نصرت الدوله فیروز؛ شاهزاده بد اقبال قجری
رویداد۲۴ محمد آیتی: «روضه خوانی که (قبلا) در وزارت جنگ، پهلوی در قزاقخانه میشد، از اول سلطنت، در تکیه دولت میشود.... ۱۸ خرداد برابر ۱۰ محرم درب تکیه جمع بودیم. آلبومهایی مشتمل بر عکسهایی از راه آهن جنوب رسیده بود. شاه سینه به سینه نصرت الدوله با بشاشت عکسها را نشان میدادند و شرحی میفرمودند. بر حسب معمول تشریف بردند و ما به طرف درب شمسالعماره راهی شدیم. جلوی پله عمارت بادگیر، افسری از نظمیه جلو آمد و نصرت الدوله را جلب کرد. تیمورتاش هم بی خبر بود. متحیر ماندیم. راست گفتهاند که خنده سلاطین، نمودن دندان شیر است. علت رنجش شاه از نصرت الدوله به این غلظت معلوم نشد. حدس من این بود که باید ارتباط با صارم الدوله و قضایای فارس داشته باشد.» بازداشت نصرت الدوله فیروز به روایت مخبرالسلطنه هدایت رییس الوزرای وقت
فیروز میرزا فیروز مشهور به نصرت الدوله در سال ۱۲۶۴ شمسی از عزت ملک پنجمین دختر مظفرالدین شاه قاجار و نوه دختری امیرکبیر متولد شد. پدر فیروز، عبدالحسین فرمانفرما نام داشت.
پیش از آنکه عبدالحسین میرزا (فرمانفرما) به حکومت کرمان منصوب شود، معلمی در تهران برای فرزند خود درنظر گرفت که آموزش و تربیت او را به عهده بگیرد. فیروز پس از انجام تحصیلات مقدماتی وارد مدرسه قاجار شد و پنج سال در آن مدرسه تحصیل کرد.
در اواخر سال ۱۳۱۷ که میرزا علی اصغر امین السلطان به صدارت رسید یکی از شروط او تبعید عدهای از رجال از جمله عبدالحسین فرمانفرما بود. فرمانفرما در آن سال والی فارس بود. در اجرای این دستور اوامر شاه هم صادر شد و فرمانفرما به تنهایی راهی نجف و کربلا شد، هرچند که مدتی بعد، مظفرالدین شاه اجازه داد همسر و دو فرزندش هم به او پیوندند. از اینرو فرمانفرما دو فرزندش، فیروز و عباس را به بیروت فرستاد تا در مدرسه فرانسویها مشغول تحصیل شوند که این دو حدود پنج سال در مدرسه متوسطه فرانسوی بیروت درس خواندند.
بازگشت فیروز میرزا فیروز به ایران
پس از عزل امین السلطان و صدرات عین الدوله به فرمانفرما اجازه ورود به ایران داده شد و صلاح بر این شد که او فرمانفرمایی کرمان را به عهده بگیرد. فرمانفرما در این سفر فیروز که بیست ساله شده بود را با خود همراه کرد. به مرور زمان فیروز نایب الایاله شد و پدرش مدتی بعد لقب نصرت الدوله را برای او از مظفرالدین شاه اخذ کرد.
نصرت الدوله در دو سالی که نایب الایاله کرمان بود به دلیل جوانی، خودخواهی و تحریک اطرافیان موجی از نارضایتی را به راه انداخت به طوری اهالی منطقه برای اینکه دیگر او در کرمان نباشد روی به تلگرافهای اعتراضی آوردند.
پس از آنکه مشروطه جانشین استبداد شد تاثیرگذاری فرمانفرما هم بالا رفت. پس از استبداد صغیر نصرت الدوله برای تحصیل عازم اروپا شد و در مدرسه حقوق پاریس اسمنویسی کرد و سه سال در آنجا درس خواند.
