تاریخ انتشار: ۰۷:۰۸ - ۱۴ دی ۱۳۹۸
مصدومیت قهرمانان و خواب زمستانی مسئولان در آستانه المپیک

"زیر یک خم" کشتی و ستاره هایش به خاطر پول

چرا فقط ورزشکاران ایران مخصوصا کشتی‌گیران به خاطر مشکلات مالی باید در رقابت‌های پرفشار لیگ شرکت کنند و شانس حضور خود برای شرکت در المپیک را کاهش دهند؟

کشتی گیران

  رویداد۲۴ به همین راحتی، حسن یزدانی و علیرضا کریمی دو کشتی گیر آزادکار ایران به دلیل مصدومیت شاید المپیک را از دست بدهند. البته وضعیت یزدانی کمی بهتر از کریمی است، اما باید این سؤال را از مسؤولان ورزش ایران پرسید که چرا باید این اتفاق همیشه برای ورزشکاران ایرانی بیفتد؟

چرا این اتفاق برای ورزشکاران سایر کشور‌ها کمتر می‌افتد و چرا ورزشکاران ایران و به‌خصوص کشتی‌گیران، به دلیل درآمد پایین مجبور می‌شوند برای امرار معاش تن به مسابقه‌های پر فشار در لیگ بدهند و هفت ماه مانده به المپیک هم شانس حضور خودشان در مهم‌ترین تورنمنت ورزشی جهان را از دست بدهند و هم شانس مدال آوری کاروان ایران را پایین بیاورند؟

برگزاری باشگاه‌های جهان با کدام فایده برای ایران؟

از همان ابتدا خیلی‌ها مخالف برگزاری جام باشگاه‌های جهان بودند. دلیل آن هم این بود که برگزاری این رقابت‌ها چه عایدی برای کشتی ایران به همراه دارد؟ کدام استعداد از دل این رقابت‌ها بیرون می‌آید؟ آیا برگزاری این مسابقات چیزی جز هزینه برای کشتی ایران داشته است؟ چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ روحی و بدنی که در نهایت به مصدومیت دو ستاره کشتی ایران منجر شد.
بیشتر بخوانید:
بهترین حرکات ورزشی برای کودکان در گروه‌های سنی مختلف

همه چیز به خاطر پول

تنها ویژگی برگزاری جام باشگاه‌های جهان رسیدن پول به ورزشکاران ایرانی است. اگر نه این رقابت‌ها با استقبال کشور‌های صاحب نام کشتی روبه‌رو نشده است، حتی اگر شش سال از عمر این رقابت‌ها گذشته باشد. با این حال پول این رقابت‌ها آنقدر چشمگیر است که حتی کشتی‌گیران به نامی، چون حسن یزدانی، علیرضا کریمی، پرویز هادی و خیلی‌های دیگر را برای کشتی گرفتن ترغیب می‌کند.

حواس مسؤولان ورزش کجاست؟

رقم دقیقی از این‌که چه جایزه‌ای به این ورزشکاران تعلق می‌گیرد در دست نیست، اما آیا ارزش آن را دارد که در فاصله هفت ماه مانده به المپیک دو نفر از کشتی‌گیران شانس مدال با مصدومیت روبه‌رو شوند؟ چرا بی‌توجهی به کشتی در نهایت کار را به اینجا می‌رساند که ورزشکار، به جای این‌که به فکر المپیک باشد برای چند میلیون تومان هر خطری را به جان می‌خرد و با آسیب‌های وحشتناک دست و پنجه نرم می‌کند؟

ستاره‌های مصدوم

آسیب‌دیدگی حسن یزدانی از ناحیه مینیسک زانوست. مدت زمانی که او باید دور از میادین باشد طبق گفته پزشکان تقریبا دو ماه است. خود حسن هم بلافاصله پس از مصدومیتش مصاحبه کرد وگفت که خدا را شکر مشکل زیادی نیست و احتمالا به المپیک خواهد رسید، اما کار برای علیرضا کریمی کمی

گره خورده است. او در شرایطی در رقابت‌های جام باشگاه‌های جهان شرکت کرد که در مسابقه نخست و پس از پیروزی مصدوم شد و از تشک بیرون رفت. گمان خیلی‌ها این بود که او مصدوم شده و دیگر روی تشک برنمی‌گردد، اما در بازی فینال و در شرایطی که تیم بازار بزرگ قهرمانی خود را قطعی کرده بود سرمربی این تیم کریمی را راهی میدان کرد تا این کشتی‌گیر آسیب‌دیده از حریف نه چندان مطرح خودش عقب بیفتد. کار تا جایی پیش رفت که اگر وساطت پژمان درستکار مبنی بر قطع مسابقه نبود، اصلا مشخص نمی‌شد چه بلای بزرگ‌تری سر کریمی می‌آمد.

کشور‌های دیگر استقبال نمی‌کنند

سال، سال المپیک است. به همین دلیل خیلی از کشور‌های صاحب نام از حضور در مسابقاتی که در بجنورد برگزار شد، خودداری کردند. آن‌ها نگاه شان به آینده است و حتی تضمین پرداخت تمام هزینه‌ها از سوی میزبان هم نتوانست آن‌ها را مجاب کند تا به ایران سفر کنند و در این رقابت‌ها حضور داشته باشند. عجیب این‌که در تیم‌های ایرانی همه ستاره‌ها حضورداشتند و...

قدر سرمایه‌های‌مان را نمی‌دانیم

حسن یزدانی، علیرضاکریمی و خیلی دورتر عباس حاج‌کناری همه از سرمایه‌های ایران بوده و هستند، اما گاهی تصمیمات اشتباهی که مسؤولان در ورزش می‌گیرند کار را به جایی می‌رساند که این قهرمانان تباه می‌شوند. مثل عباس حاج کناری، قهرمانی که یک مدال طلا و یک مدال نقره جهان را کسب کرد، اما...

همه چیز از جایی آغاز شد که در سال ۹۷ میلادی عباس قهرمان دنیا شد. او اصالتا فریدون‌کناری است، اما زمانی که برای گرفتن جایزه به استان خودش سفر می‌کند به او می‌گویند تو برای تهران کشتی می‌گیری و برو آنجا و جایزه‌ات را بگیر. این حرف‌ها را خود حاج‌کناری بار‌ها زده است: «به تهران که می‌آمدم، می‌گفتند تو مازندرانی هستی! این دوگانگی وجود داشت و هنوز هم که هنوز است خبری از پنج هکتار زمین رئیس‌جمهور، زمین کلاردشت و آپارتمانی که قرار بود به من و محمد طلایی بدهند، نیست. اگر کسی بگوید یک سکه به حاج‌کناری دادم، بیاید همین جا تا من ده سکه به او بدهم! همان روز‌ها خیلی ذوق داشتم که با استاندار ملاقات کنم، او دو سکه گذاشت روی میز که من آن را به استاندار برگرداندم.» زندگی تلخ حاج‌کناری کار را برای او خیلی سخت کرد تا جایی که زندگی مشترکش از هم پاشید، دخترش از دنیا رفت، پول و جوانی‌اش از بین رفت و به قول خودش: «من آیینه عبرت نیستم؟ مگر نمی‌بینند عباس حاج‌کناری چه شد و به کجا رسید؟ اگر نمی‌بینند، بگذارید این راه را خودشان طی کنند!» حواس‌مان به قهرمانان ایران نیست، حواس‌مان جای دیگری است...
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما