ماجرای جمال خاشقجی چگونه به نفع ایران تمام شد؟/ آیا ریاض روابط با تهران را احیا خواهد کرد؟
رویداد۲۴ ولی نصر مشاور سابق اوباما در نیویورک تایمز نوشت: اگرچه دولت ترامپ هنوز آمادگی پذیرش این موضوع را ندارد، اما پس از قتل جمال خاشقجی در استانبول، سیاست خاورمیانه دولت وی دچار دردسر بزرگی شده است. فشار آوردن اخیر آمریکا بر عربستان به منظور پایان دادن به جنگ یمن، حکایت از آن دارد که تا چه اندازه اعتبار عربستان سعودی به عنوان محور سیاست خاورمیانه دولت آمریکا حتی در چشمان دونالد ترامپ خفیف شده است.
در ادامه این مطلب آمده است: هدف راهبرد آمریکا این بود که با همکاری عربستان، نفوذ ایران در منطقه تضعیف شود. اما اکنون میتوانیم ببینیم که ایرانیها در گسترش نفوذ خود در منطقه با وجود اعمال شدیدترین تحریمها از هفته پیش، دست بازتری یافتهاند. احتمالا این آزادی عمل بیشتر صرف مانور دادن و معامله کردن شود تا خصومت ورزیدن.
این گونه نیست که ایران انتظار داشته باشد پس از قضیه قتل جمال خاشقجی، سیاست آمریکا در خصوص این کشور تغییر پیدا کند. در عوض تضعیف اعتماد به عربستان در سرتاسر منطقه میتواند بیشتر از پیش موید منطق راهبرد جاری دولت ایران باشد -یعنی مدیریت فشارهای آمریکا از طریق جابجایی منابع داخلی، تکیه بر اروپا، چین و روسیه برای باز نگه داشتن کانالهای تجاری و انسجام بخشی به متحدان و حوزههای نفوذ از طرق سیاسی.
طی چند سال گذشته تا حدی به علت تعهد روسیه به باقی ماندن در سوریه، ایران قادر بود از افزایش تنش با آمریکا اجتناب کند. اما حتی پس از حملات متعدد هوایی اسراییل به مواضع ایران در سوریه، تهران نشانهای از قصد ترک سوریه بروز نمیدهد. به همین ترتیب پس از به آتش کشیدن کنسولگری ایران در بصره که انتظار میرفت تقابلهایی در عراق به وجود بیاورد، ایران واکنش شدیدی نشان نداد. در عوض ایران به آرامی به شکل گیری دولتی در عراق کمک کرد که از پشتیبانی شبه نظامیان طرفدار تهران برخوردار است. آمریکا مایل به حذف این گروههای شبه نظامی از صحنه سیاست عراق است.
تضعیف موقعیت عربستان و امیدواری ایران پایان به جنگ یمن و محاصره قطر
اکنون نیز سران ایران امید دارند تضعیف موقعیت عربستان، این کشور را به پایان دادن به جنگ یمن و محاصره قطر وادار کند. در طول این مدت نیز ایران تمایل خود را به مذاکره با عربستان نشان داده است به خصوص اکنون که آمریکا خواستار پایان دادن به جنگ یمن شده است، ممکن است سعودیها نیز مایل به مذاکره با ایران باشند. همچنین احتمال دارد ریاض به منظور تجدیدنظر در روابط با ترکیه که از قطر حمایت میکند و از قتل خاشقجی در خاکش عصبانی است، بخواهد سطحی از روابط با ایران را احیا کند.
در ازای سیاست حفظ آرامش، ممکن است ایران قدرت چانه زنی خود را افزایش دهد تا حتی بر سر توان موشکی و هستهای خود به مذاکره با آمریکا بپردازد. هم اکنون دولت در تهران اطمینان یافته که اقتصاد کشور موفق به دفع بخش بزرگی از شوک ناشی از تحریمها شده است و اینکه ایران قادر خواهد بود به اندازه کافی نفت به هند، چین، روسیه و اروپا بفروشد تا اقتصاد خود را سرپا نگه دارد. اتحاد محافظه کاران و میانه روها حول پرچم کشور موجب شده اعتراضات عمومی که آمریکا در نتیجه افزایش فشار به شکل گیری آنها دل بسته بود، خنثی شوند.
