تاریخ انتشار: ۱۹:۵۳ - ۲۵ مرداد ۱۴۰۳
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد:

میرزا نصرالله مشیرالدوله؛ اولین نخست وزیر تاریخ ایران

از دوران پیروزی انقلاب مشروطه تا سال ۱۳۶۸ به رئیس دولت ایران «نخست‌وزیر» می‌گفتند. این مقام رسمی در پی همه‌پرسی ۶ مرداد ۱۳۶۸ حذف شد و ریاست دولت به رئیس‌جمهور منتقل گشت. اولین نخست‌وزیر تاریخ ایران نیز میرزا نصرالله خان مشیرالدوله بود که در این گزارش به زندگی و کارنامه کوتاه‌مدت نخست‌وزیری وی می‌پردازیم.

میرزا نصرالله مشیرالدوله؛ اولین نخست وزیر تاریخ ایران

رویداد ۲۴: «شاهکار اساسی میرزا نصرالله خان مشیرالدوله این بود که خود را به نفهمی (تخرخر) زند و طوری رفتار کند که همه او را ابله پندارند که اگر روزی عملیات سری او بروز کرد حمل بر خریت او کنند نه خیانت و برای شهرت این خصیصه سعی بسیار داشت. در حضور امین‌السلطان قلمدان می‌کشید و مشغول نوشتن می‌شد، وقتی که کارش به آخر می‌رسید جلد قلمدانش را عوضی جا می‌کرد. معلوم است جا به جا نمی‌شد، مدت‌ها ور می‌رفت تا همه حضار ملتفت شوند و دورش جمع گردند و خنده کنند تا یکی از حضار قلمدانش را جا بیندازد. در مواقعی که جلو امین‌السلطان می‌نشست که فرامین و احکام را به مهر صدارت برساند، کیسه ترمه جای مهر خودش را به رنگ و شباهت کیسه مهر امین‌السلطان درست کرده بود، امین‌السلطان برای مهر کردن فرامین کیسه مهرش را می‌انداخت پیش او، بعد از مهر کردن فرامین، میرزا نصرالله خان کیسه مهر امین‌السلطان را عوضی جیب خودش می‌گذاشت و می‌رفت منزل. شب اگر امین‌السلطان به مهرش احتیاج پیدا می‌کرد کیسه مهر عوضی را پیشخدمت می‌برد خانه میرزا نصرالله خان و مهر امین‌السلطان را می‌گرفت و می‌آورد.»

مهدی بامداد، کتاب شرح حال رجال سیاسی ایران


با صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه عصری نوین در تاریخ ایران آغاز گشت و نخستین مجلس شورای ملی ایران در ۱۴ مهر ماه ۱۲۸۵ افتتاح شده و اولین کابینه‌ی تاریخ ایران به مجلس معرفی گردید. نخست‌وزیر این نخستین دولت پس از مشروطه، میرزا نصرالله نائینی، معروف به مشیرالدوله، بود و درواقع مشیرالدوله را می‌توان اولین نخست‌وزیر تاریخ ایران دانست. البته عنوان «نخست‌وزیر» نصرالله‌خان مشیرالدوله دقیق نیست؛ چرا که در آن زمان عنوانی که برای رئیس کابینه به کار می‌رفت «صدر اعظم» بود. در واقع پس از مشیرالدوله، و در دوران سرپرستی وزیر افخم بر کابینه دولت، عنوان «رئیس‌الوزرا» جایگزین عبارت «صدر اعظم» شد و این عنوان تا سال ۱۳۲۰ (پایان سلطنت رضاشاه) پابرجا بود. از سال ۱۳۲۰ به بعد عبارت «رئیس الوزرا» کنار گذاشته شد و واژه‌ی «نخست‌وزیر» برای جایگزین آن شد.