به گزارش رویداد۲۴ سال ۱۲۹۱ نصرت الدوله به ایران بازگشت. وقتی او ۲۶ سال داشت به معاونت وزارت عدلیه انتخاب شد. پس از شروع جهان جهانی اول و بیطرفی ایران، هیچگاه آب خوش از گلوی دولتمردان پایین نرفت. هر چند روز یکبار فردی مسئولیت کابینه را به عهده میگرفت و به دلیل وخامت اوضاع، کنارهگیری میکرد. تا بالاخره وثوق الدوله زمام امور را به دست گرفت و کابینه را تشکیل داد. در کابینه او نصرت الدوله وزیر عدلیه شد. در این هشت ماهی که دولت وثوق الدوله در راس کار قرار داشت، نصرت الدوله وزیر عدلیه در دستگاه قضایی کشور هیچگونه اقدام موثری انجام نداد.
پس از اینکه جنگ جهانی روزهای آخر خود را سپری میکرد و ناامنی و فقر اقتصادی در کشور به وضوح دیده میشد، احمدشاه، صمصام السلطنه را برکنار و وثوق الدوله را مامور تشکیل کابینه کرد. در دولت دوم وثوق الدوله، نصرت الدوله باز هم به عنوان وزیر عدلیه انتخاب شد. نصرت الدوله در این دوران، مدرسه عالی حقوق را تاسیس کرد.
یکی از کارهای مهم نصرت الدوله که برای همیشه در تاریخ ایران ماندگار شد، پیشنهاد صدور شناسنامه برای افراد جامعه بود. در تاریخ سوم اسفند ۱۲۹۵ به پیشنهاد نصرت الدوله وزیر عدلیه، تصویبنامهای درباره ثبت احوال از نظر دولت گذشت که مقرر شد از تاریخ ۱۵ آذر ۱۲۹۸ برای گرفتن تعرفه انتخابات، گذرنامه، جواز حمل و نقل، اقامه دعوی و گرفتن حواله پولی، از اشخاص مطالبه به قولی سجل احوال بشود.
پس از خاتمه جنگ جهانی اول و تشکیل کنفرانس صلح ورسای، دولت ایران تصمیم گرفت برای حل مشکلات ناشی از جنگ به هر ترتیبی که ممکن باشد هیاتی را به کنفرانس مزبور اعزام کند. در حالی که مشاورالممالک و اعضای هیات در فرانسه بهدنبال چانهزنی و گرفتن سهمی برای ایران بودند، وثوق الدوله، نصرت الدوله را از وزرات عدلیه به وزارت امور خارجه معرفی کرد.
بیشتر بخوانید: رضا شاه پهلوی؛ موسس ایران نوین و بنیانگذار ورود نظامیان به اقتصاد
نصرت الدوله فیروز برای تصویب و اجرای قرارداد ۹ اوت ۱۹۱۹ (بر اساس این قرارداد تمامی امور کشوری و لشکری ایران زیر نظر مستشاران انگلیسی و با مجوز آنان صورت میگرفت. بر اثر مخالفتهای داخلی و خارجی و مغایرت آن با قانون اساسی مشروطه، این قرارداد هرگز به اجرا درنیامد.) بیش از کارگزاران دولت انگلیس فعالیت میکرد و تمام آرزوهای خود را در اجرای این قرارداد میدید و یقین داشت پس از اجرای این قرارداد پس از شاه در راس قدرت قرار خواهد گرفت و چه بسا به لطف انگلیسها بتواند جای شاه را هم بگیرد.
او در سفری که با احمدشاه به لندن داشت تمام سعی خود را بهکار گرفت تا بتواند نشان زانوبند که نشانی بزرگ در انگلیس است را برای احمدشاه بگیرد و آنچنان در این امر اصرار ورزید که لرد کرزن، وزیر امور خارجه انگلیس از رفتار او عصبانی شد.
وقتی لرد کرزن و طراحان سیاست انگلیس در ایران با بطلان قرارداد ۹ اوت ۱۹۱۹ مواجه شدند فکری جدید کردند و آن قبضه حکومت ایران با انجام یک کودتا بود. از اینرو کاندیدای مسلم و بدون شک کرزن، نصرت الدوله فیروز بود.
گردانندگان سیاست انگلیس در تهران در مجموع میانه خوبی با نصرت الدوله نداشتند و خود بهفکر رهبر سیاسی کودتا بودند. سرانجام به اصرار هاوارد قرعه بهنام سیدضیاءالدین طباطبایی، مدیر روزنامه رعد افتاد و ژنرال ریموند آیرونساید هم رضاخان را برای عاملیت نظامی در نظر گرفت و برنامه تنظیمشده بامداد روز سوم اسفند ۱۲۹۹ به مرحله اجرا درآمد.
