لشکرکشی حامیان مقتدی صدر علیه حشدالشعبی/ پیام نماز جمعه عراق به ایران چه بود؟
رویداد۲۴ علیرضا مکی: صحنه سیاست در عراق همیشه صحنه چرخشهای حساس و غیر منتظره بوده است. گویا این ویژگی خاک این سرزمین است که همواره رخدادهای سیاسی را به سمت و سویی غیر قابل تصور هدایت کند. ویژگی که در طول سالیان دراز نه تنها کمرنگ نشده که هر روز در حال پررنگ شدن است.
روز گذشته شهرک صدر شاهد نماز جمعهای کمنظیر در طول تاریخ بعد از سقوط صدام حسین بود. نماز جمعهای به رهبری روحانی شیعه قدرتمند این کشور مقتدی صدر که رنگ و بوی سیاسی آن تمام فضای سیاسی عراق را پر کرد و آنگونه که منابع خبری گفتهاند حضور مردم در آن میلیونی بوده است.
ریشه اختلافات مقتدی صدر با ایران
ابتدای سقوط رژیم صدام در سال ۲۰۰۳ مقتدی صدر از نیروهای نزدیک به بود و روابط حسنهای با نیروهای سیاسی ایران داشت اما به تدریج فاصله خود را با تهران افزایش داد. نقطه شروع اختلافات میان مقتدی صدر با تهران از آنجا بود که صدر اعتقاد داشت ایران در ماجرای ابقای دور دوم نوری مالکی دخالت کرده است. در آن مقطع بخشی از نیروهای سیاسی عراق از عدم استقلال سیاسی این کشور که آن را نتیجه توافقات ایران و آمریکا میدانستند، انتقاد داشتند.
این اختلافات تا زمان حمله داعش به عراق در سال ۲۰۱۴ هم ادامه داشت اما در انتخابات سال ۲۰۱۴، صدر مخالفت خود را با نخست وزیری مجدد نوری مالکی ابراز کرد؛ این در حالی بود که ایران حامی نوری مالکی بود اما آمریکا و عربستان مخالف او بودند.
بیشتر بخوانید: تغییرات بزرگ منطقهای در راه است/ آیا نفوذ سپاه در عراق کم خواهد شد؟
برخی تحلیلگران ریشههای اختلافات مالکی و صدر را در تحولات نظامی امنیتی طی سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ میدانند. مخصوصا شورش شهرک صدر و نیز شورش بصره در سال ۲۰۰۵ که طی آن نوری مالکی به عنوان نخست وزیر موفق شد با حمایت نیروهای آمریکایی شورشهای صورت گرفته حامیان صدر و ارتش المهدی از گروههای شبهنظامی نزدیک به مقتدی صدر را شکست دهد و نظم را بازگرداند.
سابقه اختلافات میان صدر و سایر گروههای شیعه البته به پیش از این زمان باز میگردد. در واقع صدر از سالهای قبل، همواره گروههایی مانند سپاه بدر را به حملاتی علیه مراکز سیاسی خود متهم میکرد. اما ریشه شورشهای سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ را میتوان نحوه عملکرد سیاسی اقتصادی صدر و گروههای سیاسی نزدیک به او دانست؛ عملکردی که در نهایت نوری مالکی را ناچار به مداخله مسلحانه علیه گروههای وابسته به صدر کرد.
اختلافات مقتدی صدر و حشدالشعبی
به گزارش رویداد۲۴ با به ثمر رسیدن نبرد علیه داعش، صدر فاصله سیاسی خود را با نیروهای شیعی مورد حمایت ایران همچون حشد الشعبی بیشتر کرد و از آن سو به جریان مقابل نزدیک شد؛ از جمله اینکه عمده تلاش صدر در این سالها نزدیکی هر چه بیشتر به بیت آیتالله سیستانی مرجع شیعیان در نجف بود و همزمان نیز تلاش میکرد ارتباط بیشتری با نیروهای سنی و همچنین کردها برقرار کند.
