تاریخ انتشار: ۱۹:۰۸ - ۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۲

جنگ های خاورمیانه پایان می یابد؟

الان وقت حل و فصل منازعات است. سعودی‌ها با کمک چین در حال عادی سازی روابط با ایران هستند. امارات خصومت با ترکیه و قطر را متوقف کرده است. اعراب (بغضشان را فرو خورده) در حال احیای روابط با اسد هستند. اعتبار میانجیگری توافق عربستان و ایران هم به چین می‌رسد. اما، در واقع، نیروی محرک در منطقه، امارات متحده عربی است، معمار سیاست خارجی «عدم اختلاف».

جنگ های خاورمیانه پایان می یابد؟

رویداد۲۴ واشنگتن پست نوشت: بیایید در مورد پایان جنگ‌های کریه صحبت کنیم. نه، منظورم ماجرای اوکراین نیست، حداقل هنوز نه، منظورم جنگ‌ها در خاورمیانه است. در اینجا به فهرست مختصری از این جنگ‌ها می‌پردازیم که نشان می‌دهد که چرا دیپلماسی آمریکایی در این بخش آشفته جهان همچنان ضروری است.

به نظر می‌رسد جنگ داخلی یمن، یکی از بی رحمانه‌ترین جنگ‌های قرن حاضر، به سمت یک راه حل با ثبات پیش می‌رود، آن هم به لطف میانجی گری خستگی ناپذیر تیم لندرکینگ، فرستاده ایالات متحده و امتیازات عربستان سعودی، کشوری که آمریکایی‌ها (اغلب به دلایل خوب) دوست دارند از آن متنفر باشند. یمن هنوز می‌تواند دوباره با جنگ روبرو شود، اما پس از یک سال آتش بس، سعودی‌ها بالاخره مستحق اندک اعتباری هستند.

به گفته کاخ سفید، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، پس از تماس تلفنی هفته گذشته با محمد بن سلمان، ولیعهد، «از تلاش‌های خارق‌العاده عربستان سعودی برای پیگیری نقشه راه جامع‌تر برای پایان دادن به جنگ استقبال کرد و حمایت کامل ایالات متحده را از این تلاش‌ها ارائه کرد». در اواخر سال ۲۰۲۱، سازمان ملل تخمین زد که این جنگ که توسط رهبر عربستان و با حمایت آمریکا آغاز شد، ۳۷۷۰۰۰ نفر را کشته یا گرسنه نگه داشته است.

جنگ داخلی سوریه حتی غم انگیزتر است. به گفته دیده بان حقوق بشر سوریه، از سال ۲۰۱۱، این درگیری بیش از ۵۰۰۰۰۰ کشته برجای گذاشته و حدود ۶ میلیون نفر از این کشور مهاجرت کرده اند. اما این درگیری اسفبار فاقد میانجی یا نقشه راه ایالات متحده برای حل است؛ بنابراین کشور‌های عربی به تنهایی در حال انجام توافق‌های جداگانه هستند. وزیر خارجه عربستان این هفته برای اولین بار از سال ۲۰۱۱ به دمشق سفر کرد.

در ماجرای سوریه خستگی بر تن سیاستگذاران آمریکایی مانده که پس از تلاش‌های دیپلماتیک ناموفق بی‌شماری قابل درک است. ما به جای یک سیاست، تحریم‌هایی را علیه رئیس جمهور بشار اسد اعمال کرده و از هر گونه عادی سازی با او خودداری کرده ایم. تحریم‌ها ممکن است باعث شود اعضای کنگره احساس بهتری داشته باشند، و آن‌ها کمی اهرم فشار به ما می‌دهند، اما هیچ کاری برای کاهش رنج سوریه انجام نمی‌دهند. این رویکرد من را به یاد نبود سیاست مشخص در آمریکا در قبال عراق صدام حسین می‌اندازد.


بیشتر بخوانید: چرا ایران از تحولات خاورمیانه خوشحال است؟


توصیف نقش مناسب ایالات متحده در سوریه آسان است، اما اجرای آن بسیار دشوار است. اول از همه، ما یک تعهد اخلاقی داریم که به کرد‌های سوریه کمک کنیم - که نجیبانه برای نابودی داعش جنگیدند و جان باختند - تا جایی در سوریه فدرال آینده پیدا کنند. آسیب پذیری متحدان کرد ما زمانی نشان داده شد که یک حمله پهپادی، احتمالاً از ترکیه، ژنرال مظلوم عبدی، فرمانده نیرو‌های سوریه دموکراتیک تحت رهبری کرد‌ها را در این ماه در سلیمانیه عراق ترور کرد.

