تاریخ انتشار: ۰۰:۰۵ - ۱۰ بهمن ۱۳۹۹
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

زندگی و مرگ تراژیک کولبران کورانی به روایت خانواده جانباختگان/ کولبری نکنند از گرسنگی می‌میرند!

۵ کولبر اهل روستای کوران از مناطق مرزی آذربایجان غربی به ارتفاعات مرزی ایران و ترکیه رفتند. اما بعد از ۶ روز اجسادشان به وطن بازگشت. رویداد۲۴ در گفت‌وگو با خانواده‌های کولبران جان‌باخته به شرایط زندگی آنها و وضعیت روستای کوران پرداخته است.

«کوران» در کوران مرگ/ چرا ۵ کولبر کورانی راهی ارتفاعات مرگ‌آور ترکیه شدند؟

رویداد۲۴ شادی مکی: روز ۲۹ دی ماه متین اصلانی، یاور اصلانی، بیلن احمدی، اولایی خدایی و فرات خدایی ۵ جوان کولبر کُرد بر اثر سقوط بهمن در ارتفاعات مرزی ترکیه جان خود را از دست دادند. این جوانان همگی اهل یک طایفه و از اهالی روستای مرزی کوران بودند که به دلیل بیکاری و نبود درآمد ناچار شدند مانند تمام کولبران جان خود را بر دست گرفته و راهی ارتفاعات مرزی شوند.

این ۵ کولبر ۶ روز در ارتفاعات ترکیه مفقود بودند. برخی اخبار حکایت از ممانعت نظامیان ترکیه از کمک‌رسانی مرزنشینان ایرانی به این جوانان داشت تا اینکه بالاخره مقامات این کشور موافقت کردند حدود ۶۰ نفر از مردم این روستا به مرز ترکیه وارد شده و کار جستجو در منطقه را آغاز کنند. سرانجام در بعد از ظهر روز ۶ دی ماه پیکر یخ‌زده هر ۵ جوان و نوجوان کرد از زیر خروار‌ها برف بیرون کشیده شد. اجساد این ۵ نفر در ارتفاعات روستای دریشک از توابع شهر باشکالای ترکیه پیدا شد.

خواهر فرات خدایی : برادرم برای ۵۰۰ هزار تومان کولبری کرد

فرات جوان‌ترین عضو این گروه تنها ۱۷ سال سن داشت خواهر او به رویداد۲۴ می‌گوید: برادرم تنها ۱۷ سال داشت. اینجا کار و درآمدی نیست و فرات مجبور شد برای نان کولبری کند. ما هم ناراحتیم اگر مجبور نبودیم چرا باید برادرمان را می‌فرستادیم کولبری.

وی ادامه می‌دهد: اگر می‌توانست درس بخواند و کار کند مانند شما و خیلی‌های دیگر کارمند می‌شد، اما در این روستا حتی امکان درس خواندن هم نیست. در این روستا تنها تا دوره متوسطه اول تدریس می‌شود. تحصیل تا کلاس نهم به چه کاری می‌آید؟

پدر پیر و رنجور فرات خدایی که بعد از مدت‌ها کولبری از ناحیه کمر دچار مشکل شده، توان کار کردن را از دست داده است. فرات برای تامین معاش خانواده ۷ نفره‌اش ناچار به کولبری می‌شود، اما در دومین تجربه کولبری جانش را زیر آوار بهمن از دست می‌دهد. حالا خانواده او هیچ نان‌آوری ندارند. عمو‌ها هم توان کمک به برادرشان را ندارند. یک برادر سکته کرده و ازکار افتاده شده و دیگری هم ازناحیه دست دچار مشکلات شدید بوده و قادر به تامین زندگی خودش هم نیست. امروز تنها درآمد خانواده همان یارانه دولتی است که کفاف یک ماه زندگی این خانواده را هم نمی‌دهد.

این عضو خانواده اضافه می‌کند: وقتی کار و نان نیست، کمکی هم از دست هیچکس برنمی‌آید. کسی نمی‌تواند مخارج خانواده را تامین کند. بیچاره برادرم تنها برای ۵۰۰ هزار تومان پول به دل کوه زد. او می‌خواست ۵۰۰ هزار تومان را بگیرد و صرف درمان پدرمان کند. حالا که او رفته دیگر نمی‌دانم چه خواهیم کرد. اگر چه کاری هم در این روستای مرزی وجود ندارد.

عموی متین اصلانی : اگر کار بود، کولبری نمی‌کردیم

کاک عثمان عموی متین یکی دیگر از گروه ۵ نفره‌ای که زیر آوار ماند به رویداد۲۴ می‌گوید: جوان ما ۲۵ ساله بود و ۳ بچه داشت. ۲ سالی بود کولبری می‌کرد. ما در نقطه مرزی کوران هستیم. نه گندم داریم، نه زمین کشاورزی، گوسفند هم نداریم. ما مردان کوران برای امرار معاش فقط می‌توانیم کولبری کنیم. اگر کار بود چرا باید می‌رفتیم کولبری که اینطوری جانمان را از دست بدهیم.