طی این دوره با افزایش نفوذ عربستان سعودی و امارات در فضای سیاسی و اقتصادی عراق، صدر با سفر سال ۲۰۱۷ خود به عربستان و دیدار با محمد بنسلمان ولیعهد سعودی، فضای سیاسی در عراق را دچار شگفتی دیگری کرد؛ چه اینکه اقدام صدر نشان میداد تغییر سمت و سوی بازی از جانب یکی از مهمترین و بانفوذترین خاندانهای روحانی شیعه در حال رخ دادن است.
طی این دوره زمانی مخالفتهای صدر با حضور تهران در فضای سیاسی عراق به شکل تصاعدی در حال افزایش بوده است؛ به صورتی که صدر مجموعهای از اعتراضات خیابانی را با شعار «مبارزه با فساد» و «مخالفت با مداخلات خارجی» مخصوصا در مناطق شیعهنشین عراق در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ رهبری کرد.
صدر در سال ۲۰۱۹ با حمایت از مصطفی الکاظمی مدیر سابق سازمان امنیت ملی این کشور، او را به نخست وزیری رساند. انتخاباتی که بعد از یک سال شورش و اعتراضات خیابانی، در فردای انتخابات سال ۲۰۱۸ و نخست وزیری عادل عبدالمهدی از مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق برگزار شد.
با تشدید وضعیت امنیتی در عراق و رسیدن مصطفی الکاظمی به نخست وزیری، برخی گروههای نظامی نزدیک به جمهوری اسلامی ایران، وضعیت را خطرناک تشخیص دادند.
کاظمی که در زمان ترور سردار سلیمانی در فرودگاه بغداد، رئیس سازمان امنیت ملی عراق بود توانست با مدیریت رخدادهای بعد از حمله به فرودگاه بغداد، مقام خود را در دفتر نخست وزیری تثبیت کند اما مورد ترور سردار سلیمانی آنقدر اهمیت داشت که در روابط دو کشور تاثیر نگذارد.
در سالهای قبل، سردار سلیمانی با حفظ تعادل میان گروههای مختلف عراقی سعی کرده بود توازن ظریفی را میان گروههای شیعه حفظ کند. اما با ترور سلیمانی، مهمترین وزنه تعادل میان گروههای شیعه عراق از میان رفت. نتیجه این مسئله نیز فاصلهگیری آشکار و روز افزون جنبش صدر از تهران بود. مشکل بزرگتر آنجا بود که سردار قاآنی هم آن کاریزما و تاثیرگذاری سردار سلیمانی را در عراق نداشت و هیچگاه نتوانست تاثیری که سلیمانی در منطقه داشت را تکرار کند و حتی به آن حد نزدیک شود.
نکته جالب توجه این است که صدر خود از بنیانگذاران گروه نظامی جیش المهدی بود و در طول نبردهای شهری سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ عمدتا به انواع جرائم متهم بود، اما روز گذشته در طول نماز جمعه تاریخی در عراق، خواهان قانونمند شدن و محدودیت داشتن سلاحهای حشد الشعبی شد. البته این خواستهای دیرپا از جانب صدر حداقل از دوران پایان نبرد داعش تا به امروز است. چرا که حضور گروههای نظامی مختلف در عراق تا کنون از روند بازسازی عراق در یک زمینه امنیتی با ثبات جلوگیری کرده است.
سال پیش در پی ادامه مشکلات سیاسی و اقتصادی عراق در دوران پس از داعش که به دلیل فساد سازمانیافته مخصوصا در مناطق جنوبی عراق بروز پیدا کرد، انتخابات دیگری برگزار شد که گروهها و جریانهای حامی صدر دارای اکثریت کرسیهای پارلمان شدند؛ به گونهای که آنها بدون نیاز به ائتلاف با سایر گروههای سیاسی میتوانستند دولت عراق را تشکیل دهند. دولتی که البته نیازمند حمایت کُردها و سنیها برای تشکیل آن بود تا نقش گروههای مخالف صدر در بیت شیعی در جریان تشکیل آن کمرنگ شود.
