شویم و اعتماد آنها را جلب کنیم، تا بتوانیم به زنان و کودکان برسیم. مثلا وقتی هفته گذشته ۲۰۰ ساندویچ و بسته کاهش آسیب درست کرده بودیم و بین این افراد توزیع میکردیم متوجه شدم بازهم غذا کم آمد که این موضوع نشاندهنده تعداد قابل توجه این افراد در پاتوقهاست.
وی اظهار میکند: متاسفانه در بین این افراد کودک هم وجود دارد. به عنوان مثال چند ماه است که در تلاش هستیم مادر یکی از این کودکان را راضی کنیم که فرزندش را تحویل شیرخوارگاه سازمان بهزیستی بدهد، اما والدین تمایل ندارند. اگر احساس خطر کنند، به راحتی و سریع چادر محل زندگی خود را آتش زده و به نقطه دیگری میروند و ما نگران از دست دادن آنها هستیم لذا تلاش میکنیم با تامین نیازهای آنان مانند پوشک بچه و شیرخشک و ...، ابتدا اعتماد شان را جلب و سپس آنها را به تغییر سبک زندگی متمایل کنیم. والدین یکی از این کودکان مصرفکننده شیشه هستند و به شدت هم نگرانند که مبادا کسی بخواهد فرزندشان را بگیرد و واکنشهای تند نشان میدهند. چون طبق گفته خودشان بارها افرادی خواستهاند بچهشان را بدزدند. از جمله فعالیتهای ما آن است که با جلب اعتماد والدین شرایط بهتری را برای فرزندانشان مهیا کنیم، اما ما حمایتی نداریم.
علیزاده با اشاره به خطرات موجود در این مناطق تصریح میکند: قاچاقچیهایی که به این نقاط رفت و آمد دارند مسلح هستند و من دو بار شاهد اسلحه در دست این افراد بودم. این درحالی است که برخی مسئولان چنین مسالهای را باور نمیکنند و میگویند شاید اسباببازی بوده است. اگر چنین باشد هم باز این موضوع باعث ایجاد رعب و وحشت بوده و قابل تامل است.
وی تعریف میکند: در همین کورههای آجرپزی بخشهایی وجود دارد که هیچ کس اجازه ورود ندارد مگر خودیها که مواد توزیع میکنند و دیدهبان اجازه ورود آنها را میدهد. در واقع اطراف کورهها پاتوقهایی ایجاد شده است، اما پاتوق اصلی در دسترس ما نیست. من حدود ۷ سال پیش پاتوق اصلی را دیده ام، آن وقتها شرایط فرق میکرد، اما به خوبی به یاد دارم از ورود به آن پاتوق و از حجم مصائب اجتماعی که میدیدم ترسیده بودم. تاریکی تونل و این که ما شب وارد تونل شده بودیم یک طرف، تعداد زیاد افرادی که در این پاتوق و در آن شرایط نامناسب زندگی میکردند طرف دیگر. افرادی مسلح از پاتوق اصلی محافظت میکنند.
حضور افراد مسلح در سرپناههای خلازیر
این فعال اجتماعی درباره علت قدرت گرفتن افراد مسلح و صاحبان پاتوقها در محلات آسیبخیز، اظهار میکند: وقتی در یک منطقه یا یک پاتوق برنامههای کاهش آسیب ضعیف باشد و به دلیل نبود مرکز گذری (DIC) یا شلتر یا مددسرا و مراکز خدماتدهنده به کارتنخوابها و معتادان تزریقی در نزدیکی این پاتوقها خدمات کاهش آسیب ارائه نشود این افراد برای تامین امنیت خود و یافتن جای امنی برای خوابیدن، به افراد مسلح و صاحبان پاتوقها پناه میبرند. پاتوقهای معروفی در سطح شهر وجود داشتند که وقتی در نزدیکی آنها مراکز کاهش آسیب و گرمخانه راهاندازی شد، قدرت صاحبان پاتوق تضعیف شد. وقتی فرد بیخانمان جای امنی برای خواب، غدایی برای خوردن و لباسی برای استحمام داشته باشد، آنوقت میتوان به او آموزش داد، سرنگ و سوزن استریل و کاندوم رایگان در اختیارش گذاشت و او را نسبت به تغییر سبک زندگی اش متمایل و امیدوار کرد آنوقت دیگر دلیلی نمیبیند که به صاحب پاتوق پناه ببرد.
وی با بیان اینکه طی سالهای اخیر شاهد تضعیف برنامههای کاهش آسیب بودهایم، میگوید: رویکرد مسئولان به این سمت در حال حرکت است که چرا باید به افراد آسیبدیده لوازم پیشگیری از بارداری یا سرنگ و سوزن بدهیم و این خود آسیبزا است. میگویند چرا باید به آنها غذا و لباس داد و مکانی برای خواب و نظافتشان تامین کرد، آنها این اقدامات را معتادپروری میدانند. از نظر این گروه از مسئولان اقداماتی از این دست باعث میشود که افراد دارای اعتیاد تمایلی به ترک نداشته باشند و سبک آسیبزای زندگی خود را ادامه دهند. این درحالی است که وقتی این خدمات را به چنین افرادی ارائه داده و اعتماد آنها را جلب میکنیم این فرد برای سیر کردن خود دست به دزدی نمیزند. به دلیل داشتن روابط جنسی پرخطر یا به جهت استفاده از سرنگ و سوزن آلوده دیگران برای تزریق مواد مبتلا به بیماریهای عفونی و اچ.آی.وی ایدز نمیشوند.
