رویداد۲۴ گزارش میدهد؛
از زیدان تا ویلموتس!/ سرمربی جدید برای دوران اقتصادی جدید
از زیدان و مورینیو و کلینزمن به مارک ویلموتس رسیدن قطعاً یک شکست بزرگ خواهد بود. مسئله این نیست که ویلموتس کم نام و نشان است. اتفاقاً ویلموتس نام بزرگی دارد. کاپیتان تیم ملی بلژیک بوده و با فوق ستارههایی مثل هازارد، کمپانی، لوکاکو، مرتنز و ورتونگن کار کرده اما خروجی هدایت این ستارگان حذف مقابل آرژانتین در جام جهانی ۲۰۱۴ و شکست برابر ولز در جام جهانی ۲۰۱۸ بوده است.
رویداد۲۴ زمانی که مازیار ناظمی جوگیر شد و در توئیت خود از زیدان و مورینیو حرف زد فکرش را نمیکرد گزینه نهایی تیم ملی یک سرمربی نه چندان مطرح بلژیکی بنام مارک ویلموتس باشد. ویلموتس البته بازیکن خوب و درجه یکی بود. سالها در شالکه و بوردو بازی و گلزنی کرد و به کاپیتانی تیم ملی بلژیک هم رسید. کفشها را که آویزان کرد به سنت تروئیدن رفت و خیلی زود اخراج شد و بعد شد دستیار ادووکات و لیکنز در تیم ملی بلژیک. قبلش هم سری به دنیای سیاست زده بود و از حزب لیبرال محافظه کار فرانسوی زبانان بلژیک به مجلس سنا این کشور هم راه یافت. تجربهای که برای ویلموتس یک شکست تمام عیار بود.
در تیم ملی بلژیک نتایج بدی نگرفت، اما اگر بنا باشد نتایج او در جام جهانی و یورو را ملاک قرار دهیم او بد کار کرد. شکست یک گله برابر تیم ملی آرژانتین در جام جهانی و حذف از این مسابقات قابل توجیه است. اما شکست برابر ولز با آن همه ستاره هیچ توجیهی نداشت تا ویلموتس کارش را در تیم ملی کشورش از دست بدهد. مقصد بعدی ساحل عاج بود. ساحل عاج هم جز ناکامی برای ویلموتس چیزی نداشت. او استعفا کرد و حالا در ایران است. با قراردادی که میگویند مبلغش یک و نیم میلیون دلار است. درباره اینکه این جوان بلژیکی بهترین گزینه برای تیم ملی ایران است یا خیر میتوان ساعتها بحث کرد. اگر ملاک ارزیابی را توئیت جوگیرانه مازیار ناظمی بگیریم حضور ویلموتس یعنی شکست.
از زیدان و مورینیو و کلینزمن به ویلموتس رسیدن قطعاً یک شکست بزرگ خواهد بود. مسئله این نیست که ویلموتس کم نام و نشان است. اتفاقاً ویلموتس نام بزرگی دارد. کاپیتان تیم ملی بلژیک بوده و با فوق ستارههایی مثل هازارد، کمپانی، لوکاکو، مرتنز و ورتونگن کار کرده اما خروجی هدایت این ستارگان حذف مقابل آرژانتین در جام جهانی ۲۰۱۴ و شکست برابر ولز در جام جهانی ۲۰۱۸ بوده است. اگر بخواهیم بدبینانه به ماجرا نگاه کنیم باید بگوییم ویلموتس گزینه خوبی نیست. کارنامه مربیگریاش تماماً ناکامی و شکست است. چه در سنت تروئیدن چه در شالکه و چه در بلژیک ناکام بوده است. تیم پُرستاره بلژیک را به هیچ مقام درخوری نرسانده و از همه بدتر شکستی تحقیرآمیز را مقابل ولز تجربه کرده است. یک نگاه خوشبینانه هم وجود دارد که میگوید ویلموتس جوان است. تیم ایران میتواند برای او سکوی پرتاب مناسبی باشد تا پرواز کند.
شاید یک شروع طوفانی برای مردی که تا به امروز روی نیمکت مربیگری هرچه زده به در بسته خورده، لازم است. چه اینکه او شور و شوق زیادی دارد و زمانی بازیگریاش چهرهای درخشان از خودش به جای گذاشته است. توانایی ارتباط با ستارگان را دارد و میتواند با نظارت بر لیگ ایران جوانان تازهای را از دل لیگ کشف کند. اینها همگی ویژگیهای مثبت ویلموتس است. اما به جای این دو نگاه بدبینانه و خوشبینانه یک نگاه واقعبینانه هم وجود دارد که میگوید با شرایط اقتصادی کشور همین ویلموتس هم برای تیم ملی زیاد است. دلار پانزده هزار تومان است و یک و نیم میلیون دلار ویلموتس چیزی حدود بیست و دو میلیارد و پانصد میلیون تومان میشود.
فرض کنید قرار بود طبق توئیت مازیار ناظمی زیدان و مورینیو را بیاوریم. آنها هم چشمهایشان را روی ضعفهای ساختاری و سخت افزاری تیم ملی میبستند و پای معامله میآمدند. فدراسیون فوتبال میتوانست از عهده مخارج ده تا پانزده میلیون دلاری این دو سرمربی بر بیاید؟ قطعاً نه. کلینزمن به این دلیل به ایران نیامد، چون از تحریمها میترسید. نگران بود فدراسیون نتواند به موقع پولش را تامین کند و نگران بود نکند زندگیاش در آمریکا دچار مشکل شود.
با نگاهی به وضعیت موجود ویلموتس گزینه نه چندان مطلوب، اما واقعگرایانه است. یادمان نرود کیروش نام بسیار بزرگتری از ویلموتس بود، اما حضورش جُز جنگ اعصاب هیچ چیز برای تیم ملی فوتبال نداشت. مربی خوبی بود با اخلاق تند که این اواخر حمایتهای درون حاکمیتی از او باعث شده بود توقعات دیگری هم پیدا کند. قطر با مربی به مراتب کم نام و نشانتر از ایران به قهرمانی جام ملتهای آسیا رسید. ژاپن مربی بومی داشت و فینالیست شد. امارات، ایران، عراق، عربستان، اُزبکستان و حتی سوریه هم که مربیان به مراتب مشهورتری داشتند خیلی زود از جام ملتهاحذف شدند.
اینها واقعیتهای جالبی درباره فوتبال آسیا است که میتواند فوتبال دوستان ایرانی را اُمیدوار کند. قسمت نااُمیدکننده ماجرا البته به مرد بلژیکی ندارد. قطر و ژاپن اگر توانستند در فوتبال آسیا موفق شوند با اتکا به ساختار منظم و هزینههای اصولی که انجام دادند توانستند به موفقیت برسند. امکانات سختافزاری فراوان، هزینه هنگفت و منطقی و مدیریت کارآمد باعث شده تا آنها با چهرههای به ظاهر کم نام و نشانتر به موفقیتهای بزرگ برسند. در ایران، اما از این خبرها نیست که لیبرال بلژیکی بخواهد به آنها تکیه کند.
استعداد به حد وفور وجود دارد، اما مشکل نبود امکانات و منابع مالی لازم برای تشکیل یک تیم فوتبال قدرتمند در سطح جهانی است. پس از ویلموتس نباید توقع چندانی داشت. همانطور که از فدراسیون نباید توقع داشت بتواند مورینیو را به ایران بیاورد. فوتبال ایران باید خودش را مربیانی در سطح ویلموتس وقف دهد و اُمیدوار باشد انگیزه و جوانی این مربی بلژیکی جای خالی امکانات را در ایران پُر کند.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط