تاریخ انتشار: ۱۰:۰۳ - ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۰

هشدار کارشناسان به بایدن؛ در مذاکرات عجله کنید/ اسرائیل، ایالات متحده را به سمت جنگ می‌کشاند

پایگاه آمریکایی در مقاله‌ای به سیاست‌های مخرب رژیم صهیونیستی در منطقه و علیه مذاکرات وین پرداخته و دولت بایدن را نسبت به پیامد‌های فاجعه بار آن آگاه کرده است.

هشدار کارشناسان به بایدن؛ در مذاکرات عجله کنید/ اسرائیل، ایالات متحده را به سمت جنگ می‌کشاند

رویداد۲۴ آرون دیوید میلر، مشاور اسبق وزارت خارجه آمریکا در امور خاورمیانه، عضو ارشد بنیاد کارنگی که یکی از دوستان نزدیک رابرت مالی به شمار می‌آید در مقاله‌ای مشترک در فارن افرز با دانیل سی. کورتزر دیگر عضو بنیاد کارنگی و سفیر اسبق آمریکا در مصر و اسرائیل و استیون سایمون تحلیلگر سیاسی اندیشکده کوئینسی درباره اقدامات آتی اسرائیل علیه مذاکرات وین با اقدامات خودسرانه هشدار دادند. در مشروح این مقاله آمده است:

ایران و اسرائیل هنوز در لبه تنش‌ها و یا جنگ نیستند و پیشرفت‌های جاری در مذاکرات وین نیز ممکن است مانع از این روند شود؛ اگر اسرائیل به این قضاوت برسد که تضعیف یک توافق ممکن است به طور دقیق هزینه‌های زیادی را در روابط با آمریکا به آن وارد کند. اما فاکتور‌هایی که ممکن است به خوبی و به طرز چشمگیر باعث یک انفجار شوند، اکنون به شیوه‌ای ترسناک در یک ردیف قرار گرفته اند.

حادثه انفجار ۱۱ آپریل در تاسیسات هسته‌ای نطنز- که مظنون اصلی آن اسرائیل به شمار می‌آید، یک هیاهوی ناگهانی در سایه جنگ برای برنامه هسته‌ای ایران بود. در پاسخ به آن ایران ظرفیت غنی سازی خود را افزایش داد. ۲۲ آپریل موشکی در نزدیکی تاسیسات هسته‌ای اسرائیل یعنی دیمونا فرود آمد که متعاقب آن اسرائیل حملاتی را در سوریه نیز ترتیب داد. چنین زنجیره‌هایی از حوادث، حتی به صورت ناخواسته، منجر به افزایش درگیری می‌شود.

دولت بایدن که به وضوح درگیربازیابی سیاست داخلی است، قصد خود را برای ورود مجدد به توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ ایران ابراز کرده است، اما به نظر می‌رسد عجله خاصی برای این کار ندارد. با این حال بدون افزایش سطح دیپلماسی که برای مهار ایران و اسرائیل طراحی شده است، پای دولت بایدن به راحتی می‌تواند به یک وضعیت مناقشه آمیز باز شود که نه کسی آن را می‌خواهد و نه احتیاجی به آن است که در نهایت موجب تضعیف اولویت‌هایی خواهد شد که در داخل آمریکا ضروری هستند.