متین ۴ برادر دارد، اما آنطور که کاک عثمان می‌گوید از این به بعد هیچ کس نمی‌تواند مخارج زندگی همسر و فرزند او را بدهد. او می‌گوید: اینجا هیچ کس از نظر مالی توان ندارد که خرج خانواده متین را بدهد مگر خدا کمک کند. هیچ کس نان ندارد. البته تا جایی که امکان داشته باشد کمک می‌کنیم، اما در این شرایط بیکاری و بی‌پولی تا کی می‌توانیم خرج بدهیم. یک ماه؟ یک سال؟ مگر اینکه دولت به این خانواده‌های بازمانده کمک کند.


بیشتر بخوانید: پیدا شدن پیکر ۳ جوان کولبر کورانی در ارتفاعات ترکیه / اعزام ۶۰ نفر از افراد محلی به منطقه حادثه


اولایی خدایی : اولایی چشم انتظار تولد فرزند دومش بود

در ادامه به سراغ یکی از اعضای خانواده اولایی (مولایی) می‌رویم او شرایط زندگی این جوان ۲۲ ساله را اینگونه توضیح می‌دهد: اولایی یک فرزند داشت و چشم انتظار تولد فرزند دومش بود که این اتفاق افتاد.

وی ادامه می‌دهد: اولایی دفعه دوم یا سومش بود که کولبری می‌کرد. خدا شاهد است که در این روستا کار نیست و او مجبور بود برای کسب نان خانواده‌اش کولبری کند. قرار بود ۵۰۰ هزار تومان به خانه بیاورد. ما می‌دانیم که کولبری خطرناک است. یا کشته می‌شوند یا زیر بهمن می‌مانند یا در کولاک کوهستان جانشان را از دست می‌دهند، اما وقتی اشتغالی نیست چه کاری جز کولبری می‌توان انجام داد تا شکممان را سیر کنیم؟ ما کورانی‌ها چاره‌ای جز کولبری نداریم.

پدر یاور اصلانی : یاور اولین بار بود که برای کولبری می‌رفت

کاک لقمان پدر پیر یاور هم به رویداد۲۴ می‌گوید: یاور ۱۸ ساله بود و مجرد. این اولین بار بود که می‌رفت کولبری. خیلی کوچک بود زودتر از این نمی‌توانست برای کولبری برود. قبلا کارگری می‌کرد. آخر سر به دلیل نبود کار و درآمد ناچار شد برود کولبری. من پدر هستم و دوست نداشتم پسرم برای کولبری برود، اما خانواده درآمدی نداشت و من مریض بودم نمی‌توانستم کولبری کنم.

یاور ۲ برادر دیگر هم دارد یکی که متاهل است و در شهر کارگری می‌کند و برادر کوچکتر که ۱۰ ساله است و توان کار کردن ندارد. البته شرایط ذهنی این کودک به صورتی است که احتمال دارد در آینده نیز نتواند کمکی به خانواده بکند.

پدر یاور می‌گوید: از این به بعد شرایط برای خانواده ما بدتر می‌شود. قبلا یاور برای کارگری به شهر می‌رفت و لقمه نانی می‌آورد، اما الان یاور هم رفت و وضع ما بدتر می‌شود.

برای آگاهی از شرایط روستای کوران با یعقوب حسینی یکی از فعالان فرهنگی منطقه به گفتگو نشستیم. روستایی که به گفته محلی‌ها با وجود ۲۲۴ خانوار جمعیت جای هیچگونه کسب و کاری در آن نیست و مردم چاره‌ای به جز کولبری ندارند.

مرگ ۱۶کولبر کورانی طی یکسال

یعقوب حسینی به رویداد۲۴ می‌گوید: روستای کوران که در منطقه صومای برادوست واقع شده به شدت محروم است. این روستا در دل کوه قرار دارد و با مرز ترکیه کمتر از ۴ کیلومتر فاصله دارد. به همین دلیل هم جوّ حاکم بر این مناطق به شدت امنیتی است. همچنین به دلیل کوهستانی بودن منطقه و اینکه بیشتر ایام سال شرایط آب و هوایی برفی است دامداری به شدت ضعیف بوده و امکان کشاورزی هم در آن وجود ندارد.

وی ادامه می‌دهد: تنها روستای کوران نیست که در شرایط نامناسبی قرار دارد. روستا‌های زیادی در منطقه صومای برادوست وجود دارند مانند روستای حسنی، سلطانی، آغ‌سقال و ... که همگی در شرایط نامناسبی قرار دارند که البته وضعیت کوران از همه آن‌ها نامساعدتر است. در این منطقه به طور کلی شرایط برای کشاورزی نامساعد است. این در حالی است که صومای برادوست به منطقه سیلوانا چسبیده که به لحاظ آب و هوایی در شرایط بسیار خوبی قرار دارد. در سیلوانا سدی ساخته شده که آب‌های پشت آن برای آبیاری در مناطق پایین دست ارومیه استفاده می‌شود و بخشی از آن به شهر‌های اطراف مانند تبریز می‌رسد.

این فعال فرهنگی با بیان اینکه کوران با نزدیک‌ترین روستا به خود به نام بردوک، حدود ۴ کیلومتر فاصله دارد، عنوان می‌کند: مسیر بین این دو روستا خاکی بوده و چندان مناسب نیست به‌ویژ در زمستان عبور و مرور در این مسیر بسیار سخت می‌شود. برخی تبعیض‌ها باعث شده که امکانات چندانی به این منطقه نرسد.

وی اظهار می‌کند: این ناحیه کوهستانی که محل قرارگیری روستا‌هایی مانند کوران و حسنی و ... است تا شهرستان سلماس ادامه می‌یابد و با توجه به شرایط جغرافیایی در تمام روستا‌های این مسیر مردم چاره‌ای جز کولبری ندارند. اما کوران کشته‌های زیادی در راه کولبری داده است؛ به این معنی که ظرف یکسال گذشته در این روستا ۱۶ کولبر جان خود را از دست داده‌اند. یکی از اهالی این روستا نیز به دلیل برخورد گلوله به سرش در کما به سر می‌برد. ۸ نفر از اهالی کوران طی همین مدت در مسیر کولبری مصدوم شده‌اند.

حسینی با اشاره به اینکه در این مسیر شهری مرزی به نام سرو وجود دارد که قبلا روستا بوده و اکنون تبدیل به شهر شده است، خاطرنشان می‌کند: این روستا به ارومیه بسیار نزدیک است و کمتر از ۴۰ کیلومتر فاصله دارد با این حال این شهر نیز دارای امکانات بسیار کمی بوده و خدمات درمانی در آن‌ها بسیار ضعیف است.

وی می‌افزاید: در این روستا‌های مرزی امکانات آموزشی نیز ضعیف است، مدرسه در روستا‌های منطقه نهایتا تا دوره ابتدایی یا راهنمایی را دارد و با توجه به مسیر مواصلاتی نامناسب و شرایط اقتصادی بد مردم، دانش‌آموزان نمی‌توانند به شهر رفته و ادامه تحصیل بدهند.

به گزارش رویداد ۲۴ پررنگ‌ترین جمله در تمام گزارش‌هایی که درباره مرگ کولبران نوشته می‌شود این جمله است: «اینجا کار نیست و جز کولبری راهی برای کسب نان نداریم.» هر بار هم وعده‌هایی برای بهبود شرایط کار و اشتغال در این مناطق داده می‌شود، اما یا به مرحله عمل نمی‌رسد یا طرح‌های انجام شده چندان تاثیر گذار نیست.


ببینید: روایتی از شهدای نان/ داستان دردناک پدر و مادر فرهاد و آزاد خسروی از کولبری و مرگ فرزندانشان +فیلم


نمایندگان این مناطق در مجلس نیز بار‌ها از مشکلات مردمان غرب کشور و لزوم ایجاد اشتغال در این مناطق برای جلوگیری از کولبری و تبعات جانی آن برای جوانان کرد سخن گفته‌اند، اما گویا که گوشی برای شنیدن وجود ندارد. گرچه که درباره جان باختن این ۵ کولبر نمایندگان آذربایجان غربی سکوت کردند و موجبات دلخوری مردم این مناطق را فراهم کردند.

با این حال در اثنای همین حادثه بود که رزه‌تن لهونی نماینده اورامانات در مجلس از نبود شغل در مناطق کردنشین در صحن علنی این نهاد گلایه کرد. او در سخنرانی خود با اشاره به اینکه کار و اشتغال آرزوی جوانان کرد شده است، گفته بود: «آرزوی کار و اشتغال یعنی دل در گرو وطن داشتن، یعنی ساختن یعنی من اینجا را دوست دارم. جوان غیور کرد با وجود تحصیلات عالیه و توانایی کم نظیرش باید کولبری کند تا عرق کار بریزد نه عرق شرم نداشتن.»

او سوال خوبی را از رئیس‌جمهور پرسیده و عنوان کرده بود: «آقای رئیس‌جمهور جوانان این مناطق چندین کیلو بار را از لابه‌لای صخره‌ها و کوه‌ها و با به جان خریدن خطر‌ها برای لقمه نانی حمل می‌کنند. آیا شما اندکی از این درد را چشیده‌اید؟» سوالی به جا و پر معنا که نه تنها از رئیس‌جمهور که باید از تمامی روسای جمهور و مسئولین از گذشته تا کنون پرسید؟ آیا شما اندکی از درد این خانواده‌ها و جوانانشان را چشیده‌اید؟ آیا درخواست شغل و کسب روزی خواسته‌ای عجیب و زیاده‌خواهانه است؟

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما