قرارداد نظامی با دمشق به سود کیست؟
سوریه و ایران قرارداد راهبردی نظامی با یکدیگر امضا کرده اند. این قرار داد همزمان که دست بالا را برای ایران و سوریه فراهم میکند، رژیم صهیونیستی را به شدت نگران کرده است.
رویداد۲۴ سفر سرلشکر باقری به سوریه و دیدار با بشار اسد، دستاورد غیر منتظرهای داشت. در این سفر قراردادی نظامی بین تهران و دمشق بسته شد که بر اساس آن علاوه بر تسلیحات و سیستمهای پیشرفته، سامانههایی هم به سوریه تحویل داده خواهد شد. این تصمیم میان دو کشور میتواند معادلات منطقه را تغییر دهد. به محض انتشار خبر این قرارداد، ناظران نگرانی رژیم صهیونیستی از چنین وضعیتی را پیشبینی کردند. در صورتی که سامانههای ایران به دست دمشق برسد، حملات هوایی گاه و بی گاه اسرائیل و تجاوز به حریم هوایی سوریه کار آسانی نخواهد بود. از سوی دیگر اسرائیل پس از اتفاقات نطنز، تلاش کرده تا با راه انداختن یک بازی روانی خود را مسئول انفجارهایی در ایران نشان دهد. با نصرت الله تاجیک، کارشناس امور بین الملل به گفتگو نشستیم:
ایران و سوریه اخیرا دست به امضای توافقی نظامی با یکدیگر زده اند. این اولین بار نیست که دو کشور قصد همکاری با یکدیگر را دارند، اما اهمیت این توافق تازه در چیست؟
به طور کلی سندهای همکاری راهبردی که دو جانبه یا چند جانبه هستند، خاصیتهای گوناگونی دارند، اول اینکه استانداردهای همکاری در این نوع قراردادها افزایش مییابد. قرارداد راهبردی موجب میشود که دو طرف استانداردهای تعیین شده یکدیگر را رعایت کنند و در نتیجه دستاورد بیشتری خواهند داشت. خاصیت دیگر این نوع قراردادها این است که قدرت یارگیری کشور را را افزایش میدهد. در مورد ایران، این قرار داد ما را به عنوان یک بازیگر مسئول در منطقه نشان میدهد. همزمان بحث اجماع سازی هم مطرح میشود که دست ایران را بازتر میکند. همکاریهای راهبردی از این نظر اهمیت دارند که مسیر را مشخص میکنند. در مورد سوریه بحث همکاریهای نظامی است که حالا با این قرارداد ابعاد و مسیر آن مشخص شده است.
این را فراموش نکنیم که چنین قراردادی خواص بازدارندگی هم دارد. در زمانی که ما تحت فشارهای حداکثری هستیم و اقدامات ترامپ علیه ایران به اوج خود رسیده است، با امضای این قرارداد شرایطی فراهم میآید که برای ایران یک قدرت نرم ایجاد کرده و مانع از این میشود که ما مورد هجوم سیاسی قرار بگیریم.
میتوان این طور تحلیل کرد که ایران به سمت بهره برداری از عملکرد خود در زمان جنگ با داعش و جنگ داخلی در سوریه است؟
در دوران پسا داعش و ایجاد ثبات و امنیت در سوریه شرایطی ایجاد شده که ما میتوانیم از سرمایه گذاری که در این سالها کرده ایم، استفاده کنیم. در این کشور آمریکاییها به دنبال حذف اسد و حداکثر کردن امنیت اسراییل بودند. با سرمایه گذاری که در ابتدا ایران و بعد روسیه برای ایجاد ثبات در سوریه کردند، طبیعی است که ما به دنبال کسب منافع از آن سرمایه گذاریها باشیم. الان زمان بهره برداری ما از جهت اقتصادی و نظامی و... است. ما هم در جهت صلح و ثبات در صحنه حضور داریم و هم باید هم باید روشهایی را به کار ببریم که هزینه ساز نباشد. ما باید به سمت استفاده بهینه از سرمایه گذاریهای خود باشیم. کاری که ما در سوریه کردیم این حق را ایجاد کرده و این حق ماست که بر اساس سیاستهای مان منافع خود را تامین کنیم. ما چه از نظر سیاسی، چه اقتصادی و چه ژئو استراتژیک حق استفاده را داریم و الان موقع مناسبی برای این اقدام بود.
