رویداد۲۴| مازیار وکیلی: موجودات خیالی و فضایی از محبوبترین شخصیتهای سینمایی برای تماشاگران سینما هستند. برخی از این موجودات مهربان هستند و برای ابلاغ پیام دوستی به زمین آمدهاند (مثل ای. تی و موجودات فضایی برخورد نزدیک از نوع سوم) و برخی دیگر از این موجودات ویرانگر هستند و قصد نابودی نوع بشر را دارند (مثل گودزیلا، بیگانه و موجود فضایی فیلم غارتگر). موجودات خیالی از هر کدام از این دو دسته باشند فرقی نمیکند. تماشاگران آنها را دوست دارند، چون مستقیماً با احساسات آنها ارتباط برقرار میکنند. یا آنها را میترسانند یا از شور و شعفی غیرقابل وصف سرشارشان میکنند. موجودات خیالی یکی از مهمترین ابزار سینما برای جذب مخاطبی است که از سینما انتظار دارد تخیل او را به پرواز درآورد. به بهانه اکران آخرین فیلم از فرنچایز بیگانه نگاهی انداختهایم به مهمترین موجودات خیالی تاریخ سینما.
گودزیلا فراتر از یک موجود خیالی و افسانهای یک پدیده فرهنگی است. نمادی است از هراس ژاپنیها از بمب اتم. ژاپنی که بعد از فاجعه هیروشیما و ناکازاکی به شکل تحقیرآمیزی پایان جنگ را پذیرفت با خلق گودزیلا خواست به این هراس دسته جمعی جلوهای فرهنگی و هنری ببخشد. گودزیلا جانوری بازمانده از دوران ژوراسیک است که در اعماق اُقیانوس آرام زندگی میکند. اما انجام آزمایشات هستهای توسط دولت آمریکا باعث جهش ژنتیکی این موجود شده و او را از محل زندگیاش بیرون میآورد. گودزیلا به قدری معروف و فراگیر شد که دهها فیلم، صدها انیمیشن و تعداد زیادی کتاب برمبنای این شخصیت نوشته و ساخته شد. این از هوش ژاپنیها بود که موفق شدند بزرگترین هراس و پارانویا جامعه ژاپن را تبدیل به محصول پرفروشی کنند که برای آنها سودآوری داشته باشد.
ریدلی اسکات که برای زنان احترام زیادی قائل است، این فیلم علمی-تخیلی فمنیستی را زمانی ساخت که جامعه آمریکا داشت از مُدهای فمنیستی دهه هفتاد فاصله میگرفت و وارد عصر محافظه کاری ریگان میشد. بیگانه داستان یک سفینه تجاری بنام نوسترومو است که در راه بازگشت به زمین پیام عجیبی دریافت میکند که حاوی درخواست کمک از سیارهای ناشناخته است. اعضای سفینه بعد از گشت زنی در سیاره متوجه یک کلونی از تخمهای موجوداتی عجیب میشوند که در آن سیاره حضور دارند. قهرمان بیگانه یک زن شجاع و دلیر بنام آلن ریپلی است که یک تنه در برابر این موجود هراس انگیز میایستد و در برابر او تسلیم نمیشود. بیگانه بسیار مورد توجه تماشاگران قرار گرفت و خیلی زود تبدیل به یک فرنچایز پرفروش شد.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های کمدی رمانتیک
کارگردانان بزرگی مانند جیمز کامرون، دیوید فینچر و ژان پیر ژونه دنبالههایی بر فیلم اول ساختند که هر کدام واجد ارزشهای فراوانی هستند. اسکات با خلق این موجود جذاب شخصیتی خلق کرد که نماد هراس جامعه آمریکا از بیگانگانی بود که آنها را تهدید میکنند. شخصیتی که فرزند زمانه خودش بود و به همین دلیل بسیار مورد توجه قرار گرفت و پرطرفدار شد.
ای. تی متفاوتترین فیلم این لیست است. ای. تی نه یک موجود ترسناک که یک کودک فضایی است که از مادرش جدا اُفتاده و حالا در سیاره زمین احساس تنهایی و بی کسی میکند. ای. تی با آن هیکل عجیب، سر بزرگ و چشمان درشتی که عشق و هراس از آن میبارید محبوبترین قهرمان اسپیلبرگ است. فیلم اسپیلبرگ بیشتر از این که درباره آدم فضاییها باشد درباره نیاز کودکی بنام الیوت برای ارتباط برقرار کردن با دیگران است. درباره دوستی و دوست داشته شدن است و از همه مهمتر درباره کودکانی است که در دستان بزرگسالان بی رحم و منفعت طلب اسیر شدهاند. سکانس فرار کودکان با دوچرخه و سکانس پایانی فیلم که ای. تی از رفقای زمینیاش خداحافظی میکند درخشان است. اسپیلبرگ با ساخت ای. تی به رویاهایش جامه عمل پوشاند. رویای این که یک نفر در جایی آن سوی کهکشان منتظر است تا ما به او زنگ بزنیم و او هم گوشی را بردارد، گوشی را بردارد و با ما حرف بزند و دوست شود.
غارتگر یک فیلم ریگانی تمام عیار است. یک فیلم مردانه با حضور قهرمانی سفید پوست و عضلانی که به سرزمینی ناشناخته پا میگذارد و با یک بیگانه فضایی میجنگد. فیلم البته ستایشی از قدرت میلیتاریستی ارتش آمریکا هم هست. فیلم به تماشاگر میگوید نگاه کن، تنها ناجی تو ارتش آمریکا است. تنها سازمانی که حاضر است خطر کند و پا به مرکز ماجرا بگذارد و تو را از شر بیگانگان خطرناک نجات دهند همین مردان سفید پوستی هستند که یونیفرم ارتش آمریکا را به تن دارند. اما فیلم مک تیرنان به غیر از پروپاگاندا چیزهای دیگری هم دارد. یک آرنولد شوارتزنگر سرحال و درخشان و کلی صحنه اکشن تکان دهنده که تماشاگر را میخکوب میکند. فیلم ساخته یکی از موفقترین اکشن سازان سالهای دور جان مک تیرنان است که به جز این فیلم جان سخت و شکار اکتبر سرخ را هم در عصر محافظه کاران کارگردانی کرد.
کینگ کُنگ بیشتر شبیه یک قصه پریان است. عشق یک گوریل چند صد تُنی به زنی زیبا چیزی بیشتر از یک فیلم علمی-تخیلی است. پیتر جکسون کینگ کُنگ را سالها پس از نسخه اصلی فیلم که در دهه سی تولید شده بود و شاهکاری بزرگ به حساب میآمد ساخت. تغییر چندانی در اصل ماجرا نداد و دست مایههای فیلم اصلی که درباره دخالت بیجای بشر در طبیعت هشدار میداد را حفظ کرد و با انتخاب بازیگرانی مانند نائومی واتس و آدرین برودی اجرایی سطح بالا و بینقص از این دست مایه ارائه کرد. فیلم جکسون این هیولای دوست داشتنی را احا و زمینه حضور او در تعدادی فرنچایز پرفروش دیگر را مهیا کرد.