آوریل هینز مدیر اطلاعات ملی دولت بایدن در کنفرانسی در ۱۴ آپریل، ایران را به عنوان یکی از چهار تهدید اصلی ایالات متحده معرفی کرد. وی خاطرنشان کرد، "ما انتظار داریم که ایران ریسک‌هایی را انجام دهد که می‌تواند تنش‌ها را تشدید کرده و منافع آمریکا و متحدان را در سال آینده تهدید کند. " این ارزیابی تا حدی ناشی از ناامیدی‌های روزافزون ایران در داخل و خارج از کشور است. تحریم‌ها اقتصاد ایران را ویران کرده است. موارد ابتلا به کووید ۱۹ در حال افزایش است. رویکرد حداکثری ایران – که خواستار حذف کلیه تحریم‌های ایالات متحده از جمله تحریم‌های برجامی شده، در حالی که از تعامل مستقیم با واشنگتن امتناع می‌ورزد – امکان لغو تحریم‌ها دشوار ساخته است. تا به امروز، تهران در پاسخ به حملات ایالات متحده و اسرائیل، از جمله ترور دانشمند برجسته ایرانی و خرابکاری در سایت‌های هسته‌ای ایران، کاملاً ریسک پذیر بوده است. اما این وضعیت می‌تواند تغییر کند.

تصمیم ایران برای شروع غنی سازی اورانیوم با ۶۰ درصد به وضوح نشان می‌دهد که این کشور توانایی و ظرفیت غنی سازی به ۹۰درصد را نیز دارا است که می‌تواند برای تولید سلاح استفاده شود. واقعیت این قابلیت به هیچ وجه بیانگر این نیست که تهران می‌تواند بلافاصله بمبی بسازد یا حتی تصمیم به انجام آن گرفته است. اما اگر مذاکرات با شکست روبرو شود، ایران با تولید سانتریفیوژ‌های پیشرفته به تولید مواد شکاف پذیر کافی برای سلاح هسته‌ای ادامه خواهد داد. دولت اسرائیل هشدار‌های جدی داده است که بازگشت به توافق هسته‌ای بدون تغییر غیرقابل تحمل است. اگر ایالات متحده و ایران به شرایط انطباق کامل بازگردند، ممکن است تنش‌ها افزایش یابد. اسرائیل دیر یا زود و با احتمال زیاد و با توسل به نیروی نظامی شانسش را برای جلوگیری ایران از سلاح اتمی امتحان خواهد کرد؛ سلاح‌هایی که در نتیجه غنی سازی تولید می‌شوندـ ایالات متحده نیز در همین راستا به این درگیری کشیده می‌شود.


بیشتر بخوانید: اگر مذاکرات وین شکست بخورد؛ ایران وارد یک جنگ تمام عیار می‌شود؟


جو بایدن در جریان مبارزات ریاست جمهوری خود قول بازگشت سریع به توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ ایران را داد؛ که احتمالاً قولش را می‌داد.. وی با سخت‌ترین کار بهبود وضعیت داخلی بیش از هر رئیس جمهور دیگری از زمان فرانکلین روزولت روبرو است و اولویت‌های داخلی و وضعیت سیاسی، ورود مجدد به توافق هسته‌ای ایران را به طور خاصی دشوار می‌کند. مشکل پیچیده شدن سیاست‌ها به دلیل اقدامات رئیس جمهور سابق آمریکا یعنی دونالد ترامپ است. دولت ترامپ تحریم‌هایی را علیه ایران به دلایل حقوق بشر و ضد تروریسم اعمال کرد. از آنجا که این تحریم‌ها تحت توافق هسته‌ای نیستند، بازگشت به توافق موجب از بین رفتن آن‌ها نخواهد شد. ایران، اما خواستار برداشته شدن همه این تحریم‌ها قبل از اجرای تعهدات هسته‌ای خود است.

اقدامات تشدید شده اسرائیل علیه ایران بیانگر نگرانی‌های امنیتی نخست وزیر بنیامین نتانیاهو و افزایش بی اعتمادی وی به ایالات متحده است. نتانیاهو اعتقاد ندارد که ایالات متحده تهدید‌هایی را که برنامه هسته‌ای ایران، توانایی‌های موشکی و (پشتیبانی از تروریسم!) برای اسرائیل ایجاد می‌کند، کاملاً حساب می‌کند. از نظر وی، باید به تحریم‌های سختگیرانه‌ای که دولت ترامپ هنگام خروج از این توافق علیه ایران اعمال کرد، فرصت بیشتری داده شود تا اقتصاد و تصمیمات سیاسی ایران شکل گیرد. در عوض، اگر ایالات متحده بدون پرداختن به برنامه موشک‌های بالستیک ایران یا فعالیت‌های آن در منطقه، مجددا وارد برجام شود، اسرائیل در موقعیتی غیرقابل تحمل قرار خواهد گرفت.