به نظر میرسد که این قرارداد برای برخی گران تمام شود. چه پیشبینی از رفتارهای متقابل دارید؟
اینگونه اقدامات البته میتواند مانند چاقویی دو لبه هم عمل کند. ممکن است جوی سیاسی امنیتی علیه کشورمان ایجاد کند و هم باعث منافعی شود. ما باید نحوه پیوست رسانهای و چگونگی مقابله با جنگهای روانی تهیه کنیم. طبیعی است که اسرائیل حساس است و ممکن است به ایجاد جنگ روانی علیه کشورمان دست بزند. ما به گونهای رفتار میکنیم که قدرت نرم تولید شود و نه گونهای که فشار بر سیاست خارجی بیشتر شود.
طراحی که اسراییل و آمریکا برای سوریه کرده بودند، شکست خورده است. رژیم صهیونیستی اگر این قرارداد اجرایی شود احساس میکند که در حوزه امنیت ملی اش مشکل ایجاد شده است. ممکن است عکس العملهای سیاسی و رسانهای داشته باشند یا نداشته باشند. طبیعی است که آنها چنین اقداماتی که توان نظامی سوریه را افزایش میدهند، نمیپذیرند.
اما وقتی که ایران و سوریه چنین تصمیمی گرفته اند حتما استراتژی را هم طراحی کرده اند که در مقابل واکنش طرف مقابل چه رفتاری نشان دهند.
بیشتر بخوانید: نکاتی درباره توافق نظامی ایران و سوریه/ آیا نحوه مواجهه ایران با حملات اسرائیل به خاک سوریه تغییر خواهد کرد؟
این عکس العملها در چه حوزهای میتواند باشد؟
اقدام ایران باعث میشود تا توازن ژئوپلتیک ایجاد شده و سوریه دست برتر را در منطقه پیدا کند. اما از طرف دیگر مهم است که نحوه رفتار ما از این پس طوری باشد که بهانه و دستاویزی به ترامپ ندهد تا بتواند اجماعی علیه ایران شکل دهد تا در ماههای آینده کشورهای شورای امنیت را وادار به رای دادن علیه کشورمان کنند. برای همین اینکه قرار است دو کشور چطور بازی کنند و این مسیر را چطور طراحی کرده اند اهمیت دارد.
در مجموع به نظر من ایران در کنار همکاریهای نظامی اگر به سمت همکاریهای اقتصادی با سوریه هم برود و در قالب آن هم همکاریها را گسترش دهد، متبوع است تا همکاریها صرفا شکل امنیتی و نظامی نداشته باشد. ما با اقداماتی که تا کنون به آن دست زده ای، یک بازی تازه را از خود ارائه داده ایم که اگر در ادامه مسیر را به درستی طراحی کنیم، در منطقه برد کرده ایم.
از قرارداد بین دمشق و تهران بگذریم، به تازگی اسراییل اصرار دارد که سلسله اقداماتی امنیتی و نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران انجام داده است. این موضوع از سوی رسانهها پروبال داده شده و به نظر میرسد که یک جنگ روانی از سوی این رژیم به راه افتاده. چرا آنها چنین رفتارهایی را از خود نشان میدهند و بلوف میزنند؟
ما هنوز ماهیت اتفاقاتی که در نطنز افتاده را نمیدانیم. مسئولان هم گفته اند که به دلایل امنیتی فعلا حرفی از این موضوع نمیزنند. اما جنگ روانی در جهان کمتر از جنگ نظامی نیست و تاثیرش حتی بیشتر هم هست. آنها با این حرفها تلاش میکنند تا دل مردم را خالی کنند و ذهنشان مشغول شود.