برای محافظت از متحدان کرد خود در سوریه آینده، ایالات متحده باید با شرکای منطقه‌ای خود در امارات متحده عربی، اردن و بله، عربستان سعودی همکاری کند. امیدوارم دیپلماسی محرمانه از قبل آغاز شده باشد.

جهان به SDF (نیرو‌های دموکراتیک سوریه) بدهکار است. پس از غلبه بر داعش، این شبه‌نظامیان مسئولیت اسکان زندانیان این گروه تروریستی را بر عهده گرفتند که در صورت آزاد شدن، هر کشوری در اروپا و جهان عرب را تهدید خواهند کرد. بی توجهی به نیرو‌های SDF (نیرو‌های دموکراتیک سوریه) پس از از دست دادن ۱۲۰۰۰ کشته در نبرد با داعش بسیار عجیب است.

در سوریه البته غیر از کردها، مسائل دیگر هم داریم. کشور‌های عربی همسایه (و اسرائیل) برای کاهش قدرت نظامی ایران در آنجا به کمک نیاز دارند. ترکیه در مورد امنیت مرز‌های جنوبی خود به اطمینان خاطر نیاز دارد. پناهندگان به راه خانه نیاز دارند. اسد، پیروز احتمالی، سزاوار کمک برای بازسازی نیست، اما سوریه سزاوار کمک است؛ بعلاوه آزادی آستین تایس، روزنامه‌نگار آزاد و نویسنده واشنگتن پست که در سال ۲۰۱۲ در آنجا ربوده شد، تیز حائز اهمیت است.

وقتی به جنگ‌های کریه منطقه فکر می‌کنیم، بیایید لحظه‌ای مکث کنیم تا لبنان فقیر و ویران را به یاد بیاوریم. این کشور پنج دهه است که توسط جنگ داخلی و فساد ویران شده است. نظام سیاسی آن چنان مسموم است که ملت نمی‌تواند بر سر رئیس جمهور توافق کند. ایالات متحده می‌تواند با حمایت از نامزدی ریاست جمهوری ژنرال جوزف عون، رئیس نیرو‌های مسلح لبنان، که نماد پاک و غیرسیاسی ملت و آرمان‌های آن است، به این کشور کمک کند. حزب الله او را دوست ندارد، اما بسیاری از مردم لبنان دوست دارند. بالاخره دکمه ریست لبنان را بزنیم.

خاورمیانه در بیشتر طول زندگی ما یک منطقه پر از درگیری بوده است. در حال حاضر، ممکن است عصر تنش زدایی در حال طلوع باشد - به استثنای غم انگیز درگیری پایان ناپذیر اسرائیل و فلسطین.

سیستم عامل جدید را می‌توان در چهار کلمه خلاصه کرد: دوست پیدا کنید، پول درآورید. الان وقت حل و فصل منازعات است. سعودی‌ها با کمک چین در حال عادی سازی روابط با ایران هستند. امارات خصومت با ترکیه و قطر را متوقف کرده است. اعراب (بغضشان را فرو خورده) در حال احیای روابط با اسد هستند. اعتبار میانجیگری توافق عربستان و ایران هم به چین می‌رسد. اما، در واقع، نیروی محرک در منطقه، امارات متحده عربی است، معمار سیاست خارجی «عدم اختلاف».

دولت بایدن نیز پس از دهه‌ها جنگ آمریکا در منطقه، دیپلماسی را دوباره می‌ازماید. ما با عراقی‌ها، لبنانی‌ها، اماراتی‌ها، کردها، سعودی‌ها و شاید در نهایت با برخی از سوری‌ها نیز معامله می‌کنیم. برخی از شرکای ما ناپسند هستند، اما این بخشی از دیپلماسی است. ما چندین دهه جنگ‌های کریه داشته ایم. وقت آن است که آرامش و صلحی کریه داشته باشیم.

منبع: انتخاب
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما