محمدجواد حقشناس مطرح کرد:
تلاش جریان تندرو برای حذف اصلاحطلبان/ شرکت نکردن مردم در انتخابات مجلس یازدهم یک زنگ خطری جدیست
بازندگان انتخابات گذشته، همه سعیشان را به کار میگیرند تا دولت مستقر در اجرای برنامه هایش ناکام بماند تا از این طریق بتوانند قدرت از دستدادهشان را دوباره بهدست بیاورند.
رویداد۲۴ کشور در شرایطی است که مردم روزبهروز بیشتر تحتفشار قرار میگیرند و هر روز موجی از ناامیدی به ذهن جامعه تزریق میشود. پس بر اساس قانونی نانوشته لازم است تا با کاری جهادی که توام با حمیت باشد، تلاشهایی صورت بگیرد تا بلکه به طریقی این موقعیت نگرانکننده پشت سر گذاشته شود. به خاطر همین وضعیت است که تحرکات تندروها و افراطیگریشان بیش از پیش نگرانکننده شده است. اینکه آنها نارضایتیها را فرصتی برای بازگشت به قدرت میبینند، پدیدهای است که لازم است خنثی شود.
محمد جواد حقشناس عضو اصلاحطلب شورایشهر تهران ضمن تاکید بر هزینهسازیهای تمامیتخواهان و گفتن اینکه «منفعتطلبان خیلی نگران سرمایههای اجتماعی نیستند، خیلی نگران منافعملی نیستند و کلا نگران آنچه در جامعه رخ میدهد و مردم را گرفتار میکند، نیستند. در واقع فقط خودشان را میبینند و فقط خودشان را محور میبینند و میخواهند هر آنچه که در کشورِ، در جامعه و در قدرت وجود دارد تمام و کمال در اختیار خودشان باشد تا در آن چارچوب به زعم خوشان محترم شناخته شوند.» به پرسشها پاسخ میگوید:
اصلاحطلبان در چه شرایطی به استقبال انتخابات میروند؟ بههر حال اوج گرفتن نارضایتیها ممکن است به سرد شدن فضای انتخاباتی منجر شود.
به دلیل شرایط موجود، باید گفت: ناکامی احتمالی اصلاحطلبان در انتخابات آتی شکست این طیف قلمداد نخواهد شد. در واقع اگر مردم برای رای دادن نیایند، یک زنگ خطری جدی است که اصل مردمسالاری و جایگاه صندوق انتخابات و رای و همچنین بحث جمهوریت نظام جمهوری را به طور جدی مورد پرسش قرار میدهد. باید متذکر شد، این نگرانی کاملا جدی است که هم جریان رقیب نباید از چنین حالتی خوشحال باشد. چون چنین حالتی اصل و اساس قاعده را در معرض خطر قرار خواهد داد که معلوم است، چنین اتفاقی اصلا علامت خوبی برای جمهوری اسلامی نیست.
به هر حال طیف عظیمی از ایرانیان همچنان دل در گروی آرمانهای انقلاب سال ۵۷ بسته و برای تحقق اصولی مثل آزادی، استقلال و جمهوریاسلامی خون دادند و در جنگ زحمت کشیدهاند و در سالهای گذشته متحمل زحمتهای زیادی شدهاند و به همین دلیل، گروهی که این روزها از شرایط بد کشور خوشحالاند و منتظر هستند تا از سرد بودن فضای انتخابات استفاده کنند و به عرصه قدرت بازگردند، بدانند که این نوع رفتارها با تعصب به نظام و حس میهنپرستی در تناقضی آشکار است و مردم هم به خوبی چنین افراد و گروههایی را پس میزنند.
پیشبینی شخصی شما از فضای انتخابات هشتم اسفند سال جاری چیست؟
قبل از پاسخ دادن به این سوال باید تاکید کنم، هر را کاری که لازم است باید انجام بدهیم تا تحت هیچ شرایطی انتخاباتمان با رایهای حداقلی برگزار نشود که برای چنین اتفاق مهمی، باید تلاش کرد تا در حد امکان، وعدههای داده شده در انتخابات پیشین محقق شوند.
