بازگشت به دوران شکارگاههای سلطنتی با فرمان عیسی کلانتری/ پول بدهید حیوانات را بکشید
رویداد۲۴ شادی مکی: بار دیگر سخنان عجیب و غریب رئیس سازمان حفاظت محیط زیست حامیان و فعالان این حوزه را نگران کرده است. او در سخنانی که به گفته فعالان محیط زیست برای آینده حیات وحش و محیط زیست ایران ترسناک است، گفته: هر سال تعدادی مجوز شکار برای شکارچیان داخلی و خارجی صادر میشود و حیوانات نر که بالای ۹ سال عمر دارند، میتوانند شکار شوند، زیرا عمر مفید هر حیوان ۱۰ تا ۱۱ سال است.
او پیشتر هم خرید لوازم اطفا حریق برای جنگلها و مراتع کشور را هزینه اضافی خوانده و گفته بود: اگر بخواهیم کشور را بسیج کنیم تا با هر آتشسوزی مقابله کنیم، باید حداقل سالانه یک میلیارد دلار برای آتشنشانی هزینه کنیم و معتقدم سرمایهگذاری در این زمینه توجیه اقتصادی ندارد.
با توجه به نوع رویکرد و نگاه عیسی کلانتری به حفاظت از محیط زیست بعید به نظر میرسد او آشنایی یا دستکم علاقه چندانی به محیط زیست داشته باشد؛ آنچنانکه طی ۳ سال گذشته که او سکان ریاست سازمان محیط زیست را به دست گرفته، شاهد تسهیل فرایند شکار حیوانات در طبیعت بودیم.
سازمان حفاظت محیط زیست کشور تاکنون یک قرق اختصاصی به نام «منصور آباد» در استان کرمان و سه قرق اختصاصی به نامهای «دربید»، «علی آباد چهلگزی» و «روزباز» در استان یزد را به متقاضیان واگذار کرده و به تازگی نیز با موافقت همین سازمان و شورای عالی حفاظت محیط زیست، منطقه «جاشلوربار» سمنان نیز به عنوان پنجمین قرق اختصاصی کشور در این فهرست قرار گرفته تا در این منطقه نیز به همین روش شکار صورت گیرد!
سازمان محیط زیست که وظیفه حمایت و حفاظت از محیط زیست کشور را بر عهده داشته و موظف است این میراث عظیم و زیبا را در بهترین حالت خود به دست نسلهای بعدی برساند اکنون تبدیل به سازمانی شده که تنها برای به دست آوردن سود بیشتر و فراهم کردن عیش آنی عدهای، محیط زیست و حیات وحش کشور را به مخاطره بیاندازد.
برای بررسی اینکه آیا در سخن کلانتری مبنی بر اجازه شکار حیوانات نر بالای ۹ سال حقایقی علمی و ضروری نهفته است یا خیر با محمد درویش و اسماعیل کهرم دو کارشناس محیط زیست گفتگو کردیم.
بیشتر بخوانید: هویزه؛ جایی برای کشتن حیات وحش/ سکوتِ سازمان محیط زیست در سایه تولیت عجیب شهرداری
تبعات دستورهای غیرکارشناسی بر محیط زیست
محمد درویش به رویداد۲۴ میگوید: سیستم و تابآوری طبیعت به این شکل است که بخش پیر گله معمولاً طعمه گوشتخوارانی مانند پلنگها، یوزپلنگها، خرسها و گرگها میشوند؛ به این ترتیب بالانس اکولوژیکی در زیستگاه این حیوانات به هم نخورده و منجر به آن میشود که حیوانات وحشی به حریم روستاها و دامها حمله نکنند. از سوی دیگر این مسئله باعث میشود حیوانات قویتر در گلهها باقیمانده و با تولید نسل بتوانند گلههای تابآورتری را ایجاد کنند تا نسل بعدی بتواند در شرایط دشواری که سرزمینهای محل زندگی این حیوانات با آن مواجه هستند با کمترین میزان کاهشهای اکولوژیکی ادامه بدهد.