یحیی دولتآبادی درباره کودتای رضاشاه مینویسد: «نصرت الدوله در اروپا میداند در تهران کودتا خواهد شد و تصور میکند نظر به دوستی که با انگلیسیها دارد میتواند زمامدار مملکت بشود و شاید تا یک اندازه بیخبر نباشد که رفیق او مدیر روزنامه رعد (سید ضیاالدین طباطبایی) هم در حال دست و پا زدن برای خویش است، ولی نمیتواند تصور کند که دست وی به زمامداری برسد و میکوشد زودتر خود را به تهران برساند، ولی پیمودن راه طولانی از طریق بصره و بغداد به واسطه ترس عبور از روسیه دست او را از رسیدن به دامان مقصود کوتاه کرده و به حریفش فرصت و مجال دادهاست.»
نصرت الدوله فیروز که در آن ایام از بغداد عازم ایران بود با تاخیر زیادی به تهران رسید و از زمان ورود او سه روز از کودتا گذشته بود و در همان روز نصرت الدوله فیروز بازداشت و به زندان قصر نزد پدر، برادر و سایر رجال زندانی منتقل شد.
خیلی زود دوران صد روزه نخستوزیری سیدضیاءالدین به پایان رسید و او برکنار و تبعید شد. چند روز بعد زندانیان سیدضیاء آزاد شدند و به ملاقات شاه رفتند. در آن زمان هیچکس به اندازه نصرت الدوله حس انتقامجویی از سیدضیاء و عوامل اجرایی آن را نداشت. از طرفی او از دست وزیر امور خارجه انگلیس و سفیر این کشور در تهران عصبانی بود که چطور روزی گزینه آنها برای جایگزینی احمدشاه بود، ولی در ادامه با بیاعتنایی آنها در گوشه زندان جای گرفت. از اینرو نصرت الدوله قبل از افتتاح مجلس عدهای از رجال زندانی و روزنامهنگاران را به باغ فرمانیه دعوت کرد و در سخنان پرشوری درخواست کرد که از اقدام علیه عوامل کودتا به هیچ وجه کوتاهی نکنند. در همین جلسه بنا بر این گذاشته شد که پس از افتتاح مجلس، اعتبارنامه دوستان سیدضیاء رد شود.
اعتراضات و کنایههای نصرت الدوله و دوستانش تنها به عملکرد سیدضیا نبود، بلکه قزاقها و عوامل نظامی و حتی احمدشاه را هم شامل میشد. در این بین، رضا خان پهلوی سردار سپه کاملاً متوجه این تحرکات بود، اما بهدلیل اشتغالاتی که در مسیر امنیت کشور داشت صلاح را در سکوت دید، اما وقتی متوجه شد قیام و شورشهایی در قسمتهای مختلف کشور به راه افتاده است اعلامیهای صادر کرد و خود را عامل کودتا معرفی کرد و به شدت تهدید کرد که اگر مطبوعات علیه کودتا مطلبی بنویسند، تنبیه خواهند شد. سردار سپه میدانست که نصرت الدوله پشت پرده این تحرکات است، اما بهدلیل اینکه او نمایندهای با نفوذ و از دوستان نزدیک مدرس بود و ضمناً سردار با فرمانفرما روابط دوستی و کاری داشت برای تنبیه به سراغش نرفت.
نقش نصرتالدوله فیروز در مجلس چهارم
نصرتالدوله وقتی پا به مجلس چهارم گذاشت، چون از پشتیبانی کامل مدرس برخوردار بود ترس و واهمهای در دل راه نداد، ولی تا زمانی که اعتبارنامهاش تایید نشده بود خیلی وارد بحث و صحبت نمیشد. در ابتدای مجلس بهعنوان منشی اول هیات رییسه انتخاب شد و توانست نظر موتمن الملک را نسبت به خود جلب کند، ولی، چون کار منشی وقتگیر بود پس از تصویب اعتبارنامهاش کنارهگیری کرد و در تمام مسائل اصولی کشور اظهارنظر میکرد. پس از اینکه تیمورتاش، نایب رییس مجلس در کابینه مشیرالدوله وزیر عدلیه شد، نصرت الدوله توانست سمت نایب رییسی مجلس را از آن خود کند. نصرت الدوله تا مهرماه ۱۳۰۱ این سمت را برای خود حفظ کرد و از این تاریخ داوطلب نیابت ریاست نشد.
نقش نصرت الدوله در مجلس پنجم
نصرت الدوله پس از تصویب اعتبارنامهاش به دقت وضع سیاست مملکت را از مدنظر گذرانید. به هم خوردن واقعه جمهوری، قهر سردار سپه، تظاهرات شدید نظامیان و تهدید مجلس شورای ملی و بازگشت سردار سپه از رودهن و بالاخره عقبنشینی کامل احمد شاه، همه دال بر این بود که عمر سلطنت قاجاریه خیلی زود به اتمام خواهد رسید و سلطنت ایران نصیب سردار سپه (رضاخان) خواهد شد. از اینرو نصرت الدوله تصمیم گرفت به سردار سپه نزدیکتر شود. نصرت الدوله به همراه تیمورتاش و داور تلاش خود را بهکار میگیرند تا نمایندگان مجلس پنجم را برای رسیدن رضاخان به سلطنت اداره کنند تا او پادشاه ایران شود.
در ادامه رضاخان سعی کرد به سیدحسن مدرس نزدیک شود و از اینرو به او گفت شما میتوانید دو پست کابینه را تعیین تکلیف کنید. مدرس هم، شکرالله خان صدری را برای وزارت داخله و شاهزاده نصرت الدوله را برای وزارت عدلیه معرفی کرد.
عضویت نصرت الدوله فیروز در مجلس ششم و تصاحب وزارت مالیه
انتخابات دوره ششم و مبارزات انتخاباتی بدون سر و صدا در بهار ۱۳۰۵ آغاز و پایان گرفت و مجلس در ۱۹ تیرماه ۱۳۰۵ با نطق رضاشاه افتتاح شد. در این دوره هم نصرت الدوله فیروز از کرمانشاه به وکالت مجلس رسید. در این دوره مجلس که با رییس الوزرایی مستوفی توام شد حاشیه و اعتراضات بالا گرفت و مجلس به سراغ استیضاح دولت مستوفی رفت، اما پس از چانهزنی بنا شد مجلس از استیضاح بگذرد و در قبال آن، انتخاب چهار وزیر در اختیار مجلس قرار بگیرد.
یکی از این چهار نفر، نصرت الدوله بود که وزارت مالیه به او رسید. با این تفاسیر، نصرت الدوله برای پنجمین بار مقام وزارت را بهدست آورد. در کابینه وثوق الدوله دو بار وزیر عدلیه و یک بار وزیر امور خارجه شد، در کابینه سردار سپه مدتی وزیر عدلیه بود و حال هم وزیر مالیه شد. از طرفی، سه دوره نمایندگی مجلس را هم در کارنامه خود یدک میکشید. از سوی دیگر، نصرت الدوله دوست صمیمی علیاکبر داور و سردار معظم خراسانی (تیمورتاش) بود و هر سه در به قدرت رسیدن رضاشاه نقش کلیدی را ایفا کردند بهطوری که از آنها بهعنوان «مثلث سیاسی» یاد میکردند. این افراد برای قدرتمند شدن خود در عرصه سیاسی و جریانسازی بیشتر روی به عَلم کردن حزب «ایران نو» آوردند، از اینرو نصرت الدوله خود را از هر جهت شایسته پست رییس الوزرایی میدانست.
بیشتر بخوانید: سیدضیاء الدین طباطبایی؛ پیشگام کودتای مدرن در ایران!
برکناری و توقیف نصرت الدوله
اصولاً رضاشاه نسبت به نصرت الدوله خوشبین نبود و قبول نمیکرد که فیروز نسبت به او سرسپردگی دارد و همیشه نگران او بود و همکاریهای رضاشاه در دوران سردار سپهی و سالهای اول سلطنت برای اجرای مقاصد خاصی بود که فقط نصرت الدوله میتوانست آن مقاصد را انجام دهد.