علیزاده خاطرنشان میکند: به مردم اینگونه نشان داده شده که با دستگیری و جمع آوری معتادین و کارتنخوابها، مشکلات حل میشود در حالیکه اینگونه نیست و اجبار کردن این افراد به ترک و طرحهای مبتنی بر ماده ۱۶ نه تنها مثمر ثمرنیست که به شدت هزینهبر است. معتاد کارتن خواب با خدمات تخصصی مددکاری اجتماعی، مشاوره و روانشناسی باید به سطحی از امید و آگاهی برسند که تمایل به ترک اعتیاد پیدا کنند. این تمایل به ترک اعتیاد و بازگشت به زندگی عادی را نیز سمنهای فعال در حوزه کاهش آسیب و داوطلبین آموزش دیده این حوزه و بهبود یافتههای از اعتیاد که زمانی همدرد آنها بودهاند میتوانند در این افراد ایجاد کنند. ما به آنها امید میدهیم از آنها حمایت میکنیم تا اعتیاد را ترک کنند. این افراد را با زور و کتک نمیتوان ترک داد، این افراد در مواجهه با این روش بیاعتماد و سرخورده شده بعد از طی فرایند ترک اجباری، دوباره وارد محلات میشوند و تغییری صورت نمیگیرد.
مدیرعامل موسسه نور سپید هدایت اظهار میکند: ما با استقرار کانکس کاهش آسیب در منطقه خلازیر در واقع به دل یکی از پرخطرترین پاتوقهای پایتخت رفتیم و سعی در جلب اعتماد و ارائه خدمت به آسیب دیدگان ناشی از اعتیاد را داریم در این راه نیز نیاز به حمایت دستگاهها داریم. حال باید این سوال را از شهرداری منطقه ۱۹ پرسید که مگر هزینه یک کابل برق یا لوله آب چقدر میشد که اینهمه ما را معطل کردید. ما خدمات کاهش آسیب رایگان برای بهبود شرایط منطقه ارائه میکردیم، اما حداقل حمایت را از ما نکردند. چگونه میتوان از این مسئولان توقع حمایت از آسیب دیدگان را داشت.
وی تاکید میکند: اگر شهرداری اراده میکرد میتوانست در مدت کوتاهی کابل برق و لوله آب و خسارات وارده را تامین کند، اما متاسفانه مساله اعتیاد و کاهش آسیب اولویت شهرداری این منطقه نیست. این درحالی است که اولویت معاونت اجتماعی شهرداری باید جلب منابع و سرمایههای اجتماعی، حمایت از برنامههای کاهش آسیب و رسیدگی به زندگی افراد آسیبدیده منطقه باشد تا چرخه آسیبهای اجتماعی قطع و از بازتولید آسیبهای جدید پیشگیری شود.
این فعال اجتماعی بیان میکند: عدم حمایت سریع شهرداری منطقه ۱۹ از ما و بیتفاوتی آنها نسبت به تعطیلی فعالیت کانکس و اوراق شدن آن، کار را به جایی کشاند که ناچار شدم زمینی را در همان حوالی کورهها از مالک شخصی کرایه نمایم و همچنین هزینه آب و برق و گاز بدهم و کانکس را به آنجا منتقل کردم، زیرا حتی سقف کانکس ما را دزدیده و برده بودند. تامین چنین هزینههایی آنهم در این شرایط اقتصادی نامساعد و با توجه به بحران کرونایی کشور، برای ما بسیار سخت است، در حالیکه حداقل کاری بود که شهرداری منطقه به راحتی قادر به انجام و تامین آن بود.
علیزاده تصریح میکند: اگر شهرداری منطقه ۱۹ به مسائل اجتماعی منطقه بیتوجه نبود به جای آنکه من یا فعالین اجتماعی درباره آسیبهای این منطقه صحبت کنیم، آنها حرف میزدند و از شهرداری کل یا سازمانهای مسئول در حوزه اعتیاد، احداث گرمخانههای بیشتر یا راه اندازی مراکز خدمات دهنده را مطالبه میکردند و از ما که در حال ارائه خدمت هستیم و جان خود را در این راه به خطر انداختهایم، حداقل حمایتها را دریع نمیکردند.
وی تاکید میکند: به دلیل بحران کرونا و بسته شدن مرزها از یک سو و گران شدن قیمت مواد از سویی دیگر، با افزایش اعتیاد تزریقی و افزایش تمایل به مصرف تزریقی مواد در کشور مواجه هستیم. تقویت برنامههای کاهش آسیب و حمایت از سمنها و فعالین این حوزه باید در دستور کار مسئولین قرار گیرد. در غیر این صورت با افزایش آمار ابتلا به اچ آی وی در جامعه مواجه شده و شاهد مرگ بیسرپناهترین افراد جامعه خواهیم بود.
شهرداری و دیگر ارگانها به سادگی میتوانند از این محدوده کسب درامد کنند و ریشه الودگی و دزدی را نابود کنند.چه بسا اگر بازار مکاره و حومه ان در خلازیر جمع شود دزدی در دیگر نتاط تهران و حتی شهرستانها بطور معناداری کاهش خواهد یافت.