او ادامه میدهد: هر نوع دخل و تصرف و ورود نابخردانهای که ما در محیطهای طبیعی داشته باشیم که مصداق آن همین فرمان عجیب و ترسناک عیسی کلانتری است، میتواند آسیبهای بیشتری برای محیط زیست ایجاد کند. در چنین شرایطی شاهد افزایش گزارشهایی مینی برحمله حیوانات گوشتخوار به روستاها و دامها خواهیم بود. همچنین امراضی مانند طاعون و سایر بیماریهایی که هر از گاهی در وحوش شاهد هستیم تشدید میشود.
این کارشناس محیط زیست با بیان اینکه این سخن کلانتری به شدت تاسفآور است، عنوان میکند: اصولا ایشان چگونه به این نتیجه رسیده که اگر حیوان به سن ۹ سال برسد به این معناست که ما با ظرفیت مازاد مواجه هستیم. ظرفیت مازاد را براساس سن حیوانات تعیین نمیکنند بلکه بر اساس میزان علوفه و کیفیت زیستگاهی که حیات وحش در آن زندگی میکند، تعیین میشود. یعنی هر منطقه حفاظت شده ما براساس میزان منابع آب و خاک و میزان تنوع زیستی خود یک ظرفیت زیستی داشته و اگر تعداد وحوش از ظرفیت زیستی آن بیشتر باشد باید برای ایجاد بالانس جمعیتی اقدام کرد. اما این بالانس لزوما به معنای حذف فیزیکی و شکار آنها نیست بلکه میتواند انتقال جمعیت به دیگر مناطق حفاظت شده باشد که اتفاقا با کمبود جمعیت مواجه هستند.
او با اشاره به اینکه امروزه در جهان به جای تولید پول از محل کشتن حیوانات از محل نمایش آنها در محیطهای طبیعی و زیباییهای طبیعت اقدام به کسب درآمد میکنند، اظهار میکند: در آمریکا و آفریقا چنین کاری را در پارکهای ملی انجام میدهند. یعنی به جای اینکه حیوانات را در باغ وحش نگهداری کرده و مردم برای مشاهده آنها به باغ وحش بروند، گردشگران را در خودروهای امن به دل حیات وحش میبرند تا با زندگی طبیعی حیات وحش آشنا شوند. برای این کار اتفاقا پول خوبی هم از گردشگران گرفته میشود
درویش توضیح میدهد: به این نوع گردشگری اصطلاحا «اکوسافاری» گفته میشود که به بهبود جامعه محلی، احیای محیط زیست و تامین هزینههای سازمانهای مرتبط با محیط زیست کمک کند. ما نیز باید به همین سمت حرکت کنیم که خردمندانه و منطقی بوده و با تابآوری محیط زیست ما نیز تناسب بیشتری دارد.
وی درباره تاثیر رویکرد کلانتری نسبت به محیط زیست و انقراض گونههای مختلف حیات وحش میگوید: وقتی در سال ۱۳۵۰ سازمان حفاظت از محیط زیست تشکیل شد، مجموع کل و بز، قوچ، میش، آهو، مرال، جبیر، گوزن و شوکا در کشور ۳ میلیون راس ارزیابی شده بود؛ این در حالی است که به گفته کلانتری امروز این تعداد به ۲۰۰ هزار راس رسیده است. یعنی ما بیش از ۹۰ درصد از وحوش گیاهخوار خود را از دست دادهایم که دقیقا به معنای انقراض است. این به معنای خطر است و اگر سازمان محیط زیست متوجه این خطر نیست، پس چه کسی باید متوجه این خطر باشد.
عضو هیات علمی موسسات تحقیقات جنگلها و مراتع کشور خاطرنشان میکند: انتظار ما از سازمان محیط زیست آن است که به صورت شفاف اعلام کند که هریک از مناطق تحت مدیریت این سازمان چه ظرفیت زیستی دارد و براساس سرشماریهای صورت گرفته از تعداد وحوش چه تعداد از این مناطق بیشتر از ظرفیت زیستی منطقه شده و چه تمهیداتی را به کار بردهاند برای اینکه بتوانند جمعیت وحوش را در منطقه به تعادل برسانند. همچنین باید مشخص کنند که در کدام مناطق تمهیدات به کار رفته به نتیجه منجر نشده که احساس کردهاند نیاز به حذف فیزیکی وجود دارد.
