تاریخ انتشار: ۱۱:۱۱ - ۲۶ فروردين ۱۴۰۴

شکاف ۲۸ درصدی حقوق میان زنان و مردان در بازار کار ایران

شکاف جنسیتی در دریافتی‌ها، متوسط حقوق زنان ٪۲۸ از متوسط حقوق مردان کمتر است.

شکاف ۲۸ درصدی حقوق میان زنان و مردان در بازار کار ایران

رویداد۲۴| گزارش حقوق و دستمزد ۱۴۰۴ جاب‌ویژن نشان می‌دهد که میانگین حقوق دریافتی زنان در سال ۱۴۰۳ حدود ٪۲۸ کمتر از مردان بوده است. طبق داده‌های گزارش، میانگین حقوق مردان ۲۷.۱ میلیون تومان و برای زنان ۱۹.۵ میلیون تومان ثبت شده است، یعنی تفاوتی معادل ۷.۶ میلیون تومان در ماه.

این تفاوت به خودی خود به معنای تبعیض مستقیم نیست، اما نمی‌توان آن را تنها با تفاوت در ویژگی‌های فردی یا شغلی توضیح داد. گزارش نشان می‌دهد که بخش قابل توجهی از این شکاف، حاصل عوامل ساختاری در بازار کار ایران است که فرصت‌های شغلی و مسیرهای درآمدی نابرابری برای زنان و مردان ایجاد کرده‌ است.

شکاف از کجا می‌آید؟

داده‌های گزارش حقوق و دستمزد ۱۴۰۴ جاب‌ویژن نشان می‌دهد که شکاف میان میانگین حقوق زنان و مردان در ایران، تنها تا حدی با تفاوت‌های فردی و شغلی قابل توضیح است. تحلیل تفصیلی این شکاف، از وجود مجموعه‌ای از عوامل درهم‌تنیده حکایت دارد که بخشی قابل محاسبه و بخشی دیگر پنهان در لایه‌های نادیده بازار کار هستند:

۱. اثر سابقه کار (۱.۶ میلیون تومان)

یکی این عوامل اثر سابقه‌ کار است که طبق داده‌های گزارش جاب‌ویژن، ۱.۶ میلیون تومان از ۷.۶ میلیون تومان اختلاف در دریافتی میان زنان و مردان تحت تاثیر همین عامل است. در بسیاری از مشاغل، سابقه کار معادل با تجربه، اعتبار حرفه‌ای و سطح مسئولیت بالاتر در نظر گرفته می‌شود؛ بنابراین این اختلاف تا حدودی می‌تواند تفاوت دریافتی را توضیح دهد. اما سؤال مهم این است که چرا زنان سابقه کمتری دارند؟ بخشی از پاسخ به خروج‌های موقت یا طولانی‌مدت زنان از بازار کار برای مراقبت از فرزندان، بارداری، یا محدودیت‌های فرهنگی در اشتغال بازمی‌گردد، محدودیت‌هایی که خود نتیجه ساختارهای جنسیتی‌اند.

۲. اثر سطح ارشدیت (۱.۵ میلیون تومان)

زنان به‌طور آماری کمتر در موقعیت‌های مدیریتی و ارشد حضور دارند و ۱.۵ میلیون تفاوت در حقوق دریافتی به همین علت بیان شده است. دلایل حضور کمتر زنان در سطوح ارشدیت بالاتر، به تفاوت در توانمندی یا تجربه خلاصه نمی‌شود. بسیاری از تحلیلگران از وجود یک «سقف شیشه‌ای» می‌گویند، یعنی موانع ناپیدایی که پیشرفت شغلی زنان را محدود می‌کند. حضور کمتر زنان در تصمیم‌گیری‌های سازمانی به معنای کاهش دسترسی آن‌ها به فرصت‌های ارتقاء و رشد درآمدی است.

۳. اثر گروه شغلی (۱.۱ میلیون تومان)

زنان و مردان در گروه‌های شغلی متفاوتی متمرکز هستند. زنان بیشتر در مشاغل عمومی‌تر فعالیت دارند که به‌طور سنتی پرداخت کمتری دارند. در مقابل، در مشاغل تخصصی‌تر و با حقوق بالاتر، بخش بیشتری از کارکنان را مردان تشکیل می‌دهند. در گزارش حقوق و دستمزد جاب‌ویژن اشاره شده که با یکسان‌سازی جمعیت زنان و مردان، اثر گروه شغلی بر تفاوت درآمدی زنان و مردان، ۱.۱ میلیون تومان است. این تفاوت‌ها می‌تواند بازتابی از انتظارات اجتماعی، دسترسی نابرابر به آموزش‌های فنی و تفاوت در ترجیحات یا فرصت‌های شغلی است.