در این زمان مهمترین شعار جریان صدر مبارزه با فساد و نیز مبارزه با مداخلات خارجی در فضای سیاسی عراق بود. شعارهایی که شاید جرقه آن از سال ۲۰۱۶ و روزهای پایانی نبرد با داعش زده شد، چرا که به زعم آنها سطح مداخلات ایران و آمریکا در فضای سیاسی عراق به گونهای تصاعدی در حال افزایش بود.
صدریها تا ماه پیش موفق به تشکیل چنین دولتی که به ادعای خودشان کاملا مستقل باشد، نشدند. خود جریان صدر دلیل این مسئله را به تلاشهای پشت پرده جریانهای شیعی نزدیک به جمهوری اسلامی ایران نسبت میدهد. در نتیجه چنین شرایطی بود که صدر ماه پیش از تمام نمایندگان ائتلاف خواست که از نمایندگی پارلمان استعفا کرده و کار تشکیل پارلمان را به گروههای وابسته به چهارچوب هماهنگی واگذار کنند.
چهارچوب هماهنگی نیز به گونهای بوده که تا کنون از تشکیل دولت عاجز مانده است و همین مسئله سطح تنشهای سیاسی و اجتماعی داخلی عراق را به شدت افزایش داده است؛ از جمله حملات شب گذشته به انبارهای تسلیحات واحدهای حشد الشعبی که به نظر میرسد از داخل خاک عراق انجام شده است.
همزمانی تظاهرات حامیان صدر با سفر جو بایدن به منطقه
با توجه به اتفاقاتی که عراق از سر گذرانده، نماز جمعه شهرک صدر، حامل پیامی مهم و سیاسی باشد. زمان برگزاری این نماز جمعه درست یک ماه بعد از استعفای نمایندگان ائتلاف صدریها و نیز همزمان با سفر جو بایدن رئیس جمهوری ایالات متحده به منطقه و شرکت در اجلاس منطقهای بود. اجلاسی که مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق نیز در آن شرکت داشته و قرار است در دیدارهای دو جانبه و چند جانبه مسائل منطقه را با بایدن به بحث و گفتگو بنشیند. این مسئله مخصوصا از جهت پیامهای اصلی که صدر در این نماز جمعه ارائه داد حائز اهمیت است.
مسائلی نظیر «لزوم مبارزه فراگیر با فساد»، «انتخاب نخست وزیر از میان چهرههای شاخص جدید که درگیر زوایای فساد سیاسی و اقتصادی در عراق نشده باشند»، «لزوم خروج نیروهای اشغالگر از عراق»، «محدود شدن سلاح به دست نیروهای دولتی»، «لزوم بازسازماندهی حشد الشعبی به عنوان یک سازمان دولتی» و همچنین «دوری حشدالشعبی از سیاست و اقتصاد» از جمله مسائلی بود که مقتدی صدر به آن تاکید کرده است.
اشاره مخصوص این روحانی پر نفوذ به خروج نیروهای اشغالگر مخصوصا از این جهت که آمریکاییها و بریتانیاییها نیروهای رزمی خود را از عراق خارج کردهاند و قرار دادن این خواسته در کنار لزوم تحدید سلاح در دستان دولت مخصوصا برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت است و به نظر میرسد همین مسائل در دیدار کاظمی و بایدن نیز مطرح خواهند شد به همین دلیل به نظر میرسد که مهمترین پیام سفر بایدن برای عراق را باید «تلاش صدر برای بازسازی خود به عنوان یک چهره ملی» در نظر گرفت.
به عبارت دیگر صدر با شکست در بازی سیاسی در سطح پارلمان سعی میکند با بسیج حامیان خود و افراد دلزده از فساد سازمانیافته حاکم بر عراق، بازی قدرت را در سطح خیابان ادامه دهد. بازی که انتظار میرود پیام آن همزمان با سفر بایدن به منطقه، در تهران و واشنگتن خوانده شود.
