رویداد۲۴ هدی کاشانیان: زیارت غدیریه از زیارتنامههای امام علی (ع) که از طرف امام هادی (ع) در روز غدیر صادر شده است. اساس این زیارت، تولی و تبری و محتوای آن بیان فضائل امام علی (ع) است. هرچند زیارت غدیریه را در هر موقع از سال از نزدیک و دور میتوان خواند، ولی سفارش شده بهویژه در روز غدیر خوانده شود. آثار متعددی برای توضیح و تبیین زیارت غدیریه چاپ و منتشر شده است از جمله کتابهای در پیشگاه امام پارسایان، میثاق با غدیر، شرح زیارت امیرالمؤمنین (ع) در روز غدیر و پژوهشی پیرامون آیات قرآن در زیارت غدیریه.
این زیارتنامه را ابن مشهدی از شاذان بن جبرئیل قمی از محمد بن علی طبری از ابوعلی طوسی از پدرش شیخ طوسی از شیخ مفید از ابن قولویه از کلینی از علی بن ابراهیم قمی از پدرش از حسین بن روح نوبختی و عثمان بن سعید عمری از امام حسن عسکری (ع) از امام هادی (ع) روایت کردهاند. در وثاقت هیچ یک از راویان این زیارتنامه تردید نشده است. همچنین شیخ عبّاس قمی مینویسد: در تمامی زیارات مأثوره، زیارتی به این درجه از صحّت و اعتبار و قوت سند پیدا نمیشود.
علمای مکتب اهل بیت (ع) بر این زیارت تأکید دارند:
• شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان در مورد این زیارت نوشته است: روایت شده به خواندن آن زیارت، در هر وقت و هر کجا که شخص است. در کتاب هدیه الزائرین به سند این زیارت اشاره شده است و این که زیارت را هر روز از نزدیک و دور میشود خواند و این فایده جلیلهای است که البته راغبان در عبادت و شائقان زیارت حضرت شاه ولایت، آن را غنیمت خواهند شمرد. مرحوم شیخ عباس قمی، کتاب دیگری به نام «هدیهالزائرین» دارد. او در این کتاب در زمینه اتقان سند و استحکام صدور این زیارت مینویسد: شیخ جلیل محمد بن المشهدی یکی از بزرگان علما است. او در مزار کبیر برای این زیارت شریف، سند بسیار معتبری ذکر نموده که کمتر خبری به قوت سند او میرسد.
• از ابی القاسم حسین بن روح و عثمان بن سعید عَمری از ابی محمد حسن بن علی العسکری از پدرش امام هادی (علیه السلام) و این سلسله شریف، همه از اعیان علما و شیوخ طائفه و رؤسای مذهب اند و جناب ابوالقاسم حسین بن روح و عثمان بن سعید، هر دو از نواب امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند و بعد از تأمل معلوم می شود که در تمام زیارات مأثوره، زیارتی به این وجه از صحت و اعتبار و قوت سند پیدا نمیشود.
• آیت الله نوری همدانی هم در دیدار ستاد اعتکاف با معظّم له، ضمن خواستار نگارش شرح بر این زیارت و زیارت جامعه کبیره خاطرنشان کردند: نگارش شرح و توضیح برای این دو زیارتنامه، خدمت بزرگی است؛ مخصوصاً در دنیای کنونی که متأسفانه با سرمایهگذاریهای دنیای کفر و پولهای عربستان سعودی و قطر، سلفیها و تکفیریها پر و بال یافتهاند.
• استاد حجت الاسلام شیخ نجم الدین طبسی پژوهشگر برجسته معارف غدیر، درباره این زیارت شریف گفته است: بند بند و کلمه به کلمه زیارت غدیریه امام هادی (ع) را مطالعه کنید. «السلام علیک یا دین الله القویم و صراطه المستقیم. اشهد ان الشاک فیک ما آمن بالرسول الامین». از زیارات صحیح است. به سندهای معتبر رسیده است. ثواب آن جای خود از فضایل مولا در آن آمده است. کلمه به کلمه اش را مطالعه کنید. «دین الله القویم و صراطه المستقیم» تا میرسد به این که: «انّ الشّاک فیک» نه تنها قبول نداشته باشد؛ بلکه تنها شک هم که در مورد حضرت انجام دهد: «ما آمن بالرّسول الامین» به رسول امین ایمان نیاورده است.
میتوان با یک نگاه اجمالی، زیارت غدیریه را بر سه محور تقسیم کرد که به آن اشاره میشود:
۱. آیات قرآن کریم در زیارت غدیریه
طبق شمارش موجود، ۳۲ آیه شریفه در زیارت غدیریه آمده است که بر محور بیان فضایل امیرالمؤمنین (ع) است؛ از جمله آیه لیله المبیت، آیه ابلاغ و آیه ولایت. علاوه بر آن، به ۴ آیه شریف نیز اشاره شده است.
۲. فضایل حضرت امیرالمومنین (ع) در زیارت غدیریه
بخشی از زیارت غدیریه شریف به بیان فضایل حضرت امیر (ع) اختصاص دارد. حدود ۲۰۶ فضیلت حضرت در این زیارت آمده است.
فضایلی مانند «امیرالمؤمنین، سیّد الوصیّین، وارث علم النّبیّین، ولیّ ربّ العالمین، امین الله فی ارضه، سفیر الله فی خلقه، الحجّه البالغه علی عباده، دین الله القویم، صراط مستقیم، نبأ عظیم، اوّل من آمن باللّه، سیّد المسلمین، یعسوب المؤمنین، امام المتقین، قائد الغرّ المحجّلین، امام المّتقین، اوّل من صدّق بما انزل الله علی نبیّه، عبدالله، المخصوص بمدحه الله، المخلص لطاعه الله، اوّل العابدین، ازهد الزّاهدین، الکاظم للغیظ، العافی عن النّاس، الصّابر فی البأسآء و الضّرّآء و حین البأس، العادل فی الرّعیّه، العالم بحدود الله من جمیع البرّیّه، المخصوص بحکم التّنزیل و حکم التّاویل و نصّ الرّسول (صلی الله علیه و آله)، حآئز درجه الصّبر، فآئز بعظیم الاجر، الحجّه البالغه، النّعمه السّابغه، البرهان المنیر، احسن الخلق عباده، اخلص النّاس زهاده». این فضایل، سندهای بسیاری در روایات عامّه و خاصه دارند.
۳. بخشهایی از تاریخ در زیارت غدیریه امام هادی (ع)
این زیارت، حاوی مطالبی از تاریخ ولایت است؛ از جمله: حدیث غدیر، غصب فدک، جنگ بدر، احزاب، اُحد، نزول «لاسیف الّا ذوالفقار و لا فتی الّا علی»، جنگ حنین، صفین، جمل، نهروان، شهادت جناب عمار، شهادت حضرت امیرالمؤمنین (ع)، بیزاری از دشمنان ولایت و قاتلان حضرت سیدالشهدا (ع) و در آخر زیارت، بیزاری از منکران ولایت و قاتلان حضرت سیّد الشّهدا (ع).
السَّلامُ عَلَی مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ
سلام بر محمد رسول خدا، خاتم پیامبران
وَ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ وَ صَفْوَةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
و سرور رسولان و برگزیده پروردگار جهانیان
أَمِینِ اللَّهِ عَلَی وَحْیِهِ وَ عَزَائِمِ أَمْرِهِ
امین خدا بر وحی و دستورات قطعی الهی
وَ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَ الْفَاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ
و ختم کننده آنچه گذشته و گشاینده آنچه خواهد آمد
وَ الْمُهَیْمِنِ عَلَی ذَلِکَ کُلِّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ؛ و چیره بر همه اینها و رحمت و برکات و درودها و تحیات خدا بر او باد.
السَّلامُ عَلَی أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ
سلام بر پیامبران خدا و رسولانش
وَ مَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِینَ؛ و فرشتگان مقرب و بندگان شایسته اش.
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ سَیِّدَ الْوَصِیِّینَ
سلام بر توای امیرمؤمنان و سرور جانشینان
وَ وَارِثَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ وَ وَلِیَّ رَبِّ الْعَالَمِینَ
و وارث دانش پیامبران و، ولی پروردگار جهانیان
وَ مَوْلایَ وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ؛ و مولای من و مولای مؤمنان، و رحمت و برکات خدا بر او باد.
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ
سلام بر توای مولای منای امیرمؤمنان
یَا أَمِینَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ سَفِیرَهُ فِی خَلْقِهِای امین خدا بر روی زمینش و سفیر او در خلقش
وَ حُجَّتَهُ الْبَالِغَةَ عَلَی عِبَادِهِ؛ و حجت رسایش بر بندگان.
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا دِینَ اللَّهِ الْقَوِیمَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ.
سلام بر توای دین معتدل خدا، و راه راستش.
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبَأُ الْعَظِیمُ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ وَ عَنْهُ یُسْأَلُونَ
سلام بر توای خبر بزرگی که آنها در آن اختلاف کردند و از آن بازخواست شوند.
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ آمَنْتَ بِاللَّهِ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ
سلام بر توای امیرمؤمنان، به خدا ایمان آوردی، در حالی که همه شرک میورزیدند
وَ صَدَّقْتَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ مُکَذِّبُونَ
و حق را تصدیق گفتی وقتی که آنان تکذیب مینمودند
وَ جَاهَدْتَ [فِی اللَّهِ]وَ هُمْ مُحْجِمُونَ [مُجْمِحُونَ]و جهاد کردی و آنان از جهاد عقب نشینی میکردند
وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ
خدا را عبادت کردی، در حالی که خالص نمودی برای او دین را
صَابِرا مُحْتَسِباً حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ
صبر کردی و به حساب خدا گذاشتی، تا مرگ تو را در رسید
أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ.