اسراییل یکی از بهترینها در ایجاد جنگ روانی است. چنین روندهایی چیزتازهای نیست و همیشه در طول تاریخ و به ویژه وقتی پای مسائل هستهای در میان بود، مموضوعاتی مثل تخریب و جاسوسی و... مرسوم بوده است. قدرتها برای اینکه یک دیگر را وادار به تسلیم کنند، اقدامات روانی و ... زیادی انجام میدهند. اما یک مسالهای که ممکن است در این جنگ روانی موثر بوده باشد، تنها ماندن ترامپ در جلسه شورای امنیت است. در این نشست کسی با آمریکا همراه نشد و بعید نیست که این کشور با همراهی اسراییل بخواهد دست برتر ایران در مسائل را از بین ببرد و شاید این جنگ روانی که به راه افتاده، در جهت چنین هدفی باشد.
ایران و سوریه اخیرا دست به امضای توافقی نظامی با یکدیگر زده اند. این اولین بار نیست که دو کشور قصد همکاری با یکدیگر را دارند، اما اهمیت این توافق تازه در چیست؟
به طور کلی سندهای همکاری راهبردی که دو جانبه یا چند جانبه هستند، خاصیتهای گوناگونی دارند، اول اینکه استانداردهای همکاری در این نوع قراردادها افزایش مییابد. قرارداد راهبردی موجب میشود که دو طرف استانداردهای تعیین شده یکدیگر را رعایت کنند و در نتیجه دستاورد بیشتری خواهند داشت. خاصیت دیگر این نوع قراردادها این است که قدرت یارگیری کشور را را افزایش میدهد. در مورد ایران، این قرار داد ما را به عنوان یک بازیگر مسئول در منطقه نشان میدهد. همزمان بحث اجماع سازی هم مطرح میشود که دست ایران را بازتر میکند. همکاریهای راهبردی از این نظر اهمیت دارند که مسیر را مشخص میکنند. در مورد سوریه بحث همکاریهای نظامی است که حالا با این قرارداد ابعاد و مسیر آن مشخص شده است.
این را فراموش نکنیم که چنین قراردادی خواص بازدارندگی هم دارد. در زمانی که ما تحت فشارهای حداکثری هستیم و اقدامات ترامپ علیه ایران به اوج خود رسیده است، با امضای این قرارداد شرایطی فراهم میآید که برای ایران یک قدرت نرم ایجاد کرده و مانع از این میشود که ما مورد هجوم سیاسی قرار بگیریم.
میتوان این طور تحلیل کرد که ایران به سمت بهره برداری از عملکرد خود در زمان جنگ با داعش و جنگ داخلی در سوریه است؟
در دوران پسا داعش و ایجاد ثبات و امنیت در سوریه شرایطی ایجاد شده که ما میتوانیم از سرمایه گذاری که در این سالها کرده ایم، استفاده کنیم. در این کشور آمریکاییها به دنبال حذف اسد و حداکثر کردن امنیت اسراییل بودند. با سرمایه گذاری که در ابتدا ایران و بعد روسیه برای ایجاد ثبات در سوریه کردند، طبیعی است که ما به دنبال کسب منافع از آن سرمایه گذاریها باشیم. الان زمان بهره برداری ما از جهت اقتصادی و نظامی و... است. ما هم در جهت صلح و ثبات در صحنه حضور داریم و هم باید هم باید روشهایی را به کار ببریم که هزینه ساز نباشد. ما باید به سمت استفاده بهینه از سرمایه گذاریهای خود باشیم. کاری که ما در سوریه کردیم این حق را ایجاد کرده و این حق ماست که بر اساس سیاستهای مان منافع خود را تامین کنیم. ما چه از نظر سیاسی، چه اقتصادی و چه ژئو استراتژیک حق استفاده را داریم و الان موقع مناسبی برای این اقدام بود.
به نظر میرسد که این قرارداد برای برخی گران تمام شود. چه پیشبینی از رفتارهای متقابل دارید؟
اینگونه اقدامات البته میتواند مانند چاقویی دو لبه هم عمل کند. ممکن است جوی سیاسی امنیتی علیه کشورمان ایجاد کند و هم باعث منافعی شود. ما باید نحوه پیوست رسانهای و چگونگی مقابله با جنگهای روانی تهیه کنیم. طبیعی است که اسرائیل حساس است و ممکن است به ایجاد جنگ روانی علیه کشورمان دست بزند. ما به گونهای رفتار میکنیم که قدرت نرم تولید شود و نه گونهای که فشار بر سیاست خارجی بیشتر شود.
