نظر نامحبوب یک کارشناس: پیروزی تندروها در مجلس، سیاست خارجی ایران را تغییر نمیدهد| ایران در دوره گذار است و ریسک جدی نمیکند
رویداد۲۴ لیلا فرهادی: «الدار ممدوف» ستوننویس حوزه سیاست خارجی نشریه «ریسپانسیبل استیتکرفت» در یادداشتی درباره انتخابات مجلس دوازدهم نوشته: این انتخابات، اولین انتخابات پس از اعتراضات گسترده در سالهای ۲۰۲۲-۲۰۲۳ بعد از مرگ مهسا امینی در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی به دلیل زیر پا گذاشتن قوانین سختگیرانه حجاب است.
شورای نگهبان، که صلاحیت نامزدها را بررسی میکند، با ردصلاحیت اکثر نامزدهای معدود میانهرو و اصلاحطلبی که زحمت کاندیداتوری را به خود داده بودند، نارضایتی عمومی را تشدید کرد. دامنه ردصلاحیتها به ابعاد واقعاً مسخرهای رسید: حسن روحانی، رئیسجمهور دو دوره پیشین ایران و عضو مجلس خبرگان رهبری به مدت ۲۴ سال، از کاندیداتوری مجلس خبرگان رهبری منع شد. در نتیجه، انتخابات اخیر کمترین میزان مشارکت در تاریخ جمهوری اسلامی را به ثبت رساند: طبق آمار رسمی ۴۰ درصد و بر اساس آمار غیر رسمی نزدیک به ۳۰ درصد بود. برای سیستمی که به طور سنتی حساب زیادی روی مشارکت به عنوان ابزاری برای مشروعیت خود باز میکند، این اعداد نشاندهنده یک فاجعه است.
آیا مجلس تندروها مسیر سیاست خارجی را تغییر خواهد داد؟
ممدوف در ادامه این یادداشت میگوید: مجلس جدید تحت سلطه جناح تندرو خواهد بود. میانهروهایی که به مجلس راه یافتهاند به اقلیت حاشیهای حدود ۲۰ نماینده تقلیل خواهند یافت. با این حال، این لزوماً به منزله آغاز دوران یکدستی نیست. جناحهای مختلف محافظهکار و تندرو ناگزیرند در زمینه سیاستهای داخلی و خارجی، مانند اعمال حجاب یا دشمنی با آمریکا و تقویت «محور مقاومت»، از یکدیگر پیشی بگیرند.
کاهش قدرت محمدباقر قالیباف، رئیس سابق مجلس، وقایع آینده را نشان میدهد: قالیباف یک محافظهکار سنتی و فرمانده سابق سپاه است که گهگاهی عملگرایی از خود نشان میدهد. قالیباف با کسب ۴۰۹ هزار رای در تهران از بین ۳۰ نماینده تهران، نفر چهارم شد. او سال ۲۰۲۰ بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار رای جمع کرده بود. به نظر میرسد که منتفع اصلی افول او، محمود نبویان یک اصولگرای افراطی باشد که با ۵۳۵ هزار رای در تهران اول شد و ظاهراً به شدت با قالیباف مخالف است.
بیشتر بخوانید: چرا قالیباف باخت؟ / شش عاملی که باعث شد رئیس مجلس رای اول تهران را از دست بدهد
نبویان قاطعانه گفته روحانی رئیسجمهور سابق و جواد ظریف وزیر امور خارجه وی، عمداً تعهدات گروه ویژه اقدام مالی (FATF) را که یک ناظر بینالمللی مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم است، امضا کردند تا قاسم سلیمانی، فرمانده کل سپاه قدس را در ازای رفع تحریمهای بانکی، تحویل آمریکا بدهند. سلیمانی در اوایل سال ۲۰۲۰ در حمله پهپادهای آمریکا در عراق ترور شد.
ممدوف نوشته: ایران همیشه اینجور نبوده است. در فوریه ۲۰۱۸، به عنوان کارمند امور خارجی و بخشی از هیئت بازدیدکننده پارلمان اروپا به ایران سفر کردم و طی آن با همتایان خود در مجلس ایران دیدار کردیم. هیأت ما شاهد درجه بالایی از تکثرگرایی بود که از محافظه کاران تندرو، اصولگرایان عملگرا تا اصلاحطلبان را شامل میشد. ریاست مجلس بر عهده علی لاریجانی، نماینده محافظهکار عملگرا بود که در سالهای آخر بهطور فزایندهای نقش محوری پیدا کرده بود- تا جایی که از شرکت در انتخابات ریاستجمهوری در سال ۲۰۲۱ کنار گذاشته شد. آن مجلس در سال ۲۰۱۶ با نرخ مشارکت ۶۱.۴ درصد انتخاب شده بودو منعکسکننده خوشبینی کشور پس از امضای توافق هستهای سال ۲۰۱۵ بود.
این ستوننویس سیاست خارجی میگوید: انتخابات ۲۰۲۴ در شرایط حساسی برگزار شده است و بیش از آن که در مورد مجلس باشد، مربوط به انتخابات همزمان مجلس خبرگان بود. این نهاد هر ۸ سال یک بار انتخابات برگزار میکند و وظیفه انتخاب رهبر جدید را بر عهده دارد. این احتمال که مجلس خبرگان جدید مجبور به انتخاب جانشین باشد را نباید از نظر دور نگه داشت.
او مدعی شده: برای اطمینان از تداوم جمهوری اسلامی، نظام تصمیم گرفته زیاد خطر نکند و بر این اساس عرصه را بر وفادارترین افراد محدود کرده است. این رویکرد، توضیح خوبی برای حذف روحانی از نامزدی برای خبرگان رهبری است. حتی رئیس سابق قوه قضاییه، آیتالله صادق آملی لاریجانی، برادر علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس، که برخلاف روحانی اجازه نامزدی را پیدا کرده بود، نتوانست کرسی مجلس را به دست آورد.
چرا باید منتظر سیاست خارجی عملگراتری از جمهوری اسلامی باشیم؟
ممدوف مدعی شده این تحولات نشان میدهد که تشکیلات جمهوری اسلامی به وضوح تا زمان اطمینان از انتقال آرام در رأس حاکمیت به مشروعیت عمومی و میزان دموکراتیکبودن نهادها، اهمیت کمتری میدهد.
او میگوید همین ریسکگریزی باید توضیح مناسبی باشد برای اینکه چرا سیاست خارجی ایران در عمل معتدلتر از لفاظیهاست. تمرکز ایران، بر اثبات رهبری دیپلماتیک و اخلاقی خود بر جهان اسلام بهعنوان رهبر «مقاومت» بر سر مساله فلسطین است و به دنبال رویارویی نظامی با اسرائیل و یا آمریکا نیست. چنین رویارویی میتواند هزینههای امنیتی و اقتصادی غیرقابل قبولی به دنبال داشته باشد و کشور را از مسیر اصلی خارج کند. اولویت، مدیریت دقیق مرحله انتقال است.
همین رویکرد نشان میدهد که چرا پس از حملات ایالات متحده به شبهنظامیان شیعه متحد ایران در عراق و سوریه در ۲ فوریه در تلافی حمله پهپادی که منجر به کشته شدن ۳ نظامی آمریکایی در اردن شد، نزاع ایران و آمریکا تشدید نشد. به ویژه اینکه هیچ پاسخی از سوی کتائب حزبالله، به ترور یکی از فرماندهان ارشد آن توسط ایالات متحده صورت نگرفت.
در جاهای دیگر، ایران علیرغم اینکه عربستان سعودی به اسرائیل روی خوش نشان میدهد، رابطه خود را با سعودی ادامه داده است. در حالی که در اواخر سال ۲۰۲۲، تهران در مرز با آذربایجان مانور جنگی برگزار کرده بود، امروز مشغول بحث در مورد قراردادهای ترانزیتی جدید با باکو است. حتی سیگنالهایی وجود دارد که نشان میدهد مخالفت ایران با اسرائیل ممکن است کمتر از آنچه در لفاظیهایش نشان میدهد، باشد: تهران از قطعنامههای سازمان ملل و سازمان کنفرانس اسلامی که خواستار راهحل دو کشوری بین اسرائیل و فلسطین بودند، حمایت کرده، بنابراین به طور ضمنی حق اسرائیل را به رسمیت شناخته است. [توضیح مترجم: البته ایران در یادداشتهای دیپلماتیکی به سازمان ملل تاکید کرده است که چنین آرایی به معنای بهرسمیتشناختن اسرائیل نیست]
ممدوف مدعی است که این احتمال وجود دارد که ایران در آینده به سمت عملگرایانهتری سوق پیدا کند. تهران، حتی تحت کنترل دولت تندرو کنونی شاهد مبادله زندانیان و لغو مسدود کردن داراییهای ایران در سپتامبر ۲۰۲۳ بود.
این نویسنده مدعی شده در انتخاباتهای ایران، تظاهر به مشروعیت دموکراتیک نظام را کنار گذاشته شده است. با این حال، باید انتظار تغییر کمی در سیاست خارجی ایران داشته باشم؛ تهران احتمالاً به گفتگوهای خود [با غرب] ادامه میدهد و در صورت امکان به دنبال توافق است.