وی تصریح میکند: درباره این مسائل باید شفافسازی شود نه اینکه مشاهده کنیم براساس یک رانت و رفاقت، چند تا از دوستان و شرکتهایی که با ایشان در ارتباط هستند مجوز شکار را به فروش میرسانند. این روش غیرمنطقی و غیر شفاف بوده و در واقع نوعی پولشویی است.
درویش درباره مناطق قرق اختصاصی برای شکار عنوان میکند: این مناطق از جمله مناطقی هستند که پذیرای شکارچیان بوده و پروانه شکار صادر میکنند. در قُرقهای اختصاصی، سرمایهدار به منطقه وارد شده و با قرق آن اقدام به رسیدگی به حیوانات کرده تا بتواند بعدها از طریق کشتار آنها، کسب درآمد کند که رفتاری غیراخلاقی و غیراکولوژیکی است. ما به دنبال آن بودیم که تعدادی از دانشجویان، متخصصان و سمنهای مرتبط با این رشته را به منطقه وارد کنیم تا با قرق حفاظتی منطقه را تابآور. برای کسب درآمد از قرق حفاظتی میتوانند تماشاگران را به مشاهده حیات وحش بیاورند نه اینکه وحوش را بکشند. این رفتار آنقدر بد است که به آن میماند که شخصی فرزندش را پرورش دهد تا در آینده او را بفروشد.
وی درباره استقبال شکارچیان خارجی از شکار در ایران اظهار میکند: یک دلیل آن است که معمولا این افراد در کشورهای خود با قوانین سختگیرانهای درخصوص شکار مواجه هستند و دلیل دیگر آن است که به دلیل سقوط ارزش پول ما همه چیز برای آنها بسیار ارزان تمام میشود. درحال حاضر ایران بهشت گردشگران است که به دلیل ارزانی است.
بیشتر بخوانید: طبیعت بیجان/ نقش سازمان محیط زیست در آتش سوزی خائیز چه بود؟
قرقهای اختصاصی جایگزین شکارگاههای سلطنتی
این کارشناس محیط زیست با بیان اینکه مجوز شکار تنها برای گونههای علفخوار مانند قوچ، میش، مرال، کل و بز، آهو، جبیر و شوکا صادر میشود، اضافه میکند: ما شاهد هستیم که برخی افراد ثروتمند که هیچ نوع درکی از اکولوژی ندارند با روابطی که ایجاد میکند با سازمان محیط زیست ارتباط برقرار کرده و وعده احداث چند ایستگاه محیطبانی یا ایستگاه پایش یا پرداخت هزینه آبشخور حیوانات را میدهد. طی این ارتباط موافقت اصول برای واگذاری چند ۱۰ هزار هکتار از منطقهای به این شخص انجام میشود. این فرد چند نفر را به عنوان نگهبان اجیر میکند تا از منطقه حفاظت کنند.
او خاطرنشان میکند: این افراد از موضوعاتی مانند تابآوری، مرز تخطی زیستی، ژینایی سرزمین و ترکیب تنوع زیستی و هرآنچه در محیط زیست بسیار مهم است، هیچ درکی ندارند. رویکرد این افراد به محیط زیست مانند دامدارانی است که در پی پرورده کردن دام برای فروش یا مصرف شخصی هستند. به کل و بز و ... رسیدگی میکند تا آنها خوب رشد کنند و از این رهگذر بتواند برای دوستان خود مجوز شکار صادر کند یا اینکه خودش این حیوانات را شکار کرده و از گوشت آنها استفاده کند. برای این افراد نحوه ترکیب جنسیتی حیوانات، اینکه چگونه باید عمل کنند در منطقه تا بتوانند به افزایش حاصلخیزی خاک کمک کنند یا بتوانند جانداران پرچمدار در منطقه باشند اصلا مهم نیست. آنها به دنبال ارتقا تابآوری (توان زیستی) منطقه نیستند. در واقع شکارگاههای سلطنتی را با عنوان قرق اختصاصی میخواهند راهاندازی کنند.
وی میافزاید: قرقهای حفاظتی که گروههای محیط زیستی و دانشجویان و فارغالتحصیلان رشتههای محیط زیست در یک کار گروهی و باحمایت دولت راهاندازی کنند باید مورد حمایت قرار گیرد و نباید این کار خوب قربانی قرقهای اختصاصی شود.