آگاه باشید لعنت خدا بر ستمکاران.
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ وَ یَعْسُوبَ الْمُؤْمِنِینَ
سلام بر توای آقای مسلمانان و رئیس دین
وَ إِمَامَ الْمُتَّقِینَ وَ قَائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
و پیشوای اهل تقوا و مقتدای سپیدرویان و رحمت و برکات خدا بر تو باد
أَشْهَدُ أَنَّکَ أَخُو رَسُولِ اللَّهِ وَ وَصِیُّهُ وَ وَارِثُ عِلْمِهِ
شهادت میدهم که تویی برادر رسول خدا، جانشین و وارث علمش
وَ أَمِینُهُ عَلَی شَرْعِهِ وَ خَلِیفَتُهُ فِی أُمَّتِهِ.
و امین او بر قانونش و جانشین او در امتش
وَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ صَدَّقَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَی نَبِیِّهِ
و اول کسی که به خدا ایمان آورد، و آنچه را بر پیامبرش نازل شده بود تصدیق کرد
وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ مَا أَنْزَلَهُ فِیکَ
و شهادت میدهم که آن حضرت همه آنچه را خدا درباره تو نازل کرد به مردم رساند
فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ وَ أَوْجَبَ عَلَی أُمَّتِهِ فَرْضَ طَاعَتِکَ وَ وِلایَتِکَ
و امر خدا را درباره تو با صدای بلند اعلام کرد و بر امتش حتمی بودن طاعت و ولایتت را واجب نمود
وَ عَقَدَ عَلَیْهِمُ الْبَیْعَةَ لَکَ
و بیعت تو را بر عهده آنان نهاد
وَ جَعَلَکَ أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ
و حضرتت را نسبت به مؤمنان سزاوارتر از خودشان قرار داد
کَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ کَذَلِکَ
چنان که خدا خود او را این چنین قرار داد
ثُمَّ أَشْهَدَ اللَّهَ تَعَالَی عَلَیْهِمْ فَقَالَ
سپس پیامبر اسلام خدا را بر مردم شاهد گرفت و فرمود:
أَ لَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ.
آیا من آن نیستم که رساندم.
فَقَالُوا اللَّهُمَّ بَلَی.
همه گفتند: به خدا آری.
فَقَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَ کَفَی بِکَ شَهِیداً وَ حَاکِماً بَیْنَ الْعِبَادِ
پس فرمود: خدایا گواه باش و تو برای گواهی و حاکمیت بین بندگان کفایت میکنی.
فَلَعَنَ اللَّهُ جَاحِدَ وِلایَتِکَ بَعْدَ الْإِقْرَارِ
پس خدا لعنت کند منکر ولایتت را بعد از اقرار
وَ نَاکِثَ عَهْدِکَ بَعْدَ الْمِیثَاقِ
و شکننده پیمانت را پس از پیمان بستن
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ تَعَالَی
و شهادت میدهم که تو به عهد خدای تعالی وفا کردی
وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی مُوفٍ لَکَ بِعَهْدِهِ
و خدای تعالی وفا کننده به عهد خویش برای توست
وَ مَنْ أَوْفَی بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهِ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً
و هرکس به آن پیمانی که با خدا بسته وفا کند، خدا پاداش بزرگی به او خواهد داد
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ الْحَقُّ الَّذِی نَطَقَ بِوِلایَتِکَ التَّنْزِیلُ
و شهادت میدهم که تویی امیرمؤمنان آن حقی که قرآن به ولایتت گویا شد
وَ أَخَذَ لَکَ الْعَهْدَ عَلَی الْأُمَّةِ بِذَلِکَ الرَّسُولُ
و رسول خدا در این زمینه برای تو از امتت پیمان گرفت
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَ عَمَّکَ وَ أَخَاکَ الَّذِینَ تَاجَرْتُمُ اللَّهَ بِنُفُوسِکُمْ
و شهادت میدهم که تو و عمو و برادرت کسانی هستید که با خدا با جان هایتان معامله کردید
فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِیکُمْ
پس خدا این آیه را در حق شما نازل کرد:
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ
به درستی که خدا از مؤمنان خرید جانها و اموالشان را، که در عوض بهشت برای آنان باشد
یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ
و در راه خدا پیکار میکنند، پس میکشند و کشته میشوند
وَعْدا عَلَیْهِ حَقّا فِی التَّوْرَیةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ
وعدهای است بر او، محقق شده در تورات و انجیل و قرآن
وَ مَنْ أَوْفَی بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ
و کیست که به عهد خود وفادارتر از خدا باشد
فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ
پس شادی کنید به معاملهای که انجام دادید
وَ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
و این است آن رستگاری بزرگ
التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ
آنانند توبه کنندگان، عبادت کنندگان، روزه گیران، رکوع کنندگان، سجودکنندگان
الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ
امرکنندگان به معروف، نهی کنندگان از منکر
وَ الْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ
و نگهبانان حدود خدا، و به مؤمنان بشارت ده
أَشْهَدُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَنَّ الشَّاکَّ فِیکَ مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِینِ
شهادت میدهمای امیرمؤمنان که شک کننده درباره تو به رسول امین ایمان نیاورده
وَ أَنَّ الْعَادِلَ بِکَ غَیْرَکَ عَانِدٌ [عَادِلٌ]عَنِ الدِّینِ
و اینکه روی گرداننده از ولایت تو به ولایت غیر، معاندانه روی گردان از دین است
الْقَوِیمِ الَّذِی ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِینَ
دین میانهای که پروردگار جهانیان برای ما پسندیده
وَ أَکْمَلَهُ بِوِلایَتِکَ یَوْمَ الْغَدِیرِ
و آن را روز غدیر به ولایت تو کامل نموده است
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْمَعْنِیُّ بِقَوْلِ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ
و گواهی میدهم که در این گفته خدای عزیز رحیم، مقصود تویی:
وَ أَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیما فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ
به حقیقت این است راه راست من، از آن پیروی کنید و راههای دیگر را پیروی ننمایید
فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ضَلَّ وَ اللَّهِ
که شما را از راه او پراکنده کند، به خدا سوگند گمراه شد
وَ أَضَلَّ مَنِ اتَّبَعَ سِوَاکَ وَ عَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مَنْ عَادَاکَ؛ و گمراه کرد کسی که از غیر تو پیروی نمود و کسی که تو را دشمن داشت، ستیزه ورزان از حق روی گرداند.
اللَّهُمَّ سَمِعْنَا لِأَمْرِکَ وَ أَطَعْنَا وَ اتَّبَعْنَا صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ
خدایا امرت را شنیدیم و اطاعت کردیم و راه راست تو را پیروی نمودیم
فَاهْدِنَا رَبَّنَا وَ لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا إِلَی طَاعَتِکَ
پروردگارا ما را هدایت کن و بعد از اینکه ما را به طاعتت هدایت کردی دل هایمان را منحرف مساز
وَ اجْعَلْنَا مِنَ الشَّاکِرِینَ لِأَنْعُمِکَ
و ما را از سپاسگزاران نعمتهایت قرار ده
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ لَمْ تَزَلْ لِلْهَوَی مُخَالِفاً وَ لِلتُّقَی مُحَالِفاً
و شهادت میدهم که تو پیوسته با هوای نفس مخالف و با پرهیزکاری هم پیمان
وَ عَلَی کَظْمِ الْغَیْظِ قَادِراً وَ عَنِ النَّاسِ عَافِیاً غَافِراً
و به فرو خوردن خشم توانا و گذشت کننده از مردم و آمرزنده آنان بودی
وَ إِذَا عُصِیَ اللَّهُ سَاخِطاً
و زمانی که خدا معصیت میشود خشمناک
وَ إِذَا أُطِیعَ اللَّهُ رَاضِیاً
و هنگامی که اطاعت میشود خشنودی
وَ بِمَا عَهِدَ إِلَیْکَ عَامِلاً
و به آنچه خدا با تو پیمان بسته بود عامل بودی
رَاعِیاً لِمَا اسْتُحْفِظْتَ حَافِظاً
و آنچه نگهداری اش از تو خواسته شده بود رعایت نمودی و آنچه به تو سپرده شده بود حفظ کردی
لِمَا اسْتُودِعْتَ مُبَلِّغاً مَا حُمِّلْتَ مُنْتَظِراً مَا وُعِدْتَ
و آنچه از حق بر عهده ات نهاده شده بود رساندی، و آنچه را به آن وعده داده شدی به انتظار نشستی
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مَا اتَّقَیْتَ ضَارِعاً
و شهادت میدهم که از روی زبونی محافظه کاری نکردی
وَ لا أَمْسَکْتَ عَنْ حَقِّکَ جَازِعاً
و در اثر بی تابی و عجز از گرفتن حقت باز نایستادی
وَ لا أَحْجَمْتَ عَنْ مُجَاهَدَةِ غَاصِبِیکَ [عَاصِیکَ]نَاکِلاً
و به خاطر ترس و وحشت، از پیکار با غاصبان ولایتت قدم به عقب نگذاشتی
وَ لا أَظْهَرْتَ الرِّضَی بِخِلافِ مَا یُرْضِی اللَّهَ مُدَاهِناً
و به علت سستی بر خلاف آنچه خدا را خشنود میکند اظهار خشنودی ننموده
وَ لا وَهَنْتَ لِمَا أَصَابَکَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ.
و برای آنچه در راه خدا به تو در رسیده سست نشدی
وَ لا ضَعُفْتَ وَ لا اسْتَکَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّکَ مُرَاقِبا
و به خاطر ترس و زبونی از خواستن حقت ناتوان و درمانده نگشتی
مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ تَکُونَ کَذَلِکَ بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ
پناه به خدا از اینکه چنین باشی، بلکه زمانی که مورد ستم واقع شدی
احْتَسَبْتَ رَبَّکَ وَ فَوَّضْتَ إِلَیْهِ أَمْرَکَ
به حساب پروردگارت گذاشتی و کارت را به او واگذار کردی
وَ ذَکَّرْتَهُمْ فَمَا ادَّکَرُوا وَ وَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا
و ستمکاران را پند دادی، ولی نپذیرفتند و اندرز دادی، ولی قبول نکردند
وَ خَوَّفْتَهُمُ اللَّهَ فَمَا تَخَوَّفُوا
و آنان را از خدا ترساندی، ولی نترسیدند
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ
و شهادت میدهم که توای امیرمؤمنان در راه خدا به حق جهاد کردی
حَتَّی دَعَاکَ اللَّهُ إِلَی جِوَارِهِ
تا اینکه خدا تو را بجوارش فرا خواند
وَ قَبَضَکَ إِلَیْهِ بِاخْتِیَارِهِ
و به اختیارش تو را به جانب خود قبض روح کرد
وَ أَلْزَمَ أَعْدَاءَکَ الْحُجَّةَ بِقَتْلِهِمْ إِیَّاکَ
و حجتت را بر دشمنانت ختم کرد، با به قتل رساندن تو را
لِتَکُونَ الْحُجَّةُ لَکَ عَلَیْهِمْ مَعَ مَا لَکَ مِنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَةِ عَلَی جَمِیعِ خَلْقِهِ
تا حجت به سود تو و زیان باشد همراه با آنچه برای تو بود از حجتهای رسا بر همه خلق.
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصا
سلام بر توای امیر مؤمنان، خدا را خالصانه عبادت کردی
وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ صَابِراً وَ جُدْتَ بِنَفْسِکَ مُحْتَسِباً
و صابرانه در راه خدا جهاد نمودی و به حساب خدا جانبازی کردی
وَ عَمِلْتَ بِکِتَابِهِ وَ اتَّبَعْتَ سُنَّةَ نَبِیِّهِ
و به کتابش عمل نمودی و روش پیامبرش را پیروی کردی
وَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ
و نماز را بپا داشتی و زکات را پرداختی
وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ
و به معروف امر کردی، و تا توانستی از منکر نهی نمودی
مَا اسْتَطَعْتَ مُبْتَغِیا مَا عِنْدَ اللَّهِ رَاغِباً فِیمَا وَعَدَ اللَّهُ
طالب بودی آنچه را نزد خداست، راغب بودی در آنچه خدا وعده داد
لا تَحْفِلُ بِالنَّوَائِبِ وَ لا تَهِنُ عِنْدَ الشَّدَائِدِ
کاسه صبرت از پیشامدها لبریز نشد و هنگام سختیها سست نگشتی
وَ لا تَحْجِمُ عَنْ مُحَارِبٍ
از مقابل هیچ جنگجویی بازنگشتی
أَفِکَ مَنْ نَسَبَ غَیْرَ ذَلِکَ إِلَیْکَ وَ افْتَرَی بَاطِلاً عَلَیْکَ
آن که غیر این امور را به تو نسبت داد تهمت زد و به باطل دروغ بر تو بست
وَ أَوْلَی لِمَنْ عَنَدَ عَنْکَ
و مرگ بر کسی که با اصرار بر مخالفت با تو از تو روی گرداند
لَقَدْ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ الْجِهَادِ
به راستی در راه خدا به حق جهاد کردی
وَ صَبَرْتَ عَلَی الْأَذَی صَبْرَ احْتِسَابٍ
و بر آزار مردم به نیکی صبر کردی صبری به حساب خدا
وَ أَنْتَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ صَلَّی لَهُ
تویی اول کسی که به خدا ایمان آوردی و برای او نماز خواندی
وَ جَاهَدَ وَ أَبْدَی صَفْحَتَهُ فِی دَارِ الشِّرْکِ
و جهاد کردی و خود را در خانه شرک برای حق آشکار نمودی
وَ الْأَرْضُ مَشْحُونَةٌ ضَلالَةً
در حالی که زمین انباشته به گمراهی بود
وَ الشَّیْطَانُ یُعْبَدُ جَهْرَةً
و شیطان آشکارا عبادت میشد
وَ أَنْتَ الْقَائِلُ
و تویی گوینده این سخن:
لا تَزِیدُنِی کَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِی عِزَّةً وَ لا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّی وَحْشَةً
کثرت مردم در پیرامونم عزتی به من نیفزاید و پراکنده شدن شان ترسی به من اضافه نکند
وَ لَوْ أَسْلَمَنِی النَّاسُ جَمِیعاً لَمْ أَکُنْ مُتَضَرِّعاً
و اگر همه مردم از من دست بردارند، نالان نشوم
اعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ فَعَزَزْتَ
پناهنده به خدا شدی و عزت یافتی
وَ آثَرْتَ الْآخِرَةَ عَلَی الْأُولَی فَزَهِدْتَ
و آخرت را بر دنیا برگزیدی و پارسا گشتی
وَ أَیَّدَکَ اللَّهُ وَ هَدَاکَ وَ أَخْلَصَکَ وَ اجْتَبَاکَ
خدا تأییدت نمود و راهنمایی فرمود و در گردونه خلوص قرار داد و تو را برگزید
فَمَا تَنَاقَضَتْ أَفْعَالُکَ وَ لا اخْتَلَفَتْ أَقْوَالُکَ
کردارهایت ضد و نقیض نشد و گفتارهایت اختلاف نیافت
وَ لا تَقَلَّبَتْ أَحْوَالُکَ وَ لا ادَّعَیْتَ وَ لا افْتَرَیْتَ عَلَی اللَّهِ کَذِباً
و حالاتت زیر و رو نگشت و ادعای بیهوده نکردی و بر خدا دروغ نبستی
وَ لا شَرِهْتَ إِلَی الْحُطَامِ وَ لا دَنَّسَکَ الْآثَامُ
و به متاع اندک دنیا طمع نورزیدی و گناهان تو را آلوده نساخت
وَ لَمْ تَزَلْ عَلَی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکَ
همواره امورت بر پایه برهانی از سوی پروردگارت بود
وَ یَقِینٍ مِنْ أَمْرِکَ تَهْدِی إِلَی الْحَقِّ وَ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ
در کارت بر یقین بودی و به سوی حق و راه مستقیم هدایت مینمودی
أَشْهَدُ شَهَادَةَ حَقٍّ وَ أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَمَ صِدْقٍ
شهادت میدهم شهادت حق و سوگند میخورم سوگند صدق
أَنَّ مُحَمَّداً وَ آلَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ سَادَاتُ الْخَلْقِ
که محمد و خاندانش (درود خدا بر آنان باد) سروران خلقند
وَ أَنَّکَ مَوْلایَ وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنِینَ
و اینکه تو مولای من و مولای همه مؤمنانی
وَ أَنَّکَ عَبْدُ اللَّهِ وَ وَلِیُّهُ وَ أَخُو الرَّسُولِ وَ وَصِیُّهُ وَ وَارِثُهُ
و تو بنده خدا و، ولی او و برادر جانشین و وارث او هستی
وَ أَنَّهُ الْقَائِلُ لَکَ
و او گوینده این سخن به حضرت توست:
وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ
سوگند به کسی که مرا به حق برانگیخت
مَا آمَنَ بِی مَنْ کَفَرَ بِکَ
به من ایمان نیاورد آن که به تو کافر شد
وَ لا أَقَرَّ بِاللَّهِ مَنْ جَحَدَکَ
و به خدا اقرار ننمود آن که به انکار تو برخاست
وَ قَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنْکَ
گمراه شد کسی که مردم را از تو باز داشت
وَ لَمْ یَهْتَدِ إِلَی اللَّهِ وَ لا إِلَیَّ مَنْ لا یَهْتَدِی بِکَ
و به سوی خدا و به جانب من راه نیافت
وَ هُوَ قَوْلُ رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ
و این گفتار پروردگار عزوجل من است:
وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحا
و من آمرزنده ام آن کس را که توبه کرد و ایمان آورد و عمل شایسته انجام داد
ثُمَّ اهْتَدَی إِلَی وِلایَتِکَ
سپس به سوی ولایت تو راه یابد.
مَوْلایَ فَضْلُکَ لا یَخْفَی وَ نُورُکَ لا یُطْفَأُ [لا یُطْفَی]مولای من فضل تو مخفی نمیماند و نورت خاموش نگردد
وَ أَنَّ مَنْ جَحَدَکَ الظَّلُومُ الْأَشْقَی
و آن که تو را انکار کند ستمکار و بدبخت است
مَوْلایَ أَنْتَ الْحُجَّةُ عَلَی الْعِبَادِ وَ الْهَادِی إِلَی الرَّشَادِ وَ الْعُدَّةُ لِلْمَعَادِ
مولای من تو حجت بر بندگانی و راهنمای به سوی راه راستی و ذخیره روز معادی
مَوْلایَ لَقَدْ رَفَعَ اللَّهُ فِی الْأُولَی مَنْزِلَتَکَ
مولای من خدا مقامت را در دنیا بلند کرد
وَ أَعْلَی فِی الْآخِرَةِ دَرَجَتَکَ
و درجه ات را در آخرت والا گردانید
وَ بَصَّرَکَ مَا عَمِیَ عَلَی مَنْ خَالَفَکَ
و بینایت نمود به آنچه بر کسی که با تو مخالفت کرد پوشیده ماند
وَ حَالَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ مَوَاهِبِ اللَّهِ لَکَ
و بین تو و موهبتهای خدا حجاب شد
فَلَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّی الْحُرْمَةِ مِنْکَ وَ ذَائِدِی الْحَقِّ عَنْکَ
لعنت خدا بر حلال شمارندگان حرمتت و دفع کنندگان حقت
وَ أَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذِینَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ
و شهادت میدهم که آنان از زیانکارترین مردمی هستند که آتش چهره آنان را میسوزاند
وَ هُمْ فِیهَا کَالِحُونَ
و در میان دوزخ زشت و عبوس هستند
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مَا أَقْدَمْتَ وَ لا أَحْجَمْتَ
و شهادت میدهم که اقدام نکردی و قدم به عقب نگذاشتی
وَ لا نَطَقْتَ وَ لا أَمْسَکْتَ إِلا بِأَمْرٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ
و سخن نگفیتی و باز نایستادی مگر به فرمان خدا و رسولش.
