ایدههایی که جهان را تغییر دادند: مسیحیت | آیا دموکراسی و حقوق مدنی از دل مسیحیت بیرون آمدهاند؟
رویداد۲۴ علیرضا نجفی: مسیحیت یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین ادیان تاریخ بشر است. دینی که بر اساس باورها و آموزههای مندرج در کتاب مقدس برپا شده و آموزه اساسی آن عبارت است از «تولد، زندگی، مرگ و رستاخیز» عیسی مسیح.
بخش نخست کتاب مقدس، عهد عتیق نام دارد و شامل روایتی از خلقت جهان و تاریخ قوم بنیاسرائیل میشود. عهد عتیق مجموعهای بالغ بر ۴۶ کتاب است که پنج کتاب نخست عهد آن را تورات مینامند. تورات برای یهودیان جایگاه منحصر به فردی دارد و شامل ۱۰ فرمان موسی و قوانین شریعت نیز میشود. خداوند در سراسر کتب عهد عتیق به قوم بنیاسرائیل وعده نجات و رستگاری میدهد و کتابهای پایانی آن نجات قوم بنیاسرائیل را در گرو ظهور منجی قوم یهود اعلام میکنند. این منجی در باور یهودیان «ماشیح» نام دارد و مسیحیت مدعی است که عیسی ناصری (مسیح) همان منجی وعده داده شده در عهد عتیق است.
قسمت دوم کتاب مقدس نیز عهد جدید نام گرفته؛ عهد عتیق میان خدا و ابراهیم بسته شده بود و شامل رستگاری قوم بنیاسرائیل میشد. عیسی ناصری به پیروان خود اعلام کرد که عهد پیشین منقضی شده و اکنون خداوند عهد جدیدی با عموم انسانها میبندد. این عهد جدید فقه و شریعت یهود را ملغی میکند_البته بجز ده فرمان_ و عشق به مسیح را جایگزین آن میسازد.
کتاب عهد جدید شرح زندگی و تعالیم عیسی مسیح است، فردی که از منظر مسیحیان پسر خداست. چهار کتاب نخست عهد جدید نیز انجیل نام دارند و زندگی عیسی مسیح را از زمان تولد تا به صلیب کشیده شدن و رستاخیز روایت میکند. بخشهای دیگر عهد جدید نیز شامل جزئیات تلاشهای حواریون عیسی مسیح_به ویژه پولس قدیس_ برای ابلاغ پیام مسیح و گسترش مسیحیت در سرزمینهای مختلف است.
اکثر مسیحیان تابع یکی از سه شاخه بزرگ قرار دارند: کلیسای کاتولیک، مذهب پروتستان و کلیسای ارتدوکس شرقی. اینها در مناسک، اعمال مذهبی و تفسیر کتاب مقدس با یکدیگر تفاوت دارند، اشتراک عقایدشان نیز باور به خدایی مطلقا عالم و خیر است؛ خدایی که فرزند خود، عیسی مسیح، را فرستاد تا بشریت را آگاه کند و نجات بخشد.
مسیحیت چگونه به وجود آمد؟
مسیحیت در ابتدا به عنوان فرقهای در دین یهود پدیدار شد و پس از مرگ عیسی مسیح در جوامع غیر یهودی گسترش یافت و با جدا شدن از آیین یهود بدل به دینی مستقل گشت.
در اواخر قرن اول میلادی، امپراطور نرون که از ظهور این دین جدید نگران شده بود، سرکوب وحشیانهای را آغاز کرد و در جریان آن بسیاری از مسیحیان دستگیر، شکنجه و اعدام شدند. اما اگرچه زندگی مسیحیان نخستین دائما در مخاطره بود، گسترش مسیحیت نهایتا به نفع امپراطوری روم تمام شد چرا که پهنه عظیم این امپراطوری شامل گسترهای متنوع از ادیان و فرق گوناگون بود و مسیحیت که تمام این آیینها را در الهیات خود ادغام کرده بود میتوانست از اختلافات مذهبی و فرقهای جلوگیری کند و سراسر امپراطوری را ذیل یک دین به اتحاد برساند.
به همین دلیل امپراطور کنستانتین در سال ۳۱۳ میلادی به مسیحیت گروید و آن را دین رسمی امپراطوری اعلام کرد.
امپراطوری روم در قرن پنجم میلادی بر اثر حمله ژرمنها فروپاشید و مسیحیان غربی و شرقی از یکدیگر جدا شدند. بر اساس گزارش نشنال جئوگرافی، «در سال ۱۰۵۴ ترکیبی پیچیدهای از اختلافات مذهبی و درگیریهای سیاسی باعث به وجود آمدن شکافی عظیم در مسیحیت شد و این دین به دو شاخه اصلی تقسیم گشت: شاخه کاتولیک رومی در غرب و شاخه ارتدکس در شرق.