۴. اثر سایر عوامل (۳.۴ میلیون تومان)

بخش بزرگی از شکاف دستمزدی به دسته‌ای از عوامل نامشهود و ترکیبی بازمی‌گردد؛ از جمله تفاوت در ساعت کاری (پاره‌وقت بودن)، انتخاب مشاغل با انعطاف‌پذیری بیشتر، غیبت‌های اجباری از بازار کار، یا حتی سوگیری‌های جنسیتی در فرایندهای استخدام و ارزیابی عملکرد. این‌ها عواملی‌اند که کمتر در ساختارهای رسمی سازمان‌ها ثبت می‌شوند، اما اثرات پایداری بر مسیر درآمدی زنان دارند.

با اینکه سهم هر کدام از این عوامل در کاهش فاصله درآمدی میان زنان و مردان قابل اندازه‌گیری است، اما همچنان حدود ۳.۴ میلیون تومان از شکاف میانگین حقوق باقی می‌ماند که هیچ عامل قابل‌اندازه‌گیری مستقیمی نمی‌تواند آن را توضیح دهد. این بخشِ توضیح‌ناپذیر از شکاف، نه تنها سؤال‌هایی مهم درباره عدالت در پرداخت‌ها را مطرح می‌کند، بلکه به شکلی تلویحی از وجود تبعیض‌های ساختاری، گفتمانی یا فرهنگی در بازار کار ایران پرده برمی‌دارد.

مسئله فقط عددها نیست

شکاف درآمدی میان زنان و مردان، صرفاً تفاوتی عددی در دریافتی ماهانه نیست؛ بلکه نشانه‌ای از نابرابری گسترده‌تری در دسترسی به فرصت‌ها، مسیرهای رشد شغلی و حتی ارزیابی ارزش نیروی کار است. وقتی با وجود یکسان‌سازی متغیرهایی مانند سابقه، سطح ارشدیت و گروه شغلی، همچنان بخشی از شکاف پابرجا می‌ماند، یعنی مسئله از جای دیگری ریشه می‌گیرد، جایی در عمق ذهنیت‌ها، هنجارها و سیاست‌های نانوشته.

بسیاری از زنان شاغل، حتی در موقعیت‌های مشابه با مردان، ممکن است با سقف‌ شیشه‌ای مواجه شوند؛ سقفی که اجازه نمی‌دهد تجربه و توانمندی‌شان به شکل منصفانه‌ای در درآمدشان بازتاب پیدا کند. گاه این نابرابری‌ها به شکل مستقیم در تصمیمات استخدام، ارتقاء یا تعیین حقوق دیده می‌شود؛ گاه هم در قالب سوگیری‌های ناخودآگاه، انتظارات دوگانه از زنان و مردان، یا عدم فراهم بودن شرایط برابر برای حضور مستمر در بازار کار.

مسیر اصلاح، از شفافیت می‌گذرد

داده‌های این گزارش، فرصتی فراهم کرده‌اند تا به‌جای برداشت‌های کلی و گمانه‌زنی، با عدد و تحلیل درباره نابرابری‌ها سخن گفته شود. اگرچه اصلاح این شکاف، راهی بلند و نیازمند تغییرات ساختاری، فرهنگی و سیاسی است، اما گام نخست آن شفافیت است؛ اینکه نابرابری‌ها شناخته شوند، اندازه‌گیری شوند و درباره‌شان گفتگو اتفاق بیفتد. همچنین سازمان‌ها می‌توانند با اقدامات ملموس‌تری به کاهش این شکاف کمک کنند؛ از جمله:

طراحی نظام‌های پرداخت بر مبنای ارزش شغل، نه چانه‌زنی یا جنسیت

بازبینی فرآیندهای ارتقاء و استخدام برای حذف سوگیری‌های ناخودآگاه

تسهیل شرایط حضور مستمر زنان در مسیرهای شغلی بلندمدت (از طریق مرخصی‌های حمایتی، انعطاف‌پذیری در ساعات کار و ...)

برابر، نه یکسان

نکته مهم در مسیر بهبود وضعیت حقوقی زنان این است که هدف، یکسان‌سازی صوری دریافتی‌ها نیست، بلکه ایجاد فرصت‌های برابر برای رشد، دیده‌شدن و ارزش‌آفرینی است. آنچه باید اصلاح شود، نه تنها اعداد حقوق در فیش‌ها، بلکه منطق و نگاهی است که این اعداد را شکل داده‌اند.

تا زمانی که مسیرهای شغلی، فرصت‌های ارتقاء و ارزیابی‌ها برای زنان و مردان به یک اندازه هموار نباشد، شکاف حقوقی نیز پابرجا خواهد ماند؛ حتی اگر عددهای آن اندکی جابه‌جا شود. به همین دلیل است که گزارش‌هایی مثل گزارش حقوق و دستمزد ۱۴۰۴ جاب‌ویژن، نه‌فقط آینه‌ای برای واقعیت بازار کار، بلکه ابزاری برای آغاز گفت‌وگو، اصلاح و تغییر هستند.

منبع: بامدادنو

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: حقوق زنان
نظرات شما