بدبینی رضاشاه به نصرت الدوله زمانی بنیان گرفت که فرمانفرما، والی کرمانشاه و رضاخان افسر جزء رییس قراولان فرمانفرما بود. نصرت الدوله از جوانی خودخواه، متکبر و بدبرخورد بود. شاید بارها سلام نظامی رضاخان را پاسخ نداده بود و یا به وی تکلیف کرده بود افسار اسب او را بگیرد تا او سوار شود. به هر تقدیر زمانه طوری رقم خورد که نصرت الدوله مجبور شود زیر عَلم سردار سپه سینه بزند تا وارد کابینه شود.
در ادامه برخی اقدامات تند نصرت الدوله در وزارت دارائی باعث شد عدهای با او دشمن شوند. بهطوری که شبی شاه به مخبرالسلطنه رییس الوزرا میگوید حاجتی به نصرت الدوله نداریم چه عیب دارد از خدمت معاف باشد، ولی وجود تیمورتاش مانع از عملیاتیشدن این تصمیم بود. رفتار سرتیپ محمد درگاهی رییس نظمیه در چند ماه اخیر حکایت از این داشت که حوادثی در شرف تکوین است. از برخوردهای درگاهی با نصرت الدوله میشد دریافت که شاه نسبت به نصرت الدوله نه تنها لطفی ندارد، بلکه وی را از دشمنان و ایادی مخرب خود میداند.
رضاشاه از روزی که از میرپنج رضاخان به حضرت اجل سردار سپه تبدیل شد در قزاقخانه مجالس روضهخوانی دائر میکرد و خودش هم در این مجالس شرکت میکرد. وقتی او به سلطنت رسید فقط محل مجالس عزاداری تغییر کرد و از قزاقخانه به تکیه دولت منتقل شد.
به گزارش رویداد۲۴ در خردادماه ۱۳۰۸ که مصادف با محرم ۱۳۴۸ هجری قمری بود این مجلس عزاداری به مدت ۱۰ روز در تکیه دولت تشکیل شد و در روز عاشورا شاه در آن شرکت میکرد. صبح عاشورا که تعطیل عمومی بود، داور پس از مرخص شدن از حضور شاه به عجله سوار اتومبیل شد و به منزل یاسایی از وکلای متنفذ مجلس رفته و پس از چند دقیقه او را همراه خود کرد و به منزل احمد شریعتزاده رفتند و سه نفری بهسمت منزل نصرت الدوله حرکت کردند.
پس از ورود به منزل نصرت الدوله، داور گفت امروز بهترین فرصتی است که میتوانیم در کلیات لایحه صحبت کنیم. پس از بررسی در کلیات لایحه و صرف ناهار، داور به نصرت الدوله میگوید باید ساعت دو بعد از ظهر در تکیه دولت حاضر باشیم، زیرا اعلیحضرت هم در برنامه حضور دارند. پس از ورود این افراد در مراسم، مدتی بعد رضاشاه وارد برنامه میشود و به یکباره و با عصابینت دستور بازداشت نصرت الدوله که وزیر مالیه بود را میدهد. خبر دستگیری نصرت الدوله به سرعت در شهر شایع و باعث حیرت مردم پایتخت شد، زیرا رضاشاه روزگاری از گماشتگان و نزدیکان مخصوص عبدالحسین میرزا فرمانفرما پدر نصرت الدوله بود. از همان لحظات نخستین بازداشت نصرت الدوله، نزدیکان او مانند پدر و برادرانش که دو تن از آنها (محمدولی و سالارلشگر) نماینده مجلس بودند تحت نظر پلیس قرار گرفتند و رفت و آمدهایشان کنترل میشد. در همان ایام، سرتیپ محمدحسین خان فیروز رییس ستاد نیروی جنوب و برادر نصرت الدوله از شغل خود منفصل و به زندان تهران منتقل شدند.
پس از اینکه فرمانفرما برای کمک به فرزندش به ملاقات مستوفی الممالک رفت، او از شاه خواست که نصرت الدوله را به پاس خدماتش در وزارت مالیه آزاد کند. شاه هم به این درخواست جواب مثبت داد، ولی آزادی بهگونهای بود که نصرت الدوله در خانه بسر میبرد و حق ملاقات با کسی را نداشت.
