احتمال تعامل ایران و عربستان در شرایط فعلی ضعیف است/ سیستم قبیلهای عربستان باعث شده تا اشتباه پشتِ اشتباه صورت بگیرد
رویداد۲۴«عراق کشور مهم اسلامی و عربی است که قادر است، نقش بسیار مهمی در امنیت منطقه و روابط نزدیک بین کشورهای منطقه داشته باشد. از همین رو ما میخواهیم، با عراق متحد شویم - نه متحد علیه دیگری - بلکه میخواهیم در اتحادمان کشورهای دیگر منطقه را هم در جمع مان داشته باشیم»
این سخنان حسن روحانی در دیدار با برهم صالج رییس جمهوری عراق، نشان از این دارد؛ ایران خواستار فضایی تعامل با خاورمیانه ایها از جمله دولت سعودی است. البته عربستان مخصوصا بعد از ولیعهدی محمد بن سلمان بنا را بر تقابل و چالش با تهران گذاشته و از این رو، از هیچ تلاش و تصمیمی برای همراهی با آمریکا و اسراییلی که کمر به تهدید و تحدید ایران بسته اند، دریغ نمیکند.
«داوود هرمیداس باوند»، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در همین رابطه و در حالیکه موکدا تاکید دارد، احتمال همصدایی ایران با عربستان احتمالی پایین است، در گفتگویی درباره این موضوع به پرسشها پاسخ میگوید:
*ایران و عربستان همچنان حرکت روی دو خط موازی را تجربه میکنند. اظهارات حسن روحانی در عراق میتواند فضای فعلی را ترمیم کند؟
قبل از جواب دادن به این سوال، حتما باید اشاره کنم که رابطه و همراهی این دو کشور هم برای ایران، هم برای عربستان و هم برای کلِ منطقه تاثیرات مثبت زیادی خواهد داشت. اما اگر قرار بر واقع بینی باشد، واقعیت موجود نشان از این دارد که احتمال تعامل ایران با عربستان ضعیف است.
*به چه دلیلی با این صراحت، چنین نظری را دارید؟
خب! اظهارات گاه و بیگاه و نوع رفتاری که تصمیم گیران آل سعود درباره رابطه با ایران انجام میدهند، در واقع تداوم همان خط مشی همیشگی شان است که البته در دوره زمام داری بن سلمان شدت بیشتری داشته است. البته آتش زدن سفارت عربستان در تهران هم دامی بود که ایران در آن افتاد و بهانهها را به سعودیها برای علنی کردن و شدت بخشیدن به سیاست هایشان داد.
*یعنی هیچ شانسی برای برطرف شدن یا کاهش فضای کدر موجود نیست؟
در عالم سیاست، دوست یا دشمن دائمی نداریم. اما فعلا درباره ایران و عربستان نمی توانیم، از تعامل یا مذاکره احتمالی حرفی بزنیم. محمد بن سلمان نسبت به همسلفان پیشین خود، نگاهی تندتر و رادیکالیتر به ایران دارد. این دلیل خوبی برای این است که در شرایط فعلی، احتمال حل یا کاهش اختلاف ایران و عربستان منتفی به نظر میرسد. محمد بن سلمان در این چند مدت، طوری کار کرده است، همه را به این نتیجه رسانده است که عربستان قرار نیست رویه پراشتباهش را تغییر بدهد.
*اما تصمیمهایی که بن سلمان در روزهای اول ولایت عهدهای اش گرفت، چیز دیگری را نشان میداد.
بن سلمان با تصمیم ارایه مجوز به رانندگی زنان یا اخذ مالیاتهای سنگین از منتسبین به آل سعود، سعی داشت تا نوآوریهایی در کشورش انجام بدهد. اما در کنار این تصمیم ها، شاهد تهاجم به یمن بودیم. همچنین قرارداد ۱۱۰ میلیاردی با آمریکا برای خرید سلاح سبب شد تا افکار عمومی به این نتیجه برسد که روال عربستان با بن سلمان به مانند قبل است. در واقع، چون حاکمان عربستانی تا زمانی که با مسایل مهمی، چون حقوق بشر بیگانه اند، نمی توان روزی را تصور کرد که اصلاح شوند.
چه با بن سلمان و چه بی بن سلمان، تصمیمها با نظر خاندان سعودی گرفته میشوند و به همین دلیل ارزشهای آزادی و دموکراتیک غریبه هستند. حتی در مباحث مربوط به بحث رابطه با دنیا هم این آل سعود هستند که «تشخیص» میدهند و حاضر نیستند هیچ نظر یا تحلیلی را گوش کنند. به همین دلیل در سه سال و چند ماه اخیر، در یمن کشتار و ویرانه را به جا گذاشته اند، بی آنکه دلیلی دیپلماتیک برای این کار خود داشته باشند. در کل درباره عربستان و کارهایی که انجام میدهند، نمیشود با قائده سیاست نظر داد. چون سیستم قبیلهای و خانوادگی باعث شده تا اشتباه پشتِ اشتباه صورت بگیرد که این ریشه در تاریخ این کشور دارد و به ظاهر اصلاح ناپذیر به نظر میرسد.
*ممنون؛ حرفی مانده است؟
سعودیها در صورت ادامه وضع فعلی اصلاح ناپذیرند.