دولت ترامپ با این بهانه که توافق هستهای نتوانسته بود مانع دخالتهای منطقهای ایران شود و ادعای اینکه میتواند به توافق بهتری با ایران برسد، از توافق هستهای قبلی خارج شد. اما اکنون ترامپ متوجه شده که کشیدن ایران به پای میز مذاکره دشوارتر نیز شده است. اگر هم ایران مذاکره را بپذیرد، در موقعیت ضعف قطعی قرار نخواهد داشت. تمام کاری که باید انجام دهد، پایبند ماندن به توافقی است که با اوباما به امضا رسانده است و به ترامپ نشان دهد که راهبرد فشار حداکثری ناکارآمد شده است. آنگاه ایران آماده مذاکره واقعی خواهد بود.
عربستان سعودی هرگز قادر نبوده مانع گسترش نفوذ منطقهای ایران شود
از ابتدا دولت ترامپ اعتقاد داشت که از طریق متحد شدن با بن سلمان، ولیعهد جوان سعودی قادر خواهد شد که به نفوذ ایران در منطقه خاتمه دهد. اما دنبالهای از گامهای اشتباه سعودیها که قتل جمال خاشقجی آخرین آنها بود، نتیجه معکوس به بار آورد و فضا برای ابتکارات راهبردی ایران بازتر شد. راهبرد تکیه به عربستان سعودی برای محدود کردن ایران همواره محل تردید بوده است. عربستان سعودی هرگز قادر نبوده مانع گسترش نفوذ منطقهای ایران شود و در سالهای اخیر نفوذ ایران فقط روند صعودی داشته است. مثلا به دلایل عملی، عربستان کاملا مداخله در سوریه را ترک کرده و سرنوشت آن را به توافق آمریکا با ایران سپرده است.
گامهای اشتباه عربستان از سال ۲۰۱۵ با حمله به یمن آغاز شد و متعاقب آن محاصره قطر و بازداشت یک هفتهای نخست وزیر لبنان در ریاض برای قطع ارتباط او با حزب الله که البته به نتیجه نرسید. همه آنها اقداماتی ناشیانه بودند تا سایر کشورهای عرب را از تعامل با ایران و متحدانش بهراسانند. اما تمام این اقدامات نتیجهای معکوس داشت و بازیگران کلیدی منطقه که متحدان آمریکا نیز میان آنها هستند، عربستان را تهدید بزرگتری از ایران قلمداد کردند.
قضیه خاشقجی موجب شد هسته اصلی راهبرد ترامپ در منطقه و جایگاه ولیعهد و حمایت از شراکتش با آمریکا را به شدت تضعیف کند. اکنون توان عربستان سعودی برای کمک به اسراییل در مقابله با ایران و زمینه سازی سیاسی برای توافق نهایی میان اسراییل و فلسطین بسیار دور از دسترس است. اکنون موضع اسراییل تضعیف شده و موضع ترکیه که تمایل به گسترش نفوذ در منطقه دارد و در نگرانی از اتحاد عربستان با اسراییل با ایران اشتراک نظر دارد، تقویت شده است.
در حال حاضر، برای همه روشن شده است که عربستان قادر به تشکیل یک ائتلاف منطقهای برای بیرون راندن ایران از سوریه، لبنان، عراق و یمن نخواهد بود. ترامپ تنها زمانی میتواند امید به برقراری ثبات در منطقه داشته باشد که قبل از هر چیز بر پایان دادن به جنگهای منطقه متمرکز شود مگر آنکه بخواهد سربازان زیادی به منطقه اعزام و برای مدت زیادی همانجا مستقر کند تا اطمینان حاصل کند که نفوذ ایران باز نخواهد گشت. آنگاه جهان میتواند امیدوار باشد که «فشار حداکثری» موفق به تعامل با ایران در خصوص سایر مسائل منطقهای شود. پذیرش این حقایق به معنی پایان دادن به نفوذ ایران نخواهد بود، اما میتواند محدودیتهایی برای آن به وجود بیاورد و فرصت کافی برای بازسازی و قدرت گیری جهان عرب فراهم آورد که در نهایت بهترین راهکار برای کنترل قدرت ایران است.
اما برای ایران، نیازی نیست که دست به اقدامات خاصی بزند بلکه کافی است منتظر بماند تا دولت ترامپ کاملا متوجه نیاز به توازن قدرت در منطقه بشود. با کمرنگ شدن رویای ترامپ برای برقراری یک نظم عربی، از یک واقعیت تلخ رونمایی میشود: هیچ چالش عربی قابل اتکایی برابر نفوذ منطقهای ایران وجود ندارد و همچنین امیدی نیست که افزایش تهدیداهای و فشارهای آمریکا به کاهش آن بینجامد.
منبع: انتخاب