رویداد۲۴ مازیار وکیلی: ایران و اسپانیا برای راه اندازی یک پروژه بزرگ در جزیره هندورابی در جنوب ایران به توافق رسیدهاند، شرکتها و افراد بسیاری به طمع برنده شدن در این مناقصه شرکت کردهاند.
مهندس سعید پارسا (با بازی بهرام رادان) که چندسالی است از همسرش رؤیا عضدی (با بازی مریلا زارعی) جدا شده و رئیس یکی از شرکتهای حاضر در مناقصه است. دیگران نیز با اهداف متفاوت سعی در برنده شدن در این مناقصه سرنوشت ساز را دارند. رسیدن به موفقیت برای آدمهای این قصه منجر به پیچیدگیهایی در روایت آن میشود.
بعد از مواجه شدن با پدیدهای بنام تئاتر لاکچری به نظر میرسد با پدیده تازهای بنام فیلم لاکچری هم مواجه هستیم. ایده اصلی شاید به لحاظ سینمایی چیزی برای عرضه نداشته باشد، اما از این منظر که میکوشد با نشان دادن مکانها، لباسها، ماشینهاو خانههایی که نود درصد تماشاگران فیلم امکان استفاده از این امکانات را ندارند فیلمی بسازد که مخاطب را جلب کند به شدت قابل بررسی است.
داستان فیلم (فارغ از حقیقی یا خیالی بودن) برای مخاطب هیچ اهمیتی ندارد. حتی کارگردانی، بازی بازیگرها (که ملاک انتخابشان ربطی به توانایی آنها ندارد) هم برای مخاطب هیچ اهمیتی ندارد. مخاطب در طول تماشای فیلم فقط به چیزهایی در فیلم توجه میکند و به آن واکنش نشان میدهد که نمیتواند به دستشان بیاورد.
ماشینهای لوکس، هتلهای زیبا، لباسهای گرانقیمت همه داشته فیلم «ایده اصلی» برای مخاطبی است که در خیال هم نمیبیند در چنین خانههایی زندگی کند، سوار چنین ماشینهایی شود و به چنین سفرهای پُرهزینهای برود.
«ایده اصلی» حسرتهای مخاطبش را به چالش میکشد و او را به تماشای جاهایی میبرد که فقط در رویاهایش میتواند به آن مکانها سفر کند. به همین خاطر فیلم انقدر لوکس، مصنوعی و اشرافی است. هیچ چیز آن جدی نیست. نه داستان به ظاهر پیچیدهاش و نه موضوع فیلم.
احتمالاً برای یک درصد مخاطبان فیلم هم اهمیت ندارد که سرنوشت پروژه مشترک جزیره هندورابی چه خواهد شد. تماشاگر این فیلم همه حواسش به آن چیزهایی است که ندارد. به آن ماشین و خانه و هتلی که بازیگران خوش منظر فیلم در آن قدم میزنند و برای تفنن دیالوگهایشان را میگویند.
نود درصد مخاطبان فیلم اصلاً نمیتوانند به چنین سفری بروند. حتی در رویاهایشان هم حضور در چنین جاهایی امکانپذیر نیست. فیلم آنها را به این مکانها میبرد تا تماشاگر را در خوشی تماشای این مکانها فراموش کند که خودش به هیچ وجه نمیتواند چنین امکاناتی داشته باشد. از این منظر فیلم خاصیت تخدیری پیدا میکند. یکجور مسکن و مخدر است برای تماشاگری که دوست دارد چنین چیزهایی را روی پرده ببیند. ببیند و در عین لذتبردن حسرت بخورد که چرا نمیتواند از چنین امکاناتی استفاده کند.
«ایده اصلی» بیشتر از آنکه یک فیلم سینمایی باشد یک تور مسافرتی به اروپا است. ما تماشاگران فیلم هم مسافرهای این تور هستیم. به اروپا میرویم هتلها، خانهها و مناظر زیبای درون فیلم را مشاهده میکنیم، اما نمیتوانیم لذت حضور در چنین جایی را به صورت واقعی لمس کنیم.
وضعیت تماشاگر در این فیلم مثل کودکی است که والدینش برای او همه جور اسباببازی خریدهاند، اما تمام اسباببازیها را درون کمد گذاشته و در آن را قفل کردهاند و اجازه نمیدهند کودک با آنها بازی کند.
در فیلم منطق جایی ندارد فیلم به جای اسپانیا میتوانست در فرانسه یا ایتالیا اتفاق بیاُفتد بدون اینکه تفاوتی در اصل ماجرا ایجاد کند. این چیزها اصلاً مهم نیست. مهم شیک بودن و لاکچری بودن فیلم است. مهم این است که بازیگران فیلم خوب بپوشند و خوب بگردنند تا حسرت تماشاگر از نداشتن این چیزها تحریک شود و با تماشای آنها در لذتی تخدیری غرق شود.
این استدلال کودکانه بازیگر فیلم (مریلا زارعی) در نشست خبری فیلم را هم فراموش کنید که گفته بود ما این فیلم را ساختیم که بگوییم این آدمها از چه طریق به این پولهای هنگفت میرسند. فیلم کاری به این مسائل ندارد. کل فیلم بهانهای است برای نشان دادن آن چیزهای شیک و لاکچری.
ایده اصلی فیلمی است که با تماشای آن خیال میکنی شخصیتهایش از کره دیگری آمدهاند. اوج گرفتاری شخصیتهای فیلم این است که برای برنده شدن مناقصه پنجاه میلیون دلار ندارند، اما میتوانند نصف این مبلغ را جور کنند. داشتن یک دهم از این مبلغ برای مردم ایران غیرممکن است. اما در فیلم چنین مسئلهای به عنوان دغدغه اصلی شخصیت اصلی فیلم مطرح میشود.
کارگردانان ایرانی به این نتیجه رسیدهاند برای جلب مخاطب و فروش بیشتر چارهای ندارند جُز اینکه تماشاگر را با حسرتهایش مواجه کنند. تماشاگر هم ظاهراً این حسرت را میپذیرد و از تماشای آن لذت میبرد.
چارهای هم ندارد، باید همین را بپذیرد، چون نمیتواند پول سفر و زندگی لاکچری را داشته باشد به تماشای آن مینشیند. فاصله فیلم با تماشاگرش فاصله همان پنجاه میلیون دلار درون فیلم با دوازده هزار تومانی است که مخاطب به جای پول بلیط میپردازد.
«ایده اصلی» فیلمی است که از روی شکم سیری ساخته شده و هدفش این است که تماشاگر گرسنه و حریص را به تماشای این آدمهای شکم سیر دعوت کند.
عوامل فیلم ایده اصلی
تهیه کننده و کارگردان: آزیتا موگویی
نویسنده فیلمنامه: امیر عربی بر اساس طرحی از رضا کریمی
مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده
تدوین بهرام دهقانی
مجری طرح: پژمان هادوی
موسیقی: بهزاد عبدی
طراحی و ترکیب صدا: پرویز آبنار
طراح صحنه: امیر حسین قدسی
مدیر صدابرداری: امیر شاهوردی
مدیر تولید:محمد حیدر قلی
طراح گریم: سودابه خسروی
جلوههای ویژه بصری: وحید قطبی زاده
عکاس: علی نیک رفتار
بازیگران: بهرام رادان، مریلا زارعی، هانیه توسلی، پژمان جمشیدی، مهرداد صدیقیان، شهباز نوشیر، مأنوس گاوراس، آندرهآ ماچالکیدو، ایرینا مانژوسوا و واروارا لارمو