در آذرماه ۱۳۰۸ خبری مثل بمب در تهران منتشر شد؛ محمدخان درگاهی رییس کل نظمیه ایران زندانی شد. چندی بعد، سرتیپ کوپال جایگزین درگاهی شد. کوپال در همان روزهای نخست از مامورین محافظ نصرت الدوله و بستگانش کاست و به نصرت الدوله اجازه داد شد که هر وقت خواست به وردآورد (آبادی نصرت الدوله) رفته و در آنجا بماند. به مرور معاشرتهای نصرت الدوله آزاد شد. اما خیلی زود ورق برگشت و نصرت الدوله مورد بازجویی قرار گرفت و تا حدود زیادی امید او و خانوادهاش به آینده بهتر کمرنگ شد.
بیشتر بخوانید: علی اکبر داور؛ قربانی مدرنیته رضاخانی +تصاویر
ناروی داور به نصرت الدوله
روز دوشنبه ۲۶ اسفندماه ۱۳۰۸ جلسه مجلس شورای ملی به ریاست حسین دادگر تشکیل شد. در ادامه جلسه، رییس مجلس اظهار داشت که وزیر عدلیه لایحهای دادهاند که قرائت میشود: «نظر به اصل ۲۵ و ۶۹ و اصل ۷۰ متمم قانون اساسی و نظر به قانون محاکمه وزرا مصوب تیرماه ۱۳۰۷ و نظر به راپرت پارکه دیوان جزا که موارد مستقیماً تقدیم میشود، وزارت عدلیه تقاضا میکند که فیروز میرزا وزیر مالیه سابق به مناسبت ارتشاء مورد تعقیب واقع گردد. داور.»
به این ترتیب تهیه گزارش از نصرت الدوله توسط علی اکبر داور آغاز شد تا اینکه او روز اول اردیبهشت به شعبه اول دیوانعالی تمیز احضار شد و وکلای خود را انتخاب کرد. فردای آن روز، نصرت الدوله از منزل شخصی به زندان نظمیه انتقال یافت و بامداد روز نهم محاکمه وی آغاز شد.
پس از بحث و جدلهای طولانی بالاخره بهواسطه پروندهای که روزگاری درگاهی برای برای نصرت الدوله تنظیم کرده بود، او را محکوم کردند و به پاس تنظیم این پرونده، درگاهی مورد عفو و اغماض شاه قرار گرفت.
چگونگی قتل نصرت الدوله
نصرت الدوله در مهرماه ۱۳۱۵ از طرف پلیس سیاسی دستگیر و پس از چند روز توقف در زندان تهران در معیت چند مامور به زندان سمنان انتقال یافت. در ماههای اول، رفاه نسبی داشت تا اینکه فرمان قتل او صادر شد در این زمان همه چیز را از او گرفتند و حتی سگ او را با خود به سمنان بردند و با گلولهای مغز آن حیوان را متلاشی کردند.
پس از این سختگیریها بالاخره هیات چهار نفرهای که مراقبت و نگهداری نصرت الدوله را به عهده داشتند در ۱۶ دیماه سال ۱۳۱۶ تصمیم به قتل این شاهزاده میگیرند و پس از نوشاندن زهر به نصرت الدوله او را به طرز بیرحمانهای خفه میکنند. بعد از این عمل، دکتر معتمد را بر بالین مقتول میبرند و او هم گواهی فوت نصرت الدوله به علت بیماری قلبی را صادر میکند! نصرت الدوله در زمان قتلش کمی بیش از پنجاه سال داشت و به نوعی رضاخان اجازه عمری طولانیتر را به او نداد. خانواده فیروز پس از مرگش جنازه را از زندان شهربانی سمنان به تهران منتقل و در ابن بابویه به خاک سپردند.
منابع:
نصرت الدوله فیروز/ باقر عاقلی/ نشر نامک
ایران از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ تا سقوط رضاشاه/ ایرج رودگرکیا/ نشر پردیس دانش
داور و عدلیه/ باقر عاقلی/ نشر نامک
مجله مهر