به عبارت دیگر صدر تلاش دارد با استفاده از قدرت بسیجکنندگی در کف خیابانهای عراق به منظور پیشبرد پروژه سیاسی خود با جلب متحدانی تازه در داخل و خارج از عراق اقدام کند. هدف از این اقدام نیز قرار دادن صدر در جایگاه قدرت اصلی سیاسی عراق به پشتوانه قدرت خیابانی وی بوده است؛ روندی که در نهایت صدر را به عنوان یک چهره ملی سراسری در عراق معرفی و وی را به عنوان تصمیمگیر اصلی داخلی و خارجی عراق معرفی خواهد کرد.
در تفسیر اقدامات امروز صدر باید یک نکته مهم را نیز در نظر داشت. طی سالهای گذشته مخصوصا از بعد از دوران داعش، سطح فعالیت سازمانهای اطلاعاتی عربی و اسرائیل در عراق رو به افزایش شدید گذاشته است. افزایش سطح فعالیت اطلاعاتی سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل و سعودی و اماراتی، مخصوصا در حوزههای خاصی ماننده حوزههای اقتصادی امروز مسئلهای کاملا روشن است. این روند مخصوصا پس از تاسیس و راهاندازی سفارتهای عربستان و امارات در این کشور امری روشن و بدیهی تلقی میشده است.
سرمایه گذاریهای کلان اعراب در پروژههای اقتصادی جنوب عراق نیز از جمله این موارد به نظر میرسند. چنانچه سرمایهگذاری به منظور توسعه بندر فاو عراق و نیز سرمایهگذاری احداث خط آهن از شمال به جنوب عراق که خلیج فاس را به شمال عراق متصل میکند، بخشی از همین پروژهها هستند.
اقدامات امروز صدر را میتوان ادامه همین روند در رقابتهای منطقهای میان جمهوری اسلامی ایران از یک سو و اعراب از سوی دیگر دانست. امری که در صورت پیشرفت بیشتر، به تضعیف نفوذ و جایگاه ایران در سپهر سیاسی عراق منجر خواهد شد.
این مسئله مخصوصا با ادامه و تعمیق ضعف اقتصادی جمهوری اسلامی ایران که نتیجه آن غیبت ایران از بازار رو به رشد عراق است، تقویت خواهد شد.در صورت ادامه و افزایش این روند، اختلافات در بیت شیعی در نهایت منجر به تغییر فضای راهبردی در مناسبات امنیتی میان جمهوری اسلامی ایران و عراق خواهد شد که نتیجه آن افزایش نفوذ رقبای منطقهای جمهوری اسلامی ایران و در نتیجه تغییر ساختار امنیتی عراق خواهد بود؛ به گونهای که الگوهای مبتنی بر تهدید دو جانبه را در روابط ایران و عراق احیا خواهد کرد؛ الگوهایی که شاید این بار مرکز آن در مناطق شیعهنشین جنوب عراق قرار گرفته باشد.
به نظر میرسد در این راستا اعراب و کُردها نیز از تغییر مسیر بازی در عراق استفاده کرده و سعی در تثبیت موقعیت منطقهای خود خواهند داشت. مخصوصا در صورت همراهی سنیهای عراق و کُردها با شبکههای وابسته به جریان صد به نظر میرسد که مناطق مرکزی و شمالی این کشور نیز از قابلیت تهدیدانگاری و تهدیدزایی برخوردار خواهند شد؛ مسئلهای که در افزایش فعالیت سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل در این مناطق میتواند هویدا شود.
با تمام این اوصاف، نماز جمعه روز گذشته عراق نه یک مراسم آیینی معمولی که مانیفستی برای آینده عراق بود و میتوان آن را یکی از بزرگترین و قدرتمندترین نشانههای تغییر دینامیک بازی قدرت در عراق دانست؛ نشانهای که همزمان با سفر منطقهای بایدن به منظور آگاه کردن آمریکا از تغییر معادلات قدرت در عراق طراحی شده است.
چجوریه که دست ایران اصلا نمک نداره، همه اونایی که زمان صدام از ترس خفه شده بودند و به لطف کمکهای ایران زنده ماندند الان برای خود ایران خط و نشان میکشند