جشن نوروز در دربار ناصرالدینشاه
رویداد ۲۴: در دوره قاجار، به ویژه در عهد ناصرالدینشاه (۱۲۴۷-۱۲۷۵ خورشیدی)، این جشن به اوج کارکرد تشریفاتی و سیاسی خود رسید. در دوره قاجاریه مراسم عمومی نوروز شبیه به مراسم امروزی بود، اما جشنهای رسمی با تشریفات بیشتری برگزار میشد. یکی از مهمترین این مراسم، «سلام نوروزی» بود که در آن شاه از مهمانان شامل خویشاوندان، مقامات نظامی و کشوری، شخصیتهای مذهبی، رؤسای قبایل، شعرا، روسای اصناف و همچنین شخصیتهای خارجی استقبال میکرد.
رسمی شدن نوروز در دوران قاجار
ناصرالدینشاه این مراسم را با تشریفات نظامی، ارسال کارتهای دعوت و تقسیم سلام به سه نشست رسمیتر بدل کرد. مراسم «سلام تحویل سال» حدود یک ساعت قبل از تحویل سال آغاز میشد و حدود چهار ساعت به طول میانجامید. در این مراسم، سفره هفتسین در مقابل تخت طاووس در تالار موزه آماده میشد و شخصیتهای مهم دور آن جمع میشدند: مقامات نظامی به ریاست ولیعهد در یک طرف و مقامات کشوری به ریاست وزیر دارایی در طرف دیگر؛ روحانیون برجسته، شاهزادگان قاجار با حمل سلاحها و نشانهای سلطنتی، و وزرای کابینه به ریاست صدراعظم در اطراف تخت قرار میگرفتند. واعظ دربار سخنرانی مدحآمیز میکرد و پس از اعلام منجمباشی درباره لحظه تحویل سال، شاه به همه تبریک میگفت، کمی آب مینوشید (به نشانه تبرک) و سکههایی در کیسههای رنگی به روحانیان و درباریان اهدا میکرد. ناصرالدینشاه، در حالی که ردای زربفت اصفهانی بر تن داشت، با عبور از میان صفوف سکوتزده درباریان، بر تخت طاووس مینشست. منجمباشی، با ابزارهای طلاییِ وارداتی از استانبول، لحظه تحویل سال را محاسبه میکرد. به گفته «شارل اوژن دوفرئنه»، دیپلمات فرانسوی، این مراسم «ترکیبی از خرافه و علم بود؛ گویی شاه میخواست بگوید هم خدایان و هم ستارهها پشتیبان او هستند.»
این مراسم طی روزهای دوم و سوم نوروز نیز با شکل عمومیتری ادامه مییافت. در روز دوم شاه و شاهزادگان ارشد قاجار با حمل نشانهای سلطنتی، همراه با مقامات کشوری و نظامی، از سفیران خارجی استقبال میکردند و به آنها هدایایی میدادند، با تاکید ویژه بر سفیر عثمانی. سپس شاه بر روی صندلی جواهرنشان روی تخت مرمر مینشست و مراسم ادامه مییافت. در این هنگام حیاط تخت مرمر شاهد یکی از عجیبترین صحنههای دوران قاجار بود. نمایندگان اصناف تهران، از پیشهوران ساده تا بازرگانان ثروتمند، هدایای خود را تقدیم میکردند. این هدایا، که گاه از درآمد سالانه یک روستا گرانبهاتر بود، تنها نمایشی از وفاداری نبود، بلکه مالیاتی غیرمستقیم به شمار میرفت. بازرگانان تبریزی قالیهای ابریشمی با نقش شمسه و شیروخورشید میآوردند. کشاورزان مازندرانی با گونیهای برنجی که با برگهای سیمین تزیین شده بود میآمدند. صنعتگران اصفهانی قلمدانهای خاتمکاریشده با تصویر کاخ گلستان را برای شاه میآوردند. ناصرالدینشاه، در ازای این هدایا، به برخی اصناف «فرمان معافیت مالیاتی» اعطا میکرد؛ سیاستی که هم وفاداری میخرید و هم اقتصاد محلی را تنظیم مینمود. سپس گروههای موسیقی مینواختند، توپها شلیک میشدند، طبلها میکوبیدند و شیپورها به صدا درمیآمدند. ملکالشعرا شعری در ستایش نوروز و شاه میخواند و خطیب رسمی مراسم را با سخنرانی پرطمطراقی به پایان میبرد.