طراحی که اسراییل و آمریکا برای سوریه کرده بودند، شکست خورده است. رژیم صهیونیستی اگر این قرارداد اجرایی شود احساس میکند که در حوزه امنیت ملی اش مشکل ایجاد شده است. ممکن است عکس العملهای سیاسی و رسانهای داشته باشند یا نداشته باشند. طبیعی است که آنها چنین اقداماتی که توان نظامی سوریه را افزایش میدهند، نمیپذیرند.
اما وقتی که ایران و سوریه چنین تصمیمی گرفته اند حتما استراتژی را هم طراحی کرده اند که در مقابل واکنش طرف مقابل چه رفتاری نشان دهند.
بیشتر بخوانید: نکاتی درباره توافق نظامی ایران و سوریه/ آیا نحوه مواجهه ایران با حملات اسرائیل به خاک سوریه تغییر خواهد کرد؟
این عکس العملها در چه حوزهای میتواند باشد؟
اقدام ایران باعث میشود تا توازن ژئوپلتیک ایجاد شده و سوریه دست برتر را در منطقه پیدا کند. اما از طرف دیگر مهم است که نحوه رفتار ما از این پس طوری باشد که بهانه و دستاویزی به ترامپ ندهد تا بتواند اجماعی علیه ایران شکل دهد تا در ماههای آینده کشورهای شورای امنیت را وادار به رای دادن علیه کشورمان کنند. برای همین اینکه قرار است دو کشور چطور بازی کنند و این مسیر را چطور طراحی کرده اند اهمیت دارد.
در مجموع به نظر من ایران در کنار همکاریهای نظامی اگر به سمت همکاریهای اقتصادی با سوریه هم برود و در قالب آن هم همکاریها را گسترش دهد، متبوع است تا همکاریها صرفا شکل امنیتی و نظامی نداشته باشد. ما با اقداماتی که تا کنون به آن دست زده ای، یک بازی تازه را از خود ارائه داده ایم که اگر در ادامه مسیر را به درستی طراحی کنیم، در منطقه برد کرده ایم.
از قرارداد بین دمشق و تهران بگذریم، به تازگی اسراییل اصرار دارد که سلسله اقداماتی امنیتی و نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران انجام داده است. این موضوع از سوی رسانهها پروبال داده شده و به نظر میرسد که یک جنگ روانی از سوی این رژیم به راه افتاده. چرا آنها چنین رفتارهایی را از خود نشان میدهند و بلوف میزنند؟
ما هنوز ماهیت اتفاقاتی که در نطنز افتاده را نمیدانیم. مسئولان هم گفته اند که به دلایل امنیتی فعلا حرفی از این موضوع نمیزنند. اما جنگ روانی در جهان کمتر از جنگ نظامی نیست و تاثیرش حتی بیشتر هم هست. آنها با این حرفها تلاش میکنند تا دل مردم را خالی کنند و ذهنشان مشغول شود.
اسراییل یکی از بهترینها در ایجاد جنگ روانی است. چنین روندهایی چیزتازهای نیست و همیشه در طول تاریخ و به ویژه وقتی پای مسائل هستهای در میان بود، مموضوعاتی مثل تخریب و جاسوسی و... مرسوم بوده است. قدرتها برای اینکه یک دیگر را وادار به تسلیم کنند، اقدامات روانی و ... زیادی انجام میدهند. اما یک مسالهای که ممکن است در این جنگ روانی موثر بوده باشد، تنها ماندن ترامپ در جلسه شورای امنیت است. در این نشست کسی با آمریکا همراه نشد و بعید نیست که این کشور با همراهی اسراییل بخواهد دست برتر ایران در مسائل را از بین ببرد و شاید این جنگ روانی که به راه افتاده، در جهت چنین هدفی باشد.
منبع: خبرآنلاین
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط