اتحاد سازمان محیط زیست و باغوحشها برای قتل حیوانات/ ماجرای بیماری هیرمان شیر باغ وحش ارم چه بود؟
رویداد۲۴ شادی مکی: مدتی پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه هیرمان شیر ایرانی که حدود یکسال پیش از انگلستان وارد کشور شده بود در محل زندگی جدید خود یعنی باغ وحش ارم دچار بیماری شدید شده به نحوی که نه توان غذا خوردن دارد و نه حتی راه رفتن، آبریزش بینی و چشم او هم شدید شده بود و البته خونآلود. وضعیت این شیر که نسل او در کشور خودمان منقرض شده به همین دلیل رزش زیست محیطی بسیاری برای کشور دارد باعث شد که نگرانیهای زیادی در خصوص زندگی او میان دوستداران و فعالان محیط زیست ایجاد شود.
البته باغوحش ارم طی یکسال خیلی برای حیوانات خوشیمن نبوده است؛ مرگ ماده ببر سفید این مجموعه به دلیل اقدام غیراصولی و نگهداری آن در کنار سایر ببرها، کشته شدن شمسی شامپانزه ماده به دست همنوعان خود که بازهم در اثر نگهداری غیراصولی از این حیوانات بود، انتشار فیلمها و عکسهایی از شرایط بد و غیرانسانی نگهداری از شامپانزهها در این باغوحش که به مشکلات روانی آنها منجر شده است، نگهداری باران بچه شامپانزهای که باید در میان همنوعان خود باشد در یک قفس تنها و اصرار برای جدا کردن او از فردی که وی را بزرگ کرده است، همگی نشان از آن دارد که در این باغوحش اصول نگهداری از حیوانات رعایت نشده و نظارتی بر سلامت و شرایط زندگی آنان وجود نداشته یا بسیار کمرنگ است.
این بار هم نوبت به هیرمان شیر نگونبخت ایرانی بود که در اثر این بیتوجهیها دچار بیماری شده و روند درمان وی نیز با تاخیر زیاد انجام شود. روزگذشته فعالان محیط زیست خبر دادند که حال هیرمان با توجه به رسیدگیهای صورت گرفته رو به بهبود گذاشته و از میزان ترشحات خونآلود بینیاش کاسته شده و توان غذا خوردنش نیز بازگشته است با اینحال، اما باغوحش ارم باید پاسخ دهد که به چه علت وقتی شرایط نگهداری از حیوانات را ندارد آنها را به کشور وارد کرده و زندانی شرایط غیراستاندارد باغ وحشهای خود میکند؟
بیشتر بخوانید: جزییات جدید ماجرای قطع دست پلنگ ایرانی در بشاگرد / سازمان محیط زیست روز اول خبر داشت، اما بعد از ۳ روز تیم نجات اعزام کرد
تاخیر باغ وحش ارم در تشخیص بیماری هیرمان
علیرضا شهرداری فعال محیط زیست درباره وضعیت هیرمان به رویداد۲۴ میگوید: هیرمان یکی از شیرهای ایرانی است که از ۱۲۰ سال پیش اجدادش از کشور ما وارد سایر کشورها شدهاند و در باغوحشها تکثیر میشده است. هیرمان ۸ سال پیش در یکی از باغوحشهای انگلستان متولد شده و با ارتباطاتی که با این کشور گرفته شد هیرمان وارد کشور ما شود که سال گذشته این اتفاق افتاد.
وی با بیان اینکه برای نگهداری از شیر ایرانی باید طبق استاندردهای اتحادیه باغوحشهای اروپا اقداماتی انجام میدادیم تا اجازه ورود هیرمان به کشور داده شود، ادامه میدهد: یکی از این اقدامات ساخت جایگاهی منطبق با استانداردهای این اتحادیه بود. مثلا باید تعهد میدادیم که تحت هیچ شرایطی شیر ایرانی نزدیک به شیرهای افریقایی نگهداری میشوند و حتی جایگاههای آنها با یکدیگر فاصله داشته باشند. در نهایت جایگاهی هزار متری در باغوحش ارم ساخته شد و چندین بازدید هم از آن به عمل آمد تا اینکه بالاخره تاییدیه آن امضا شد.