بیشتر بخوانید: جشن نوروز چگونه پس از حمله اعراب پابرجا ماند؟
در روز سوم مراسم «سلام سرِ در» در کاخ مرمر برگزار میشد که یک جشن عمومی شاد و پرجنبوجوش بود. در واقع در این روز مردم عادی_که تا پیش از این تنها تماشاگران نوروز بودند_ به بازیگران اصلی تبدیل میشدند. ناصرالدینشاه در بالکن کاخ ظاهر میشد و سکههای طلای ضربشده با عبارت «یا علی» را به میان جمعیت پرتاب میکرد. این سکهها، که ارزشی برابر با دستمزد چندماه یک کارگر داشت، در واقع «نخستین یارانه نقدی» تاریخ ایران بود. اما این بخش از مراسم، که در سفرنامهها به عنوان «نمایش بخشندگی» توصیف شده، روی دیگری نیز داشت: شاه در ازای دریافت سکه، مردم را موظف میکرد تا در مراسم بیعت عمومی شرکت کنند؛ مراسمی که هرسال در نوروز تکرار میشد.
سپس شاه در بالکن کاخ همراه با مقامات و زنان مورد علاقهاش ظاهر میشد و مردم در جشنها شرکت میکردند. بندبازان، مربیان میمونها، خرسها و قوچهای جنگی جمعیت را در مقابل کاخ سرگرم میکردند و پاداش خود را دریافت میکردند. دلقکهای دربار همه را میخنداندند و پهلوانها برای کسب عنوان «پهلوان پایتخت» که شامل دریافت بازوبند ویژهای بود، با هم مبارزه میکردند. همچنین در روز سیزدهم، «سیزدهبدر»، مردم از شهرها خارج میشدند و پایان نوروز را در پارکها، باغها و کنار جویبارها جشن میگرفتند.
اهمیت جشن نوروز برای ناصرالدین شاه
ناصرالدینشاه، با الهام از تشریفات ساسانی و صفوی، مراسم نوروز را به سه بخش مجزا تقسیم کرد. این تقسیمبندی نه تنها نظم تشریفاتی را افزایش داد، بلکه امکان ارتباط با سه لایه مختلف جامعه_نخبگان، مردم شهری، و توده روستایی_را فراهم میکرد.
ناصرالدینشاه، که سخت تحت تاثیر پیشرفتهای اروپا بود، میکوشید نوروز را به ویترینی برای نمایش «تمدن ایرانی» بدل کند. او در ضیافتهای نوروزی، به عمد سفرای خارجی را در کنار روحانیون مینشاند؛ گویی این مسئله نمایشی از همزیستی سنت و مدرنیته بود. سفیر بریتانیا در یادداشتهای خود مینویسد: «شاه در حالی که قرآن میخواند، از من درباره قطار لندن پرسید. گویی میخواست بگوید ایران میتواند هم دیندار باشد و هم مدرن.»
عکاس ایتالیایی، آنتونیو جیانوزی، که نخستین عکسهای نوروزی را ثبت کرد، به دستور شاه، تصاویری از هفتسین سلطنتی را برای نمایشگاههای اروپا فرستاد. حتی هدایای نوروزی شاه به سفرا، مانند قالیهای نقشدار یا نسخ خطی، به دقت انتخاب میشد تا پیامی سیاسی داشته باشد. مثلا، اهدای قرآن نفیس به سفیر عثمانی، تلویحا ادعای رهبری جهان اسلام را نشان میداد.