زندگینامه نصرالله مشیرالدوله

وی در نایین متولد شد و پدرش اصالتا اهل یزد بود. یزدی بود، ولی پس از آن که به سلک درویشان درآمد و در نایین ساکن شد، به نایینی معروف گردید. میرزا نصرالله در جوانی عازم تهران شد و با توجه به این که خط خوشی داشت مدتی در این شهر به کار عریضه‌نویسی مشغول شد و به تدریج وارد مشاغل دولتی شد. وی توسط آصف‌الدوله به وزارت خارجه راه پیدا کرد و مدتی در وزارت خارجه مشغول به کار بود و نهایتا مامور خدمت در تبریز شد. نصرالله در تبریز با دختر میرزا تقی آجودان ازدواج کرد و سپس به تهران آمده و معاون وزارت امور خارجه شد. وی به قدری مورد توجه اتابک قرار گرفت که وزارت لشکر را به او دادند. پس از مرگ میرزا محسن خان مشیرالدوله نیز وزیر خارجه شد و لقب مشیرالدوله به او رسید.

در اوج انقلاب مشروطه پس از این که عین الدوله کنار رفت، مشیرالدوله مامور تشکیل کابینه شد. اما برای معرفی کابینه خود به مجلس نرفت و وزرا را محتشم السلطنه، وزیر داخله، معرفی کرد چرا که معتقد بود وزرا تنها در برابر شاه مسئول هستند. سپس نمایندگان به گفته‌های او اعتراض کردند و شرحی پیرامون مجالس در اروپا بیان کردند. مخصوصاً سعدالدوله و صدیق حضرت شرح مبسوطی درباره حکومت‌های مشروطه بیان داشتند و به رئیس‌الوزرا پیام فرستادند اگر اصول پارلمانی را مراعات نکند مجلس او را عزل خواهد کرد.


بیشتر بخوانید:نصرت الدوله فیروز؛ شاهزاده‌ بد اقبال قجری


نصرالله مشیرالدوله سه پسر به نام‌های حسین، حسن و علی داشت. فرزند دوم او، حسن مشیرالدوله (پیرنیا)، چهار بار نخست‌وزیر ایران شد و شهرتی به مراتب بیشتر از پدر خود دارد.

دوران نخست‌وزیری

نخستین اقدام میرزا نصرالله مشیرالدوله پس از رسیدن به مقام نخست‌وزیری آزاد کردن زندانیان سیاسی بود. مشیرالدوله پس از این اقدام به اتفاق عده‌ای از دولتمردان به سراغ متحصنین مشروطه‌خواه رفت و خبر فرمان مشروطیت و تشکیل مجلس شورای ملی را به آن‌ها داد. چند روز پس از صدور فرمان مشروطیت، جلسه‌ای در عمارت مدرسه نظام با مشارکت روحانیون، اعیان و اشراف، مالکین و بازرگانان و اصناف و شاهزادگان تشکیل شد. در این جلسه مشیرالدوله پیرامون فرمان مشروطیت و تشکیل مجلس سخنرانی پراحساسی ایراد نمود و از حضار در جلسه تقاضا کردار بین خود پنج نفر را جهت تنظیم نظامنامه مجلس انتخاب نمایند. حاضرین در جلسه پنج نفر از افرادی که در اروپا تحصیل کرده بودند را انتخاب کردند. هیئت مزبور ظرف دو هفته نظامنامه را تهیه و تنظیم کرد و به امضای مظفرالدین شاه رساند. انتخابات مجلس به صورت صنفی آغاز شد و سرانجام در ۱۴ مهر مجلس با نطق شاه افتتاح شد و در اولین جلسه، صنیع‌الدوله به ریاست و وثوق‌الدوله و امین‌الضرب به نیابت ریاست مجلس انتخاب شدند. مشیرالدوله نیز وزیران خود را انتخاب کرد.

