کی به نفع کی کنار میکشد؟ | چگونه سرگردانی گفتمانی جریان حاکم، مسئله کنارهگیری قالیباف و جلیلی را پیچیده کرده است؟
رویداد۲۴ | سیما پروانهگهر: کمتر از ۷۲ ساعت تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم باقی است اما هنوز هم مشخص نیست که کدام کاندیدا به نفع یکدیگر کنار می کشند. با ثبتنام محمد باقر قالیباف، سعید جلیلی، علیرضا زاکانی و امیرحسین قاضیزاده هاشمی، مساله «کناره گیری» و «کاندیدای پوششی» بدل به یکی از بدیهیات این دوره از انتخابات شد. با این وجود در ساعات پایانی سهشنبه ۵ تیر کماکان مشخص نیست که کدام کاندیدا به نفع دیگری کنارهگیری میکند.
در یک تقسیمبندی ساده در یک طرف ماجرا مسعود پزشکیان به عنوان کاندیدای جریان اصلاحات قرار دارد و طرف مقابل هر چهار کاندیدا خواستگاه اصولگرایی دارند. اگرچه در تقسیمبندیهای اخیر بعضا از زاکانی، قالیباف، قاضیزاده هاشمی و جلیلی به عنوان کاندیدای اصولگرا یا انقلابی معرفی شدند اما نباید از یاد برد که مصطفی پورمحمدی در قیاس با این ۴نفر از لایههای عمیقتر جناح راست برخاسته و در حال حاضر نیز دبیرکلی جامعه روحانیت مبارز -به نوعی قدیمیترین جریان راست سنتی – را بر عهده دارد. با این وجود مواضع و اظهارات مصطفی پورمحمدی در این مناظرات و اظهاراتش خطاب به ۴ کاندیدای دیگر نشان از این دارد که او برنامهای برای کناره گیری نداشته و ندارد. موضوع پورمحمدی بعد از برگزاری انتخابات در قالب تحلیل رفتار راست سنتی و تلاش شیوخ اصولگرا برای احیا جایگاه خود در اردوگاه انقلابی قابل ارزیابی و تحلیل است.
پوششیهای دمدستی
از بین ۴ کاندیدای دیگر به نظر میرسد محتملترین گزینه برای کنارهگیری قاضیزاده هاشمی باشد. نه بدنه و پایگاه رای خاصی دارد، نه حرف جدیدی در مناظرات زده است و نه از سوی تشکلهای تازهنفس انقلابی و یا جریانهای اصولگرای دیگر حمایت میشود. او اظهارنظر قاطعی نیز درباره عدم کناره گیری نداشته است.
کاندیدای دیگر جریان اصولگرا، علیرضا زاکانی است. موضوع کنارهگیری او نیز به نظر بدیهی است. با وجود قالیباف و جلیلی در عرصه رقابتها زاکانی نماینده هیچ گفتمانی نبود و به جز درگیری و مجلس گرمکنی در مناظرات کاری نداشت؛ گویی حضور او صرفاً برای عصبانیکردن مسعود پزشکیان طراحی شده بود. بودنش چه از نظر پایگاه رای و چه از نظر حمایتهای سیاسی درون اصولگرایی خالی از هر نکته قابل توجهی بود. شوخی پزشکیان و کنایهاش درباره پوششیبودناش سوژه شبکه های مجازی شد، وقتی پزشکیان با طنازی و لبخندی تبریزی زیر چشمی نگاهش کرد و گفت: «تا آخر میمونی دیگه؟!»
بعید است که علیرضا زاکانی تا آخر در عرصه رقابت باقی بماند. او نه پایگاه رای قابل توجهی دارد و نه در نظرسنجیها در جایی است که بتواند سرنوشتساز باشد. در نهایت میزانی از رای اصولگرایان را تقلیلی میدهد و ممکن است عاملی برای کشیده شدن انتخابات به مرحله دوم باشد. البته در شرایطی که مشارکت را حول و حوش ۵۰ درصد تصور کنیم. زاکانی در این دوره از انتخابات بیش از سابقه حضورش در مجلس یا شهرداری نشان داد نماد گفتمان «لجبازی» و «قلدری» است. از این جهت ممکن است در شرایطی که فشارهای جدی از اتاقهای فرمان اصولگرایی وارد نشود، در عرصه باقی بماند.
موقعیت ارّه: سرگردانی گفتمانی و تکرار ۸۴
استراتژیکترین شرایط کنارهگیری مربوط به سعید جلیلی و محمد باقر قالیباف است. تا ساعات پایانی سهشنبه شب، اظهارات نزدیکان هر دو چهره در فضای مجازی از عدمتصمیم برای کناره گیری این دو حکایت دارند. اکانت اینستاگرامی قالیباف بخشی از سخنان او را بازنشر میدهد که میگوید ریاست جمهوری عرصه آزمون و خطا نیست. علی جعفری، از نزدیکان سعید جلیلی اما به صراحت در توئیتر نوشته است که او کنار نمیرود. اکانتهای اصولگرا و انقلابی دیگر مدعی هستند که فردا جلیلی به نفع قالیباف در حرم امام رضا اعلام انصراف میکند.
با توجه به اعلام حمایت رسمی جبهه پایداری از جلیلی میتوان این سناریو را در نظر داشت که جلیلی قرار نیست به راحتی کنارهگیری کند. در این صورت یکی از عجیبترین رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی رقم میخورد. رقابتی سهضلعی بین پزشکیان جیلی و قالیباف که احتمالاً سرنوشت کار در مرحله دوم تعیین میشود.
