المانیتور بررسی کرد
بیم و امیدهای روسیه از انتخابات سال آینده ایران
29 نوامبر حسن روحانی، رئیسجمهور ایران و همتای روس او، ولادیمیر پوتین تماس تلفنی داشتند که طی آن روحانی بر «تأثیر تاریخی» همکاری میان تهران و مسکو برای مبارزه با تروریسم در سوریه بر ثبات منطقه تأکید کرد. این مکالمه تنها چند روز پس از صدور این اطلاعیه صورت گرفت که تهران امکان استفاده مسکو از پایگاه هوایی همدان که منجر به تقویت هرچه بیشتر همکاریهای دو کشور میشود را مدنظر قرار خواهد داد.
رویداد۲۴- 29 نوامبر حسن روحانی، رئیسجمهور ایران و همتای روس او، ولادیمیر پوتین تماس تلفنی داشتند که طی آن روحانی بر «تأثیر تاریخی» همکاری میان تهران و مسکو برای مبارزه با تروریسم در سوریه بر ثبات منطقه تأکید کرد. این مکالمه تنها چند روز پس از صدور این اطلاعیه صورت گرفت که تهران امکان استفاده مسکو از پایگاه هوایی همدان که منجر به تقویت هرچه بیشتر همکاریهای دو کشور میشود را مدنظر قرار خواهد داد.
به گزارش رویداد۲۴ به نقل از المانیتور، درعینحال، با توجه به رابطه تاریخی، ژئوپولتیک و شرایط فعلی دو کشور، روسیه نگاه ویژهای به انتخابات آتی ریاست جمهوری در ایران دارد. این انتخابات پیامدهای قابلتوجهی برای خاورمیانه و ورای آن خواهد داشت. ضمن اینک، اصلاً اغراقآمیز نیست اگر بگوییم انتخابات سال 96 ایران بیش از انتخابات قبلی این کشور برای مسکو اهمیت دارد، چراکه سیاستهای خارجی دو کشور بیش از گذشته همراه و همسنخ شده است.
پیشبینی نتایج انتخابات ایران در این مرحله برای کارشناسان داخلی هم دشوار است، چه رسد به کارشناسان روس. آنچه هرگونه پیشبینی در این مورد را دشوار میکند این است که در نبود یک ساختار حزب رسمی در ایران، هر نامزد مستقلی میتواند وارد عرصه انتخابات شود. علاوه بر این، اختلاف میان دو جریان سیاسی اصلی در ایران –کسانی که حامی جامعه روحانیت مبارز هستند و اصلاحطلبانی که چند گروه سیاسی ازجمله مجمع روحانیون مبارز نماینده آنها هستند- مبهم است. بااینحال حتی حسن روحانی که گفته میشد زیر چتر مجمع روحانیون مبارز است، نیز بهطور مستقل و با شعار «تدبیر و امید» وارد عرصه انتخابات شد.
در چنین شرایطی کارشناسان روس سعی دارند نتایج احتمالی این انتخابات که برای روابط مسکو با تهران اهمیت دارد را پیشبینی کنند. دو مسئله مهم وجود دارد که باید مدنظر قرار گیرد. نخست، انگیزه ایران برای حفظ روابط خوب با مسکو تا حدودی مستقل از این متغیر مستقل (رئیسجمهور) است و به متغیر ساختاری (شرایط سیاسی عرصه منطقهای و بینالمللی) ربط دارد. دوم، رئیسجمهور ایران تنها شخصیتی نیست که تصمیمات استراتژیک در مورد مسائلی مانند همکاری ایران-روسیه در سوریه را اتخاذ میکند.
باور کلی بر این است که یک جنبه ناشی از تجربه تاریخی ایران میشود که امنیت آن مستقیماً بازتاب محیط منطقهای است. بنابراین تهران در یکروند تاریخی سعی کرده شرایط گوناگونی را برای مقابله با تهدیدات خارجی فراهم کند. همکاری اخیر این کشور با روسیه در سوریه بازتاب همین روند است. از طرف دیگر، همکاری با روسیه از تمامی جهات یک استراتژی عاقلانه و طولانیمدت است، ضمن اینکه سیاست خارجی اخیر روسیه مستقل از غرب بوده است.
جنبه دوم به فرآیند تصمیمگیری در سیاست ایران مربوط میشود. در مسائل امنیتی و نظامی، بهخصوص عملیاتهای فرامرزی، رئیسجمهور بیشتر مشاوره میدهد. صحبتهای مسعود پزشکیان، نایبرئیس مجلس در مورد استفاده روسیه از پایگاه هوایی همدان نمونهای از چنین ساختار قدرتی در ایران است. پزشکیان اتهامات در مورد اینکه مجلس جلسه ویژهای برای همکاری با روسیه تشکیل نداده را رد کرد و گفت: «مسائل سیاسی و امنیتی از این نوع بیشتر مربوط به رهبر معظم و شورای امنیت میشود نه مجلس. چنین اقدامی بههیچوجه بدون نظر رهبری انجام نمیشود.» بنابراین کارشناسان میتوانند نتیجه بگیرند که نتیجه انتخابات سال آینده ایران هرچه باشد، جهتگیری کلی تهران به همکاری با مسکو همچنان پابرجا خواهد بود.
در چنین شرایط ابعاد مختلف رابطه تهران باد مسکو باید مدنظر قرار گیرد.
نخست، میتوان اینطور فرض کرد که تازمانیکه روسیه روابط رقابتی خود با آمریکا در مورد نفوذ در خاورمیانه را حفظ کند، و تا زمانیکه مسکو در تلاش برای تأمین بهتر امنیت منطقه باشد، ایران حداکثر تلاش خود برای حفظ و تقویت این رابطه دوجانبه را به کار خواهد گرفت.
دوم، به قدرت رسیدن شخصیتهای اردوگاه بنیادگرا- مستقلهایی مانند عزتالله ضرغامی، محمدباقر قالیباف، غلامعلی حداد عادل، محمدرضا باهنر، احمد توکلی یا افرادی از جبهه پایداری یا افرادی چون کامران باقری لنکرانی، پرویز فتاح و سعید جلیلی- میتواند به نفع روسیه باشد چراکه دولت جدید در مسیری خلاف جهت «دولت تدبیر و امید» گام بر خواهد داشت. در طرف مقابل، به قدرت رسیدن اصلاحطلبانی چون محمدرضا عارف یا میانهروهایی مانند محمدجواد ظریف احتمالاً جهتگیری را به سمت غرب خواهد برد.
حس کلی در مسکو این است که این انتخابات هر نتیجهای داشته باشد، به احتمال خیلی زیاد روابط دو کشور را در چارچوبی که در مکتب روسی مطالعات ایرانی به «همکاری هوشیارانه» شهره شده حفظ خواهد کرد، مگر اینکه طرفین بخواهند دست به اقدامات انقلابی برای تغییر روند و تبدیل آن به یکروند استراتژیک بزنند.