اجازه تکثیر شیر ایرانی را نداریم
این فعال محیط زیست اظهار میکند: این جایگاه یکی از بهترین جایگاههای شیر ایرانی در جهان است. بالاخره شیر ایرانی بعد از ۸۰ سال که در کشور ما منقرض شده بود دوباره به موطن خود بازگشت. برخی میگویند هدف از ورود شیر ایرانی به کشور احیای آن بود درحالیکه چنین نیست و چنین هدفی وجود نداشت چرا که ما در کشور زیستگاه شیر ایرانی نداریم و هیرمان نیز در باغوحش به دنیا آمده و قرار نبود آزاد شود. از سوی دیگر ما اجازه تکثیر این گونه را هم نداریم و اجازه آن در دست اتحادیه باغوحشهای اروپاست.
او با یادآوری اینکه سال گذشته هیرمان و جفتش ایلدا وارد باغوحش ارم شدند، اظهار میکند: در گذشته با توجه به حضور دکتر معماریان شرایط بهداشت و تغذیه حیوانات ارم خوب بود، اما امروز این وضعیت بد شده از نظر جفتگیریهای غیر استاندارد، تغذیه و ... تا اینکه با جایی رسیدیم که شمسی شامپانزه ماده در این باغوحش به دست همنوعانش که شرایط روانی نامناسبی دارند کشته شد. در ابن مجموعه ببر هم مرده است. ببری سفیدی که در این باغوحش کشته شد نباید کنار سایر ببرها نگهداری میشد و این موضوع ممنوعیت داشت و در نهایت هم به مرگ این ببر انجامید.
شهرداری اضافه میکند: مسئولان ارم هرکاری که خواستند انجام دادند تا اینکه تا اینکه چند روز پیش شنیدیم که حال جسمی هیرمان بد است. حتی افراد غیرمتخصص هم متوجه آبریزش دهان و چشم و بینی این حیوان میشوند که این حالت چند روز پیش به شدیدترین حالت خود رسید که نشان از عفونت تنفسی فوق ریوی در شدیدترین حالت دارد که مزمن هم شده است. این علائم در خوشبینانهترین حالت احتمالا از سه ماه پیش و شروع فصل سرما آغاز شده است. جالب آنکه زمانی متوجه شرایط حاد هیرمان شدند که اگر یک کودک پشت شیشه باغوحش بایستد هم متوجه شرایط او میشود.
باغ وحش ارم دامپزشک متخصص ندارد!
وی ادامه میدهد: مشکل اصلی آن است که باغوحش ارم یک دامپزشک ماهر و متخصص در حوزه حیات وحش ندارد. دامپزشک باغوحش باید هر روز به جایگاه، غذا و شرایط سلامتی حیوانات نظارت کند. به عنوان مثال زمانیکه دلبر و کوشکی و ایران سه یوزپلنگ ایرانی در پارک پردیسان بودند، گروه ما در کنار بررسی ظاهری این حیوانات و چک کردن شرایط راه رفتن و دفعات آب خوردن آنها حتی مدفوع آنها را نیز هر روز کنترل میکردیم. اینها اصول اولیه نگهداری حیوانات در مراکز است بهویژه برای حیواناتی که خاص هستند. در نبود دامپزشک زمانی متوجه بیماری هیرمان شدند که شرایط او به شدت مزمن شده بود.
شهرداری با تاکید براینکه این اتفاق بسیار قدیمی است و قطعا در دوره مدیریت قبلی شروع شده است، زیرا مدیریت جدید یک ماه است که در این باغوحش روی کار آمده است، خاطرنشان میکند: زمانی متوجه این موضوع شدند که ترشحات این حیوان روی زمین ریخته و عفونت خونآلود شده بود. بیماری در حیوانات پیش میآید، اما باید نظارت به گونهای بود که سریع متوجه آن شده و درمان میکردند تا کار به اینجا نمیکشید.
وی میگوید: سهلانگاری مدیر وقت باغوحش ارم به علاوه نبود یک دامپزشک متخصص در این مجموعه در شدت این بیماری موثر بوده است. فکر میکنم این حیوان حتی ۲۰ روز یکبار هم از نظر شرایط سلامتی و ... چک نشده است. حدود ۲ ماه پیش باغ وحش ارم در صفحه اینستاگرامی خود عکسی را از شیر ایرانی منتشر کرد ما در همان عکس از حالت چشم هیرمان متوجه بیحالی و لاغری او شدیم و من و دکتر معماریان متوجه این موضوع شدیم، اما مدیر و دامپزشک این حالت را ندیدند تا اینکه او به شدیدترین حالت بیماری رسید.