مشیرالدوله از روز‌های نخست زمامداری دریافت که خزانه خالی دولت کار مملکت را معطل کرده و مانع از ترقی کشور است. بنابرین با سفارت انگلیس و بانک استقراضی روس‌ها مشغول مذاکره شد تا از آن‌ها وام بگیرد. رئیس بانک استقراضی روس‌ها، در مقابل خواسته‌ی وی پاسخ داد که: «کشور شما دارای حکومت مشروطه است و گرفتن هر وامی نیاز به تصویب مجلس دارد.» سپس شرایط سنگینی برای اعطای وام پیشنهاد نمود. مشیرالدوله نیز ضمن نامه‌ای با تشریح وضع اسفبار مالی کشور، از مجلس درخواست کرد که اجازه دهد دولت مبلغ پنج کرور تومان (هر کرور پانصد هزار تومان) وام بگیرد. این نامه باعث اعتراض نمایندگان شد. از هر طرف نطق‌های تند و آتشینی ایراد گردید و سرانجام موضوع به رای گذاشته شد و تقاضای دولت پذیرفته نشد. مشیرالدوله چند روز بعد ناگزیر ناصرالملک، وزیر مالیه، را به مجلس فرستاد تا گزارشی پیرامون وضع مالی دولت و تهی بودن خزانه بدهد و نمایندگان را راضی به اخذ قرضه نماید. این بار نیز نمایندگان مجلس برآشفتند و حتی اخذ هر نوع وامی را از خارجیان ممنوع ساختند. نمایندگان به دولت متذکر شدند تنها راه علاج وضع خراب مالی کشور، تشکیل یک بانک ملی و میهنی با مشارکت تمام مردم است. آن‌ها کمیسیونی به سرپرستی وثوق‌الدوله و سیدحسن تقی‌زاده برگزیدند تا برای تعدیل بودجه و توازن دخل و خرج مملکت طرحی تهیه نمایند و از اسراف و تبدیل جلوگیری کنند.

در همین ایام که نمایندگان مجلس و دولتمردان مشغول ساخت کشور شده بودند، مظفرالدین شاه درگذشت و ولیعهدِ دیوخوی او وارد تهران شد. شاه در واپسین روز‌های عمر خود قانون اساسی را امضا نمود و چند روز بعد درگذشت و ولیعهد به نام محمدعلی قاجار ضمان امور را بدست گرفت؛ فردی که از همان آغاز درپی شکستن بنیان مشروطیت بود.

با آمدن محمدعلی شاه، کار مشیرالدوله نیز دشوار شد؛ چرا که شاه جدید با مشروطه‌خواهان و مجلس میانه خوبی نداشت مشیرالدوله نیز به هواداری از مشروطه و مجلس متهم بود. این مسئله باعث شد که محمدعلی شاه از امین‌السلطان، که در آن زمان در اروپا اقامت داشت، برای تشکیل کابینه دعوت کند امیدوار بود که امین‌السلطان بساط مشروطه را برچیند. مشیرالدوله پس از اطلاع از تصمیم شاه استعفا داد و سلطان علی‌خان، ملقب به وزیر افخم، تا ورود امین‌السلطان به ایران سرپرست کابینه شد. کار مهم سلطان علی‌خان در دوره سرپرستی کابینه، تهیه فهرست و سازمان هر یک از هشت وزارتخانه کشور بود. این نکته نیز شایان ذکر است که در همین دوره، عنوان «صدر اعظم» به صورت رسمی از بین رفت و روسای دولت از آن پس به عنوان «رئیس الوزرا» نامیده شدند.

پایان زندگی

مشیرالدوله پس از این قضایا عمر زیادی نکرد و در ۲۱ شهریور ۱۲۸۶ به طور ناگهانی درگذشت. مرگ مشیرالدوله به‌طور ناگهانی و بدون داشتن بیماری رخ داد و به همین دلیل بسیاری گفتند که به قتل رسیده است. بسیاری از جمله ادوارد براون و ناظم‌الاسلام کرمانی مرگ او را نیز نظیر نخست‌وزیران پیشین قاجاریه، امیرکبیر، قائم مقام فراهانی و حاج ابراهیم کلانتر به پادشاه نسبت می‌دهند و آن را ناشی از روی ناخوشی می‌دانند که او از ابتدا به سلطنت محمدعلی میرزا نشان می‌داد. خبر مرگ او ساعاتی بعد به مجلس شورای ملی نیز رسید و ابوالحسن خان خواستار تحقیق مجلس در مورد علت مرگ او شد؛ در جلسه بعد از ظهر محقق‌الدوله گفت: «در جواب تلفن مجلس، جناب موتمن‌الملک [فرزند مشیرالدوله]خیلی اظهار تشکر و امتنان نموده گفتند دیروز مبتلا به مرض قولنج شده، بعد از آن سکته روی داد، دکتر انگلیسی آوردیم که تشخیص دهد چه بوده.»

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: چهره ها
نظرات شما