قُلْتَ وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَقَدْ نَظَرَ إِلَیَّ
خود فرمودی: سوگند به آن که جانم در دست اوست به من نظر کرد
رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَضْرِبُ بِالسَّیْفِ قُدْما
رسول خدا (ص) در حالی که پیشقدمانه شمشیر میزدم
فَقَالَ یَا عَلِیُّ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی
ایشان به من فرمود:ای علی تو نسبت به من به منزله هارونی نسبت به موسی
إِلا أَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعْدِی
جز اینکه بعد از من پیغمبری نیست
وَ أُعْلِمُکَ أَنَّ مَوْتَکَ وَ حَیَاتَکَ مَعِی وَ عَلَی سُنَّتِی
و من تو را خبر میدهم که مرگ و زندگی تو با من و براساس راه و رسم من است
فَوَ اللَّهِ مَا کَذِبْتُ وَ لا کُذِبْتُ
به خدا سوگند دروغ نگفتم و به من دروغ گفته نشد
وَ لا ضَلَلْتُ وَ لا ضُلَّ بِی
و گمراه نشدم و کسی به وسیله من گمراه نشده
وَ لا نَسِیتُ مَا عَهِدَ إِلَیَّ رَبِّی
و آنچه را پروردگارم با من عهد کرده فراموش نکردم
وَ إِنِّی لَعَلَی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی بَیَّنَهَا لِنَبِیِّهِ
من بر برهانی از سوی پروردگارم هستم که برای پیامبرش بیان نموده
وَ بَیَّنَهَا النَّبِیُّ لِی
و پیامبر نیز برای من بیان داشته است
وَ إِنِّی لَعَلَی الطَّرِیقِ الْوَاضِحِ أَلْفِظُهُ لَفْظا
و من به راستی بر راه روشن هستم که آن را صریح میگویم با صراحت تمام
صَدَقْتَ وَ اللَّهِ وَ قُلْتَ الْحَقَّای امیر مؤمنان به خدا سوگند راست گفتی و حق گفتی.
فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَاوَاکَ بِمَنْ نَاوَاکَ
پس خدا لعنت کند کسی را که تو را با آن که با تو دشمنی کرد برابر قرار داد
وَ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ یَقُولُ:
در حالی که خدا میفرماید:
«هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ»
«آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند؟»
فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِکَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ وِلایَتَکَ
پس خدا لعنت کند کسی را که مساوی تو قرار داد، آن کس را که خدا ولایتت را بر او واجب کرد
وَ أَنْتَ وَلِیُّ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ وَ الذَّابُّ عَنْ دِینِهِ
و حال اینکه تو، ولی خدایی و برادر رسول خدایی و دفاع کننده از دین خدایی
وَ الَّذِی نَطَقَ الْقُرْآنُ بِتَفْضِیلِهِ
و کسی هستی که قرآن به برتری اش گویاست
قَالَ اللَّهُ تَعَالَی
خدای تعالی فرمود:
«وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَی الْقَاعِدِینَ أَجْراً عَظِیماً
«خدا جهادکنندگان را بر نشستگان برتری داد به اجری بزرگ
دَرَجَاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً»
درجات و مغفرت و رحمت از جانب او برای جهادگنندگان است و خدا همواره آمرزنده و مهربان است»
وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی:
و خدای تعالی فرمود:
«أَجَعَلْتُمْ سِقَایَةَ الْحَاجِّ وَ عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ
آیا آب دهی به حاجیان و آب دادن در مسجد الحرام را قرار داده اید
کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ
همانند آن کس که به خدا و روز جزا ایمان آورده، و در راه خدا جهاد کرده است؟
لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»
«هرگز پیش خدا برابر نیستند، خدا گروه ستمکاران را هدایت نمیکند»
الَّذِینَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ
آنان که ایمان آورده اند و هجرت کردند و در راه خدا با اموال و جان هایشان جهاد کردند
أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ
از جهت مقام به نزد خدا برترند و ایشان رستگارانند
یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوَانٍ
نویدشان میدهد پروردگارشان به رحمتی از جانب خود و خشنودی
وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِیهَا نَعِیمٌ مُقِیمٌ
و بهشتهایی که در آنها نعمت پایدار برای آنان باشد
خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدا إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ»
در آن بهشتها جاودانند، به راستی که نزد خدا پاداشی بزرگ است»
أَشْهَدُ أَنَّکَ الْمَخْصُوصُ بِمِدْحَةِ اللَّهِ
شهادت میدهم که تو به ستایش خدا مخصوص گشتهای
الْمُخْلِصُ لِطَاعَةِ اللَّهِ لَمْ تَبْغِ بِالْهُدَی بَدَلا
و مخلص در طاعت خدایی، برای هدایت جایگزینی نجستی
وَ لَمْ تُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّکَ أَحَدا
و در بندگی پروردگارت احدی را شریک نساختی
وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی اسْتَجَابَ لِنَبِیِّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِیکَ دَعْوَتَهُ
و خدای تعالی دعای پیامبرش (ص) را در حق تو اجابت کرد
ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِظْهَارِ مَا أَوْلاکَ لِأُمَّتِهِ إِعْلاءً لِشَأْنِکَ
سپس اظهار آنچه تو را سزاوار حکومت بر ملتش کرده بود به او فرمان داد، برای بالا بردن شأنت
وَ إِعْلانا لِبُرْهَانِکَ وَ دَحْضاً لِلْأَبَاطِیلِ وَ قَطْعاً لِلْمَعَاذِیرِ
و علنی ساختن برهانت و دفع باطلها و بریدن بهانهها
فَلَمَّا أَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفَاسِقِینَ وَ اتَّقَی فِیکَ الْمُنَافِقِینَ
پس زمانی که از آشوب اهل فسق بیمناک شد و درباره تو در برابر منافقان محافظه کاری کرد
أَوْحَی إِلَیْهِ رَبُّ الْعَالَمِینَ:
پروردگار جهانیان به او وحی کرد:
«یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَای رسول! آنچه از پروردگارت به تو نازل شده به مردم برسان
وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ»
اگر انجام ندهی پیام خدا را نرسانده ای، خدا تو را از مردم حفظ میکند»
فَوَضَعَ عَلَی نَفْسِهِ أَوْزَارَ الْمَسِیرِ
پس او بارهای سنگین سفر را بر دوش جان نهاد
وَ نَهَضَ فِی رَمْضَاءِ الْهَجِیرِ
و در حرارت شدید نیمه روز برخاست
فَخَطَبَ وَ أَسْمَعَ وَ نَادَی فَأَبْلَغَ
سخنرانی کرد و شنواند، و فریاد زد
ثُمَّ سَأَلَهُمْ أَجْمَعَ فَقَالَ هَلْ بَلَّغْتُ
پس پیام حق را رساند، سپس از همه آنها پرسید: آیا رساندم؟
فَقَالُوا اللَّهُمَّ بَلَی فَقَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ
گفتند: به خدا قسم آری. فرمود: خدایا شاهد باش.
ثُمَّ قَالَ أَ لَسْتُ أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ
سپس به مردم خطاب کرد: آیا من آن نیستم که به مؤمنان از خود آنان سزاوارترم؟
فَقَالُوا بَلَی فَأَخَذَ بِیَدِکَ وَ قَالَ:
گفتند: آری، پس دست تو را گرفت و فرمود:
«مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلاهُ
«هر که را که من مولای اویم، پس این علی مولای اوست
اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ
خدایا دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن دارد
وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»
و یاری کن کسی را که یاری اش کند، و خوار کن هرکه خوارش سازد»
فَمَا آمَنَ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِیکَ عَلَی نَبِیِّهِ إِلّا قَلِیلٌ
پس به آنچه خدا درباره تو بر پیامبرش نازل کرد، ایمان نیاورد جز عدهای اندک
وَ لا زَادَ أَکْثَرَهُمْ غَیْرَ تَخْسِیرٍ
و اکثرشان را نیفزود جز زیانکاری
وَ لَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی فِیکَ مِنْ قَبْلُ وَ هُمْ کَارِهُونَ:
پیش از آن نیز خدا در حق تو این آیه را ناز کرد درحالی که آنان دوست نداشتند:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِای کسانی که ایمان آورده اید، هرکه از شما از دینش برگردد
فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ
خدا به زودی قومی را بیاورد که آنها را دوست دارد و آنها هم خدا را دوست دارند
أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرِینَ
بر مؤمنان نرمند، و بر کافران سخت
یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ
در راه خدا جهاد کنند، از سرزنش سرزنش کنندگان نمیترسند
ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ.
این است فضل خدا، به هر که بخواهد عنایت میکند، خدا گسترنده و دانا است.
إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا
جز این نیست که شما، ولی خدا و رسول او و همه آنانی هستند که ایمان آورند
الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَ هُمْ رَاکِعُونَ
و آنانی که نماز را بر پا میدارند و زکات میدهند، در حالی که رکوع کننده اند
وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ
و هرکه با خدا و رسولش و کسانی که ایمان آوردند دوستی کند، پس حزب خدا حزب پیروز است
رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ
پروردگارا به آنچه نازل کردی ایمان آوردیم و از پیامبر پیروی نمودیم، پس ما را با گواهان بنویس.
رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا
پروردگارا دلهای ما را پس از آنکه هدایت مان کردی منحرف مساز
وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»
و به ما از نزد خود رحمتی ببخش، که تو بسیار بخشندهای
اللَّهُمَّ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَّ هَذَا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِکَ
خدایا ما میدانیم که این گفتار از نزد تو حق است
فَالْعَنْ مَنْ عَارَضَهُ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کَذَّبَ بِهِ
پس لعنت کن کسی را که با آن معارضه کرد و به آن کبر ورزید و آن را تکذیب کرد
وَ کَفَرَ وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ؛ و کافر شد و زود است بدانند کسانی که ستم کردند به چه بازگشتگاهی برگردند.
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ سَیِّدَ الْوَصِیِّینَ
سلام بر توای امیر مؤمنان و سرور جانشینان
وَ أَوَّلَ الْعَابِدِینَ وَ أَزْهَدَ الزَّاهِدِینَ
و رأس عبادت کنندگان و پارساترین پارسایان
وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ
و رحمت خدا و برکات و درودها و تحیاتش بر تو باد
أَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعَامِ عَلَی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً لِوَجْهِ اللَّهِ
تویی خوراننده طعام در حال دوست داشتن آن، به درمانده و یتیم و اسیر تنها به خاطر خشنودی خدا
لا تُرِیدُ مِنْهُمْ جَزَاءً وَ لا شُکُورا وَ فِیکَ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی:
که از آنها پاداش و سپاسی نمیخواستی و خدای تعالی در حق تو چنین گفت:
«وَ یُؤْثِرُونَ عَلَی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ
دیگران را بر خود ترجیح میدهند، گرچه خود تهیدست باشند
وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
هر که از بخل وجودش محفوظ ماند پس آنانند از رستگاران»
وَ أَنْتَ الْکَاظِمُ لِلْغَیْظِ وَ الْعَافِی عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ
تویی فروبرنده خشم و گذشت کننده از مردم و خدا نیکوکاران را دوست دارد
وَ أَنْتَ الصَّابِرُ فِی الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ
و تویی صبرکننده در تنگدستی و پریشان حالی و به هنگام جنگ
وَ أَنْتَ الْقَاسِمُ بِالسَّوِیَّةِ وَ الْعَادِلُ فِی الرَّعِیَّةِ وَ الْعَالِمُ بِحُدُودِ اللَّهِ
تویی بخش کننده به برابری و دادگر در میان ملت و آگاه به مقررات خدا
مِنْ جَمِیعِ الْبَرِیَّةِ وَ اللَّهُ تَعَالَی أَخْبَرَ عَمَّا أَوْلاکَ مِنْ فَضْلِهِ بِقَوْلِهِ:
از میان همه انسانها، خدای تعالی خبر داد از آنچه سزاوار کرده تو را از فضلش به گفته اش:
«أَ فَمَنْ کَانَ مُؤْمِنا کَمَنْ کَانَ فَاسِقا لا یَسْتَوُونَ
آیا کسی که مؤمن است همانند کسی است که فاسق است؟ هرگز برابر نیستند.
أَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ.
اما کسانی که ایمان آورده اند و کار شایسته کردند
فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَی نُزُلا بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»
برای آنها بهشتهای خویش جایگاه جهت پذیرایی به پاداش آنچه انجام دادند
وَ أَنْتَ الْمَخْصُوصُ بِعِلْمِ التَّنْزِیلِ وَ حُکْمِ التَّأْوِیلِ
و تویی اختصاص یافته به علم قرآن و حکم تأویل
وَ نَصِّ الرَّسُولِ وَ لَکَ الْمَوَاقِفُ الْمَشْهُودَةُ
و صریح گفتار پیامبر و تو راست موقعیتهای گواهی شده
وَ الْمَقَامَاتُ الْمَشْهُورَةُ وَ الْأَیَّامُ الْمَذْکُورَةُ یَوْمَ بَدْرٍ وَ یَوْمَ الْأَحْزَابِ
و مقامات مشهور و روزهای یاد شده، روز بدر و روز احزاب
إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ
آن زمان که چشمها منحرف و جانها به گلوها رسید
وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ
و به خدا گمان میبردید، گمانهای گوناگون، در آنجا اهل ایمان آزمایش شدند
وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِیدا
و دچار تزلزل روحی گشتند تزلزل سخت.
وَ إِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ
آن هنگام اهل نفاق و آنان که در دل هایشان بیماری بود گفتند:
مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلا غُرُورا.
خدا و رسولش جز فریب به ما وعده ندادند.
وَ إِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ یَا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقَامَ لَکُمْ
و در آن زمان گروهی از آنان گفتند:ای اهل مدینه جایی برای شما نیست
فَارْجِعُوا وَ یَسْتَأْذِنُ فَرِیقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ
بازگردید و جمعی از آنان از پیامبر اجازه میخواستند میگفتند:
إِنَّ بُیُوتَنَا عَوْرَةٌ وَ مَا هِیَ بِعَوْرَةٍ
خانههای ما باز و بی حفاظ است و حال آن که بی حفاظ نبود
إِنْ یُرِیدُونَ إِلا فِرَارا
آنان جز فرار از جنگ قصدی نداشتند
وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی وَ لَمَّا رَأَی الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا
و خدای تعالی فرمود: همین که اهل ایمان دستههای کفر و شرک را دیدند گفتند:
هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ
این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داد، خدا و رسولش راست گفتند
وَ مَا زَادَهُمْ إِلا إِیمَانا وَ تَسْلِیما
و آنان را نیفزود مگر ایمان و تسلیم
فَقَتَلْتَ عَمْرَهُمْ وَ هَزَمْتَ جَمْعَهُمْ
پس عمرو قهرمان آنها را کشتی و جمع آنان را فراری دادی
وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ
و خدا آنان را که کافر بودند با خشمشان بازگرداند
لَمْ یَنَالُوا خَیْرا وَ کَفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ
در حالی که به غنیمتی دست نیافتند و خدا جنگ را از اهل ایمان کفایت کرد
وَ کَانَ اللَّهُ قَوِیّا عَزِیزا
و خدا نیرومند و عزیز است
وَ یَوْمَ أُحُدٍ إِذْ یُصْعِدُونَ وَ لا یَلْوُونَ عَلَی أَحَدٍ
و روز احد هنگامی که از اطراف پیامبر فرار میکردند و به احدی اعتنا نمینمودند
وَ الرَّسُولُ یَدْعُوهُمْ فِی أُخْرَاهُمْ
و پیامبر آنان را از پشت سرشان به کارزار دعوت میکرد
وَ أَنْتَ تَذُودُ بُهَمَ الْمُشْرِکِینَ عَنِ النَّبِیِّ ذَاتَ الْیَمِینِ وَ ذَاتَ الشِّمَالِ
و تو بودی که مشرکان را برای حفظ پیامبر به راست و چپ دفع میکردی
حَتَّی رَدَّهُمُ اللَّهُ تَعَالَی عَنْکُمَا خَائِفِینَ
تا خدا گزند آنان را در حالی که ترسان بودند از شما دو بزرگوار برگرداند
وَ نَصَرَ بِکَ الْخَاذِلِینَ
و شکست خوردگان را به وسیله تو یاری کرد
وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ عَلَی مَا نَطَقَ بِهِ التَّنْزِیلُ:
و روز حنین، بنابر آنچه قرآن در این آیه به آن گویا شد:
«إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئا
«زمانی که نفرات زیاد شما باعث شگفتی شما شد، ولی شما را به هیچ وجه بی نیاز نکرد
وَ ضَاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرِینَ
و زمین با آن فراخی اش بر شما تنگ شد، سپس روی گردانده فرار کردید.
ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ»
آن گاه خدا آرامش خود را بر رسولش و بر مؤمنان نازل فرمود»
وَ الْمُؤْمِنُونَ أَنْتَ وَ مَنْ یَلِیکَ وَ عَمُّکَ الْعَبَّاسُ یُنَادِی الْمُنْهَزِمِینَ:
«مؤمنان» تو بودی و همراهانت، و عمویت عباس شکست خوردگان را صدا میزد:
یَا أَصْحَابَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ یَا أَهْلَ بَیْعَةِ الشَّجَرَةِ حَتَّی اسْتَجَابَ لَهُ قَوْمٌای اصحاب سوره بقره،ای اهل بیت شجره، تا جماعتی به او پاسخ دادند
قَدْ کَفَیْتَهُمُ الْمَئُونَةَ وَ تَکَفَّلْتَ دُونَهُمُ الْمَعُونَةَ
که تو رنج آنها را کفایت کردی و به جای آنها کمک را عهده دار شدی
فَعَادُوا آیِسِینَ مِنَ الْمَثُوبَةِ رَاجِینَ وَعْدَ اللَّهِ تَعَالَی بِالتَّوْبَةِ
پس نومید از پاداش برگشتند و امیدوار به وعده خدای تعالی به توبه
وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ جَلَّ ذِکْرُهُ:
و این است سخن خدا که عظیم باد یادش:
«ثُمَّ یَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ عَلَی مَنْ یَشَاءُ»
«آن گاه خدا توبه میپذیرد پس از آن، توبه کسی را که بخواهد»
وَ أَنْتَ حَائِزٌ دَرَجَةَ الصَّبْرِ فَائِزٌ بِعَظِیمِ الْأَجْرِ
در حالی که تو درجه صبر را به دست آوردی و به مزد بزرگ پیروز شدی
وَ یَوْمَ خَیْبَرَ إِذْ أَظْهَرَ اللَّهُ خَوَرَ الْمُنَافِقِینَ
و روز خیبر که خدا شکست منافقان را آشکار کرد
وَ قَطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
و دنباله کافران را برید و سپاس خدای را پروردگار جهانیان
«وَ لَقَدْ کَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا یُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ
در حالی که آنها از پیش با خدا پیمان بسته بودند که فرار نکنند
وَ کَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولا»
و به یقین پیمان خدا مورد بازخواست است»
مَوْلایَ أَنْتَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ وَ الْمَحَجَّةُ الْوَاضِحَةُ
مولای من تویی حجت رسا و راه روشن
وَ النِّعْمَةُ السَّابِغَةُ وَ الْبُرْهَانُ الْمُنِیرُ
و نعمت کامل و برهان تابناک
فَهَنِیئاً لَکَ بِمَا آتَاکَ اللَّهُ مِنْ فَضْلٍ
پس گوارا باد تو را، آنچه خدا از برتری به تو داد
وَ تَبّا لِشَانِئِکَ ذِی الْجَهْلِ شَهِدْتَ مَعَ النَّبِیِّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
و نابود باد دشمن نادانت، با پیامبر (ص)
جَمِیعَ حُرُوبِهِ وَ مَغَازِیهِ
در تمام جنگها و لشگرکشی هایش حاضر بودی
تَحْمِلُ الرَّایَةَ أَمَامَهُ وَ تَضْرِبُ بِالسَّیْفِ قُدَّامَهُ
پیشاپیش پرچم اسلام را به دوش میکشیدی و در برابرش شمشیر میزدی
ثُمَّ لِحَزْمِکَ الْمَشْهُورِ وَ بَصِیرَتِکَ فِی الْأُمُورِ
سپس تنها برای تدبیر و کاردانی مشهودت و بینایی ات در امور
أَمَّرَکَ فِی الْمَوَاطِنِ وَ لَمْ یَکُنْ عَلَیْکَ أَمِیرٌ
در تمام میدانها تو را به فرماندهی میگماشت، و امیری بر تو نبود
وَ کَمْ مِنْ أَمْرٍ صَدَّکَ عَنْ إِمْضَاءِ عَزْمِکَ فِیهِ التُّقَی
چه بسیار کارهایی که تقوا مانع اجرای تصمیت در آنها شد
وَ اتَّبَعَ غَیْرُکَ فِی مِثْلِهِ الْهَوَی.
اما جز تو در مثل آن از هوای نفس پیروی کرد
فَظَنَّ الْجَاهِلُونَ أَنَّکَ عَجَزْتَ عَمَّا إِلَیْهِ انْتَهَی ضَلَّ
پس نادانان گمان کردند که تو از آنچه او به آن رسید عاجز شدی
وَ اللَّهِ الظَّانُّ لِذَلِکَ وَ مَا اهْتَدَی
به خدا قسم گمان کننده این چنین گمراه شد و را نیافت
وَ لَقَدْ أَوْضَحْتَ مَا أَشْکَلَ مِنْ ذَلِکَ
و تو واضح ساختی آنچه مشکل شده بود از این امور
لِمَنْ تَوَهَّمَ وَ امْتَرَی بِقَوْلِکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ:
برای آن که توهم و تردید کرد به گفتارت، درود خدا بر تو که فرمودی:
«قَدْ یَرَی الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحِیلَةِ
گاهی انسان زبردست و چیره روی چاره را میبیند
وَ دُونَهَا حَاجِزٌ مِنْ تَقْوَی اللَّهِ.
ولی در برابرش پردهای از تقوای خداست
فَیَدَعُهَا رَأْیَ الْعَیْنِ وَ یَنْتَهِزُ فُرْصَتَهَا مَنْ لا حَرِیجَةَ [جَرِیحَةَ]لَهُ فِی الدِّینِ»
در نتیجه روی چاره را آشکار رها میکند، ولی فرصت آن را غنیمت میداند کسی در امر باکی ندارد
صَدَقْتَ وَ اللَّهِ وَ خَسِرَ الْمُبْطِلُونَ
به خدا سوگند راست گفتی و یاوه سرایان دچار زیان شدند
وَ إِذْ مَاکَرَکَ النَّاکِثَانِ فَقَالا نُرِیدُ الْعُمْرَةَ
هنگامی که آن دو عهدشکن [طلحه و زبیر]با تو به فریبکاری برخاستند و گفتند قصد عمره داریم
فَقُلْتَ لَهُمَا: «لَعَمْرُکُمَا مَا تُرِیدَانِ الْعُمْرَةَ لَکِنْ تُرِیدَانِ الْغَدْرَةَ»
به آنان گفتی: به جان خودتان قسم: قصد عمره ندارید بلکه قصد خیانت دارید
فَأَخَذْتَ الْبَیْعَةَ عَلَیْهِمَا وَ جَدَّدْتَ الْمِیثَاقَ
در نتیجه از آن دو نفر بیعت گرفتی و پیمان را محکم کردی
فَجَدَّا فِی النِّفَاقِ فَلَمَّا نَبَّهْتَهُمَا عَلَی فِعْلِهِمَا أَغْفَلا
پس در نفاق کوشیدند، زمانی که بر کار نادرستشان آگاهشان کردی بی توجهی کردند
وَ عَادَا وَ مَا انْتَفَعَا وَ کَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهِمَا خُسْرا
و به کار خویش بازگشتند، ولی بهرهمند نشدند و سرانجام کار هر دو خسران شد
ثُمَّ تَلاهُمَا أَهْلُ الشَّامِ
سپس اهل شام خیانت آن دو را دنبال کردند
فَسِرْتَ إِلَیْهِمْ بَعْدَ الْإِعْذَارِ وَ هُمْ لا یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ
و تو پس از بستن راه غدر بر آنان به سویشان حرکت کردی، ولی آنها به دین حق گردن ننهادند.
وَ لا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ هَمَجٌ رَعَاعٌ ضَالُّونَ
و در قرآن تدبر ننمودند، بی خردان پست و گمراهان ناجوانمرد
وَ بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَی مُحَمَّدٍ فِیکَ کَافِرُونَ وَ لِأَهْلِ الْخِلافِ عَلَیْکَ نَاصِرُونَ
و به آنچه در حق تو بر محمد نازل شده بود کافرند و یاوران مخالف تو
وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَی بِاتِّبَاعِکَ
در حالی که خدا به پیروی از تو امر کرد
وَ نَدَبَ الْمُؤْمِنِینَ إِلَی نَصْرِکَ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ:
و مؤمنان را به یاری تو فرا خواند و فرمود خدای عزوجل:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ»
«ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را پروا کنید، و با راستگویان باشید»
مَوْلایَ بِکَ ظَهَرَ الْحَقُّ وَ قَدْ نَبَذَهُ الْخَلْقُ
مولای من حق بر تو نمایان شد، درحالی که مردم آن را به یک سو انداختند
وَ أَوْضَحْتَ السُّنَنَ بَعْدَ الدُّرُوسِ
و تو روشهای دینی را پس از کهنگی و نابودی آشکار ساختی
وَ الطَّمْسِ فَلَکَ سَابِقَةُ الْجِهَادِ عَلَی تَصْدِیقِ التَّنْزِیلِ
تو راست پیشینه جهاد بر پایه تصدیق به قرآن
وَ لَکَ فَضِیلَةُ الْجِهَادِ عَلَی تَحْقِیقِ التَّأْوِیلِ
و تو راست فضیلت جهاد بر پایه تحقق تأویل
وَ عَدُوُّکَ عَدُوُّ اللَّهِ جَاحِدٌ لِرَسُولِ اللَّهِ
و دشمن تو دشمن خدا و انکارکننده رسول خدا است
یَدْعُو بَاطِلاً وَ یَحْکُمُ جَائِرا
دعوت میکند دعوت باطل، حکومت میکند به ستم
وَ یَتَأَمَّرُ غَاصِباً وَ یَدْعُو حِزْبَهُ إِلَی النَّارِ
فرمان میدهد غاصبانه، دار و دسته اش را به دوزخ میخواند
وَ عَمَّارٌ یُجَاهِدُ وَ یُنَادِی بَیْنَ الصَّفَّیْنِ
در حالی که عمار جهاد میکرد و میان دو لشگر فریاد میزد:
الرَّوَاحَ الرَّوَاحَ إِلَی الْجَنَّةِ
کوچ کنید، کوچ کنید به سوی بهشت
وَ لَمَّا اسْتَسْقَی فَسُقِیَ اللَّبَنَ کَبَّرَ وَ قَالَ
و زمانی که آب خواست، با شیر سیراب شد و تکبیر زد و گفت:
قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ آخِرُ شَرَابِکَ مِنَ الدُّنْیَا ضَیَاحٌ مِنْ لَبَنٍ