با مرور رخدادهایی که در ۱۰ سال گذشته بین حلقه جلیلیون، نیروهای جبهه پایداری و البته جریان قالیباف افتاده، روشن و شفاف است که جلیلی و قالیباف با زبان خوش به نفع هم کنار نمیروند. اگر بنا به کنارهگیری باشد، در اثر فشار شبکههای پیدا و پنهان تصمیمگیری در جریان انقلابی خواهد بود.
مشکل مهم جریان اصولگرا، همان مشکل سال ۸۴ است. جریان حاکم در تقابل با دولت سید محمد خاتمی که رویکرد توسعه سیاسی و اقتصادی داشت، بر عدالت و مبارزه با فقر و فساد تاکید میکرد اما در انتخابات در قالب یک سرگردانی گفتمانی، پشت سر محمدباقر قالیباف ایستاد که با شمایلی تکنوکرات و مدرن در انتخابات شرکت کرده بود. سرگردانی گفتمانی در هفته آخر موجب شکاف میان رأس و بدنه شد. در حالی که رأس جریان حاکم از قالیباف حمایت میکرد، بدنهاش تحت تاثیر گفتمان عدالتطلبی که خود این جریان تبلیغ میکرد، دنبال ریاستجمهوری محمود احمدینژاد بود و او را اصلح میدانست. حالا و بیست سال بعد از انتخابات سال ۸۴ همان شکاف دوباره احیا شده است: محمدباقر قالیباف در انتخابات با چهرهای «اجرایی» و «جهادی» ظاهر شده است. تصویر عمومی او به خاطر افشاگریهای درونجناحی در انتخابات مجلس گذشته به شدت از جهت سلامت اقتصادی خدشهدار شده است. از سوی دیگر، سعید جلیلی، در یک دهه گذشته با شمایل سادهزیستی و حرکت مستقیم در جهت آرمانهای انقلابی فعالیت کرده است و رای بدنه وفادار به انقلاب را دارد. به این اضافه کنید که حملات متعدد مصطفی پورمحمدی به جلیلی بر سر مخالفت با FATF و سمنها، چهره عمومی را به عنوان یک فرد صادق بهشدت خدشهدار کرده است. بنابراین مهمترین مشکل جریان حاکم آن است که دو نامزد آن با دو چهره کاملاً متفاوت و حتی متضاد در انتخابات شرکت کردهاند. این مسئله، موضوع کنارهگیری و واریز آرای هر کدام از این دو به سبد رأی دیگری را به شدت دچار مشکل میکند.
با اینحال در روزهای آینده سه سناریو پیش رو قرار دارد:
سناریوی اول: جلیلی به نفع قالیباف کنارهگیری کند
باید توجه داشت که رای سعید جلیلی در صورت کنارهگیری لزوماً به سبد محمد باقر قالیباف ریخته نخواهد شد. اختلافات یک دهه گذشته بین این چهرهها و جریانها را با ظریب بسیار جدیتری در بین بدنه رایدهندگان به آن ها در نظر بگیرید. به خصوص نباید از یاد برد پایگاه انقلابی رای به سعید جلیلی از اساس مشکلات جدی با محمد باقر قالیباف دارند و دور از ذهن نیست که حتی به پزشکیان اصلاحطلب رای بدهند اما به قالیبافِ درگیر داستانهای مختلف نه.
سناریوی دوم: قالیباف به نفع جلیلی کنارهگیری کند
در این صورت هم کسانی که قالیباف را به دلیل سابقه اجراییش انتخاب کرده بودند، نمایندهای در میان جریان اصولگرا نخواهند داشت. ممکن است بخشی از آنها با توجه به درخشش غیرقابل انتظار مصطفی پورمحمدی در مناظرهها به او رأی بدهند. او در مناظرهها نشان داد که تسلط خوبی در بیان مسایل سیاسی و اقتصادی دارد.
بخشی دیگر از این رأی ممکن است به سبد مسعود پزشکیان ریخته شود که بخشی از تکنوکراتهای نظام را پشت سر خود دارد. فارغ از آرای سنتی، قالیباف چشمی هم به آرای طبقه متوسط داشت اگرچه این بخش از جامعه تحرک بسیار اندکی داشت و در تحلیل کلی، در انتخابات حضور ندارد. با اینحال، اگر قالیباف توانسته باشد بخشی از این آرا را به خود جلب کند در صورت کنارهگیری نمیتواند این بخش از آرای خود را به سبد جلیلی واریز کند که از نظر این طبقه رأی منفی بالایی دارد.
در صورتی که انتخابات با مسعود پزشکیان و سعید جلیلی به دور دوم برود، احتمال دارد بخش خاکستری که تاکنون با انتخابات قهر بوده، احساس خطر کند و به نفع پزشکیان وارد عمل شود.
سناریوی سوم: هیچکدام به نفع دیگری کنارهگیری نکند
اگر دستی از پشت پرده بیرون نیاید و حکم به وحدت ندهد، این سناریو محتملترین سناریوست. در این صورت انتخابات حتماً به دور دوم خواهد رفت. تحلیلها براساس نظرسنجیها این است که در این صورت یکی از دو نفر جلیلی و قالیباف با پزشکیان به دور دوم خواهند رفت و عملاً کار انتخاب میان نامزدهای جریان حاکم به مردم سپرده میشود.
با این شرایط کنارهگیری و یا عدم کنارهگیری جلیلی و قالیباف به نفع یکدیگر در هر صورت صحنه عجیبی از رقابت را ترسیم میکند. زمین حرکت این کاندیداها در ۷۲ ساعت گذشته شاهد تحرکاتی است که هم سرنوشت انتخابات و هم معادلات آینده جریان انقلابی را رقم میزند.
دختری که تا دوازده یک شب در این خیابانها ول هستند خب معلوم است چکاره اند.
خاک بر سر حیدری ملعون با این اوباش فاسدی که دور خدد جمع کرده و زوزه میکشند
روز گریه کردنتان دیدنی است.