درویش درباره تاثیر گونههای پرچم بر سلامت محیط زیست میگوید: گونههای پرچم در واقع گونههای شاخص هر منطفه هستند. مثلا در ایران یوزپلنگ آسیایی گونه پرچم و نماد طبیعت کشور ماست. اگر حال این یوزپلنگ خوب باشد به این معناست که حال طعمههای آن که آهو و جبیر است خوب است. وقتی حال این گونههای علفخوار خوب باشد یعنی حال پوشش گیاهی منطقه خوب است و اگر حال پوشش گیاهی منطقه خوب باشد یعنی حال منابع آب و خاک خوب است و اگر حال آب و خاک خوب باشد؛ یعنی غذایی که از این سرزمین به دست میآید غذایی خوب بوده و در نتیجه انسانهای آن منطقه درگیر بیماریها نمیشویم. یعنی اگر حال گونه پرچم خوب باشد شاخصی است که نشان میدهد آن سرزمین خوب و تابآور بوده و دچار بیماری نیست. اما متاسفانه قرقداران درکی از این گونه ندارند.
دولت دوم روحانی سیاهترین دوران محیط زیست ایران است
عضو هیات علمی موسسات تحقیقات جنگلها و مراتع کشور عنوان میکنند: سیاهترین دوران سازمان حفاظت از محیط زیست مربوط به دولت دوم روحانی و در دوره مدیریت عیسی کلانتری بوده است. اتفاقاتی که در این دوران افتاده است در تاریخ محیط زیست ایران به عنوان لکه ننگ ثبت خواهد شد. در این دوره بود که مدارس طبیعتی که قرار بود آموزشهای محیط زیستی ارائه کند بسته شد، در این دوره مرجعیت تنوع زیستی از سازمان حفاظت محیط زیست برای همیشه به جهاد کشاورزی منتقل شد. در این دوره بالاترین میزان تلفات محیطبان، جنگلبان، قرقبان و فعال محیط زیست را شاهد هستیم. در این ۳ سال حدود ۲۶ کشته در حوزه محیط زیست داشتهایم که در تاریخ ۵۰ ساله این سازمان بیسابقه است.
وی ادامه میدهد: در این دوره بیشترین تعداد رخداد آتشسوزی را در رشدگاههای طبیعی کشور داشتیم. ما در این دوره مشاهده کردیم که سازمان محیط زیست قصد داشت طرحی خطرناک به نام بایوژنی را در تالاب انزلی اجرا کند که دادستان کل کشور ممانعت کرد. در این دوره تراریخته تا این میزان با چراغ سبز سازمان محیط زیست مواجه شدند. یعنی موازین اخلاقی مورد توجه این سازمان در دوره کلانتری روی زمین ماند. در هیچ دورهای سازمان محیط زیست این تعداد مجوز برای طرحهای انتقال آب و سدسازی به این راحتی امروز صادر نشده بود. ما تا حالا ندیده بودیم که رئیس سازمان محیط زیست شخصا پیگیر طرح انتقال آب باشد آنچنان که امروز کلانتری پیگیر طرح انتقال آب دریاچه خزر به کویر مرکزی است. هرگز شاهد آن نبودیم که علیه سازمان و رئیس آن دهها شکایت صورت بگیرد. از خائیز تا آشوراده تا بند انزلی و ... فعالان محیط زیست شکایت میکنند.
این کارشناس محیط زیست میگوید: هرگز شاهد چنین جملهای که بگوید فعالان محیط زیست یا سیاسی هستند یا نمیفهمند یا احساسی هستند نبودهایم، اما در دوره کلانتری این سخن را شنیدیم که در تاریخ محیط زیست ایران بیسابقه است.