رسول خدا (ص) به من فرمود: آخرین نوشیدنی ات از دنیا مخلوطی است از شیر
وَ تَقْتُلُکَ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ
و تو را گروه متجاوز به قتل میرساند
فَاعْتَرَضَهُ أَبُو الْعَادِیَةِ الْفَزَارِیُّ فَقَتَلَهُ
پس ابو العادیه فزاری راه را بر عمار گرفت و او را کشت
فَعَلَی أَبِی الْعَادِیَةِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ أَجْمَعِینَ
بر ابو العادیه لعنت خدا و لعنت فرشتگان خدا و همه پیامبران
وَ عَلَی مَنْ سَلَّ سَیْفَهُ عَلَیْکَ وَ سَلَلْتَ سَیْفَکَ عَلَیْهِ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ
و لعنت بر کسی که شمشیر به روی تو کشید و تو به روی او شمشیر کشیدیای امیرمؤمنان
مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ الْمُنَافِقِینَ إِلَی یَوْمِ الدِّینِ
از مشرکان و منافقان تا روز قیامت
وَ عَلَی مَنْ رَضِیَ بِمَا سَاءَکَ
و بر آن که خشنود شد به آنچه تو را غمگین ساخت
وَ لَمْ یَکْرَهْهُ وَ أَغْمَضَ عَیْنَهُ
و غم تو را ناخوش نداشت و دیده بر هم نهاد و بی تفاوت گذشت
وَ لَمْ یُنْکِرْ أَوْ أَعَانَ عَلَیْکَ بِیَدٍ أَوْ لِسَانٍ
و علت و عاملش را انکار نکرد یا علیه تو به دست و زبان کمک کرد
أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِکَ أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهَادِ مَعَکَ
یا از یاری اش دست کشید یا از جهاد نمودن به همراه تو کناره گیری کرد
أَوْ غَمَطَ فَضْلَکَ وَ جَحَدَ حَقَّکَ
یا فضل تو را کوچک شمرد و حقت را انکار کرد
أَوْ عَدَلَ بِکَ مَنْ جَعَلَکَ اللَّهُ أَوْلَی بِهِ مِنْ نَفْسِهِ
یا با تو برابر نمود کسی را که خدا قرار داد تو را سزاوارتر به او از خود او
وَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ وَ سَلامُهُ وَ تَحِیَّاتُهُ وَ عَلَی الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِکَ الطَّاهِرِینَ
و درودهای خدا و رحمت و برکات و سلام و تحیاتش بر تو و بر امامان از خاندان پاک تو
إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ
که خدا پسندیده صفات و با مجد و بزرگواری است
وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَ الْخَطْبُ الْأَفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِکَ حَقَّکَ
و امر عجیبتر و حادثه ناگوارتر بعد از غصب امامت تو
غَصْبُ الصِّدِّیقَةِ الطَّاهِرَةِ الزَّهْرَاءِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ فَدَکاً
غصب فدک حضرت صدیقه طاهره سیده زنان عالم بود
وَ رَدُّ شَهَادَتِکَ وَ شَهَادَةِ السَّیِّدَیْنِ سُلالَتِکَ
و رد کردن شهادت تو و دو سید اهل بهشت حضرت امام حسن و حضرت امام حسین
وَ عِتْرَةِ الْمُصْطَفَی صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکُمْ
فرزندانت که عترت پیغمبر خدا بودند درود و رحمت خدا بر شما اهل بیت پیغمبر (ص) باد
وَ قَدْ أَعْلَی اللَّهُ تَعَالَی عَلَی الْأُمَّةِ دَرَجَتَکُمْ وَ رَفَعَ مَنْزِلَتَکُمْ
و حال آن که خدا درجه شما را بر امت برتر گرداند و منزلت شما را رفیع قرار داد
وَ أَبَانَ فَضْلَکُمْ وَ شَرَّفَکُمْ عَلَی الْعَالَمِینَ
و فضل و شرافت شما را بر اهل عالم آشکار کرد
فَأَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَکُمْ تَطْهِیراً
و شما را از هر رجس و ناپاکی پاک و منزه ساخت
قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً
خدای عز و جل فرمود انسان طبعا و خلقتا حریص و ناشکیباست
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً
هرگاه شری به او برسد به جزع و ناله در آید
وَ إِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً إِلاَّ الْمُصَلِّینَ
و، چون به خیری نایل گردد از حرص منع احسان میکند مگر اهل نماز
فَاسْتَثْنَی اللَّهُ تَعَالَی نَبِیَّهُ الْمُصْطَفَی وَ أَنْتَ یَا سَیِّدَ الْأَوْصِیَاءِ مِنْ جَمِیعِ الْخَلْقِ
که مراد پیغمبر برگزیدهاش و شخص توای امیرمؤمنان است که از تمام خلق تو سید اوصیاء رسولی
فَمَا أَعْمَهَ مَنْ ظَلَمَکَ عَنِ الْحَقِّ
پس چه اندازه در گمراهی سرگشته و حیران ماندند آنان که در امر امامت و سلطنت الهیه درباره تو ستم کردند
ثُمَّ أَفْرَضُوکَ سَهْمَ ذَوِی الْقُرْبَی مَکْراً
آن گاه از راه مکر و خدعه سهم ذوی القربی را بر تو فرض و لازم گردانیدند
وَ أَحَادُوهُ عَنْ أَهْلِهِ جَوْراً
و به ظلم و جور از اهل آن فدک و حقوق ذوی القربی را منع کردند
فَلَمَّا آلَ الْأَمْرُ إِلَیْکَ أَجْرَیْتَهُمْ عَلَی مَا أَجْرَیَا رَغْبَةً عَنْهُمَا بِمَا عِنْدَ اللَّهِ لَکَ
و سپس که امر خلافت به تو بازگشت باز از آن برای رضای حق درگذشتی
فَأَشْبَهَتْ مِحْنَتُکَ بِهِمَا مِحَنَ الْأَنْبِیَاءِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
پس حال مظلومی و محنت و آلام تو به محن و آلام پیغمبران (ع) شبیه بود
عِنْدَ الْوَحْدَةِ وَ عَدَمِ الْأَنْصَارِ
در هنگامی که آنها تنها و بییار و یاور بودند
وَ أَشْبَهْتَ فِی الْبَیَاتِ عَلَی الْفِرَاشِ الذَّبِیحَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ
و باز حال تو در شبی که به جای پیغمبر (ص) به بستر او خفتی شبیه به حال اسماعیل ذبیح الله است
إِذْ أَجَبْتَ کَمَا أَجَابَ وَ أَطَعْتَ
چه آن که تو نیز مانند او قبول کردی و اطاعت نمودی
کَمَا أَطَاعَ إِسْمَاعِیلُ صَابِراً مُحْتَسِباً
به همان صورت که اسماعیل صابرانه و پاداش خواهانه اطاعت کرد
إِذْ قَالَ لَهُ «یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَی فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَا ذَا تَرَی
که، چون پدرش به او گفت «ای پسر عزیز! من در خواب مأمور به ذبح تو گردیدهام رأی تو در این کار چیست
قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ»
در پاسخ گفتای پدر هر چه مأموری از جانب خدا انجام ده که مرا انشاء الله از صابران خواهی یافت»
وَ کَذَلِکَ أَنْتَ لَمَّا أَبَاتَکَ النَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
همچنین تو را نیز، چون رسول خدا (ص) مأمور کرد که در بستر او بخوابی
وَ أَمَرَکَ أَنْ تَضْجَعَ فِی مَرْقَدِهِ وَاقِیاً لَهُ بِنَفْسِکَ
و او را با جانت از شر دشمنانش حفظ کنی
أَسْرَعْتَ إِلَی إِجَابَتِهِ مُطِیعاً وَ لِنَفْسِکَ عَلَی الْقَتْلِ مُوَطِّناً
فرمان بردارانه به پذیرش دعوتش شتافتی و خود را برای کشته شدن آماده کردی
فَشَکَرَ اللَّهُ تَعَالَی طَاعَتَکَ وَ أَبَانَ عَنْ جَمِیلِ فِعْلِکَ بِقَوْلِهِ جَلَّ ذِکْرُهُ
خدا هم طاعتت را پاداش داد و کار نیکوی تو را بر امت آشکار کرد به قولش جل ذکره تعالی در آیه
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ»
«و از مردم کسی است که جانش را برای بدست آوردن خوشنودی خدا میفروشد»
ثُمَّ مِحْنَتُکَ یَوْمَ صِفِّینَ
باز رنج و محنتت در جنگ صفین بسیار بود
وَ قَدْ رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ حِیلَةً وَ مَکْراً
در حالی که به مکر و حیله معاویه قرآنها را بر سر نیزه بلند کردند
فَأَعْرَضَ الشَّکُّ وَ عُزِفَ الْحَقُّ وَ اتُّبِعَ الظَّنُ
و مردم را به شک و شبهه انداختند و آیین حق را به بازی گرفتند و گمان خود را پیروی کردند
أَشْبَهَتْ مِحْنَةَ هَارُونَ إِذْ أَمَّرَهُ مُوسَی عَلَی قَوْمِهِ فَتَفَرَّقُوا عَنْهُ
آن هنگام غصه تو شبیه به هارون برادر موسی بود که او را بر امت امیر گردانید و مردم از گردش متفرق شدند
وَ هَارُونُ یُنَادِی بِهِمْ وَ یَقُولُ
و هر چه هارون آنان را ندا کرد و گفت
«یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ وَ إِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمَنُ
شما به این گوساله سامری امتحان میشوید پروردگار شما خدای رحمان است
فَاتَّبِعُونِی وَ أَطِیعُوا أَمْرِی.
پیرو من باشید و امر مرا اطاعت کنید.
قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّی یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَی»
قوم موسی به هارون گفتند ما بر پرستش گوساله ثابت مانیم تا موسی بسوی ما بازگردد»
وَ کَذَلِکَ أَنْتَ لَمَّا رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ
همچنین بود حال تو هنگامی که قرآنها را بالای نیزه کردند
قُلْتَ یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهَا وَ خُدِعْتُمْ
و تو فرمودیای مردم این فتنه و خدعه و امتحان شماست
فَعَصَوْکَ وَ خَالَفُوا عَلَیْکَ
آنان با تو راه مخالفت پیموده و عصیان امر تو کردند
وَ اسْتَدْعَوْا نَصْبَ الْحَکَمَیْنِ فَأَبَیْتَ عَلَیْهِمْ
و از تو تقاضای نصب دو حاکم کردند پس تو از نصب حکمین ابا کردی
وَ تَبَرَّأْتَ إِلَی اللَّهِ مِنْ فِعْلِهِمْ وَ فَوَّضْتَهُ إِلَیْهِمْ
و از فعل زشت آنها به سوی خدا بیزاری جستی و کار را به ناچار به آنها واگذاردی
فَلَمَّا أَسْفَرَ الْحَقُّ وَ سَفِهَ الْمُنْکَرُ
آن گاه که حق آشکار شد و سفاهت و عمل زشتشان معلوم آمد
وَ اعْتَرَفُوا بِالزَّلَلِ وَ الْجَوْرِ عَنِ الْقَصْدِ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِهِ
و به خطای خود و جور و خلاف خود اعتراف کردند از آن بعد باز راه اختلاف کلمه و نفاق پیمودند
وَ أَلْزَمُوکَ عَلَی سَفَهٍ التَّحْکِیمَ الَّذِی أَبَیْتَهُ وَ أَحَبُّوهُ
و حکم سفیهانهای را که از آنها تقاضا کردند و تو ابا کردی و آنان دوست داشتند
وَ حَظَرْتَهُ وَ أَبَاحُوا ذَنْبَهُمُ الَّذِی اقْتَرَفُوهُ
و تو خطا و مخاطر شمردی باز آنها گناه که خود مرتکب شدند مباح و روا شمردند
وَ أَنْتَ عَلَی نَهْجِ بَصِیرَةٍ وَ هُدًی وَ هُمْ عَلَی سُنَنِ ضَلاَلَةٍ وَ عَمًی
و تو همیشه با بصیرت و طریق هدایت بودی و آنها بر طریق گمراهی و نابینایی رفتند
فَمَا زَالُوا عَلَی النِّفَاقِ مُصِرِّینَ وَ فِی الْغَیِّ مُتَرَدِّدِینَ حَتَّی أَذَاقَهُمُ اللَّهُ وَبَالَ أَمْرِهِمْ
و در راه ضلالت تردد میکردندتا آن که خدا وبال و کیفر کار زشتشان را به آنها چشانید
فَأَمَاتَ بِسَیْفِکَ مَنْ عَانَدَکَ فَشَقِیَ وَ هَوَی
تا آن که معاندان و مخالفت همه شقی و بدبخت شدند و با شمشیر تو به قعر جهنم در افتادند
وَ أَحْیَا بِحُجَّتِکَ مَنْ سَعِدَ فَهُدِیَ
و سعادتمندان اصحاب به حجت و ارشاد تو هدایت یافته و زنده جاوید گردیدند
صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکَ غَادِیَةً وَ رَائِحَةً وَ عَاکِفَةً وَ ذَاهِبَةً
پس درود خدا بر تو در تمام آغاز و انجام حرکات و سکناتتای
فَمَا یُحِیطُ الْمَادِحُ وَصْفَکَ
که هیچ مدح کنندهای به اوصاف کمالیهات احاطه نخواهد کرد
وَ لاَ یُحْبِطُ الطَّاعِنُ فَضْلَکَ
و طاعنان و دشمنانت هم باز بمقام فضل و کمال تو محیط نتوانند گشت
أَنْتَ أَحْسَنُ الْخَلْقِ عِبَادَةً وَ أَخْلَصُهُمْ زَهَادَةً
تو از حیث عبادت و بندگی خدا بهترین خلق و از جهت زهد و تقوی خالصترین بندگان
وَ أَذَبُّهُمْ عَنِ الدِّینِ
و از همه کس در دفع دشمنان دین سختتر بودی
أَقَمْتَ حُدُودَ اللَّهِ بِجُهْدِکَ (بِجَهْدِکَ)
تویی که با مجاهده بسیار حدود و ارکان دین اسلام را استوار کردی
وَ فَلَلْتَ عَسَاکِرَ الْمَارِقِینَ بِسَیْفِکَ
و عساکر گردنکشان را به شمشیرت شکست دادی و از پا در آوردی
تُخْمِدُ لَهَبَ الْحُرُوبِ بِبَنَانِکَ وَ تَهْتِکُ سُتُورَ الشُّبَهِ بِبَیَانِکَ
و به سر پنجه قدرت آتش جنگها را خاموش ساختی و پرده شبهات را با لسان معجز بیان بردریدی
وَ تَکْشِفُ لَبْسَ الْبَاطِلِ عَنْ صَرِیحِ الْحَقِّ لاَ تَأْخُذُکَ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لاَئِمٍ
و حق صرف را از باطل محض آشکارا گردانیدی هرگز در دین خدا از ملامت بدگویان باک نداشتی
وَ فِی مَدْحِ اللَّهِ تَعَالَی لَکَ غِنًی عَنْ مَدْحِ الْمَادِحِینَ وَ تَقْرِیظِ الْوَاصِفِینَ
و به مدح و عنایت خدای متعال خود را از مدح و توصیف خلق بینیاز دانستی
قَالَ اللَّهُ تَعَالَی «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ
خدای تعالی فرمود «از مؤمنان مردانی هستند که به آنچه با خدا بر آن پیمان بسته بودند صادقانه وفا کردند
فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلاً»
گروهی بر سر پیمان خود به شهادت رسیدند و جمعی از آنان انتظار میکشند و به هیچ روی تغییر نکردند»
وَ لَمَّا رَأَیْتَ أَنْ قَتَلْتَ النَّاکِثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ
و، چون که با عهدشکنان و ستمگران و مارقان به عزم جنگ و قتال برخاستی
وَ صَدَقَکَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَعْدَهُ فَأَوْفَیْتَ بِعَهْدِهِ
و صدق وعده رسول خدا (ص) را آشکارا کردی و به عهد رسول خدا وفا کردی
قُلْتَ أَ مَا آنَ أَنْ تُخْضَبَ هَذِهِ مِنْ هَذِهِ
و فرمودی آیا اینک نرسیده زمانی که محاسنم از خون سرم خضاب گردد
أَمْ مَتَی یُبْعَثُ أَشْقَاهَا
آیا کی شقیترین افراد امت بر این کار مبعوث خواهد شد
وَاثِقاً بِأَنَّکَ عَلَی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکَ
و در کمال وثوق و اطمینان بودی از حجت و بینه پروردگار خود به حقانیت
وَ بَصِیرَةٍ مِنْ أَمْرِکَ
و با بصیرت و بینایی در همه کارت اقدام فرمودی
قَادِمٌ عَلَی اللَّهِ مُسْتَبْشِرٌ بِبَیْعِکَ الَّذِی بَایَعْتَهُ بِهِ
و از سفر این جهان که بر خدا وارد شدی با مبایعه خداست بسی شاد خاطر خواهی بود
وَ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
و این است رستگاری و پیروزی بزرگ
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَنْبِیَائِکَ وَ أَوْصِیَاءِ أَنْبِیَائِکَ بِجَمِیعِ لَعَنَاتِکَ
پروردگارا لعنت فرست به جمیع انواع لعن و عذاب بر قاتلان پیغمبران و اوصیاء پیغمبران خود
وَ أَصْلِهِمْ حَرَّ نَارِکَ
و آن قاتلان را به حرارت آتش دوزخت واصل ساز
وَ الْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِیَّکَ حَقَّهُ وَ أَنْکَرَ عَهْدَهُ وَ جَحَدَهُ
و نیز لعنت کن کسی را که حق، ولی تو را غصب کرد
بَعْدَ الْیَقِینِ وَ الْإِقْرَارِ بِالْوِلاَیَةِ لَهُ یَوْمَ أَکْمَلْتَ لَهُ الدِّینَ
و پس از اقرار و بعد از یقین بولایت او در روز غدیر که روز تکمیل دین حق بود باز عهد او و بیعت با او را انکار کرد
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ
پروردگارا لعنت فرست بر قاتلان امیرالمؤمنین
وَ مَنْ ظَلَمَهُ وَ أَشْیَاعَهُمْ وَ أَنْصَارَهُمْ
و بر هر که در حق او ظلم کرد و بر پیروان و انصار قاتلانش هم لعنت فرست
اللَّهُمَّ الْعَنْ ظَالِمِی الْحُسَیْنِ وَ قَاتِلِیهِ وَ الْمُتَابِعِینَ عَدُوَّهُ وَ نَاصِرِیهِ
پروردگارا بر قاتلان و ظالمان و پیروان دشمنان حسین
وَ الرَّاضِینَ بِقَتْلِهِ وَ خَاذِلِیهِ لَعْناً وَبِیلاً
و بر آنان که به قتل آن حضرت خوشنود بودند و آنان که یاری او نکردند بر همه آنان لعنت و عذاب بسیار شدید فرست
اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ
پروردگارا لعنت فرست بر اولین ظالمی که در حق آل محمد ظلم و ستم کرد
وَ مَانِعِیهِمْ حُقُوقَهُمْ
و مانع از حق آنها گردید
اللَّهُمَّ خُصَّ أَوَّلَ ظَالِمٍ وَ غَاصِبٍ لِآلِ مُحَمَّدٍ بِاللَّعْنِ
پروردگارا اولین ظالم و غاصب حق آل محمد را
وَ کُلَّ مُسْتَنٍّ بِمَا سَنَّ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ
و هر کس تا قیامت سنت او را پیروی کرد مخصوص به لعن خود بگردان
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ (وَ آلِ مُحَمَّدٍ) خَاتَمِ النَّبِیِّینَ
پروردگارا بر محمد خاتم رسولان خود
وَ عَلَی عَلِیٍّ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ
و بر سید اوصیاء و امیرالمؤمنین علی (ع) و آل اطهار او درود و رحمت فرست
وَ اجْعَلْنَا بِهِمْ مُتَمَسِّکِینَ وَ بِوِلاَیَتِهِمْ مِنَ الْفَائِزِینَ الْآمِنِینَ
و ما را از آنان که رشته عهدشان را محکم نگهداشت و به واسطه ولایت و محبت آنها به فوز و سعادت ابد رسید و ایمن از عذاب دوزخ گردید
الَّذِینَ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ
که دیگر ابدا هیچ خوف و اندوهی در دل ندارند مقرر فرما.