این فعال محیط زیست با تاکید براینکه وقتی بیماری حاد میشود شرایط درمان آن سختتر میشود، عنوان میکند: باید شرایط داخلی و خارجی جایگاه شیر ایرانی تنظیم شده و برنامهای برای ساعات حضور آنها در این جایگاهها مشخص میشد. حضور هیرمان در ساعات سرد در جایگاه خارجی و فرستادن ناگهانی او از جایگاه گرم داخلی به بیرون در ساعت سرد و رفتارهایی از این دست باعث شده که هیرمان بیمار شود.
وی اظهار امیدواری میکند: با وجود اینکه خیلی دیر متوجه بیماری این شیر شدند و درمان او سخت شده است، اما فکر میکنم با توجه به شرایط فعلی اگر در حوزه درمان به درستی عمل کنند و داروهای درستی تجویز شود امید زیادی به سلامت هیرمان است.
بیشتر بخوانید: بازگشت به دوران شکارگاههای سلطنتی با فرمان عیسی کلانتری/ پول بدهید حیوانات را بکشید
مرگ ببر سفید باغ وحش ارم
به گزارش رویداد۲۴ این تنها حیوانات باغوحش ارم نیستند که از نبود نظارت و رسیدگی مناسب و زندگی در شرایط استاندارد رنج برده و در نهایت زندگی تلخشان با درد و رنج و در نبود کمترین توجههای ضروری به پایان میرسد. حال باید دید نقش سازمان حفاظت از محیط زیست که عنوان یکی از معاونتهای ریاستجمهوری را یدک میکشد در نظارت بر این مراکز چیست؟ چگونه ممکن است مجوز فعالیت به باغوحشها از سوی این سازمان صادر شود، اما نظارت دقیقی بر عملکرد آنها انجام نشود؟ آیا منافع این سازمان در عدم نظارت بر باغوحشهاست؟
نگرانی سازمان ملل از فروپاشی محیط زیست در ایران
محمد درویش عضو هیات علمی موسسات تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و کارشناس محیط زیست درباره شرایط باغوحشهای کشور به رویداد۲۴ میگوید: هیچیک از باغوحشهای ما شرایط خوبی ندارند و این موضوع باعث شده فعالان حقوق حیوانات ما خواستار تعطیلی تمام باغوحشها در کشور باشند.
وی ادامه میدهد: نگاهی به باغوحشها نشان میدهد: یا جایگاه حیوانات از استانداردهای لازم برخوردار نیستند یا سرویسهایی که به حیوانات باغوحشها ارائه میشود مطلوب نیست، حتی در مواردی حیوانات طی درگیری با یکدیگر کشته میشوند. گاهی هم به آنها غذای مسموم داده شده یا اینکه دچار بیماریهایی میشوند که اگر نظارت خوبی روی باغوحشها بود این اتفاقات رخ نمیداد.
عضو هیات علمی موسسات تحقیقات جنگلها و مراتع کشور خاطرنشان میکند: سازمانهای زیرمجموعه سازمان ملل UNDP و UNEP یعنی برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد و برنامه توسعه سازمان ملل متحد قانون اساسی سازمانهای محیط زیست در جهان را مشخص میکنند. اما ضمانت اجرایی وجود ندارد و ابزار کافی هم برای نظارت بر سازمانهای محیط زیست ندارند. این دو برنامه هر ساله عملکرد محیط زیستی دولتها را بررسی و رتبهبندی میکنند که این موضوع اهرم فشاری برای دولتهاست تا تلاش کنند جایگاهشان در رتبهبندیها ارتقا یابد. در واقع بیشتر تبعات رسانهای و فشار افکار عمومی باعث میشود که دولتها تلاش کنند رضایت سازمان ملل را در این زمینه جلب کنند.
او تصریح میکند: سازمان ملل بارها ابراز نگرانیهایی کرده است؛ یکی از دلایلی که سازمان ملل در حوزه یوزپلنگ آسیایی سرمایهگذاری و به ایران کمک کرد و پروژهبینالمللی یوز آسیایی رقم خورد یا پروژه بینالمللی حفاظت از زاگرس به دلیل خبرهایی بود که این سازمان دریافت کرده بود مبنی بر اینکه محیط زیست در ایران روند فروپاشی پیدا کرده است با توجه به اینکه این سازمان یک نماینده دائمی در ایران دارد.
عدم نظارت سازمان محیط زیست بر باغوحشها
سپهر سلیمی فعال حقوق حیوانات درباره نظارت سازمان محیط زیست برنگهداری از حیوانات در باغوحشها به رویداد۲۴ میگوید: بدون تعارف وضعیت نگهداری از حیوانات در باغوحشهای ایران افتضاح است. پی بردن به این موضوع نیاز به دانش خاصی ندارد. فقط کافی است سری به مراکز نگهداری از حیوانات بزنید تا متوجه شرایط آن بشوید. بسیاری از افرادی که از شرایط باغوحشها انتقاد کردهاند شهروندان عادی بودهاند که از این مراکز بازدید کردهاند.
وی ادامه میدهد: متاسفانه هیچ نظارتی بر عملکرد باغوحشها وجود ندارد و به صورت طبیعی هر نهادی که مجوز فعالیت داشته باشد، اما بر عملکرد آن نظارت وجود نداشته باشد احتمال وجود خطا و مشکل وجود دارد.
این فعال حقوق حیوانات با بیان اینکه در حال حاضر سازمان محیط زیست به ۸۰ مرکز نگهداری از حیوانات مجوز فعالیت داده است، عنوان میکند: آیا سازمان محیط زیست توان عمل به وظایف بدیهی خود را دارد؟ مثلا میتواند از مناطق حفاظت شده واقعا حفاظت کند؟ آیا انقدر نیرو و بودجه دارد که بر صنایع آلاینده نظارت کند؟ وقتی سازمان میداند امکانات کافی برای عمل به وظایفش را ندارد چرا ۸۰ مجوز فعالیت برای باغوحش میدهید درحالیکه توان نظارت و رسیدگی به آنها را ندارد و باغوحشها را به حال خود رها میکند.
او با تاکید براینکه در نبود نظارت قوی و مستمر سازمان حفاظت محیط زیست بر باغوحشها آنها نیز مرتکب تخلفات مختلف شده و رسیدگی و مجازاتی هم متوجه آنها نیست، خاطرنشان میکند: در حدوداً یکسال گذشته در باغ وحش صفادشت در همین پایتخت و بیخ گوش سازمان محیط زیست یک زرافه جانش را از دست داد. یک دلفین هم در دلفیناریوم تهران مرد، سرنوشت ببر سفید در باغوحش ارم هم به مرگ ختم شد. شیر ایرانی که تنها ۲ فرد از آن در کشور موجود است با کلی تبلیغات وارد کشور شد و حالا دچار بیماری شده است. جالب آن است که دلفین و زرافه مردند و بعد از مرگشان سازمان محیط زیست باخبر شد.
سلیمی با بیان اینکه تمام این موارد نشان میدهد نظارت بر باغوحشها صفر است، میافزاید: دلفین، زرافه و ببر سفید گونههایی شناخته شده هستند و تعدادشان در کشور کم است. شرایط این گونهها در پایتخت که چنین است باید نگران وضعیت حیوانات درباغ وحشهای سایر شهرهای کشور باشیم. یعنی اگر روزانه ۱۰ تا ۲۰ حیوان هم تلف شوند هیچکس متوجه نمیشود. این موضوع نشان میدهد که سازمان محیط زیست هیچ نظارتی بر شرایط باغوحشها ندارد و اهمیتی هم برایش ندارد.
وی اظهارمیکند: باغوحش داران هم منافع خود را از حیوانات تامین میکنند، با فروش بلیت پول به جیب میزنند و با وجود شرایط بد نگهداری از حیوانات آنقدر کار و کاسبیشان پررونق است که نیازی به نگهداری صحیح از حیوانات نمیبینند.
تعداد زیادی از پرندگان در باغ وحشهای ایران قاچاق هستند
این فعال محیط زیست با بیان اینکه باغوحش داران تصور میکنند اگر حیوانی بمیرد و حیوان دیگری را جایگزین کنند به صرفهتر از نگهداری مناسب از حیوان است، تصریح میکند: این مساله را به وضوح و بهوفور در باغهای پرندگان میتوان مشاهده کرد. با یک مطالعه روی پرندگان حاضر در باغهای پرندگان متوجه خواهید که تعداد قابل توجهی از آنها قاچاق هستند یعنی از طبیعت دزدیده شده و به این مراکز آورده شدهاند. این ماجرا در آکواریومهای آب شور سطح کشور هم وجود دارد. این حیوانات توسط قاچاقچیان از طبیعت دزدیده شده و به مراکز نگهداری آورده میشوند و در همین مراکز به دلیل عدم نگهداری مناسب جان خود را از دست میدهند.
وی با اشاره به اینکه در کشور ما یک دامپزشک متخصص حیات وحش هم وجود ندارد، عنوان میکند: بسیاری از باغوحشهای کشور حتی یک دامپزشک عمومی تمام وقت هم ندارند این موضوع باعث میشود که تغذیه، سلامتی و بهداشت حیوانات با مشکل برخورد کند.
