بازگشت قهرمانانه اسد به اتحادیه عرب/ میوه جنگ داخلی سوریه را چه کسانی چیدند؟
رویداد۲۴ سایت خبری «یاهو نیوز» یادداشتی به قلم «شای خطیری» منتشر کرده و پیروز جنگ داخلی سوریه را، ایران و روسیه خوانده است. خطیری، نویسنده این یادداشت یک ایرانی تبار و پناهنده سیاسی در آمریکاست که سال ۹۷ در جریان راه اندازی یک کمپین جمع آوری کمک برای جامعه یهودیان، معروف شد.
سوریه پس از ۱۲ سال غیبت، این هفته قرار است به اجلاس اتحادیه عرب برگردد. خطیری در یادداشت خود در یاهوو نیوز، این اتفاق را یک پیروزی سیاسی غیرقابل انکار برای جمهوری اسلامی ایران قلمداد کرده که با حمایت از بشار اسد در طول جنگ داخلی سوریه به دست آمده است. از طرفی این اتفاق لکهای ننگ عظیمی بر روح سیاست خارجی ایالات متحده است.
در این یادداشت آمده: زمانی که اتحادیه عرب رژیم اسد را بیرون راند، سقوط آن در مرحله پرسش «چه زمانی» بود، و هیچ «اگر» و «اما» نداشت. اتحادیه عرب که هرگز به علاقه چندانی به رژیم اسد نداشت، به استقبال اخراج سوریه از این اتحادیه رفت. با این حال، اسد به سه دلیل جان سالم بدر برد. اولاً، او هیچ ابایی از کشتن افراد برای ماندن در قدرت نداشت. دوم، باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا، حاضر به دخالت در جنگ داخلی سوریه نشد؛ و سوم اینکه در تهران و بعداً مسکو دوستان خوبی داشت.
جنگ داخلی سوریه بزرگترین فاجعه اخلاقی و اشتباه استراتژیک این قرن است.
بیشتر بخوانید: چرا ایران از تحولات خاورمیانه خوشحال است؟
آنچه در پی آن رخ داد، مرگ نیم میلیون نفر، آواره شدن ۱۵ میلیون سوری، ظهور داعش و صدمات جبران ناپذیری به اعتبار ایالات متحده بود. این جنگ بحران پناهجویان و گسترش حملات تروریستی در اروپا را تشدید کرد که به نوبه خود به افزایش پوپولیسم جناح راست در این قاره و انتخاب دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶ انجامید؛ و آخرین خار آن هم به چشم اوکراین رفت.
ایالات متحده به دو دلیل از سوریه خارج شد؛ از یک سو، محدودیت خارجی، هم به از نظرایدئولوژیک و هم از نظر انگیزه. از سوی دیگر، دولت بیم آن داشت که تلاش فعالانه برای سرنگونی شریک نزدیک جمهوری اسلامی، تلاشهای دیپلماتیک آنها برای دستیابی به توافق هستهای را تضعیف کند.
در نهایت، آمریکا به این استراتژی رسید که «هیچ راه حل نظامی در سوریه وجود ندارد».اما راه حل نظامی وجود داشت و ایران و روسیه بعداً آن را عملیاتی کردند.
چند ماه پس از جنگ داخلی سوریه، سپاه پاسداران برای دفاع از رژیم اسد به سوریه اعزام شد. در سال ۲۰۱۵، قاسم سلیمانی به مسکو سفر کرد و ولادیمیر پوتین را متقاعد کرد که رژیم اسد میتواند جان سالم بدر ببرد. ارتش روسیه متعاقبا وارد سوریه شد. در آنجا، بدون اینکه با هیچ واکنشی از سوی ایالات متحده روبه رو شوند، گروههای تحت حمایت ایالات متحده مورد حمله قرار گرفتند و این وضعیت این تصور را به پوتین داد که ایالات متحده اراده خود را برای رویارویی در سوریه از دست داده است و ایران باید پهپادهای خود را برای آنها آزمایش کند. همین پهپادهایی که امروز روسیه خریده در اوکراین مورد استفاده قرار داده است.
نتیجه، اولین استقرار ارتش ایران در خارج از مرزهای ایران بعد از چندین قرن در مرز اسرائیل و بازگشت ارتش روسیه به خاورمیانه بعد از نیم قرن بود. علاوه بر آن، حزب الله وارد عمل شد. از همه مهمتر، آمریکا چنان بی تفاوتی نشان داد که باعث شد پوتین باور کند که میتواند اوکراین را بدون دخالت زیاد ایالات متحده با موفقیت فتح کند.
بیشتر بخوانید: جزییات فایل صوتی ظریف درباره سردار سلیمانی و دستگاه دیپلماسی/ انتشار سخنان ظریف چه پیامدی دارد؟
با وجود این اشتباه، علاوه بر نسل کشی در سوریه، از اسد به عنوان یک کشور عادی در خاورمیانه استقبال شد. چگونه این اتفاق افتاد؟
نخست اینکه ایالات متحده، در سه دولت متوالی، وعده داده بود که خاورمیانه را ترک کند. کشورهای خاورمیانه باید روی حرف آمریکا حساب میکردند. این در شرایطی است که جمهوری اسلامی، با افزایش قدرت نظامی، احتمالاً به زودی به سلاح هستهای دست خواهد یافت. این وضعیت رژیمهای عربی منطقه (که به طور سنتی با منافع ایالات متحده همسو هستند) را آسیبپذیر کرده و آنها به حال خود رها کرده است؛ بنابراین کشورهای عربی سعی میکنند به ایران و به شریک آن، سوریه روی خوش نشان دهند.
دوم، رژیم اسد به وضع سابق بازگشته و هیچ نشانهای مبنی بر سقوط این رژیم در آینده نزدیک وجود ندارد.
با این حال، رهبران کشورهای عربی انقدر احمق نیستند که باور کنند این روی خوش نشان دادن به ایران مشکلات آنها را حل خواهد کرد؛ بنابراین ما باید انتظار داشته باشیم که آنها - به ویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی - به افزایش قدرت نظامی شان ادامه دهند.
از این لحظه باید جمهوری اسلامی و عربستان سعودی را تا بن دندان مسلح در برابر یکدیگر بدانید بدون اینکه آمریکا در منطقه جلوی آنها را بگیرد.
جنگ داخلی سوریه هدیهای است که به بدترین مردم داده شد. این جنگ به تقویت پوپولیسم در ایالات متحده و اروپا منجر شد و قدرت ایالات متحده را در خارج از کشور کاهش داد. نظم جدید منطقهای، پایگاههای نظامی دائمی جمهوری اسلامی در مرز اسرائیل است.
بدتر از آن، اسد، به قول زیردستانش، کشور خودش را به آتش کشید، نسل کشی کرد و آمریکا و بقیه جهان آزاد آن را نادیده گرفتند؛ بنابراین هیچ کس نباید تعجب کند که اتحادیه عرب نیز این وقایع را نادیده بگیرد.
انفعال، یک تصمیم است و تصمیمات عواقبی دارد. پیامد سیاست اوباما در سوریه موارد زیادی است، اما مهمتر از همه، این لکه ننگی است که دامن آمریکاییها را گرفته است. اینکه آمریکا یک نسل کشی را دوباره نادیده گرفته است؛ و با این کار نه تنها نفرین دهها میلیون سوری را به دنبال داشته، بلکه پیروزی را به ایران و روسیه هدیه داده است..
لعنت بر همه ستمگران و قلدران دنیا
ایران
روسیه چید؟