بیشتر بخوانید:ایدههایی که جهان را تغییر داد | کنوانسیون ژنو چگونه جنایات جنگی را کاهش داد؟
بر اساس نوشته دانشنامه بریتانیکا، دومین انشقاق بزرگ در تاریخ مسیحیت در قرن شانزدهم و در شمال اروپا رخ داد. در این تاریخ جنبش اصلاح دین، که با نام پروتستانیسم شناخته میشود، «به عنوان واکنشی علیه آموزهها و آیینهای کلیسای کاتولیک رومی» ظهور کرد.
بنیانگذار مذهب پروتستان، مارتین لوتر، اعتراض خود علیه کلیسای کاتولیک را در اعلامیهای خلاصه کرد و مفاد آن را در سال ۱۵۱۷ به در تمام کلیساهای شهر ویتنبرگ میخکوب کرد.
یکی از خواستههای کلیدی او اصلاح رابطه شخصی افراد با خدا و کاهش نقش کشیشها، مناسک و تشریفات بود؛ اموری که از منظر لوتر مانع از ایمان واقعی بودند. پروتستانتیسم پس از روی دادن سلسلهای از جنگهای مذهبی در قرون پانزده و شانزده میلادی، در سراسر اروپا گسترش یافت و به فرقههای مختلفی همچون آنگلیکنها، باپتیستها، متدیستها، کواکرها و آمیشها از دل آن سر بر آوردند.
مسیحیت پس از آغاز دوره استعمار به مناطق دیگر جهان گسترش یافت و جمعیت عظیمی از مردم دنیا پیرو این دین شدند. مرکز تحقیقات پیو در سال ۲۰۱۱ اعلام کرد که از هر چهار مسیحی در سراسر جهان، فقط یک نفرشان اروپایی است. این در حالی است که سهم جمعیت مسیحی در جنوب صحرای آفریقا به ۶۳ درصد رسیده و در منطقه آسیا و اقیانوسیه افزایش چشمگیری یافته است. در بیانیه این موسسه آمده است: «برخلاف یک قرن پیش، مسیحیت امروز واقعا یک دین جهانی است.»
مسیحیت چگونه جهان را تغییر داد؟
بسیاری از مورخان گسترش و پذیرش مسیحیت در سراسر جهان را یکی از موفقترین ماموریتهای معنوی در تاریخ بشر میدانند.
بر اساس نوشته دانشنامه بریتانیکا، مسیحیت با نزدیک به ۲.۴ میلیارد پیرو، بیشترین پیروان را در میان تمامی ادیان جهان دارد، بر رهبران بیشماری تاثیر گذاشته و یکی از عوامل اصلی «مشروعیت بخشیدن به نظامها و ارزشهای اجتماعی» بوده است.
ملوین براگ، روزنامهنگار بریتانیایی، در سال ۲۰۱۱ به روزنامه دیلی تلگراف گفت: «تاثیر عمده مسیحیت، به یک معنا، بیشتر در حوزههای بروندینی بوده تا حوزههای دروندینی؛ مسیحیت ظهور بسیاری از چیزها را، از دموکراسی غربی گرفته تا جنبش حقوق مدنی، مدیون مسیحیت هستیم.» به تعبیر ریچارد نیبور، الهیدان آمریکایی: «نسبت میان مسیحیت و تمدن بشری، نسبتی پیچیده و چندجانبه است.»
در دین مسیحیت شخص عیسی مسیح خدای پسر و خدای خالق جهان است. خدایی که در بدن یک انسان حلول کرد و به کفاره گناهان بشر کشته شد. این آموزه باعث ظهور اومانیسم و انسانگرایی در تفکر اروپایی شد. همچنین تاکید متکلمان مسیحی بر نقصان عقل بشری و لزوم رجوع به تجربه، به ظهور علوم تجربی دامن زد. علاوه بر این، مسیحیت نخستین دینی بود که اعلام کرد تمام انسانها، صرفا به این خاطر که انسان هستند، حقوق ذاتی دارند و حقوق انسانی را از محدوده قبیلهای و قومی به کل بشریت تعمیم داد. این آموزه باعث مخالفت مسیحیان با برده داری شد و مسیحیت به بردهداری جهان باستان پایان داد.
تاثیر مسیحیت بر هنر و ادبیات نیز بسیار چشمگیر بوده است. برای مثال نورتروپ فرای، منتقد بزرگ ادبی، کتابی تحت عنوان «رمز کل» نوشته و در آن استدلال کرده که تمام استعارههای هنری و تخیلی تمدن غربی بر اساس کتاب مقدس شکل گرفته و این کتاب را میتوان «رمز کل» هنر و ادبیات غرب دانست.