تصمیمات هیجانی و افت ارزش سرمایه
رویداد۲۴ تصمیمات هیجانی و پدیده صفنشینی از جمله معضلاتی هستند که این روزها بساط خود را در بین اکثریت افراد جامعه گسترانده اند.
کدام بازار یا کدام محصول نیز تفاوت چندانی ندارد؛ از تاثیرپذیری از شرایط و جو حاکم در بازار آغاز شده، با اتخاذ تصمیمات هیجانی و افزایش تقاضا ادامه پیدا کرده و در نهایت با ورود به صف های کاذب و در نتیجه آن، با افزایش بی رویه و افسارگسیخته قیمت ها خاتمه می یابد.
پدیدهای که گاه در بازار مسکن و خودرو، گاه در بازار سکه و ارز و گاهی نیز در بازار سرمایه قابل مشاهده است. در این شرایط اکثر تصمیمات اتخاذ شده مبنای منطقی و عقلایی نداشته و افراد تحت تاثیر عوامل منفی روانی اقدام به تصمیم گیری و خروج از یک بازار و ورود به بازار دیگر میکنند و این تصمیمات در بیشتر مواقع چیزی جز زیان بیشتر برای آنان در بر نخواهد داشت.
حرکت بازارها معمولا در سه مرحله صورت می گیرد؛ در مرحله اول که مرحله آغاز رشد بازار است، عموما افراد حرفه ای و با تحلیل های دقیق و یا افراد دارای اطلاعات خصوصی وارد بازار می شوند.
در مرحله دوم بازار به اوج خود رسیده و قیمت ها بیشترین رشد را کرده اند. در این مرحله زمان فروش فرا می رسد. حرفه ای ها در این مرحله متوجه رسیدن بازار به سقف قیمتی شده و از بازار خارج می شوند و افراد غیرحرفه ای در این مرحله تازه قدم به میدان گذاشته و به امید کسب سود و جبران عقب افتادن از سایر بازارها اقدام به خرید میکنند و در مرحله سوم که زمان آغاز حرکت نزولی بازار است، شاهد کاهش ثروت خود خواهند بود.
در بازار سرمایه، این هیجانات در قالب تشکیل صف های خرید و فروش متبلور می شود. وجود کارایی در این بازار باعث می شود تا این بازار در مقابل اخبار مثبت و منفی به سرعت واکنش نشان داده و در صورت افزایش هیجانات، به شکل گیری صف های خرید یا فروش در نمادهای مختلف بیانجامد.
در این شرایط این افراد غیرحرفه ای هستند که با قرار گرفتن در مسیر غلط، به منظور کسب سود و یا حداقل ساختن ضرر خود اقدام به معاملات احساسی کرده و سنگین تر شدن صف ها را رقم می زنند و نتیجه نیز چیزی جز بیشتر شدن زیان آنها نخواهد بود.
در بازار سرمایه معامله گران به دو دسته حقیقی و حقوقی تقسیم می شوند. حقوقی ها معمولا افراد حرفه ای بازار هستند و حقیقی ها افرادی هستند که معمولا تصمیمات هیجانی میگیرند.
بررسی وضعیت این روزهای بازار سرمایه نشان می دهد که در زمان صعود شاخص بازار و تشکیل صف های خرید، حجم خرید افراد حقیقی به مراتب بیشتر از حجم خرید حقوقی ها بوده و برعکس در زمان نزول بازار، همین افراد اقدام به عرضه سهام خود و تشدید صف های فروش میکنند.
این افراد نه تنها در این بازار تصمیمات اشتباه اتخاذ می کنند، بلکه در بازارهای دیگر نیز معمولا به همین صورت عمل کرده و علاوه بر زیان حاصل شده به دلیل حضور در بازار فعلی، هزینه جابه جایی بین بازارها را نیز متحمل می شوند.
ضعف عمده دیگر این افراد عدم شناسایی زمان مناسب برای ورود به یک بازار و یا خروج از آن بازار است؛ ورود در سقف قیمت و خروج در کف آن خصیصه این افراد است.
هر بازاری اصول و قواعد خود را دارد و موفقیت در آن تنها از طریق پیروی از این اصول و قواعد امکانپذیر خواهد بود. فعالیت در بازار سرمایه و کسب سود در آن نیز نیازمند رعایت قواعد این بازار است. اولین قاعده در این بازار درک ماهیت بلندمدت بودن سرمایه گذاری در آن است.
نوسان ذات هر بازاری است و این موضوع در بازار سرمایه نمود بیشتری دارد. در کوتاه مدت ممکن است که سهم نوسانات مثبت و منفی را تجربه کند و سرمایه گذاران بر مبنای این نوسانات اقدام به معامله کنند، اما معمولا در بلندمدت آنچه که نصیب سهامداران میشود سود خواهد بود. دومین قاعده، سرمایه گذاری مازاد سرمایه در این بازار است.
فروش اموال و دارایی های ضروری و سرمایه گذاری در بورس، بعضا تبعات جبران ناپذیری را برای افراد در بر داشته است. همچنین، تنوعبخشی به سرمایه گذاری و تشکیل سبد سهام متنوع باعث کاهش ریسک سرمایه گذاری میشود.
اما نکته مهم تری که وجود دارد، تصمیم گیری بر اساس تجزیه و تحلیل اطلاعات پیرامون سهم، صنعت و در نهایت وضعیت کلی اقتصاد و پرهیز از افتادن در دام شایعات است که منجر به زیان خواهد شد.
با توجه به ماهیت تخصصی بازار سرمایه و عدم توانایی بسیاری از افراد برای فعالیت در این بازار، به خصوص در مقطع فعلی، استفاده از تخصص افراد خبره نظیر مشاوران سرمایه گذاری به شدت توصیه میشود.
این افراد با بهره گیری از توان و تخصص علمی و تجربی خود و با رعایت قواعد سرمایه گذاری به انجام معامله میپردازند، به گونه ای که بازدهی کسب شده توسط این افراد به مراتب بیشتر از بازدهی افراد کم تجربه است.