نتانیاهو دلایلی برای اطمینان به توانایی در گرفتن این امور به دست خود دارد. برخلاف چندین سال پیش، هنگامی که ارتش اسرائیل نفوذ محدودکننده‌ای داشت، اکنون نتانیاهو از حمایت رئیس ستاد ارتش، ژنرال آویو کوچاوی بلندپرواز برخوردار است. اسرائیل همچنین مسیر‌های پرواز بر فراز عربستان سعودی و سایر کشور‌های حوزه خلیج فارس را ایمن کرده و تانکر‌های سوخت پیشرفته را از ایالات متحده سفارش داده است. علاوه بر این، اسرائیل اکنون به پایگاه‌هایی در امارات متحده عربی دسترسی دارد که از آنجا می‌تواند علیه ایران، درست در آن سوی خلیج فارس، نظارت یا حمله کند.

علاوه بر این، افزایش اوضاع با ایران ممکن است برای نتانیاهو جذاب باشد، زیرا او با مشکلات داخلی از جمله اتهامات فساد مالی و بن بست سیاسی روبرو است. نخست وزیر اسرائیل بیش از حد مسئول است که کشور خود را فقط برای فرار از مشکلات قانونی خود به جنگ سوق دهد. اما او سود می‌برد، زیرا مردم اسرائیل نمی‌خواهند نخست وزیر زمان جنگ را محاکمه کنند، محاکمه‌ای که احتمالاً به تعویق می‌افتد و مخالفان سیاسی مجبور می‌شوند در ائتلاف وحدت ملی پیرامون او تجمع کنند.

برای انحراف نتانیاهوی مصمم از مسیر تشدید تنش که اکنون در آن قرار دارد، گزینه‌های ساده‌ای در دسترس ایالات متحده نیست. نتانیاهو معتقد است که نحوه اداره و مدیریت واشنگتن را می‌داند. او از حزب جمهوری خواه و در میان بسیاری از دموکرات‌ها حمایت قابل توجهی دارد. وی همچنین محاسبه کرده است که دولت بایدن با درگیری عمومی با اسرائیل نمی‌خواهد مشی داخلی و قانونی خود را به خطر بیندازد.

در واقع، تنها سیاست ایالات متحده که ممکن است نتانیاهو را از راهی که منجر به جنگ می‌شود باز دارد، امتناع قاطع و دیپلماسی قوی است. واشنگتن باید به نتانیاهو بفهماند که تشدید بیشتر با ایران به روابط ایالات متحده و اسرائیل آسیب می‌رساند و دولت در برابر فشار‌های سیاسی داخلی عقب نشینی نخواهد کرد. در همان زمان، دولت باید سایر امضا کنندگان توافق هسته‌ای را تحت فشار قرار دهد به ایران بگوید اقدامات آن تحریک آمیز است و برخی از مواضع آن در مذاکرات وین غیر منطقی است و از همه مهمتر زمان برای بازگشت کامل به تعهدات رو به اتمام است.

موضع قاطعانه با اسرائیل و دیپلماسی سخت در مورد توافق هسته‌ای فقط ممکن است به ایالات متحده اجازه دهد تا جلوی افزایش تنش‌های خطرناک بین اسرائیل و ایران را بگیرد. اسرائیل و ایران به طور موقت در درگیری سطح پایین و با دقت دقیق قرار گرفتند. در این شرایط، برنامه هسته‌ای ایران دو قدم جلوتر می‌رود و اسرائیلی‌ها آن را حداقل یک قدم به عقب می‌رانند. اسرائیل بدون هیچ گونه ترسی در سیاست خود، ترور‌ها، حملات سایبری و بمب گذاری‌ها را ادامه خواهد داد تا برنامه ایران را با مشکل مواجه کند، تلاش‌های ایالات متحده را برای وارد کردن مجدد توافق هسته‌ای ناکام بگذارد و مقامات ایرانی را از بازگشت به تعهداتش منصرف کند. اسرائیل همچنین به افزایش توانایی‌های نظامی خود ادامه خواهد داد.

این سناریو یک عمل زشت است که ممکن است ثبات طولانی مدت آن را نیز حفظ نکند، یا به این دلیل که هدف واقعی اسرائیل ایجاد واکنش ایران است که پوشش حمله به تأسیسات ایران را فراهم می‌کند یا صرفاً به این دلیل که هیچ یک از استراتژی‌های این کشور به همان اندازه هوشمندانه یا دقیق تنظیم نشده است. در سپتامبر ۲۰۱۹، ایران با هواپیمای بدون سرنشین و با حمله به تاسیسات نفتی آرامکو نصف ذخایر عربستان را از بین برد که موجب غافلگیری واشنگتن و ریاض شد. اسرائیل نمی‌تواند بداند که کدام یک از حملات تدریجی خود واکنش ایران را در پی خواهد داشت که می‌تواند منجر به تشدید این مارپیچ شود - و هیچ کس نمی‌داند که در چه سطحی از غنی سازی هسته‌ای یا انباشت مواد شکاف پذیر، حمله همه جانبه اسرائیل به ایران آغاز خواهد شد.

به هر ترتیب، افزایش تنش ها، ایالات متحده را به جنگی که بدنبال آن نبوده می‌کشاند؛ در زمان و مکانی که انتخابش هم نبوده است. دولت بایدن باید تصمیمی اتخاذ کند. می‌تواند شرط بگذارد که یک ثبات شکننده تا زمان تکمیل دستور کار قانونگذاری آن دوام داشته باشد، در این صورت نیازی به مداخله نیست. یا اکنون می‌تواند وارد عمل شود، با این فرض که پیامد‌های کوتاه مدت رویارویی سیاسی با اسرائیل و دیپلماسی قوی با ایران قابل کنترل‌تر از پیامد‌های جنگ در دو سال آینده خواهد بود.

این هفته، برخی از مقامات ارشد امنیتی اسرائیل - مشاور امنیت ملی و مدیر اطلاعات نظامی این کشور، به همراه رئیس موساد - برای گفتگو‌های فشرده در مورد ایران از واشنگتن بازدید می‌کنند. اسرائیلی که معتقد است آمریکا ملاحظه چندانی نسبت به نظراتش ندارد. با این حال طبق گزارش مطبوعات اسرائیل، به مقامات اسرائیلی دستور داده شده است که در مورد جزئیات مذاکرات فعلی در وین بر سر توافق هسته‌ای صحبت نکنند.

دولت اسرائیل، استراتژی خاص خود را دنبال می‌کند، مغایر با دولت ایالات متحده کار می‌کند که اهداف آن را برای انسجام داخلی و ثبات خاورمیانه مهم می‌داند. مبارزات فعلی نتانیاهو جنگ نخست وزیر اسرائیل با روسای جمهور دموکرات را تداوم بخشیده و همکاری را که ظاهراً مشخصه اتحاد دیرینه دو کشور است، تضعیف می‌کند. شاید منافع ایالات متحده و اسرائیل به سادگی ناسازگار باشند. نخست وزیر اسرائیل مطمئناً وظیفه دارد امنیت کشور خود را حفظ کند. اما یک رئیس جمهور آمریکا نیز چنین می‌کند. در فراز و نشیب روابط بین الملل، لحظات مهم و کلیدی همیشه آشکار نیستند -، اما بحران ناشی از چالش آشکار دولت اسرائیل در برابر ایالات متحده مطمئناً به نظر می‌رسد یکی از آن‌ها باشد.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما