دو فرضیه درباره قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین/ ایران به پمپ بنزین چین تبدیل میشود؟
رویداد۲۴ در ۲۷ مارس وزرای خارجه ایران و چین در تهران دیدار و یک توافق عظیم سرمایه گذاری را اعلام کردند. چین اعلام کرده که ۴۰۰ میلیارد دلار طی ۲۵ سال در ایران سرمایه گذاری خواهد کرد.
روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی درباره این توافق با این عنوان که چین، با توافق ۴۰۰ میلیارد دلاری در ایران، میتواند نفوذ خود را در خاورمیانه عمیقتر کند، نوشت: ایران جزئیان این توافق را عمومی نکرده و دولت چین نیز همینطور. اما کارشناسان گفته اند که جزئیات این توافق نسبت به ۱۸ صفحه پیش نویسی که سال گذشته به دست نیویورک تایمز رسیده بود، تغییری نکرده.
در این پیش نویس آمده بود که چین ۴۰۰ میلیارد دلار در دهها بخش در ایران سرمایه گذاری خواهد کرد؛ که این بخشها شامل بانکداری، ارتباطات، بنادر، راه آهن، سلامت و تکنولوژی طی ۲۵ سال خواهد بود. در مقابل چین به طور منظم و با تخفیف بسیار پایین از ایران نفت خواهد خرید.
الویت ابرامز، نماینده ویژه امور ایران در دولت دونالد ترامپ در یادداشتی تند و انتقاد آمیز ادعاهایی را علیه قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین در نشنال اینترست مطرح کرده و در این باره نوشت: من نسبت به این توافق مشکوکم. نخست اینکه این توافق پنج سال پیش پیشنهاد شده بود یعنی در سال ۲۰۱۶ میلادی، زمانی که شی جی پینگ رئیس جمهور چین به ایران سفر کرد. زمان طولانی تا امضای توافق سپری شده است و جزئیات این توافق هنوز اعلام نشده است. چرا؟ یک فرضیه این است ایران قرارا است با تخفیف بسیار زیادی به چین نفت بفروشد، موضوعی که اگر اعلام شود، قابلیت ایجاد مخالفت و اعتراض را دارد. چقدر از این توافق، یعنی آنچه که روی کاغذ است به واقعیت منتقل میشود، هنوز معلوم نیست.
بیشتر بخوانید:همه آنچه درباره قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین باید بدانید
اعداد را نیز در نظر بگیرید. بر اساس آنچه بانک جهانی اعلام کرده است. میزان کل سرمایه گذاری خارجی مستقیم در ایران از همه منابع در سال ۲۰۱۷ حدود ۵ میلیارد دلار بوده است. در سال ۲۰۱۹، اما این رقم به ۱ و نیم میلیارد دلار کاهش پیدا کرد و به نظر میرسد این رقم در سال ۲۰۲۰ کاهش بیشتری پیدا کرده است و به ۱ میلیارد دلار رسیده. این توافق با چین و رقم سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری در ۲۵ سال یعنی سالانه ۱۶ میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی تنها از سوی چین در ایران محقق میشود. آیا این رقم برای ایران، کشوری که هرگز تاکنون بیش از ۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی در سال از سوی کل دنیا جذب نکرده است، واقع بینانه به نظر میرسد؟ این موضوع دلیل خوبی است برای اینکه این سوال مطرح شود که آیا چین به شکل قابل توجهی وابستگی خود را به ایران برای نفت افزایش خواهد داد: آیا چین میخواهد تنها به یک منبع خاورمیانهای به جای متنوع کردن منابعش، تکیه کند؟
راههای دیگری برای بررسی اینکه چقدر آمار سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری میتواند واقعیت داشته باشد وجود دارد. بر اساس گزارشی که موسسه امریکن اینترپرایز و هریتیج اعلام کرده است، طی ۱۵ سال بین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۹، چین در مجموع ۱۸۲ میلیارد دلار در آمریکا سرمایه گذاری کرده است که متوسط سالانه ۱۲ میلیارد دلار میشود. علاوه بر آن ۹۸ میلیارد دلار استرالیا که ماهانه به طور متوسط ۶ و نیم میلیارد دلار میشود. چین همچنین ۸۳ میلیارد دلار در انگلیس یا سالانه ۵ و نیم میلیارد دلار در این کشور سرمایه گذاری کرده است. این ارقام برای کشورهایی مانند برزیل، کانادا، آلمان و سوئیس کمتر است؛ بنابراین چقدر واقع بینانه است که چین قرار است بیشتر از آنچه سالانه در جهان سرمایه گذاری میکرد در ایران سرمایه گذاری کند؟
این به آن معنا نیست که یک توافق بزرگ اقتصادی میان ایران و چین معنی ندارد. یک معنای آن این است که ایران قرار است بیشتر و بیشتر به چین نفت بفروشد و تحریمهای آمریکا را تضعیف کند. یک معنای دیگر این است که چین قرار است سرمایه گذاری خود را در ایران و در همه بخشهای اقتصادی افزایش دهد. از جمله دیگر تاثیرات مخرب، باید ببینیم این توافق چگونه به تمایل چین برای مهار کردن ایران در آژانس تاثیر میگذارد.
در نهایت، همانطور که در گزارش نیویورک تایمز مطرح شده بود، باید در مورد چشم انداز فروش نفت ایران به چین با تخفیف بسیار شدید تعجب کرد. ایران ادعا میکند که به دنبال استقلال و تعیین سرنوشت خود است. اما فرض کنید این توافق محقق شود و ایران نفت ارزان به چین بفروشد و چین کل کشور ایران را میخرد. به یاد بیاورید، کل سرمایه گذاری خارجی سالانه در ایران تاکنون ۵ میلیارد دلار بود و بر اساس این توافق چین به تنهایی سه برابر این مبلغ را در کشور سرمایه گذاری میکند آن هم به مدت ۲۵ سال. در پایان این دوره، ایران به شرکت تابعه چین و در واقع به پمپ بنزین این کشور تبدیل خواهد شد.
تردید و گمانه زنیها درباره همه این اعداد وجود دارد و برای مردم ایران، کسب اطلاعات درباره آنچه در خصوص آن توافق شده است باید هدف اصلی باشد.