بیشتر بخوانید: وضعیت دردناک حیوانات باغ وحش صفادشت/ پول بدهید، لمس کنید! +فیلم و تصاویر
حال بد پرندگان مهاجر در دوران ریاست کلانتری
به گزارش رویداد۲۴ وحوش گیاهخوار تنها قربانیان تصمیمات نادرست سازمان حفاظت از محیط زیست و عدم وجود نظارتهای دقیق از سوی این سازمان بر حرکات شکارچیان نیستند. پرندگان و بهویژه پرندگان مهاجر و نایاب از دیگر قربانیان رویکرد این سازمان به محیط زیست هستند. چه آنکه چند سالی است که شاهد فروش گوشت پرندگان مهاجر و نایاب در بازارچههای عرضه گوشت در فریدونکنار هستیم که همه نیز از این موضوع آگاه هستند. با این حال، اما هربار این فروش و عرضه تکرار میشود و هیچکس هم معترض این خرید و فروش پرسود نیست. با اسماعیل کهرم مشاور رئیس سابق سازمان حفاظت از محیط زیست و کارشناس و پژوهشگر این حوزه درباره تاثیر رویکرد کلانتری بر شکار پرندگان نادر و مهاجر گفتگو کردیم.
کهرم به رویداد۲۴ میگوید: حیوانات تا ۱۸- ۱۹ سال عمر دارند. به تازگی یک قوچ ۱۴ ساله پدر یک جفت دو قلو شده است. به علاوه با صحبت آقای کلانتری که حیوان ۹ سال به بالا را میتوان شکار کرد حیوانات گوشتخوار چه باید بکنند؛ جز آنکه جمعیت زیر ۹ سال که زاد و ولد میکنند را بخورد.
او با تاکید براینکه مشاوران کلانتری بیسواد و مغرض هستند، ادامه میدهد: این افراد شکارچی هستند و میخواهند منافع بیشتری به دست بیاورند. تمام تصمیمات آقای کلانتری اشتباه بوده است. روز اولی که کلانتری وارد سازمان محیط زیست شد اعلام کرد که مساله ما آب در محیط زیست است و ما به خاطر ۴ تا یوز حاضر نیستیم که مساله آب را فراموش کنیم. درحالیکه این سازمان ظرفیت و علم برای رسیدگی به مسال آب را نداشته و وزارت نیرو متولی این مساله است و قطعا کلانتری هیچ کاری هم در راه حل مساله آب نکرده است.
این کارشناس محیط زیست عنوان میکند: کسانی که برای حفاظت ازاین ۴ یوز عزیزان خود را از دست دادهاند از این موضوع ناراحت هستند. ۱۴۳ نفر محیطبان از اول انقلاب تا کنون برای حفاظت از همین حیوانات شهید شدهاند. مشاوران کلانتری افراد ناآگاهی هستند یکی از این افراد آقای نمکی وزیر فعلی بهداشت است که پیشتر از مشاوران سازمان محیط زیست بود. این فرد یک شکارچی است. به یاد میآورم که یک شکاربان از خراسان نزد من آمد و اظهار نگرانی کرد که یکی از وزرای دولت روحانی به این استان رفته و میترسید که این فرد میخواهد چه چیزی را شکار کند. فرد دیگری هم بود که غذاهای تراریخته را ترویج و تشویق کرد.
وی میافزاید: نتیجه وجود این مشاوران برای کلانتری آن شد که از اول سلطنت کلانتری بر سازمان حفاظت محیط زیست، شکار پرنده تا سقف ۵ مورد طی دو روز آخر هفته آزاد شد. این طرح ابتدا در استان تهران و بعد در سراسر کشور اجرا شد. شکاربانها در خراسان جنوبی نگران بودند و میگفتند سابقا اگر صدای گلوله میآمد وجود شکارچی را گزارش میدادند، اما حالا دیگر این مساله عادی شده است. شکارچیها آخر هفته در گروههای چند نفری اقدام به شکار پرنده کرده و هر یک ۵ پرنده را شکار میکنند و برای ادامه شکار به منطقه بعدی میروند.
بیشتر بخوانید: نگهداری از شامپانزهها در باغ وحش ارم به قیمت مرگ/ محیط زیست چه بر سر «باران» آورده است؟
شکار حیوانات در روز روشن و جلوی چشم کارشناسان
کهرم با بیان اینکه این رویکرد آقای کلانتری و میدان دادن به شکارچیان نتایج منفی به دنبال داشت، عنوان میکند: در قوانین شکار ما استفاده از تفنگ سرپر، مسلسل، کلاشینکف و تور هوایی برای شکار قدغن است. در حالیکه میدان دادن کلانتری به شکارچیان و تلف کردن زحمات ۵۰ ساله سازمان حفاظت از محیط زیست باعث شده که امروز با لباس شکاربانی هم من را به فریدونکنار راه نمیدهند و تورهای شکارشان مشغول کار است.
وی توضیح میدهد: تورهای شکار حدود ۸۰۰ میلیون تومان قیمت دارد. این تور در ارتفاع پهن شده و از آهن و فولاد است. این تور را در جایی میکارند که پرنده قصد دارد از تالاب بلند شود یا میخواهد بنشیند. پرندههایی که در این تور گرفتار میشوند چند روز در تور میمانند تا کسی به سراغشان بیاید. در مقابل چشمان خودم شکارچی بال پرندهای را که از تور گرفته بود پیچاند و من صدای شکسته شدن بالش را شنیدم و بعد پرنده را در قفس انداخت و رفت. اگر خودش به جای این پرنده بود قطعا موضوع آنقدر ساده نبود.
این کارشناس محیط زیست تصریح میکند: در حال حاضر خلاف در تالاب عزیزک بابل در روز روشن انجام میشود. سابقا اگر فرد متخلف ما را میدید فرار میکرد. اما امروز با لباس شکاربانی سراغ شکارچی غیرقانونی میرویم اهمیتی نمیدهد. این نتیجه رویکرد آقای کلانتری است. سازمان محیط زیست با ۷ هزار نفر پرسنل هزینه بالایی دارد در حالیکه به وظیفه خود عمل نمیکند. وظیفه این سازمان حفاظت از حیات وحش و زیستگاههاست. اما زیستگاهها تاراج شده است.
وی با اشاره به تشکیل قرقهای اختصاصی در یزد و کرمان میگوید: ثروتمندان در آنجا قرق تشکیل میدهند. اطراف زمینها را فنس میکشند به صورتی که گویی این زمینها ملک آنهاست. به کسی هم اجازه ورود نمیدهند تا زمانیکه زاد و ولد زیاد شود. بعد شکارچیهای خارجی میآیند و شکار میکنند ۴۰ هزار دلار برای شکار یک قوچ یا کل، بز و ... همه این اقدامات هم زیر نظر کلانتری انجام میشود و من امیدوارم هر چه زودتر این دوران سیاه مدیریت کلانتری بر سازمان محیط زیست به پایان رسیده و محیط زیست کشور نفس بکشد.
اجازه شکار برای معیشت مثل آن است که به فروشنده مواد مخدر مجوز بدهیم که معیشتش به خطر نیفتد!
کهرم تصریح میکند: ما براساس تحقیقات علمی صورت گرفته تخمین میزنیم که حدود ۵ میلیون پرنده وارد ایران میشود که ما تخمین میزنیم از این تعداد ۲ میلیون تا ۲ میلیون و نیم پرنده شکار میشوند. ما مشاهده میکنیم روز به روز تعداد پرندگان نادر یا حفاظت شده کاهش مییابد. مثلا ما ۳ نوع قو داریم که به کشور ما وارد میشوند که هر ۳ نوع آن در حال کاهش است. اردک سرسیاه، اردک تاجدار، درنا خاکستری، درنای طناز و عروس غاز انواع پرندگانی هستند که تعداد آنها هر روز در حال کاهش است که نشان میدهد این پرندگان هم شکار میشوند. وقتی قیمت یک جفت غاز ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار تومان است و در فریدونکنار به شکارچیان میز داده شده که پرندهها را به فروش برسانند شکار هم ادامه پیدا میکند.
این پژوهشگر محیط زیست تعریف میکند: حدود یکسال و نیم پیش همراه با فرماندار فریدونکنار، مدیرکل محیط زیست، تعدادی از نیروی انتظامی و چندنفر از سازمان محیط زیست برای تخریب تورهای هوایی شکار پرندگان رفتیم که ناگهان در میان راه استاندار به فرماندار تلفن کرده و دستور بازگشت داد. علت این موضوع هم معیشت مردم منطقه عنوان شد. این کار مانند آن است که به فروشنده مواد مخدری کاری نداشته باشند به این دلیل که نگران معیشت فرد هستند.