بیشتر بخوانید: هویزه؛ جایی برای کشتن حیات وحش/ سکوتِ سازمان محیط زیست در سایه تولیت عجیب شهرداری
سلیمی با تاکید براینکه بسیاری از باغوحش متعلق به شهرداریها هستند، اظهار میکند: مثلا شهرداری اصفهان باغ وحش خود را به مناقصه گذاشته است، یعنی باغوحش به مدت یکسال در اختیار کسی قرار میگیرد که پول کمتری بگیرد. حالا در این شرایط تورم فردی که با کمترین مبلغ از حیوانات نگهداری میکند چقدر میزان غذا و بهداشت و سایر نیازهای حیوانات را کاهش میدهد.
وی با بیان اینکه باغوحشهای ما توسط افراد متخصص اداره نمیشوند، میگوید: نگاه به باغوحش یک نگاه تجاری و منفعتطلبانه است. کارکرد باغوحش در واقع مانند سینما و زمین بازی است و اینکه میگویند باغوحش یک مکان آموزشی است در تمام جهان دروغ است، زیرا رویکرد تجاری و سرگرمی است. این رویکرد، اما اخلاقی نبوده و در قرن ۲۱ پذیرفته نیست که نگاه تجاری به باغوحش داشته باشیم. حالا اگر چنین است باید نظارت کافی بر عملکرد باغوحشها وجود داشته باشد و نیازهای زیستی حیوانات را در نظر بگیریم.
بر سر توله شیرهای باع وحش چه میآید؟
این فعال حقوق حیوانات با تاکید براینکه اساسا ما ظرفیت این تعداد مراکز نگهداری از حیوانات را در کشور نداریم، ادامه میدهد: درتمام جهان باغوحشها یکی از مقاصد اصلی تجارت حیات وحش هستند. یعنی حیواناتی که در جهان قاچاق میشوند یکی از مقاصد این حیوانات هستند و به همین دلیل هم نظارتی بر ورود و خروج این حیوانات وجود ندارد.
وی یادآور میشود: منتظمی مدیرکل حیات وحش سازمان محیط زیست اعلام کرده است که در کشور ۱۰۵ فرد شیر در باغوحشهای کشور وجود دارند. اگر نیمی از این جمعیت ماده بوده و سالانه ۴ توله به دنیا بیاورند سالانه حداقل ۲۰۰ توله شیر در باغوحشهای کشور متولد میشوند. این توله شیرها چه سرنوشتی دارند و به کجا میروند؟ گاهی خبر منتشر میشود مبنی بر پیدا شدن بچه شیر در یکی از اتوبانهای تهران گاهی از خانه پولدارها سردر میآورند، بخشی هم میمیرند. در واقع ما اصلا نمیدانیم چه اتفاقی برای این بچه شیرها میافتد این موضوع را میتوان به پرندگان و خزندگان و... که زاد و ولد میکنند هم تعمیم داد.
سلیمی میگوید: لایحه حمایت از حیوانات تا کنون تصویب نشده است اگر چه که قانون هم تصویب شود، اما وقتی اجرا نشده و کسی هم بر اجرای آن نظارت نکند چه فایدهای دارد؟ وقتی ما فعالان محیط زیست اعتراض میکنیم عملا ما را سر کار میگذارند میگویند ما نظارت میکنیم، پیگیری میکنیم، اما در عمل این سازمان بیش از اینکه به حامیان محیط زیست گوش کند طرف باغوحشداران را میگیرد.
حیوانات باغ وحش هویزه در در دمای بالای ۵۰ درجه نگهداری میشوند
وی اضافه میکند: با هر اتفاقی که برای حیوانات ساکن در باغوحشهای کشور میافتد سازمان قول رسیدگی میدهد، اما آیا تا به حال حتی یکی از این مراکز را تعطیل کرده است؟ مگر میشود ۸۰ مرکز داشته باشیم که اوضاعشان انقدر خراب است، اما حتی یکی را هم تعطیل نکرده باشید؟
باغوحش هویزه در دمای بالای ۵۰ درجه از حیوانات نگهداری میکند آیا سازمان محیط زیست به این موضوع توجه میکند شرایط زیست دمایی برای حیوانات این باغوحش فراهم نیست؟ بسیاری از مراکز شرایط مناسب برای زیست طبیعی حیوانات را ندارند، اما سازمان محیط زیست حتی یک مورد را نیز تعطیل نمیکند، زیرا به این موضوع اهمیت نمیدهد.