این مهم در شرایطی است که بازندگان انتخابات گذشته، همه سعیشان را به کار میگیرند تا دولت مستقر در اجرای برنامه هایش ناکام بماند تا از این طریق بتوانند قدرت از دستدادهشان را دوباره بهدست بیاورند.
خودبینی و منفعتطلبی بدترین و غیرقابل توجیهترین کنشی است که میتواند از کنشگران سیاسی سر بزند. گروهی در تلاشند تا دولت را زمین بزنند و حتی برایشان هزینههایی که به مردم تحمیل میشود هم اهمیتی ندارد تا مصداق «بر سر شاخ بود و بن میبرید» باشند، یعنی به خاطر ضعیف نشان دادن رقیب حتی حاضر میشوند، ریشه را هم بخشکانند تا همه را به یاد این ضربالمثل بیندازند که «دیگی که برای من نجوشد، سر سگ در آن بجوشد» در واقع منفعتطلبان خیلی نگران سرمایههای اجتماعی نیستند، خیلی نگران منافعملی نیستند و کلا نگران آنچه در جامعه رخ میدهد و مردم را گرفتار میکند، نیستند. در واقع فقط خودشان را میبینند و فقط خودشان را محور میبینند و میخواهند هر آنچه که در کشور، در جامعه و در قدرت وجود دارد تمام و کمال در اختیار خودشان باشد تا در آن چارچوب به زعم خودشان محترم شناخته شوند. اینها همچنین نظرشان این است که اگر در اتفاق مثبتی نقشی ندارند، بهتر است که آن اتفاق اصلا نیفتد.
تحقق چنین ذهنیتی شاید در حوزههای خانوادگی و قبیلهای ضرر کمی داشته باشد، اما در سطح کلان بسیارـ بسیار آسیبرسان است.
صددرصد همینطور است و خودشان هم به خوبی میدانند که چه ضررهایی را به منفعت عمومی میزنند. بهخاطر همین است که گسترشدهنده چنین تفکرهایی باعث میشوند که «سنگ روی سنگ بند نشود» تصور کنید، چنین تفکری در آمریکا در بین جمهوری خواهان یا دموکراتها یا در انگلیس بین حزب کارگر و محافظهکاران جدی گرفته میشد، چه مشکلاتی در این ۲ کشور به وجود میآمد. در واقع با زیر سوال رفتن دموکراسی دیگر کشوری باقی نخواهد ماند. همچنین باید گفت، بیتوجهی تمام عیار به «جمهوریت»ی که یکی از اصلیترین اصول انقلاب ۵۷ بود، با هیچ متر و معیاری توجیه نخواهد شد.
مشکل یا بهتر است گفت، نگرانی اینجاست که صاحبان چنین تفکری تریبونهای مهم نظام و نهادهای استراتژیکی را در اختیار دارند.
خطاب من همان نهادهایی هستند که به طور قانونی فعالیت دارند و باید بیشتر از همه از قانون پاسداری کنند. در شرایطی عدهای به این نوع تحرکات اصرار دارند که دودش فقط به چشم مردم نمیرود و همه از جمله نظام متضرر خواهند شد. آنهم در شرایطی که کشور ما امروز دچار درگیریهایی است که دشمن خارجی همه هموغم خودش را برای تحمیل آن به ما به کار گرفته است. چنین علامتهایی در این فضا که نظام بینالملل بنای رویارویی با جمهوریاسلامی گذاشته است، اصلا علامت خوبی نیست.
برای خروج از چنین وضعیتی چه باید کرد؟
حتما لازم است، همه تدبیر به خرج بدهند و در هر سمت و جایگاهی که قرار دارند، فقط و فقط تلاش کنند تا تلاشهایشان در راستای منافع ملی باشد. مردم مخصوصا در طول یکسال و چندماه گذشته به طور جدی تحت فشار قرار گرفتهاند و همچنین آمریکا عزماش را جزم کرده تا به ایران لطمههایی غیرقابل جبران وارد کند. شرح این شرایط نشانگر این است که اختلاف سلیقهها و رقابتهای نهچندان منطقی سیاسی باید به حاشیه رانده شوند تا از این طریق، بتوانیم همه در کنار هم، کشور را از این برهه خطیر و نگرانکننده نجات بدهیم.
منبع: همدلی
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط